تشريح مصالح و مفاسد
وقتى كودك به سن تميز رسيد به تدريج با مفاهيم خوب و بد، حسن وقبح آشنا مىشود. بايد پدر و مادر، در موارد مناسب، كلمات مذكور را تكرار كنند تا كودك بفهمد كه بعض افعال خوباند و بعضى ديگر بد. بايد از اعمال نيك ستايش كنند و از كردار بد نكوهش نمايند. به او بگويند: فلان كار خوب است انجام بده، فلان عمل بد است ترك كن. ولى بايد سعى كنند خوب و بد را فقط به امورى اطلاق نمايند كه از مصاديق واقعى و معروف خوب و بد هستند، نه اينكه هر چه را خودشان ميل دارند كودك آن را انجام دهد به عنوان خوب و آنچه را ميل دارند ترك كند به عنوان بد، معرفى نمايند.
كودك بدين وسيله رفته رفته با ارزشها آشنا مىشود و خود را به انجام آنها پايبند مىسازد، ضد ارزشها را نيز مىشناسد و به ترك آنها ملتزم مىگردد.
غالباً از علت خوب بودن يا بد بودن سؤال نمىكند، ليكن وقتى بزرگتر شد و به سن نوجوانى و جوانى رسيد ممكن است از علل آنها نيز سؤال كند. در اين صورت لازم است اوليا و مربيان منافع و مصالح كارهاى خوب و مفاسد و زيانهاى اعمال بد را برايش توضيح دهند، تا در انجام كارهاى خوب راغب شود و نسبت به اعمال بد تنفر پيدا كند.
ژان شاتو مىنويسد:
به محض اينكه ممكن باشد بايد از قوه استدلال و تعقل كودك استمداد شود.
اطفال را از همان زمان كه زبان مادرى خود را درك مىكنند قادر هستند دليل و برهان را بفهمند و علاقهشان به اينكه با آنها مثل افراد عاقل رفتار شود بيش از آن است كه معمولًا تصور مىكنيم.[1] اقامه برهان و بيان مصالح و مفاسد، به كودك و جوان كمك مىكند تا از روى رغبت و ميل، ارزشها را بپذيرند و ضد ارزشها را ترك نمايند. در احاديث نيز بدين موضوع اشاره شده است، از باب نمونه:
اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:
هر كس كه زيان چيزى را نشناسد توانايى ترك آن را ندارد.[2] و فرمود:
زشت دانستن يك عمل موجب اجتناب از آن مىشود.[3] و فرمود:
تعقل و شناخت (زيان شئى) باعث اجتناب از آن مىشود.[4] نيز فرمود:
تفكر در كار نيك انسان را به عمل دعوت مىكند.[5] بنابراين اقامه برهان و بيان مصالح و مفاسد و توجيه فردِ مورد تربيت را مىتوان به عنوان يك وسيله يا روش تربيت معرفى نمود. در قرآن نيز بدين مطلب اشاره شده است:
خداى متعال به پيامبر اكرم مىگويد:
مردم را به وسيله حكمت به راه خدا دعوت كن.[6] لازم به تذكر است كه اوليا و مربيان، در اقامه برهان و بيان مصالح و مفاسد، بايد همواره سطح معلومات و مقدار درك و تعقل مخاطب خود را منظور بدارند و در همان حد با او سخن بگويند، منتها برخلاف واقع نباشد.[7]
[1]. مربيان بزرگ، ص 144.
[2]. غررالحكم، فصل 77، شماره 1354:« من لم يَعرف مضرّةَ الشيء لم يَقدِرْ على الامتناع عنه».
[3]. همان، فصل اول، شماره 1438:« استقباحُ الشرِّ يدعو إلى تَجَنُّبه».
[4]. همان، شماره 1043:« العقل يُوجب الحذرَ».
[5]. همان، شماره 1437:« الفكر في الخير يدعو إلى العمل به».
[6]. نحل( 16) آيه 125:« أُدْعُ إِلى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالحِكْمَةِ».
[7] امينى، ابراهيم، اسلام و تعليم و تربيت، 1جلد، بوستان كتاب (انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم) - قم، چاپ: سوم، 1387.