حربه‌ي دفاع از ولايت

حربه‌ي دفاع از ولايت

يكي از مشكلاتي كه براي تعدادي از مدرسين انقلابي به‌وجود آمد، اتهام وهابي‌گري و انكار علم امام بود. آقاي منتظري و مشكيني را به وهابي‌گري متهم مي‏ساختند، چون بر كتاب شهيد جاويد شيخ نعمت‌الله صالحي تقريظ نوشته بودند. و آقاي شيخ مرتضي مطهري را نيز به‌علت تأليف كتاب «حماسه‌‏ي جاويد» و سخنراني‏هايي كه در اين رابطه داشته متهم به وهابي‌گري مي‌كردند و كتاب «مسئله حجاب» او را نيز شديداً مورد انتقاد قرار مي‏دادند، چون وجوب پوشش صورت و دست زن را انكار كرده است. شايع كرده بودند سعودي‏ها براي ترويج وهابيت پولي به ايران فرستاده‌‏اند كه در اختيار منتظري و مشكيني و مطهري قرار مي‌گيرد. بهشتي نيز براي ترويج وهابيت مأموريت دارد. اينها مي‏خواهند اشهد ان علياً ولي‌الله را حذف كنند. بعضي منبري‌ها در قم و تهران و ساير شهرستان‏ها در سخنراني‌هاي خود مرتب از خطر وهابيت دم مي‏زدند و از آقايان مذكور انتقاد مي‌كردند.

اينها به بهانه‌ي دفاع از ولايت عليه علماي انقلابي كتاب مي‏نوشتند، اعلاميه مي‏دادند، سخنراني مي‌كردند، به ديگر علما نامه مي‏نوشتند و در مورد نفوذ وهابيت هشدار مي‏دادند. از راز دل و هدف واقعي آنها آگاه نيستم ولي به‌هرحال كار آنها در مسير خواستِ عمال رژيم و سركوب علماي مجاهد و ضربه‌زدن به مبارزات انقلابي بود. گفتني است كه روابط اينها با دربار نسبتاً خوب بود. شاه را به دليل برپا داشتن مجالس روضه‏ خواني در كاخ و تشرف به زيارت امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س) در قم پايبند به ولايت دانسته و مخالفت با او را به نفع توده ‏اي‌‏ها و به زيان اسلام و تشيع معرفي مي‌كردند.

جالب اينجاست كه يكي از همين روحانيون قبلاً و در سال 1320 از سوي حزب توده به‌عنوان كانديداي نمايندگي مجلس ملي دوره‏ي چهاردهم از اردبيل معرفي شد و رأي آورد. اين‌گونه شخصي كه زماني از سوي حزب توده كانديداي نمايندگي مجلس مي‏شود و در زماني ديگر به عنوان مدافع ولايت و امامت قد علم مي‌كند واقعاً مشكوك ‌است.