پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

مهدى وآيين جديد

دکتر: من شنیده ام امام زمان(علیه السلام) دین وآیین وقوانین جدیدى براى مردم مى آورد واحکام اسلام به دستش منسوخ مى گردد، این موضوع تا چه اندازه  صحت دارد؟

هوشیار: منشأ این سخن احادیثى است که دراین باب وارد شده، لذا براى روشن شدن مطلب لازم است چندحدیث ازآنان قرائت شود:
عبدالله بن عطا مى گوید: خدمت حضرت صادق(علیه السلام) عرض کردم: سیره ورفتار مهدى چیست؟ فرمود: همان کارى را که رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) انجام داد مهدى هم انجام مى دهد. بدعتهاى موجود را خراب مى کند چنانکه رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) اساس جاهلیت را منهدم نمود، آنگاه اسلام را از نو بنا مى کند.(1)

ابوخدیجه ازحضرت صادق(علیه السلام) روایت نموده که فرمود: هنگامى که قائم ظهور کرد باامر جدیدى خواهدآمد، چنانکه رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)، درآغاز اسلام مردم را به امرجدید دعوت مى کرد.(2)
حضرت صادق(علیه السلام) فرمود: هنگامى که قائم ظهور کند باامر جدید وکتاب ورفتار وقضاوت تازه ظهور مى نماید که برعرب سخت است. کارش کشتاراست، احدى ــ از کفار وستمگران ــ را باقى نمى گذارد. درمورد انجام وظیفه، از سرزنش وملامت باک ندارد.(3)
 

سیره مهدی

لیکن احادیث بسیارى دلالت مى کنند که: سیره ورفتار مهدى همان سیره ورفتار جدش رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) است واز دین وقرآنى که برجدش نازل شده دفاع مى کند. ازباب نمونه:

پیغمبر(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: یکى ازاهلبیت من قیام مى کند وبه سنّت وروش من عمل مى نماید.(4)

وفرمود : قائم از فرزندان من، هم نام وهم کنیه من است. خویش خوى من ورفتارش رفتار من مى باشد. مردم را برطاعت ودین من وادارمى نماید وبه سوى قرآن دعوتشان مى کند.(5)

وفرمود : دوازدهمى ازفرزندانم به طورى غائب مى شود که اصلاً دیده نمى شود. زمانى خواهد آمد که از اسلام جز اسمى واز قرآن جز اثرى باقى نمى ماند. درآن هنگام خدا به وى اجازه نهضت مى دهد وبه وسیله او اسلام را تقویت نموده تجدیدش مى کند.(6)

وفرمود: مهدى موعود مردى است از عترت من که براى سنت من جنگ مى کند چنانکه من براى قرآن قتال کردم.(7)

چنانکه ملاحظه مى فرمایید این احادیث بالصراحة دلالت دارند که: برنامه امام زمان(علیه السلام) ورفتارش، ترویج وبسط اسلام وتجدید عظمت قرآن است وبه منظور اجراى سنت هاى پیغمبر مقاتله خواهد کرد.
بنابراین، اگر اجمالى دراحادیث دستهاول وجود داشته باشد به واسطه این احادیث برطرف مى شود. برروى هم احادیث را این طور باید تفسیرنمود: در زمان غیبت، بدعت هایى دردین گذاشته مى شود واحکامى از قرآن واسلام برطبق میل مردم تأویل  وتفسیر مى شود. بسیارى ازحدود واحکام چنان فراموش مى شود که گویا اصلا از اسلام نبوده است. وقتى مهدی(علیه السلام) ظهور کرد بدعتها را ابطال مى کند واحکام خدا را به همان جور که صادر شده ظاهر مى نماید. حدود اسلامى را بدون سهل انگارى اجرامى کند ومعلوم است که چنین برنامه اى کاملا براى مردم تازگى دارد.

