پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

اداره‌ي موقت مدارس آقاي منتظري

اداره‌ی موقت مدارس آقای منتظری

بعد از بازداشت و زندانی‌شدن سید مهدی هاشمی و اعترافات او و بازداشت تعدادی از مدیران مدارس آقای منتظری که از همفکران هاشمی بودند، یک نوع بدبینی نسبت به مدارس و طلاب و اداره‌کنندگان آن مدارس به‌وجود آمد. مدارس به عنوان پایگاه نفوذ سیدمهدی و اشاعه‌ی افکارش شناخته می‏شد و طلاب آنها احساس یک نوع حقارت و سرافکندگی می‌کردند.

شنیده می‏شد امام خمینی نیز نسبت به مدارس اظهار نگرانی کرده است. روزی خدمت امام رسیدم و عرض کردم: «با اینکه اکثر طلاب مدارس آقای منتظری خوب‌اند و مشکلی ندارند، اگر اشکالی هم باشد در مدیران آنها و تعداد محدودی از طلاب است، در عین حال اگر شما از وضع آنها نگران هستید، من حاضرم به طور موقت اداره‌ی آنها را برعهده بگیرم و اصلاحات لازم را انجام دهم». فرمود: «کار خوبی است. هر طور صلاح می‏دانید عمل کنید». بعد از آن آمدم نزد آقای منتظری، بحث مشکلات مدارس و بدبینی نسبت به آنها به میان آمد، ایشان گفتند: «مدارس چه اشکالی دارد؟» گفتم: «به‌هرحال زیر سؤال رفته است». گفتند: «چه کنم؟» گفتم: «من حاضرم برای حفظ حیثیت طلاب اداره مدارس را به‌طور موقت برعهده بگیرم مشروط به اینکه شما به من اختیار کامل بدهید». ایشان قبول کردند و چنین نوشتند:

بسم الله الرحمان الرحیم

جناب مستطاب حجة‌الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ ابراهیم امینی دامت افاضاته. پس از سلام نظر به اینکه جنابعالی نسبت به مسائل حوزه‌ی علمیه و روش برنامه‌ریزی و تعیین دروس لازمه تجربه‌ی لازم و شناخت کافی دارید، مستدعی است اداره‌ی مدارس علمیه‌ی رسول اکرم، امام باقر، امام صادق و بعثت و نظارت بر همه‌ی قسمت‏های آنها را به‌عهده بگیرید و با اختیار تام ضمن تعیین مسئول برای هر یک از آنها ترتیبی بدهید تا برنامه ‏های درسی و فکری و اخلاقی مدارس فوق از هر جهت کامل‏تر از گذشته و از هر نظر مرضی خداوند متعال و حضرت ولی‏عصر عجل الله تعالی فرجه باشد. إن‏شاءالله با جدیت کامل و نظارت دقیق جناب‌عالی و همکاری فضلای محترم و هماهنگی طلاب و محصلین عزیز و با هماهنگی شورای مدیریت حوزه‌ی علمیه‌ی قم محصلین عزیز بتوانند به نحو احسن از امکانات استفاده نمایند و در آینده وجودشان برای اسلام و مسلمین منشأ آثار و برکات کثیره گردد. و جناب عالی عندالله مأجور و زحمات شما مورد توجه حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه واقع شود

والسلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته

حسینعلی منتظری ـ 29/9/65»

نظارت و برنامه‌ریزی و انجام اصلاحات لازم در چهار مدرسه، آن هم مدارسی که با مشکلات فراوانی مواجه بود برای من کار دشواری بود، ولی به منظور اعاده‌ی حیثیت طلاب آن را پذیرفتم. مدیر دوتا از آن مدارس خوب بودند و مشکلی نداشتند و ابقا شدند، ولی مدیر دو مدرسه‌ی دیگر از هواداران سید مهدی بودند: یکی از آنها زندانی بود و دیگری آزاد. در میان کارمندان و کارگزاران دفاتر مدارس نیز افراد خوب و افراد مشکوک وجود داشت. اکثر طلاب نیز خوب بودند و مشکلی نداشتند ولی در میان آنها تعدادی از هواداران سیدمهدی نیز وجود داشت. در آن زمان دوگونه انتظار از من می‏رفت: گروهی از من انتظار داشتند تصفیه‌ی کامل به‌عمل آورم و همه‌ی افراد مشکوک را از مدارس اخراج کنم و شهریه‌ی آنان را قطع کنم. خواسته‏ های خود را حضوراً یا به‌وسیله‌ی نامه و گاهی با تظاهرات داخل مدارس اظهار می‌کردند. گروهی دیگر انتظار داشتند دست به ترکیب مدیریت‏ها و طلاب نزنم تا به‌تدریج اوضاع آرام گردد. عقیده‌ی خودم این بود که اکثریت قریب به اتفاق طلاب خوب‌اند و اگر تعدادی از آنها هوادار سید مهدی بوده ‏اند فریب خورده‏اند و به‌تدریج اصلاح خواهند شد، ولی نسبت به مدیران و اساتید مشکوک نمی‏توان تساهل به‌عمل آورد.

