پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

انتظار فرج

جلالی: مسلمانان در زمان غیبت امام زمان چه وظیفه اى دارند؟

هوشیار: دانشمندان وظائفى را تعیین کرده ودر کتابها نوشته اند. مانند: دعا کردن به آنحضرت، صدقه دادن براى او، حج کردن وحج دادن به نیابت او، استعانت واستغاثه به آنجناب ونظائر اینها. البته همه اینها درجاى خویش نیکوست واحتیاجى به بحث ندارد. مهمترین وظیفه اى که درروایات وارد شده واحتیاج به توضیح دارد انتظار فرج است. لیکن تا حدودى مورد غفلت واقع شده وبحث کافى درآن به عمل نیامده است. راجع به فضیلت انتظار فرج روایات بسیارى از ائمه اطهار صادرشده ودر کتابهاى حدیث موجود است. از باب نمونه:حضرت صادق علیه السلام فرمود: کسیکه با ولایت ما اهل بیت بمیرد در حالیکه منتظر فرج باشد مانند کسى است که در خیمه قائم باشد.(1)

 

حضرت رضا علیه السلام به واسطه پدرانش از رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت کرده که فرمود: بهترین اعمال امت من انتظار فرج است.(2)

على بن ابیطالب علیه السلام فرمود: کسى که در انتظاردولت ما باشد مانند کسى است که در راه خدا به خون خویش بغلتد.(3)

حضرت رضا علیه السلام فرمود: صبرو انتظار فرج چقدرخوبست؟! آیا نشنیدند که خدا در قرآن مى فرماید: شما درانتظار باشید منهم در انتظار خواهم بود؟ پس بردبار باشید زیرا فرج، بعد از نومیدى خواهد رسید. کسانیکه پیش از شما بودند از شما بردبارتربودند.(4)

 

از این قبیل احادیث بسیاراست. ائمه اطهار همواره به شیعیان سفارش مى کردند باید شما در انتظار فرج باشید. مى فرمودند:انتظار فرج خودش یک نوع فرج است کسیکه در انتظار فرج باشد مانند کسى است که درمیدان جنگ با کفار جنگ کند ودر خون خویش آغشته گردد. پس در این جهت تردید نیست که بزرگترین وظیفه مسلمانان در زمان غیبت انتظار فرج مى باشد. اکنون باید دید معناى انتظار فرج چیست؟ وچگونه انسان مى تواند منتظر فرج باشد تا به آن همه ثوابهاى کلان نائل گردد؟ آیا در تحقق انتظار فرج همین قدر کافى است که انسان با زبان بگوید:من منتظر ظهور امام زمان هستم؟ یا گاه وبیگاه با آه وناله بگوید:خدا فرج امام زمان را نزدیک گرداند؟ یا بعداز اداى نمازهاى یومیه ودر مشاهد مشرفه براى تعجیل در ظهور دعا کند؟ یا بعد از ذکر صلوات،اللهم عجل فرجه الشریف بگوید؟ یا درروزهاى جمعه دعاى ندبه را با سوز وگداز بخواند؟ البته همه اینها در جاى خویش نیکوست لیکن گمان نمى کنم تنها این قبیل کارها انسان را مصداق حقیقى منتظر فرج قرار دهد که آن همه فضیلت برایش ذکر شده ودر زبان ائمه با کسیکه در میدان جهاد درخون خودش مى غلتد برابر معرفى شده است.

 

افرادى که از زیربارهر نوع مسئولیت اجتماعى ووظیفه امربه معروف ونهى ازمنکر شانه خالى مى کنند، در مقابل انواع فساد وبیدادگرى ساکت وبى اراده اند، صحنه هاى رقت انگیز فساد ومادیگرى وظلم وستم را تماشا مى کنند ودر مقابل تمام این حوادث بیش از این عکس العملى نشان نمى دهند که مى گویند: خدا فرج امام زمان را نزدیک کند تا جلو مفاسد را بگیرد، گمان نمى کنم وجدان شما این مطلب را باور کند که این افراد سست عنصر را در ردیف افرادى قرار دهد که براى دفاع از دین دست از زن وبچه ومال وثروت خودشان کشیده ودر میدان جهاد جان گرامى خویش را سپر قرارداده در این راه شربت شهادت را نوشیده اند؟!

