اوضاع سياسي آن زمان
قبلاً بايد عرض كنم كه اطلاعات سياسي من از آن زمان جز مطالب اندك و پراكنده چيزي نيست. گرچه ولادت من در سال 1304 و همزمان با آغاز سلطنت رضاخان پهلوي بوده ولي اطلاعات عميق و گستردهاي از اوضاع سياسي آن زمان در خاطرم نيست، زيرا اولاً دوران كودكي و نوجواني را ميگذراندم كه توجه چنداني به مسائل سياسي نبود و ثانياً محيط پرورش من شهر كوچك نجفآباد و در يك خانوادهي كشاورز بود كه مسائل مهم سياسي در آنجا مطرح نميشد. در عين حال به برخي از مسائل سياسي كه توجه داشتم و در خاطرم مانده، بهصورت پراكنده اشاره ميكنم:
1 ـ از مادر و برادرانم بارها شنيدم كه از ملوكالطوايفي، هرجومرج، چپاولگري، قتل و غارت و ياغيگريِ قبل از سلطنت رضاخان خبر ميدادند و حوادث اسفناكي را بهعنوان شاهد بيان ميكردند. آنها از امنيتي كه بهوسيلهي حكومت رضاخان بهوجود آمده اظهار شادماني ميكردند و نظم و نسق جديد را ميستودند.
2 ـ چون رضاخان با خانها، ياغيها، چپاولگران با قاطعيت برخورد كرده و همه را سركوب كرده بود، عموم مردم از او و كارگزاران حكومت او شديداً در بيم و وحشت بودند. از مسئولان ادارات، درجهداران ارتش، ژاندارمها و حتي (سپورها) شديداً ميترسيدند و حساب ميبردند و اصلاً جرأتِ خلاف نداشتند.
3 ـ در آن زمان ادارات مختلف مانند: ادارهي ثبت املاك، دفاتر معاملات، ادارهي ثبت احوال، دفاتر ثبت ازدواج و طلاق، ادارهي فرهنگ و آموزش و پرورش، فرمانداري و بخشداري، عدليه و دادگستري، ادارهي دارايي، تأسيس شده و مشغول به كار بودند، ولي اكثر مردم نسبت به ادارات خوشبين نبودند ولي جز تسليم چارهاي نداشتند. آنها مخصوصاً از ادارهي دارايي شديداً ناراضي بودند.
ادارهي دارايي در گرفتن ماليات بسيار جدي بود. علاوه بر مالياتي كه از املاك، كسبه و تجار ميگرفت، از محصولات كشاورزي نيز برطبق مقررات ماليات ميگرفت. در هر گذرگاه ورود محصولات كشاورزي به شهر دكهاي را احداث كرده كه «نواقلي» ناميده ميشد. مأموران در آنجا مستقر بودند و برطبق مقررات مالياتي را ميگرفتند و تجويز ورود ميدادند و به اصطلاح «پته» صادر ميكردند. مردم از اخذ ماليات شديداً ناراحت بودند و آن را ظلمي فاحش ميدانستند ولي چاره اي نداشتند. به ياد دارم كه همانجا هم رشوه گيري مرسوم بود ولي كم؛ زيرا مأموران نواقلي از مسئولان مافوق ميترسيدند.
4 ـ يكي از كارهاي مهم رضاخان تنظيم ارتش و تدوين قانون سرباز وظيفه گيري بود. جوانان وظيفه داشتند در سنين معين خود را به ادارات نظاموظيفه معرفي كنند و مدت دو سال در سربازخانه انجام وظيفه نمايند. مردم از اين وضع نيز شديداً ناراضي بودند و ناله و نفرين ميكردند ولي باز هم جز تسليم چاره اي نداشتند.
5 ـ محدوديت علماي دين نيز يکي ديگر از مشکلات بود. رضاشاه استفاده از عبا و عمامه و لباس روحانيت را شديداً قدغن كرده بود. مأموران دولتي اگر شخصي را با عبا و عمامه ميديدند عمامه اش را برميداشتند و برگردنش ميپيچيدند و كشانكشان ميبردند. تنها به كساني اجازهي استفاده از عمامه ميدادند كه قبلاً امتحان داده و كسب اجازه كرده باشند. آنها در امتحان نيز سختگيري ميكردند و تنها به كساني اجازه ميدادند كه علاوه بر اعلميت، در برابر خواسته هاي رژيم پهلوي تسليم و ثناگو باشند. به همين جهت علماي باسواد و پرهيزكار حاضر نبودند امتحان دهند. آنان از خانه و مدرسه خارج نميشدند، جز در مواقع خلوت و نيمه هاي شب، آن هم با ترس و وحشت. مأموران دولتي نسبت به روحانيت تبليغات سوئي ميکردند و مردم را نسبت به آنان بدبين ميساختند، به گونه اي كه راننده ها به بهانهي اينكه ماشين خراب ميشود، از سوار كردن علماي دين بر اتوبوس امتناع ميورزيدند.
