پرورش استقلال و اعتماد به نفس
قبلًا گفته شد كه كودك در دو سال اول زندگى، در تأمين نيازهاى خود كاملًا ناتوان و وابسته است. نياز دارد به فرد يا افرادى كه از او حمايت كنند و حوايجاش را تأمين نمايند، تا در پناه و به دلگرمى آنها به رشد خويش ادامه دهد.
بهترين كسانى كه مىتوانند اين نياز طبيعى را تأمين كنند والدين؛ به ويژه مادر مىباشد. امّا بايد به اين نكته بسيار مهم توجه داشته باشند كه كودك با وجود اين كه بدون يك پناهگاه مورد اعتماد نمىتواند به حيات خود ادامه دهد و بايد به او كمك كرد، در عين حال بايد به سوى استقلال و اعتماد به نفس حركت نمايد و پرورش استقلال او از همين زمان بايد شروع و پايهگذارى شود. و اين موضوع بسيار مهم بايد جزء برنامه والدين قرار گيرد.
كودك در اين مدت كارهاى زيادى را به تدريج ياد مىگيرد و انجام مىدهد؛ مانند: گرفتن اشيا، تلفظ برخى كلمات، نشستن، سينه خيز حركت كردن، ايستاده راه رفتن، كفش پوشيدن، غذا را در هان گذاشتن، با اسباب بازىهاى ساده مانند جغ جغه بازى كردن.
وقتى مادر احساس كرد كه فرزندش براى انجام كارى آماده است و قصد دارد آن را انجام دهد بايد او را تشويق نمايد، ولى در كارش دخالت نكند و بگذارد خودش انجام دهد. اگر خوب بلد نيست آن قدر آزمايش مىكند تا ياد بگيرد و در صورت ضرورت مىتواند او را راهنمايى و كمك كند. ليكن صلاح نيست كه به جاى او خودش آن كار را انجام دهد؛ مثلًا اگر احساس كرد كه كودك ميل دارد قاشق را بگيرد و خودش غذا را در دهان بگذارد، بايد مادر اجازه بدهد كه برطبق اراده خودش غذا بخورد، تا بدين وسيله اعتماد به نفس پيدا كند. البته مادر مىتواند نحوه قاشق گرفتن و غذا برداشتن را به او ياد بدهد و در اين باره به او كمك كند، امّا نبايد به بهانه جلوگيرى از كثافتكارى، او را از استقلال در غذا خوردن منع كند و خودش غذا در دهان او بگذارد.
به طور كلى مادر در تمام كارهايى كه كودك قصد انجام آنها را دارد، بايد نقش راهنما و كمكى ايفا كند، نه اين كه خودش تصدى آنها را برعهده بگيرد.
بدين وسيله مىتواند نيروى استقلالطلبى و اعتماد به نفس را در او پرورش دهد.
يكى از دانشمندان مىنويسد:
در كارهايى كه براى كودك دشوار است او را راهنمايى كنيد امّا تبديل به عاملى براى حل كليه مسائل او نگرديد. ديده شده بعضى از والدين به خاطر علاقه شديد نسبت به فرزند خود بدون توجه به عواقب وخيم آن، كليه كارهاى او را انجام مىدهند و به قول معروف اجازه نمىدهند كه دست به سياه و سفيد بزند.
در نتيجه فردى نالايق و متكى به ديگران را پرورش مىدهند. همواره سعى كنيد نسبت به دو مورد در باره فرزند خود سختگيرى نماييد: اول اعمالى كه خطرناك هستند. دوم رفتارى كه باعث سلب حقوق ديگران گردد.[1] همو مىنويسد:
وظيفه هر پدر و مادرى است كه با فرزند خود مأنوس بوده و به او كمك نمايند.
اطفال مىآموزند كه براى حل مشكلات مىتوانند از كمك ديگران استفاده نمايند، لذا مرتب به شما رجوع مىكنند. توصيه مىكنيم با صبر و حوصله و به طرز مناسبى با خواستهاى او برخورد نماييد. در برخى موارد عدم برخورد مناسب شرايطى را در كودك مهيا كرده كه براى هر كمك گرفتنى شروع به گريه مىكند. از طرف ديگر محبت بىاندازه و در پى كودك راه افتادن و رفع حاجات نيز به سهم خود ضررهاى جبرانناپذيرى را بر او وارد مىسازد. روش صحيح اين است كه سعى كنيد كودك را متكى به خودتان بار نياوريد. لذا كارها و مسائلى كه خود به تنهايى قادر به انجام و حل آنها است بايد فقط توسط خود كودك انجام بگيرد و در اين راه نظارت غير مستقيم و پنهانى بسيار مفيد به نظر مىرسد.[2] تذكر اين مطلب را لازم مىدانيم كه استعدادهاى مختلف كودك، به تدريج شكوفا مىشوند و همه اطفال يكسان نيستند؛ بعضى زودتر براى انجام كارى آماده مىشوند و برخى ديرتر. شما منتظر بمانيد تا علائم پيدايش استعداد در فرزندتان آشكار گردد. در آن وقت او را براى انجام آن عمل تشويق و كمك كنيد و در اين كار هيچ گاه عجله نكنيد و فرزندتان را با ساير كودكان مقايسه ننماييد.
مبادا قبل از ظهور علائم استعداد او را به كارى وادار نماييد كه ممكن است در اثر عدم آمادگى احساس ضعف و ناتوانى كند و ضربهاى بر روحش وارد گردد.[3]
[1]. همان، ص 132.
[2]. همان، ص 126.
[3] امينى، ابراهيم، اسلام و تعليم و تربيت، 1جلد، بوستان كتاب (انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم) - قم، چاپ: سوم، 1387.