فهيمى: اگر امام حسن عسكري(عليه السلام) فرزندى داشت بايد علما ومورخين اهل سنت نيز آن را در كتب خودشان ثبت كرده باشند.
هوشيار: جماعتى از دانشمندان اهل سنت نيز، قضيهء تولد فرزند امام حسن عسكري(عليه السلام) وتاريخ او وپدرش را در كتب نگاشته وبدان اعتراف نموده اند.
1ــ محمد بن طلحه شافعى نوشته است: ابوالقاسم محمدبن الحسن در سال(258) در سامره متولد شد. نام پدرش حسن خالص است.، وحجت وخلف صالح ومنتظر از القاب اوست.
سپس چندين حديث، راجع به مهدى نقل كرده بعد از آن مى گويد: مصداق اين احاديث فرزند امام حسن عسكرى است كه اكنون غائب است وبعداً ظاهر مى گردد.(1)
2ــ محمد بن يوسف بعد از ذكر وفات امام حسن عسكري(عليه السلام) مى نويسد: فرزندى جز محمد نداشت وگفته شده كه: او همان امام منتظر است.(2)
3ــ ابن صباغ مالكى مى نويسد: فصل دوازدهم در احوال ابى القاسم، محمد، حجت، خلف صالح فرزند ابى محمدحسن خالص است وآنجناب امام دوازدهم شيعيان است. سپس تاريخ آن حضرت را نوشته واخبارى را جع به مهدى نقل مى كند.(3)
4ــ يوسف بن قزاوغلي، بعد از بيان احوال امام حسن عسكرى نوشته: نام فرزندش محمد وكنيه اش ابوعبدالله وابوالقاسم است. اوست حجت وصاحب الزمان وقائم ومنتظر، وامامت به وى ختم شده سپس احاديثى راجع به مهدى روايت نموده است.(4)
5ــ شبلنجى در كتاب نورالابصار نوشته است: محمد فرزند حسن عسكرى است. مادرش ام ولدى بوده بنام نرجس يا صيقل يا سوسن. كنيه اش ابوالقاسم است. اماميه وى را حجت ومهدى وخلف صالح وقائم ومنتظر وصاحب الزمان مى نامند.(5)
6ــ ابن حجر در كتاب(الصواعق المحرقة) بعد از بيان احوال امام حسن عسكرى (عليه السلام) نوشته است: فرزندى جز ابوالقاسم كه محمد وحجت ناميده مى شود باقى نگذاشت. آن كودك در هنگام وفات پدر پنج ساله بود.(6)
7ــ محمدامين بغدادى در كتاب (سبائك الذهب) نوشته: محمد كه مهدى نيز ناميده مى شود در هنگام وفات پدر پنج ساله بود.(7)
8ــ ابن خلكان در كتاب (وفيات الاعيان) نوشته است: ابوالقاسم محمد بن الحسن العسكرى امام دوازدهم اماميه است. شيعيان عقيده دارند كه وى همان منتظر وقائم ومهدى است.(8)
9ــ (اميرخواند) در كتاب (روضة الصفا) نوشته است: محمد فرزند حسن بود كنيه اش ابوالقاسم است، اماميه او را حجت وقائم ومهدى مى دانند.(9)
10ــ شعرانى در كتاب (اليواقيت والجواهر) نوشته است: مهدى فرزند امام حسن عسكرى است كه در نيمهء شعبان سال(255) متولد شد. زنده وباقى خواهد ماند تا با عيسى ظهور كند واكنون كه سنهء (958)است (703) سال از عمر شريفش مى گذرد.(10)
11ــ شعرانى از باب سيصد وشصت وشش (كتاب فتوحات مكيه)
تأليف ابن عربى نقل كرده كه نوشته است: وقتيكه ظلم وجور زمين را فرا گرفت مهدى خروج مى كند وزمين را پر از عدل وداد مى نمايد. آنجناب از اولاد رسول خدا واز نسل فاطمه است. جدش حسين است وپدرش حسن عسكرى فرزند امام على نقى، فرزند امام محمد تقي، فرزند امام على رضا، فرزند امام موسى كاظم، فرزند امام جعفر صادق، فرزند امام محمد باقر، فرزند امام زين العابدين، فرزند حسين بن على بن ابيطالب است.(11)
12ــ خواجه پارسا در كتاب (فصل الخطاب) نوشته است: محمد فرزند حسن عسكري، در نيمهءشعبان سنهء (255) به دنيا آمد. نام مادرش نرجس بوده در سن پنج سالگى پدرش وفات نمود، از آن زمان تا حال غائب است واوست امام منتظر شيعيان ووجودش پيش خواص اصحاب وثقات اهلش به اثبات رسيده است. خدا عمرش را مانند خضر والياس طولانى مى گرداند.(12)
13ــ ابوالفلاح حنبلى در كتاب (شذرات الذهب) وذهبى در كتاب (العبرفى خبرمن غبر) مى نويسند: محمد فرزند حسن عسكرى فرزند على هادي، فرزند جواد، فرزند على رضا، فرزند موسى كاظم، فرزند جعفر صادق، علوى حسينى مى باشد. كنيه اش ابوالقاسم است وشيعيان او را بنام هاى خلف وحجت ومهدى ومنتظر وصاحب الزمان ناميده اند.(13)
14ــ محمد بن على حموى مى نويسد: ابوالقاسم محمد منتظر در سال(259) در شهر سامرا متولد شد..(14)
وبالجمله، اشخاصيكه نام برده شد وگروه ديگرى از علماى اهل سنت، تاريخ تولد فرزند امام حسن عسكرى عليه السلام را در كتابها نوشته اند.(15)
در اين هنگام، جلسه پايان پذيرفت وقرار شد شب شنبهء بعد در منزل آقاى جلالى تشكيل شود.
1) كتاب مطالب السؤل ط سال 1287 هجرى ص 89.
2) كفاية الطالب ص 312.
3) فصول المهمة ط دوم ص 273 و286.
4) تذكرة خواص الامة ص 204.
5) نورالابصار ط مصر ص 168.
6) الصواعق المحرقة ص 206.
7) سبائك الذهب ص 78.
8) روضة الصفا ج3.
9) وفيات الاعيان ط سال 1284 هجرى ج 2 ص 24.
10) اليواقيت والجواهر تأليف شعرانى ط 1 سال 1351 ج 2 ص 143.
11) اليواقيت والجواهر ص 143.
12) نقل از كتاب ينابيع المودة ج 2 ص 126.
13) شذرات الذهب ط بيروت ج 2 ص 141. وكتابالعبرفى خبرمن غبر ط كويت ج 2 ص31.
14) تاريخ منصوري، عكس بردارى شدهء مسكو ص 114.
15) اگر باطلاعات بيشترى نيازمند باشيد مى توانيد بكتاب كشف الاستار) تأليف حسين بن محمد تقى نورى وكتاب كفاية الموحدين) تأليف طبرسى ج 2 مراجعه نماييد.