هوشيار: چه عواملى در طول عمر مؤثرند؟
دكتر: عوامل طول عمر بقرارذيل است:
عامل ارث: اهميت وتأثير عامل ارث در طول عمر،روشن است. خانواده هايى ديده مى شوند كه افراد آن، معمولاً از حد متوسط بيشترعمر مى كنند، مگر اينكه به واسطه تصادفى مرگشان زودتر اتفاق افتد.
ازجمله مطالعات جالبى كه دراين باره بعمل آمده، مطالعه(ريموندپيرل) است. وى در كتابى كه با همكارى دخترش تأليف نموده، خانواده دراز عمرى را نام برده كه مجموع عمر هفت پشت يك فرد ـ جد، جدبزرگ، نوه، نواده، نتيجه، نبيره ـ به (699) مى رسيده ودونفرشان نيز به واسطه تصادف مرده اند. در آمار جديدترى كه از مطالعه شركتهاى بيمه، به وسيله لوئى دوبلين و(هربرت ماركس) تهيه شده تأثير درازى عمر اسلاف را در اخلاف به ثبوت رسانده اند.
اين عامل ممكن است گاهى آثار عوامل ديگر را مانند عامل محيط وعادت بد، خنثى كند. از همين رو مى توان رازطول عمر بعض افرادى را كه در شرائط نامساعد زندگى مى كنند درك نمود، مثلاً ممكن است يك فرد معتاد به الكل، به واسطهعامل ارث، عمر درازى نصيبش گردد.
فرزندان، اعضا وقواى سالم ونيرومند را كه در طول عمر مؤثرند، ازپدران ومادران بارث مى برند ودردرجه اول، بايستى دستگاه عصبى وگردش خون را نام برد چنانكه ضرب المثل(كازاليس) همين موضوع را بيان مى كند: (سن انسان را از روى شرائين وى مى توان حدس زد). يعنى عده اى از مردم، قبل از اينكه به سن كهولت وپيرى برسند به طور موروثي، سرخ رگهايشان سفت شده استحاله مى يابند وخانواده هايى كه اكثر افرادش، قبل از نودسالگي، به علت سكته مغزى يا قلبي، از دنيا مى روند بسيارند. مى دانيم كه: بزرگترين عامل اين سكته ها سفتى شرائين است.
عامل دوم محيط است: محيطى كه هوايش معتدل وپاك واز انواع ميكربها وسمومات منزه باشد، آرام وبى سرو صدا باشد واشعه حيات بخش خورشيد، بقدر كافى برآن بتابد، در طول عمر وسلامتى ساكنينش تأثير بسزايى دارد.
عامل سوم نوع شغل ومقدار كار است: فعاليت وكوشش دركار به ويژه فعاليتهاى روحى وعصبي، در درازى عمر، مقام مهمى را واجدند وبه نظر مى رسد در صورتى كه بدن سالم وفكر راحت باشد زنگ زدنيكه در اثر كم كارى بدنى وروحى حاصل مى شود، بيش از فرسودگى كه نتيجه پركارى بدنى وروحى است، عمررا كوتاه مى كند. به همين علت، تعداد افراد طويل العمر، دركشيشان ونخست وزيران بيش از اشخاص معمولى است. اين عمر دراز، به واسطه همان كار مداوم وكوشش آنان است واز اين رو مى توان گفت: بازنشستگى در سنين جوانى وبيكارى زودرس، خطرات بيشمارى را دربردارد وعمر را كوتاه مى كند.
عامل چهارم كيفيت تغذيه است: غذا، هم از لحاظ مقدار وهم از لحاظ نوع، در طول عمر تأثير فراوانى دارد. بيشتر افرادى كه عمرشان از صدمتجاوزشده، كم خوراك بوده اند. درزيان پرخورى ضرب المثلهاى زيادى گفته شده،(مونتين)مى گويد: انسان نمى ميرد بلكه خودكشى مى كند. همچنين ضرب المثل ديگرى مى گويد: شما گورخويش را با دندان هايتان مى كنيد. پرخورى چون كار دستگاههاى مختلف بدن را بالا مى برد بيماريهايى را از قبيل ديابت ـ مرض قند ـ وبيماريهاى رگها وقلب وكليه، توليد مى كند.متأسفانه، قوه ونيروى بدنى اكثر اين افراد، قبل از ظهور آثار بيماري، بيش از اندازه مى باشد وباين قدرت دروغين خويش مباهات مى كنند. در طى جنگ جهانى اول مشاهده شد كه: تعداد مرگ از مرض قند، در بعض كشورها، بطور قابل توجهى كاهش يافته است.علت اين موضوع را كميابى غذا در زمان جنگ بايد دانست. بنابراين، بنظر مى رسد كه: فقرتا حدودى كه مقدار خوراك را معتدل سازد يا به حداقل برساند، موهبت بزرگى است، وافراط در خوردن گوشت، خصوصاً بعداز چهل سالگي، بسى زيان بخش است.
دكتر (mccay)از دانشگاه (كورنل نيويورک) در روى موشها به عمل آورده ثابت كرد كه تجاربى كه موشهاى لاغر موشهاى فربه را بگور مى برند. موش معمولاً در سن چهار ماهگى به حد كمال رشدمى رسد، در دوسالگى پير مى شودوقبل از سه سالگى مى ميرد. دكتر(ماك كي) دسته اى از موشها را به وسيله رژيم كم كالرى نگهدارى نمود،اما اين رژيم از لحاظ ويتامين ومواد معدنى غنى بود، وباين نتيجه رسيد كه: دوره رشد وبلوغ آنها، بعوض چهارماه ممكن است تا هزار روز ادامه يابد. در يكى از اين آزمايشها مشاهده كرد كه: پيرترين موشهايى كه با رژيم معمولى زندگى كرده اند پس از 965 روز مرده است. لكن موش هايى كه با رژيم كم كالرى مى زيسته اند تا مدتى بعد، جوان وشاداب مانده اند، بطورى كه اگر اين موشهاى كم غذا را با انسان مقايسه كنيم.آنها به اندازه يك فرد انسانى كه صد تا صدو پنجاه سال عمر كند، عمر كرده اند. بعلاوه، اين موشها بندرت بيمار شده اند واز همقطاران خود كه رژيم معمولى داشته اند زرنگتر بوده اند.
نظير اين تجارب را روى دسته اى از ماهيها وحيوانات (amphibien) نيز انجام داده وبه همين نتيجه رسيده اند.
چنانكه پرخورى سبب كوتاهى عمر مى شود، فقر غذايى نيز در توليد امراض وكوتاهى عمر تأثير بسزايى دارد، يعنى رژيم غذايى اگر فاقد مواد لازم وضرورى باشد، امراضى را توليد مى كند.