در كوچه و خيابان آنان را مسخره و اذيت ميكردند، به همين جهت جمع كثيري از علما عبا و عمامه را كنار گذاشتند و در ادارات مختلف به استخدام دولت درآمدند يا به كسب و كار آزاد مشغول شدند. تنها عدهي كمي از روحانيون در سلكِ روحانيت باقي ماندند و با تحمل دشواريهاي گوناگون به مقدار مقدور انجام وظيفه ميكردند. بههرحال براي روحانيت دوران بسيار سختي بود. گرچه من در آن زمان از دشواريها و محدوديتهاي علماي شهرستانها و حوزه هاي علميه اطلاعي نداشتم ولي نمونه هايي از آن را نسبت به علماي نجفآباد مشاهده ميكردم يا ميشنيدم.
بزرگترين هدف رژيم از ايجاد اين محدوديتها تضعيف و ضربهزدن به دين بود. ميخواست در برابر كارهاي غيرمشروعي كه انجام داده يا قصد انجام آنها را داشت، مزاحمان محبوب و قدرتمندي وجود نداشته باشند. در يك كلمه هدف او دينزدايي و گسترش فرهنگ غرب بود، و براي تحقق اين هدف شوم بايد روحانيت و حاميان دين را سركوب و از صحنهي دفاع خارج ميساخت.
6 ـ منع روضهخواني از ديگر اقدامات رضاخان بود. رژيم پهلوي در آن زمان مراسم تعزيهداري، زنجير و سينه و قمهزني و روضهخواني را اكيداً قدغن كرد. البته مجالس مسئلهگويي و وعظ و خطابه را به حسب ظاهر تجويز ميكرد ولي مردم كه عاشق عزاداري و روضهخواني بودند، گاهي از اين فرصت استفاده ميكردند و در خانه به روضهخواني و سينه زني ميپرداختند. به همين جهت رژيم حتي نسبت به اين مجالس هم حساسيت نشان ميداد و آنها را بر هم ميزد. به ياد دارم در دههي محرم يكي از مساجد نجفآباد را سياهپوش كرده بودند. شب بود و مردم در آن مسجد اجتماع كرده بودند، يكي از علما بدون عبا و عمامه وارد مسجد شد. نزديك منبر كه رسيد عمامه را بر سر گذاشت و بالاي منبر رفت. مشغول سخنراني شد كه تعدادي از مأموران رژيم وارد مسجد شدند، پارچه هاي سياه را از ديوارها كندند و براي دستگير كردن روضه خوان به سوي منبر حركت كردند. در اين حال صداي گريه و شيون از زن و مرد حاضر فضاي مسجد را پر كرد و روضه خوان در اين گيرودار از مسجد فرار كرد.
با توجه به محدوديتهاي موجود، مردم نجفآباد به تشكيل جلسات هفتگي و ماهانه در منازل روي آورند و در اين ميان ملاكلاهي ها فعال شدند. در نتيجه جلسات مفيد و با رونقي بهوجود آمد كه در حفظ و نگهداري عقايد و ارزشهاي اسلامي مردم نقش مهمي را ايفا ميكرد.
7 ـ قانون كشف حجاب بانوان در تاريخ 17 دي 1314 به اجرا درآمد. زنها حق نداشتند با چادر يا روسري در مجامع عمومي، كوچه ها، بازارها، خيابانها ظاهر شوند. من در آن زمان حدود ده سال سن داشتم ولي برخي حوادث تلخ آن زمان را به ياد دارم. بانوان جرأت نداشتند با روسري يا چادر از منزل خارج شوند. مأموران رژيم، ژاندارمها، پاسبانها، حتي سپورها با كمال جديت در كوچه ها و بازارها ميگشتند و اگر زني را با حجاب ميديدند تعقيب ميكردند با كمال بيرحمي چادر و روسري را از سرش برميداشتند و پاره ميكردند. اگر به منزلي پناه ميبرد در داخل خانه نيز او را تعقيب ميكردند. در يكي از اين حوادث به ياد دارم كه چادر را از سر يك زن محترمه اي كشيدند. او جيغ زد و پيراهن بلند خود را بر سركشيد باز هم مأموران از تعقيب او دست برنداشتند. اكثريت مردم شديداً از اين وضع ناراحت بودند. در آن زمان حمام خصوصي در منازل وجود نداشت و همه براي شستوشو به حمامهاي عمومي مراجعت ميكردند، ولي زنان از ترس مأموران جرأت آن را نداشتند و حتي نيمه هاي شب و اوقات سحر هم مأموران در نزديك حمامها پاس ميدادند مبادا زني با چادر به حمام برود. زنان ديندار براي غسل و شستوشو در منزل آب گرم ميكردند و خود را شستوشو ميدادند. رضاخان با اجراي قانون ننگين كشف حجاب و ترويج بيبند و باريهاي غرب بزرگترين خيانت را نسبت به بانوان شريف ايران مرتكب شد. حکومت وي دوران بسيار سختي بود.