حضرت صادق(علیه السلام) فرمود: وقتى قائم قیام کرد به سیره رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) رفتار مى کند لیکن آثار محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) را تفسیرو بیان مى کند.(8)

فضیل بن یسار مى گوید: ازحضرت باقر(علیه السلام) شنیدم که مى فرمود: وقتى قائم ما قیام کرد از ناحیه مردم، با مشکلات وسختى هایى مواجه مى شود که پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) ازجانب مردم عصر جاهلیت، به آن مقدار مواجه نشده بود. من عرض کردم: چطور؟ حضرت فرمود: هنگامى که پیغمبر مبعوث شد مردم سنگ وچوب را پرستش مى نمودند اما قائم ما وقتى قیام کند مردم احکام خدا را برضد وى تأویل وتفسیرمى کنند وبه وسیله قرآن باوى احتجاج ومخاصمه مى نمایند. سپس فرمود: به خدا سوگند! عدالت قائم دراندرون خانه هایشان داخل مى شود چنانکه سرما وگرما داخل مى گردند.(9)

توضیحات مهدى تازگى دارد

مردمى که ارکان واصول مسلمه اسلام را رها کرده به بعض ظواهر آن اکتفا نموده اند، از اسلام، جز نمازو روزه واجتناب ازنجاسات چیزى نمى دانند،آنهم بعضیها دین را درمسجد محصور کرده حقیقت آن براعمال وحرکاتشان نفوذ ندارد. دربازار وکوچه وخیابان وخانه اثرى از اسلامشان پیدا نیست. اخلاقیات ودستورات اجتماعى را اصلا از اسلام محسوب نمى دارند. صفات زشت درنظرشان هیچ اهمیت ندارد وبه بهانه اینکه واجبات ومحرمات اختلافى هستند.

اززیربار آنها شانه خالى مى کنند. محرمات الهى را با حیله هاى گوناگون وتأویلات صورى جائز مى شمارند. ازاداى حقوق واجبه خوددارى مى نمایند.
به دلخواه خود احکام دین را تأویل مى کنند. از قرآن، فقط به قرائت وتجوید واحترامات صورى اکتفا مى نمایند. اگر امام زمان(علیه السلام) ظاهر شود وبه آنان بگوید: شما ازحقیقت وگوهر دین بدور افتاده اید وآیات قرآن واحادیث پیغمبر را برخلاف واقع تفسیر وتأویل کرده اید، چرا حقیقت نورانى اسلام را رها کرده به بعض ظواهرش قناعت کرده اید؟ شما اعمال ورفتارتان را با دین تطبیق نکرده اید، بلکه احکام دین را بادنیاى خودتان توجیه نموده سازش داده اید. جاى این همه دقت که درقرائت وتجوید به عمل مى آورید به احکام قرآن عمل کنید. جدم امام حسین(علیه السلام) فقط براى گریه کشته نشد، چرا هدف جدم را گم وپایمال کرده اید؟

دستورات اخلاقى واجتماعى راباید از ارکان اسلام بدانید وجزبرنامه عملى خویش قرار دهید. از محرمات اخلاقى باید اجتناب کنید، حقوق مالى خود را باید بپردازید وبه بهانه هایى بیجا مغرور نگردید وبدانید که خواندن وشنیدن مدائح ومصائب، جاى خمس وزکوة ودیون را نمى گیرد وگناه ربا خوارى ورشوه وتقلب وغل وغش را نمى بخشد ودود آتش عزاى اباعبدالله(علیه السلام) جواب آه وناله یتیمان وستمدیگان وبیوه زنان را نمى دهد. با تأویلات وتوجیهات غلط، رباخوارى وغل وغش را جائز مشمارید. با حیله هاى گوناگون از زیربار واجبات شانه خالى نکنید. قدس وتقوى را درخانه ومسجد محصور نکنید بلکه دراجتماع شرکت جویید ووظیفه بزرگ امربه معروف ونهى ازمنکر را انجام دهید فلان بدعت وفلان وفلان... را ازاسلام بیرون کنید.