بنابراین، باید انتظار فرج معناى دقیق تر وارزنده ترى داشته باشد براى اینکه مطلب بهتر روشن شود ناچارم قبلا دو موضوع را به عنوان مقدمه ذکر کنم سپس به اثبات مقصد بپردازم.

مقدمه اول: ازاحادیث استفاده مى شود که برنامه کارامام زمان، برنامه بسیار وسیع وعالى ودشوارى است، زیرا باید تمام جهان را اصلاح کند، ظلم وستم را بطور کلى ریشه کن سازد، آثار کفرو بى دینى ومادیگرى را براندازد، تمام افراد بشر را خداپرست گرداند، دین اسلام را دین رسمى وهمگانى جهانیان قراردهد، عدل وداد را درتمام گیتى گسترش دهد، مرزهاى موهوم وغلط را از مغز افراد بشر بیرون کند، تا همهآنان زیر یگانه پرچم خداپرستى با صلح وصفا زندگى کنند. تمام اقوام وملل ونژادهاى بشر را تحت پرچم واحد توحید داخل کند وحکومت واحدجهانى اسلام را تأسیس نماید.البته اهل تحقیق ودانشمندان مى دانند که اجراى چنین برنامه اى بسیار سنگین ودشوار است. بقدرى دشواراست که گروهى در اصل امکان تحقق آن تردید دارند. بنابراین، درصورتى ممکن است یک چنین نقشه وسیع وعالى اجرا شود که مزاج بشریت براى پذیرش آن مهیا گردد،سطح افکارعمومى به قدرى ترقى کند که خواستار یک چنین برنامه خدایى باشند واسباب ومقدمات نهضت امام زمان ودادگستر جهان از هرجهت فراهم گردد.

 

مقدمه دوم: از احادیث اهل بیت استفاده مى شود که امام زمان(علیه السلام) ویارانش به وسیله جنگ وجهاد، برکفر ومادیگرى وبیداد گرى غلبه مى کنند وبه واسطه نیروى جنگی، سپاه دشمن وطرفداران بى دینى وظلم وستم را مغلوب مى سازند. احادیث این باب بسیار است. از باب نمونه:

امام محمد باقر(علیه السلام) فرمود: مهدى ازاین جهت، باجدش محمد شباهت دارد که با شمشیرقیام مى کند، دشمنان خدا ورسول وستمکاران وگمراه کنندگان را به قتل مى رساند، با شمشیر وترس نصرت مى یابد، هیچ یک از لشگریانش با شکست مواجه نمى شوند.(5)

بشیر مى گوید: خدمت حضرت ابى جعفر(علیه السلام) عرض کردم: مردم مى گویند وقتى مهدى قیام کرد کارها طبعاً برایش روبراه مى شود وباندازه شاخ حجامتى هم خونریزى نمى شود؟

حضرت فرمود: به خدا سوگند چنین نیست. اگر چنین موضوعى امکان داشت براى رسول خدا صورت مى گرفت. درصورتى که در میدان جنگ دندانش خونین شد وپیشانى مبارکش شکست. به خدا قسم نهضت صاحب الامر هم انجام نمى گیرد مگر اینکه در میدان جنگ عرق بریزیم وخونها ریخته شود. سپس دست به پیشانى مبارکش کشید.(6)

از این قبیل اخبار استفاده مى شود که موفقیت وپیروزى مهدى موعود تنها در اثر تأییدات الهى ونیروى غیبى نیست وبنانیست که بدون توسل به نیروهاى ظاهری، به طور اعجاز برنامه هاى اصلاحى خویش را به مرحله اجرا درآورد، بلکه علاوه برتأییدات الهی، از نیروى سپاه وسلاحهاى جنگى نیزاستفاده خواهد کرد. ترقى وپیشرفت حیرت انگیز علوم وصنایع واختراع سلاحهاى مخوف وخطرناک جنگى را نیز در نظرداشته باشید.

