ارتحال فرزند امام و داغتر شدن مبارزات
با ارتحال زودهنگام آقاي حاج آقا مصطفي در آبان 56 براي ادامهي مبارزات فرصت جديدي بهوجود آمد. به همين مناسبت تلگرافها و نامه هاي تسيلت به سوي نجف روانه شد. در قم و شهرستانها مراسم ختم برگزار ميشد، منبريها علناً از امام خميني نام ميبردند و مصيبت فرزندش را تسليت ميگفتند. بدينوسيله بازار مبارزات هر روز داغ و داغتر ميشد.
در هفدهم دي ماه همان سال مقالهاي بهنام يك فرد ناشناس (رشيدي مطلق) در روزنامهي اطلاعات به چاپ رسيد كه به امام خميني توهين كرده بود. پيرو آن خشم عمومي برانگيخته و فصل جديدي از مبارزات آغاز گشت كه به سقوط رژيم شاهنشاهي و مراجعت امام به ايران و پيروزي انقلاب در بهمن سال 57 منتهي شد. بعد از نشر آن مقالهي موهن، آتش خشم علما و طلاب و بازاريها و عموم مردم شعله ورتر شد؛ درسهاي حوزهي علميهي قم، نماز جماعتها، منبرها و بازارها تعطيل شد؛ و مدرسين و طلاب و مردم غيور قم بهعنوان اعتراض نسبت به مقالهي توهينآميز اطلاعات به سوي منازل مراجع تقليد تظاهرات كردند و شعار ميدادند. با اينكه تظاهرات آرام بود، در نوزدهم ديماه از سوي پليس و كماندوهاي رژيم مورد حملهي وحشيانه قرار گرفتند، گروهي مضروب و زخمي و گروهي كشته شدند. بهگمان خودشان بدينوسيله تظاهرات را سركوب كردند. در همين رابطه جمعي از فضلا و مدرسين و منبريها را بازداشت و زنداني يا تبعيد كردند، ولي موفق نشدند بلكه دامنهي تظاهرات در قم و شهرستانها هر روز گسترده تر شد تا در بهمن 1357 رژيم پهلوي سقوط كرد و مردم مقاوم و ايثارگر ايران به رهبري امام خميني به پيروزي نهايي رسيدند.