پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

آراستن برای همسر

آراستن برای همسر

 

رعایت نظافت در همه جا و برای همه کس لازم است. انسان باید بدن و لباسش را همیشه تمیز نگه دارد. دست کم هفته‌ای یک مرتبه به حمام برود. هر روز صبح دست و صورتش را با آب و صابون بشوید. دندان‌هایش را مسواک کند. موهایش را شانه بزند.

موهای سر و صورتش را اصلاح کند. هر روز پاهایش را بشوید تا بوی بد ندهد. جوراب‌هایش همیشه تمیز باشد. لباس‌هایش شسته و پاکیزه باشد. به مقدار توانایی و در حدود استطاعت مالی‌اش لباس‌های خوب و زیبا بپوشد.

دین مقدس اسلام درباره نظافت و پوشیدن لباس زیبا زیاد سفارش کرده است.

رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌فرماید:

نظافت جزء ایمان است.[1]

پیغمبر اکرم مردی را دید که ژولیده مو، کثیف و بدترکیب بود،

فرمود:

استفاده از نعمت‌های خدا جزء دین است.[2]

و در سخنی دیگر فرمود:

آدم کثیف، بد بنده‌ای است.[3]

و باز فرمود:

آن قدر جبرئیل درباره مسواک به من سفارش کرد که بر دندان‌هایم ترسیدم.[4]

حضرت علی علیه السلام فرمود:

خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد و دوست دارد که آثار نعمت‌هایش را بر بندگانش ببیند.[5]

پاکیزگی و زیبایی اختصاص به زن ندارد، بلکه مرد هم باید به سر و وضع خویش برسد و تمیز و شیک باشد. بسیاری از مردها اصلًا مقیّد به نظافت و لباس زیبا به تن‌کردن نیستند. دیر به دیر به حمام می‌روند. به اصلاح سر و صورت چندان توجه ندارند.

بالباس‌های کثیف و موهای ژولیده در منزل و در حضور مردم ظاهر می‌شوند. بوی‌عرق بدن و پاهای‌شان مردم را اذیت می‌کند.

البته شاید بیش‌تر مردها به زینت کردن و نظافت و شیک پوشی مقیّد باشند، ولی آن را برای خارج از منزل انجام می‌دهند. وقتی می‌خواهند به اداره، بازار، خیابان و یامجلس مهمانی بروند، سر و صورتشان را اصلاح می‌کنند، موهای‌شان را شانه و رنگ و روغن می‌زنند، بهترین لباس‌ها را می‌پوشند و از منزل خارج می‌شوند، اما وقتی به منزل بازمی‌گردند فوراً لباس‌های اتو کرده و زیبا را از تن درآورده، لباس‌های مندرس و کثیف را می‌پوشند. کم‌تر اتفاق می‌افتد که در منزل موهای‌شان را شانه بزنند و به آرایش و زیبایی مقیّد باشند. بامداد که از خواب برمی‌خیزند با همان موهای ژولیده‌و چشم‌های قی کرده برای خوردن صبحانه سر سفره می‌نشینند.

اگر اتفاقاً یک یا چند روز از منزل خارج نشوند با همان وضع نامرتب به سر می‌برند. به گونه‌ای در منزل‌زندگی می‌کنند که هیچ کس دوست ندارد به آنان نگاه کند. نظافت، آرایش و شیک‌پوشی را تنها برای خارج منزل و برای مردم بیگانه می‌گذارند و هیچ به فکر خانواده‌شان نیستند.

آقای محترم! هم چنان که تو نمی‌پسندی که همسرت یک زن کثیف و ژولیده‌ای باشد و از همسرت انتظار داری که در منزل به سر و وضع خودش برسد و تمیز و زیبا باشد، مطمئن باش او نیز همین انتظار را از تو دارد. او نیز از شوهر ژولیده و بدقیافه بدش می‌آید، دوست دارد همیشه شوهرش را زیبا و مرتب ببیند.

اگر تو در داخل منزل به وضع خودت نرسی، چشم همسرت در خارج از منزل به مردان شیک‌پوش و خوش قیافه می‌افتد و خیال می‌کند که آنان از آب و خاک دگر و شهر و دیار دگرند.

وقتی آنان را با تو مقایسه می‌کند از تو ناراضی و دل‌سرد می‌گردد. تو هم در داخل‌خانه به سر و وضع خودت برس و تمیز و شیک باش تا همسرت ببیند که تو هم ازمردان دیگر کم‌تر نیستی. تا محبتش نسبت به تو زیاد شود و به خانه و زندگی بیش تر علاقه‌مند گردد و از فساد و انحراف سالم بماند. اصولاً چه ثمری دارد که برای مردان‌بیگانه و زنان کوچه و بازار زینت کنی با این که اصلًا احتیاجی به آن‌ها نداری؟ برای همسرت که شریک زندگی است و به مهر و محبت او کاملًا نیازمندی خود را آراسته کن.

پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:

بر مرد واجب است که غذا و لباس همسرش را تأمین کند و با صورت و قیافه بد بر او ظاهر نشود. اگر چنین کرد حقش را ادا کرده است.[6]

و در جایی دیگر فرمود:

باید شما خودتان را برای همسرتان مرتب و آماده گردانید، چنان‌که دوست دارید آنان خودشان را برای شما مهیا سازند.[7]

حسن بن جهم می‌گوید: حضرت ابوالحسن علیه السلام را دیدم که خضاب کرده بود. عرض کردم. خضاب کرده‌اید؟ فرمود: آری.

مرتب و مهیا بودن باعث عفت زنان می‌شود. به واسطه نامرتبی و مهیا نبودن مردان است که زنان، عفت خویش را از دست می‌دهند.

سپس فرمود:

آیا دوست داری همسرت را نامرتب ببینی؟

گفتم: نه. فرمود:

او هم عیناً مانند توست.[8]

امام رضا علیه السلام می‌فرماید:

زنان بنی‌اسرائیل بدان جهت از طریق عفت خارج شدند که مردانشان به مرتب بودن و زیبایی مقیّد نبودند.

سپس فرمود:

آن چه را که تو از همسرت انتظار داری او نیز همان را از تو انتظار دارد.[9]


[1]. بحارالأنوار، ج 62، ص 129
[2] و. شافى، ج 1، ص 208
[3] و. شافى، ج 1، ص 208
[4]. همان، ص 210
[5]. همان، ص 212
[6]. بحارالأنوار، ج 103، ص 254
[7]. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 559
[8]. وسائل الشیعه، ج 14، ص 183
[9]. بحارالأنوار، ج 76، ص 102