چنین دین وبرنامه اى برایشان تازگى داشته از آن وحشت مى نمایند واصلا اسلامش نمى دانند زیرا اسلام را جوردیگر تصور کرده بودند. آنان مى پنداشتند: ترقى وعظمت اسلام به زینت کردن مساجد ومنارهاى بلند است، اگر امام بفرماید: عظمت اسلام به عمل صالح وراستى ودرستى وامانت ووفاى به عهد واجتناب ازحرام است، برایشان تازگى دارد. آنها گمان مى کردند وقتى امام زمان(علیه السلام) ظاهر شد تمام اعمال مسجد مشغول عبادت مى شود اما اگر مشاهده کنند که از شمشیر امام زمان(علیه السلام) خون مى چکد ومردم را به سوى جهاد وامربه معروف ونهى ازمنکر دعوت مى کند ونمازگزاران ستم پیشه را به قتل مى رساند واموالى را که ازراه تعدى ورشوه خوارى وربا به دست آورده اند به صاحبانش برمى گرداند ومانع زکوة را گردن مى زند، این برنامه برایشان تازه وجدید است.

حضرت صادق(علیه السلام) فرمود: وقتى قائم ما قیام کرد مردم را از نو بسوى اسلام دعوت مى نماید وبه سوى چیزى که کهنه شده وعموم مردم از آن بدور افتاده اند هدایت مى کند. آنجناب مهدى نامیده شده، چون به چیزى که مردم از آن دور شده اند هدایت مى شود وقائم نامیده شده، چون براى بپا داشتن حق قیام مى کند.(10)
خلاصه: بین مهدى توهمى آنان وبرنامه اش، با مهدى واقعى وبرنامه اش، تفاوت اززمین تا آسمان است. از این رهگذر است که چون برنامه کارش مورد پسند مردم واقع نمى شود ابتدا ازدورش متفرق مى شوند لیکن چون جزوى چاره سازى نمى یابند باز تسلیمش مى گردند.

حضرت صادق(علیه السلام) فرمود: گویا قائم را مشاهده مى کنم که قبایى دربردارد وعهدنامه پیغمبر را که با مهر طلایى مهر شده از جیبش بیرون مى آورد، مهرش را گشود براى مردم قرائت مى نماید، پس مردم مانند گوسفند از اطرافش پراکنده مى شوند وبه جزوزیر ویازده نفر نقیب کسى نزدش باقى نمى ماند. پس مردم  درجستجوى مصلح  همه جا را گردش مى کنند ولى چون چاره سازى جزوى نمى یابند به سویش مى شتابند. به خدا سوگند! من مى دانم قائم به ایشان چه مى گوید که انکار مى کنند.(11)



مهدى ونسخ احکام

فهیمی: شما قبلاً فرمودید امام زمان مشرع نیست واحکام اسلام را نسخ نمى کند.این سخن باروایات ذیل سازش ندارد:
حضرت صادق(علیه السلام) فرمود: دوخون دراسلام حلال است اما احدى حکم خدارا درآنها جارى نمى سازد تا اینکه خداوند متعال قائم اهل بیت را بفرستد وحکم خدا را بدون شاهد، درحق آنان جارى نماید، یکى راجع به مردم حصن(زن دار) زناکار است که سنگسارش مى کند ودیگرى راجع به مانع زکوة است که گردنش را مى زند(12) حضرت صادق(علیه السلام) فرمود: وقتى قائم آل محمد قیام کرد همانند داود وسلیمان، بدون شاهد وگواه، دربین مردم قضاوت خواهد کرد.(13)

اینگونه احادیث دلالت دارند که احکام اسلام به وسیله امام زمان نسخ مى شود واحکام تازه اى اجرا مى گردد. شما با این گونه عقائد نبوت مهدى را اثبات مى نمایید، گرچه پیغمبرش ننامید!!
هوشیار: اولا مدرک این مطالب، اخبار آحادى بیش نیست که مفید یقین نیستند. ثانیاً چه مانع دارد که خداوند متعال حکمى را به پیغمبرش وحى کند وبگوید: از این زمان تا زمان ظهور قائم، تو ومسلمین باید بدان عمل کنید. لیکن دوازدهمین جانشین تو وپیروانش باید به حکم دوم عمل نمایند. پیغمبراکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) هم، عین این جریان را، به وسیله خلفایش به امام دوازدهم اطلاع بدهد. دراین صورت نه حکمى نسخ شده، نه حکم تازه اى به امام زمان(علیه السلام) وحى شده است، بلکه حکم اول، از ابتدا مقید بوده وپیغمبر نیز، ازحکم دوم بااطلاع بوده است. مثلا صلاح اجتماع دراین بوده که قاضى برطبق مدارک ظاهرى  وبا شاهد وقسم، بین اصحاب مرافعه قضاوت کند. پیغمبر وائمه هم مأمور بودند بدین طریق قضاوت نمایند. لیکن وقتى مهدى اسلام ظهور نمود ودولت اسلامى  را تشکیل داد مأموریت دارد که برطبق علمش بین مردم قضاوت کند. پس اینگونه احکام از ابتدا جز احکام اسلام بوده است ولى زمان اجراى آنها عصر ظهور مهدى است.


