مقاله ژوستين گلاس

زيست شناسى طول حيات موجودات زنده را از چند ساعت تا صدها سال تعيين نموده است. بعضى حشرات فقط يك روز عمر مى كنند وبعضى ديگر يك سال. اما درهرنوع، افرادى ديده شده كه از قاعدهعمومى تجاوز كرده عمرشان دو سه برابر از سن طبيعى نزديكان خود درازتر بوده است. در آلمان درخت گل سرخى است كه سنش صدها سال بيش از هم نوعانش مى باشد. در مكزيك يك درخت سروى موجود است كه 2000 سال عمر دارد. بعضى از نهنگان ديده شده اند كه 1700 سال زندگى كرده اند.

در قرن شانزدهم يكنفراز اهل لندن بنام(تماس پار) عمرش به 207 سال رسيده است. امروزه نيز در يكى از دهكده هاى شمالى ايران سيد على نامى 195 سال از سنش مى گذرد وپسرش 120 ساله است. در روسيه (لوئى پوف پوژاك) يكصد وسى سال دارد و(ميكوخوپولوف) قفقازى صدو چهل ويك سال دارد.

زيست شناسان چنين مى انديشند كه اين عمرهاى غير معمولى مربوط به عاملى درونى است كه موجب شده سن كسى از حد معمول تجاوز كند. صد سالگان گروهى از فرزندان سوگلى طبيعتند، تركيب شيميايى بدن آنان كاملاً متناسب وبر وفق كمال مطلوب است.

برطبق نظريه زيست شناسان، مدت طبيعى عمر هرنوع موجود زنده اى بايد مساوى هفت تا چهارده برابر مدت رشد فردى از آن نوع باشد وچون مدت رشد انسان 25 سال است پس عمر طبيعى انسان بايد در حدود (280) سال باشد.

با اختيار كردن روش غذايى مناسب، نيز مى توان قاعده طبيعى را برهم زد. شاهد آن زنبورعسل است كه معمولاً چهار پنج ماه زندگى مى كند، در صورتى كه ملكه زنبوران كه مانند سايرين از تخم وكرمى متشابه توليد مى شود، به واسطه تغذى از ژله شاهانه، هشت سال زنده مى ماند.

البته درباره انسان موضوع باين سادگى نيست. ما نمى توانيم مانند ملكه زنبورعسل در جاى خاصى زندگى كنيم كه حرارتش به دقت تحت نظر باشد وغذامان محدود به نوع معينى وصدها مراقب وپرستار، دائم ازما مواظبت كنند. ما با خطرات بسيارى روبرو هستيم كه عده اى از آنها، بنظر زيست شناسان عبارتند از: مسموميت هاى خود به خود، كمى ويتامين وتصلب شرائين. ولى به نظر يك كارشناس لندني: بهم خوردن تعادل ذخيره آهن ومس، منيزيوم وپتاسيم بدن است كه چون يكى برديگرى غالب شود، مرگ فرا رسد. شگفت آنكه در ميان همه خطرات، از پيرى به طور خاص، نامى نيست، چه تقريباً مرگ به علت خاص پيرى وجود ندارد.

يك دكتر سوئدي(رئيس انجمن علمى آمريكائى طول عمر)معتقد است كه: پيرى از آن جهت حاصل مى شود كه مولكولهايى از(پروتئين) با سلولهاى بدن گير كرده آنها را كم كم از كار باز مى دارند وموجب مرگ مى شوند. دكتر مزبور در جستجوى كشف ماده ايست كه اين گير را بگسلد، دستگاه بدن را از نو براه اندازد وباين ترتيب دوره پيرى را از بين ببرد. در آزمايشگاهها موفق شده اند كه مدت زندگى بعضى حيوانات آزمايشى،از قبيل خوك هندى را با افزودن ويتامين(ب6) و(اسيد نوكلئيك) و(اسيدپانتونكسيك) در غذاى آنها،4/46 درصد افزايش دهند.

زيست شناسان روسي(فيلاتف)اميدوار است كه بتواند دوران پيرى را به وسيله استفاده از نسوج فاسد از بين ببرد، چه اين نسوج قدرت عجيبى دارند كه مى توانند مانند كود زراعتى مزرعه بدن ما را حاصل خيز سازند. گذشته از اين، هم اكنون اصولى در دست مى باشد كه رعايت آنها برطول عمر ميافزايد.اين اصول عبارتند از دستورهاى غذائى وبيوشيمي، وروشهايى براى استرخا وقواعدى براى تنفس وحتى تلقين وايحا. بعضى از كارشناسان غذائى معتقدند كه: منحصراً به وسيله بهداشت غذائى مى توان زندگى را به بيش از صدسال رسانيد. ما از آنچه مى خوريم ساخته شده ايم.(1)

 

 1) سالنامهء شهرت سال 1342 ص 289 ترجمه از مجلهء فرانسوى كنتلاسين بقلم ژوستين گلاس.