نتيجه

هوشيار: از مطالب مذكور نكات زير استفاده مى شود:

1ـ عمر انسان حد ومرز معينى ندارد كه تجاوز از آن حد، غير ممكن باشد. هيچيك از دانشمندان تاحال نگفته اند كه فلان مقدار سال، نهايت درجه اى است كه انسانها مى توانند بدان نائل گردند وهنگاميكه بدان پايه رسيدند مرگ برايشان حتمى است. بلكه گروهى ار دانشمندان شرق وغرب، جديد وقديم تصريح كرده اند كه عمر انسان حد ومرزى ندارد وبشر درآينده مى تواند برمرگ غلبه كند، يا مدت درازى آن را به تأخير بياندازد واز عمرهاى بسيار طولانى برخوردار گردد. همين امكان علمى واميد موفقيت است كه دانشمندان را به تلاش وكوشش واداشته شب وروز به تحقيق وآزمايش اشتغال دارند واكثر آزمايشاتى كه دراين باره انجام گرفته موفيقت آميز بوده است.

اين آزمايشها به اثبات مى رسانند كه مرگ نيز مانند ساير بيماريها معلول علل وعوامل طبيعى است كه اگر شناخته شوند واز تأثير آنها جلوگيرى شود مى توان مرگ را به تأخير انداخت وبشر را تا مدت بسيار درازى از اين هيولاى خوفناك نجات داد.

چنانكه علم ودانش تا حال توانسته علل وعوامل بسيارى از بيماريها را كشف كند واز تأثير آنها جلوگيرى نمايد. درآينده نزديك نيز موفق خواهد شد كه علل وعوامل مرگ را بشناسد واز تأثير آنها جلوگيرى كند.

2ـ در بين موجودات زنده مانند نباتات وحيوانات وانسانها افرادى ديده شده كه از ساير افراد امتياز داشته عمرهاى طولانى ترى پيدا كرده اند. وجود اينگونه افراد استثنائى دلالت مى كند كه براى عمر افراد آن نوع حدو مرزى كه تخلف ناپذير باشد وجود ندارد. درست است كه اكثر انسانها قبل از صد سالگى مى ميرند ليكن مأنوس بودن مابه اين مقدار دليل نيست كه تجاوزاز صد سال امكان ندارد. زيرا افراد زيادى ديده شده كه از صد سال بيشتر زندگى كرده اند. وجود انسانهاى صدو پنجاه ساله وصد وهشتاد ساله ودويست وپنجاه ساله دليل روشنى است براينكه عمر انسان اصلاً حد ومرزى ندارد. چه فرق مى كند كه انسان دويست سال زندگى كند يا دو هزار سال؟ هردو غيرمأنوس وغير متعارف هستند.

3ـ پيرى يك عارضه غير قابل جلوگيرى نيست بلكه يك نوع بيمارى قابل علاج است. چنانكه علم طب تا حال توانسته علل وعوامل صدها بيمارى را كشف كند وراه جلوگيرى ومعالجه آنها را به بشر ياد دهد، در آينده نيز موفق خواهد شد كه عوامل پيرى را كشف كند وراه پيشگيرى ومداواى آنرا در اختيار بشر قرار دهد. گروهى از دانشمندان در صدد يافتن اكسير جوانى هستند. وبا تلاش وكوششهاى خستگى ناپذير به تحقيق وآزمايش اشتغال دارند. وزحمات وآزمايشهاى آنان موفقيت آميز بوده است. به طوريكه مى توان پيش بينى نمود كه بشر در آينده اى نزديك برعلل وعوامل پيرى وفرسودگى غلبه مى كند وراه پيشگيرى اين بيمارى عمومى را كشف خواهد كرد. در آن صورت بشر مى تواند تا مدت بسيار طولاني، جوانى وشادابى خود را نگهدارى كند.

با توجه به مطالب مذكور واعتراف دانشمندان تصديق مى فرماييد كه اگر كسى از حيث تركيبات جسمانى در كمال اعتدال باشد، اعضا رئيسه بدنش مانند، قلب، اعصاب، كليه، كبد، مغز، معده، همه نيرومند وسالم باشند. تمام دستورات بهداشتى را بداند ومراعات كند، خواص وآثار مأكولات ومشروبات را بداند، از مفيدآنها استفاده كند واز زيانبخش آنها خوددارى نمايد، تمام ميكروبها وعوامل توليد آنها را بشناسد، از طريق پيشگيرى امراض بالاخص پيرى ومرگ آگاه باشد، از سموم ومهلكات اطلاع كامل داشته باشد واز آنها اجتناب كند، احتياجات ضرورى بدن را از حيث غذا واقسام ويتامينها ومواد آلى تأمين كند، از پدر ومادر واجداد مرضى را بارث نبرده باشد، از اخلاق زشت واضطراب روح كه سبب فرسودگى اعصاب ومغز ومولد كثيرى از امراض هستند منزه باشد، تمام اخلاق نيك كه آسايش بخش روح وجسمند در او جمع باشد وعلاوه برتمام اينها مدبر تركيب جسمانى او روحى باشد درحد اعلاى كمال انسان، چنين فرد ممتازى استعداد دارد كه چندين برابر افراد متعارف نوع خود بلكه هزاران سال زندگى كند. علم ودانش نه تنها چنين عمر درازى را محال نمى داند بلكه امكان آن رابه اثبات رسانده است.

بنابراين،عمر طويل وغيرمتعارف امام زمان(عليه السلام) را نبايد يك مشكل لاينحل ومحال عادى شمرد. بلكه علم ودانش عمر بسيار دراز را با حفظ نيروى جوانى وشادابي، يك امر كاملاً ممكن مى داند. اگر وجود شخصى  براى عالم ضرورى بود ولازم شد كه عمر بسيار طولانى داشته باشد خداى قادر مطلق مى تواند دستگاه آفرينش وسلسله علل ومعلولات جهان را طورى تنظيم كند تا چنين فردكاملى راتحويل دهد كه از علوم واطلاعات لازم برخوردار باشد.

دكتر: مطالب مذكور فقط امكان چنين فرد ممتازى را اثبات نمود اما از كجا كه وجود داشته باشد؟

هوشيار: قبلاً بواسطه براهين عقليه ونقليه اثبات شد كه وجودامام براى بقا نوع انسان ضرورى ولازم است وبه مقتضاى احاديث زياد عدد ائمه از دوازده نفر تجاوز نمى كند واثبات شد كه امام دوازدهم مهدى موعود وفرزند بلا فصل امام حسن عسكري(عليه السلام) است كه ازمادر متولد شده واكنون درحال غيبت بسر مى برد وصدها حديث در اين باره به ما رسيده است. آنگاه به واسطه مطالب مذكور وتأييد دانشمندان اهل فن خواستيم امكان چنين عمرغير متعارفى را اثبات كنيم.