مدیر یکی از مدارس زندانی بود که از فرصت استفاده کردم و فرد دیگری را نصب کردم. معاون فرهنگی او را نیز چون فرد مشکوکی بود عوض کردم، با اینکه توصیه می‏شد باقی بماند. مدیر یکی دیگر از مدارس را نیز عوض کردم، اما نسبت به طلاب بنا گذاشتم با بررسی و شناختِ دقیق از آنها تصمیم بگیرم. برای شناخت طلاب و کارگزاران از اداره‌ی اطلاعات نیز استفاده کردم. پس از چندی به این نتیجه رسیدم که طلاب سه مدرسه مشکل چندانی ندارند و اگر هم احیاناً مشکلی داشته ‏اند قابل اصلاح هستند. برنامه‏های درسی و امتحانات و حضور و غیاب آنها را مرتب کردم. درس اخلاق برایشان گذاشتم و اساتید اخلاق را برای تدریس اخلاق دعوت کردم تا بدین‌وسیله اگر نقطه ضعفی داشته ‏اند برطرف شود. امور آن سه مدرسه نسبتاً رو به راه شد.

بیشترین مشکل مربوط به مدرسه‌ی بعثت بود که غالباً پایگاه سید مهدی و دوستانش بود. طلاب آن مدرسه وضع غیرعادی داشتند، نه امتحان مرتبی داشتند نه حضور و غیاب، در دفتر شهریه نام افرادی دیده می‏شد که یا درس نمی‏خواندند یا اصلاً در قم نبودند. اداره‌ی اطلاعات درباره‌ی بعضی از آن افراد اطلاعاتی در اختیار من قرار داد ولی آنها را کافی ندانستم، تصمیم گرفتم برای شناخت بهتر با تک‌تک آنان مصاحبه و گفتگو داشته باشم. زمانی را در این رابطه صرف کردم. اکثر آنان عادی بودند و مشکلی وجود نداشت. تعدادی از آنها نسبت به سید مهدی علاقه داشتند اما افکار او نفوذ کامل در آنها نداشت و قابل اصلاح شناخته شدند.

در میان آنها چهار یا پنج نفر افراد استثنایی وجود داشت. ویژ‏گی‏های آنان عبارت بود از: 1 ـ بسیار تیزهوش و اهل فکر و نظر بودند. 2 ـ از کارهای بعضی مسئولان نظام انتقاد می‌کردند 3ـ اهل منطق و بحث بودند. 4 ـ صریح ­اللهجه بودند و عقاید سیاسی خودشان را صریحاً بیان می‌کردند. 5ـ نسبت به آقای منتظری اظهار ارادت می‌کردند و او را مظلوم می‏پنداشتند. 6ـ از بعضی کارهای مهدی هاشمی مانند قتل شمس‌آبادی انتقاد می‌کردند. 7ـ اصل نظام اسلامی را قبول داشتند ولی وقوع برخی کارها را خطا می‏دانستند. 8ـ در ضمن درس طلبگی به برخی کارهای فرهنگی مانند مقاله‌نویسی، مطالعه‌ی کتاب‌های سیاسی، اجتماعی نیز اشتغال داشتند و به اصطلاح اهل مطالعه و قلم بودند.

بعد از شناخت آنها من چند کار را نسبت به آنان می‏توانستم انجام دهم:

1 ـ معرفی آنان به مدیریت حوزه و در نهایت قطع شهریه 2 ـ معرفی آنان به اداره‌ی اطلاعات و درنهایت بازداشت و زندانی­ شدن آنها. هیچ‌یک از این دو را در اصلاح آنان مفید و کارساز ندیدم. زیرا نه قطع شهریه می‏توانست افکار آنها را تغییر دهد، نه زندان چندماهه؛ بنابراین چنین به نظر رسید که با انجام گفتگوی دوستانه بهتر می‏توان در آنان تأثیر گذاشت. مخصوصاً با توجه به اینکه اهل منطق و گفتگو و چیزفهم بودند.

ناگفته نماند که گرچه آقای منتظری اداره‌ی مدارس را برعهده‌ی من واگذار کرده بود، ولی قلباً از این عمل راضی نبود، زیرا دخالت ایشان در مدارس عملاً قطع شده بود. بارها به دیگران و گاهی به من می‌گفت از مدارس جز تأمین هزینه‌ی اداره‌ی آنها چیزی برای من باقی نمانده است.

اداره‌ی مدارس تا تاریخ 31 مرداد 68 همچنان ادامه داشت. در آن تاریخ نامه ‏ای از دفتر آقای منتظری به من رسید. نوشته بود:

بسمه‌تعالی

حضرت آیت‌الله امینی دامت برکاته سلام‌علیکم و رحمة‌الله و برکاته

در پی مراجعه‌ی طلاب و فضلای محترم درباره‌ی برنامه‌ریزی مدارس امام باقر و امام صادق و رسول اکرم و بعثت که زیر نظر حضرت آیت‌الله العظمی منتظری اداره می‏شد، معظم ‏له ضمن تشکر از زحمات بی‌دریغ جنابعالی و کلیه‌ی مسئولان و اساتید محترم و طلاب و فضلای گرانقدر و خدمتگذاران و پرسنل ذی‏ربط فرمودند چنانچه قبلاً با آیت‌الله امینی سلمه ­الله تعالی مذاکره شده، قرار شد نامبرده با شورای محترم مدیریت حوزه‌ی علمیه صحبت نمایند و اداره‌ی مدارس فوق­ الذکر زیر نظر شورای محترم انجام گردد. اکنون مستدعی است هرگونه صلاح می‏دانید مطلب را به شورای محترم مدیریت ابلاغ تا اقدام لازم توسط آن سروران انجام شود.

با تشکر و ارادت، دفتر آیت‌الله العظمی منتظری

                                           دری نجف‌آبادی 31/5/68»

پیرو آن عین نامه به دفتر شورای مدیریت ارسال شد.