با توجه به این دو مطلب اکنون باید دید که شرائط ظهور مهدى موعود چیست؟ مسلمانان در قبال نهضت آنجناب چه وظیفه اى دارند ودر چه صورتى مى توان گفت مسلمانان براى قیام جهانى ودشوار آن حضرت آمادگى دارند ودر انتظار ظهور وتأسیس دولت نیرومند الهى روزشمارى مى کنند؟. من از احادیث اهل بیت چنین استفاده مى کنم که مهمترین وظیفه مسلمانان در زمان غیبت امام زمان این است که اولا در اصلاح نفوس خودشان کوشش وجدیت کنند، به اخلاق نیک اسلامى آراسته شوند، به وظائف فردى خودشان عمل نمایند واحکام ودستورات قرآن رابه کار بندند. ثانیاً احکام وبرنامه هاى اجتماعى اسلام را استخراج کنند ودر بین خودشان بطور کامل اجرا سازند. به واسطه اجراى برنامه هاى اقتصادى اسلام مشکلات اقتصادى خودشان را حل کنند وبافقر وبیکارى وتمرکز ثروتهاى غیرمشروع مبارزه نمایند وبا بکار بستن قوانین نورانى اسلام جلو ظلم وبیدادگرى را حتى المقدور بگیرند. به طور خلاصه احکام وبرنامه هاى سیاسى واجتماعى واقتصادى وحقوقى وعبادى اسلام را بطور کامل در بین خودشان اجرا نمایند ونتائج درخشان آنرا عملاً درپیش جهانیان مجسم سازند.

 

در تحصیل دانش وصنایع جدیت نمایند وغفلت وسستى وعقب افتادگى سابق خودشان را جبران کنند. نه تنها خودشان را به کاروان تمدن بشرى برسانند بلکه از هر جهت برجهانیان تقدم جویند. عملاً به جهانیان بفهمانند که احکام وقوانین نورانى اسلام مى تواند مشکلاتشان را حل کند وسعادت دوجهانى آنان را تضمین نماید. با بکار بستن قوانین وبرنامه هاى نورانى اسلام یک دولت نیرومند ومقتدراسلامى به وجود آورند وبه عنوان یک ملت متمدن ونیرومند ومستقل اسلامى در صفحه گیتى ظاهر شوند.

نیروى شرق وغرب را مهار کنند ومقام رهبرى جهانیان را اشغال نمایند. در تقویت نیروى دفاعى وتحکیم قواى نظامى وتهیه سلاحهاى جنگى تا سرحد قدرت بکوشند. ثالثاً طرحها وبرنامه هاى سیاسى واقتصادى واجتماعى اسلام را استخراج کنند وبه سمع جهانیان برسانند. ارزش ومزایاى برمانه هاى خدایى را براى بشریت به اثبات رسانند. افکار جهانیان را براى پذیرفتن قوانین خدایى آماده سازند، اسباب ومقدمات حکومت واحد جهانى اسلام ومبارزه با ظلم وبیدادگرى را آماده نمایند.

کسانى را که در این راه سعى وکوشش مى نمایند وبراى پیشبرد هدف مقدس امام زمان وتهیهاسباب ومقدمات نهضت وقیام آن جناب جدیت مى کنند، مى توان منتظرفرج خواند ودرباره شان گفت خودشان را براى ظهورو قیام مهدى دادگستر آماده مى سازند. چنین افراد فداکار وکوشایى را مى توان گفت مانند کسانى هستند که در میدان جنگ در خون خویش مى غلتند.

