پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

تربيت اخلاق و عواطف در سال اول و دوم زندگى

تربیت اخلاق و عواطف در سال اول و دوم زندگى‌‏

ممکن است کسانى‌ باشند که سال اول و دوم زندگى‌ کودک را دوران بى‌‏خبرى‌ و تربیت‏ناپذیرى‌ او بدانند و چنین تصور کنند که برنامه‏‌هاى‌ تربیتى‌ در این دوران نه مؤثر است و نه لازم، چون عقل کودک در این زمان؛ مخصوصاً در زمان نوزادى‌، هنوز به مقدار کافى‌ رشد نکرده و خوب و بد را تمیز نمى‌‏دهد، لذا قابلیت تربیت‏پذیرى‌ و شکل‏گیرى‌ را ندارد، یعنى‌ در این زمان‏ها، جز خوردن و خوابیدن و تنفس و تخلیه بول و ادرار و دست و پا زدن، از کودک کار دیگرى‌ ساخته نیست. نه مى‌‏تواند سخن بگوید، نه مفاهیم الفاظ را درک مى‌‏کند، نه ما از عواطف و احساسات درونى‌ او کاملًا اطلاع داریم، پس برنامه‏‌هاى‌ تربیتى‌ چگونه مى‌‏تواند در باره چنین فردى‌ کارساز و مفید باشد؟


لیکن چنین تصورى‌ کاملًا غلط و نادرست است، بلکه برعکس، دو سال اول زندگى‌ کودک از حساس‏ترین و مهم‏ترین دوران زندگى‌ او محسوب مى‌‏شود، چون نوزاد هنوز شکلى‌ به خود نگرفته و طبعاً براى‌ پذیرش هر شکلى‌ آماده است. هنوز به کارى‌ عادت نکرده تا ترک آن برایش دشوار باشد. دستگاه ظریف‏ و حساس و پیچیده اعصاب و مغز او هنوز به کار گرفته نشده و طرز به کار انداختن آن‏ها در آینده‏اش تأثیربه سزایى‌ خواهد داشت. درست است که عقل نوزاد در آغاز ولادت به رشد کافى‌ نرسیده، امّا در حال رشد و تکامل مى‌‏باشد. از همان آغاز ولادت همواره در حال آزمایش و یادگیرى‌ و شناسایى‌ و رشد قواى‌ عقلى‌ است. با حرص و ولع سعى‌ مى‌‏کند بر تجربیات و معلومات خود بیفزاید و آن‏ها را در حافظه خویش بایگانى‌ نماید؛ منتها کم‏کم و طبق قدرت، توان حواس، اعصاب و مغز خود.
کودک در مدت این دو سال چیزهاى‌ فراوانى‌ را یاد مى‌‏گیرد؛ از قبیل: جویدن غذاى‌ جامد، کنترل و تعادل گردن، سینه خیز حرکت کردن، نشستن، ایستادن، راه رفتن، حرف زدن، لبخند زدن، هماهنگ کردن چشم‏ها براى‌ دیدن، شناسایى‌ امور اطراف خود، شناختن مادر و پدر و دیگر نزدیکان، توجه به صداها، شناخت رنگ‏ها، شناخت و توجه به اعضاى‌ بدن خود، تشخیص آشنا از غریبه، شناخت و تمیز مزه‏‌ها، گرفتن اشیا، بازى‌ کردن، قهر کردن و ده‏‌ها چیز دیگر.


هم‏چنین در این مدت تعدادى‌ از غرایز، عواطف و نفسانیات در کودک شکوفا مى‌‏شوند؛ مانند: لذت، درد، محبت، خشم، رضایت، تعجب، ترس، خشنودى‌، اندوه، تمایل، تنفر، خجالت، خوش‏بینى‌، بدبینى‌، اعتماد به نفس، احساس ناتوانى‌، آرامش، دلهره و اضطراب. این قبیل نفسانیات را از طریق بازتاب‏هایى‌ که در افعال و حرکات کودک مشاهده مى‌‏شود، مى‌‏توان کشف کرد.
با توجه به مطالب یاد شده مى‌‏توان گفت: دو سال اول زندگى‌ کودک، از حساس‏ترین و مهم‏ترین دوران عمر او به شمار مى‌‏رود و باید تربیت او از همین زمان شروع و پایه‏گذارى‌ شود. استفاده نکردن از این فرصت، خسارت‏هاى‌ غیر قابل جبرانى‌ به بار خواهد آورد. البته شیوه‏‌ها و روش‏هاى‌ تربیتى‌ در این زمان با شیوه‏‌هاى‌ زمان‏هاى‌ دیگر متفاوت خواهد بود، یعنى‌ ظریف‏تر و دشوارتر مى‌‏باشد، زیرا کشف عواطف و روحیات کودک در این زمان و مقدار و کیفیت تأثیر برنامه‏‌هاى‌ تربیتى‌ در نفس او، دشوار است و به اطلاعات کافى‌ و کاردانى‌ نیاز دارد. ولى‌ به هر حال امکان‏پذیر و بسیار مهم و سرنوشت‏ساز است و نباید از آن غفلت ورزید.


هانرى‌ پستالوزى‌ مى‌‏گوید:
کودک در آغوش مادرش وابسته‏تر و ضعیف‏تر از هر موجود دیگر روى‌ زمین است، ولى‌ در همان‏جا نخستین تأثیرات اخلاقى‌ و محبت و حق‏شناسى‌ را احساس مى‌‏کند. رعایت اصول اخلاقى‌ در انسان نتیجه توسعه نخستین تأثیرات محبت و حق ‏شناسى‌ است که نوزاد احساس کرده است.«1»  ما در این جا به صفات و خوى‌‏هایى‌ که در این زمان ظهور و بروز کرده و امکان پرورش دارند اشاره و طریق پرورش صحیح آن‏ها را به اجمال بیان مى‌‏کنیم:

 

[1]. مربیان بزرگ، ص 231.