1) عبدالله بن عطا عن ابیعبدالله(علیه السلام) قال سئلته عن سیرة المهدى کیف سیرته؟ قال: یصنع ما صنع رسول الله. یهدم ماکان قبله کما هدم رسول الله(صلى الله علیه وآله وسلم) امرالجاهلیة ویستأنف الاسلام جدیداًـ بحار ج 52 ص 352.
2) ابوخدیجه عن ابیعبدالله(علیه السلام) قال اذا خرج القائم جا بامرجدید کما دعا رسول الله(صلى الله علیه وآله وسلم) فى بد الاسلام الى امر جدید ــ اثبات الهداة ج 7 ص 110.
3) قال ابوعبدالله(علیه السلام) اذا خرج القائم یقوم بامر جدید وکتاب جدید وسنة جدیدة وقضا جدید، على العرب شدید لیس شأنه الا القتل ولا یستبقى احداً ولا تأخذه فى الله لومة لائم ــ اثبات الهداة ج 7 ص 83.
4) ابوسعیدالخدرى قال قال رسول الله(صلى الله علیه وآله وسلم): یخرج رجل من اهلبیتى ویعمل بسنتى ــ بحار ج 51 ص 82.
5) قال رسول الله(صلى الله علیه وآله وسلم): القائم من ولدى اسمه اسمى وکنیته کنیتى وشمائله شمائلى وسنته سنتى یقیم الناس على طاعتى وشریعتى ویدعوهم الى کتاب ربى ــ اثبات الهداة ج 7 ص 52.
6) قال النبی(صلى الله علیه وآله وسلم): فى حدیث ــ وان الثانى عشر من ولدى یغیب حتى لایری. ویأتى على امتى بزمن لایبقى من الاسلام الا اسمه ولا یبقى من القرآن الا رسمه فحینئذ یأذن الله تبارک وتعالى بالخروج فیظهرالله الاسلام به ویجدده ـ منتخب الاثرص 98.
7) قال النبی(صلى الله علیه وآله وسلم): المهدى رجل من عترتى یقاتل على سنتى کما قاتلت انا على الوحى ــ ینابیع المودة ج 2 ص 179.
8) قال الصادق(علیه السلام): اذا قام القائم سار بسیرة رسول الله الاانه یبین آثار محمد ـ بحار ج 52 ص 347.
9) فضیل بن یسار قال سمعت اباجعفر(علیه السلام) یقول: ان قائمنا اذا قام استقبل من جهل الناس اشد مما استقبله رسول الله من جهال الجاهلیة. قلت: وکیف ذاک قال: ان رسول الله(صلى الله علیه وآله وسلم) اتى الناس وهم یعبدون الحجارة والصخور والعیدان والخشب المنحوتة وان قائمنا اذا قام اتى الناس وکلهم یتأول علیه کتاب الله ویحتج علیه به. ثم قال: اما والله لیدخلن علیهم عدله جوف بیوتهم کما یدخل الحر والقر. اثبات الهداةج 7 ص 86.
10) قال ابوعبدالله(علیه السلام)اذا قام القائم دعى الناس الى الاسلام جدیداً وهداهم الى امر قددثرفضل عنه الجمهور. وانما سمى القائم مهدیاً لانه یهدى الى امر مضلول عنه وسمى بالقائم لقیامه بالحق کشف الغمة ج 3ص 254 وارشاد مفید ص 343.
11) بحار الأنوار ج 52 ص326.
12) بحارج 52 ص 325.
13) بحار الأنوار ج 52 ص 320.