امامت نماز جمعهي قم
نماز جمعهي قم از سالهاي اول پيروزي انقلاب به امامت آقاي شيخ علي مشكيني و آقاي شيخ يوسف صانعي و آقاي شيخ احمد جنتي و بهدستور و تعيين امامخميني اقامه ميشد. من نيز سعي ميكردم در صورت عدم عذر در نماز شركت كنم، چون با وجود حكومت اسلامي ترك نماز جمعه را خلاف احتياط ميدانستم. در آن زمان آقاي صانعي در مقام دادستاني انقلاب و آقاي جنتي در شوراي نگهبان انجام وظيفه ميكردند، لذا در تهران ساكن بودند و براي اقامهي نماز جمعه به قم ميآمدند. بعد از چندي آقاي صانعي از امامت جمعه كناره گيري كرد، و اقامهي نماز برعهدهي آقاي مشكيني و جنتي افتاد. آقاي جنتي گهگاه به من پيشنهاد ميكرد كه بهعنوان امام جمعهي موقت به آنها كمك كنم ولي به عللي قبول نكردم. تا اينكه در اوايل سال 1371 آقاي محمديگلپايگاني روزي به منزل ما آمد و گفت: با توجه به اينكه قرار است آقاي جنتي در تهران اقامهي جمعه كند، و به قم آمدنش دشوار است و آقاي مشكيني تنها ميشود، مقام معظم رهبري فرمودند شما و آقاي جوادي در اقامهي نماز جمعه به آقاي مشكيني كمك كنيد. من به موقعيت حساس نماز جمعهي قم اشاره و عرض كردم نماز جمعهي قم با نماز جمعهي ساير شهرستانها تفاوت دارد؛ اولاً اكثر شركتكنندگان از طلاب و علماء هستند و انتظار دارند خطبه ها جنبهي علمي داشته باشد؛ ثانياً چون بهوسيلهي صدا و سيما در سرتاسر ايران پخش ميشود و مخاطبان مختلف از آن استفاده ميكنند بايد حال همگان رعايت شود؛ ثالثاً چون از قم و مركز روحانيت و محل سكونت مراجع تقليد پخش ميشود، انتخاب مطالب خطبه ها نياز به دقت فراوان دارد. بهعلاوه ما در قم فضلا و علماي برجسته اي همانند آقاي احمديميانجي داريم كه براي اقامهي نماز از من لايقترند. آقاي محمدي عذرهاي مرا قبول نكردند و گفتند: شما بپذيريد بعداً از وجود آقايان هم استفاده خواهيم كرد. درنهايت و با توكل به خدا آن را قبول كردم. اولين نماز جمعه را در تاريخ 18 فروردين71 اقامه كردم. در آغاز با مشكلاتي مواجه بودم ولي با صبر و استقامت و استعانت از خداي متعال بهتدريج مشكلات برطرف شد.
در مواقع عادي هر سه هفته يكمرتبه نوبت من ميشود. دو خطبهي من در حدود 45 دقيقه طول ميكشد. در انتخاب مطالبِ خطبه ها تناسب زمان و نيازهاي روز جامعه را رعايت ميكنم و بيشتر به ذكر مطالب اخلاقي و اجتماعي ميپردازم. ساده سخن ميگويم و سعي ميكنم خطبههايم براي همگان قابل فهم باشد. سعي ميكنم مطالبم مستند باشد و از ذكر مطالب ضعيف و بيمدرك خودداري كنم. در موارد لازم انتقاد ميكنم ولي مؤدبانه و با رعايت مصالح است. از اشخاص تعريف و تمجيد نميكنم. سعي ميكنم همواره از حق دفاع كنم و از جناحبازي جداً اجتناب ميكنم. و به همين جهت بهعنوان يك فرد بيطرف شناخته شده ام و احساس ميكنم سخنانم بهطور نسبي در شنوندگان تأثير دارد و اين را از الطاف الهي ميدانم.
بسياري از شنوندگان بهوسيلهي نامه يا تلفن يا حضوري از خطبه ها اظهار رضايت ميكنند. البته تعدادي هم بهوسيلهي نامه يا حضوراً انتقاد ميكنند، اگر حق باشد از آن استفاده ميكنم و اگر ناحق باشد آن را ناديده ميگيرم. اكثر نامه ها را نگهداري ميكنم شايد روزي مورد استفاده قرار گيرد. در بين آنها نامه هاي جالبي وجود دارد.