اما افرادى که حل مشکلاتشان را از قوانین موضوعه بشرى انتظار دارند، قوانین اجتماعى وسیاسى اسلام را به طور کلى نادیده گرفته اند احکام اسلام را در مساجد ومعابد محصور نموده در بازار واجتماعشان اثرى از اسلام دیده نمى شود، انواع فساد وبیدادگرى رامشاهده مى کنند وبه جز گفتن (خدا فرج امام زمان رانزدیک کند) عکس العملى نشان نمى دهند، در علوم وصنایع کاسه لیس دگرانند، اختلافات داخلى وپراکندگى در بینشان حکمفرماست، با اجانب مى سازند ولى با خودشان نمى سازند، درباره چنین ملتى نمى توان گفت منتظر فرج آل محمد ونهضت مهدى موعود مى باشند. چنین افرادى براى تأسیس حکومت جهانى اسلام آمادگى ندارند، گرچه روزى صدها مرتبه بگویند: اللهم عجل فرجه الشریف.

 

من این مطلب را از روایات انتظار فرج به خوبى مى فهمم. به علاوه، در روایات دیگر هم کم وبیش بدین موضوع اشاره شده است.ازباب نمونه: امام صادق(علیه السلام) فرمود: خودتان را براى ظهور ونهضت قائم ما آماده سازید ولو به ذخیره کردن یک تیر باشد.(7)

عبد الحمید واسطى مى گوید: به حضرت باقر(علیه السلام) عرض کردم: ما به انتظار این امر از کسب وبازار هم دست کشیدیم؟ فرمود: اى عبد الحمید آیا گمان مى کنى کسى که جانش را در راه خدا وقف نمود خدا برایش گشایش قرار نمى دهد؟ بخدا سوگند خدا درکارهایش گشایش خواهد داد. خدا رحمت کند بنده اى را که امرما را زنده بدارد. عبدالحمید گفت: اگر پیش از قیام قائم مرگ من فرارسد چه خواهد شد؟ فرمود: هریک از شما که بگوید: اگر قائم را درک کنم یارى اش مى نمایم، مانند کسى است که در رکاب آنجناب شمشیر مىزند. بلکه مانند کسى است که در خدمت آن حضرت به شهادت نائل گردد.(8)

ابوبصیر مى گوید: روزى امام صادق علیه السلام به اصحابش فرمود: آیا شما را خبر ندهم به چیزى که خدا اعمال بندگانش را جز به آن قبول نمى کند؟

ابوبصیرعرض کرد: بفرمایید. فرمود: شهادت به یگانگى خدا وپیمبرى محمد واعتراف به دستورات خداو دوستى با ما وبیزارى از دشمنانمان وتسلیم در مقابل ائمه وپرهیزکارى وجدیت وآرامش ودرانتظار قائم بودن. سپس فرمود: براى ما دولتى است که هروقت خدا بخواهد تأسیس خواهد شد. هرکس میل دارد که از اصحاب ویاران قائم ما باشد باید در انتظار فرج باشد. پرهیزکارى را شیوه خویش کند به اخلاق نیک آراسته گردد ودرهمان حال در انتظار قائم ما بسربرد. اگر چنین بود وپیش ازقیام قائم مرگش فرارسید به اجرو ثواب کسانى که قائم را درک مى کنند نائل خواهد گشت. اى شیعیان جدیت وکوشش نمایید ومنتظر ظهور آنجناب باشید، اى گروهى که مورد توجه ورحمت خدا واقع شده اید پیروزى گوارایتان باد.(9)

1) کمال الدین ج 2 ص 357.
2) کمال الدین ج 2 ص 357.
3) کمال الدین ج 2 ص 358.
4) کمال الدین ج 2 ص 358.
5) بحار الأنوارج 51 ص 218.
6) بحار الأنوار ج 52 ص 358.
7)بحار الأنوار ج 52 ص366.
8)کمال الدین ج2ص357.
9)غیبت نعمانى ص106.