مرد و تعدد همسر
از مشکلاتی که برخی خانوادهها به آن دچارند، دو همسر داشتن است. همسر دوم گرفتن کار چندان دشواری نیست، ولی اداره دو خانواده کاری است بسیار سخت و پردردسر. آرامش و صفا را که بزرگترین ثمره ازدواج است، از خانواده سلب میکند.
همسر اول دوست دارد تمام قلب شوهر مسخر او باشد و جایگاهی برای همسر دیگر نباشد. وقتی احساس کرد همسر دیگری وارد حریم مقدس ازدواج او شده، بهشدت نگران میشود و در صدد انتقام و کینهتوزی برمیآید، اعتراض میکند، داد و فریاد راه میاندازد، آبرو ریزی میکند، نسبت به زندگی و شوهر دلسرد میشود، بهامور زندگی و فرزندانش نمیرسد. سعی میکند به هر طریق ممکن آرامش را از شوهر بیوفایش سلب نماید.
اگر شوهر کاملًا خونسرد باشد و عکسالعمل تندی از خویش نشان ندهد، وضع به همین شکل ادامه مییابد، و چنان چه عکسالعمل تندی از خود نشان دهد، جنگ و نزاع و قهر و دعوا نیز شدت میگیرد و گاهی به کتک و فحش و ناسزا کشیده میشود.
بههر تقدیر زندگی، تلخ و غیرقابل تحمل میشود.
مصیبت بارتر زندگی فرزندان بیگناه آنها خواهد بود. بچهها غالباً از مادر خود جانبداری میکنند و نسبت به پدر بدبین میشوند، او را خیانتکار و هوسباز میشمارند و کینهاش را به دل میگیرند. از خانه و خانواده بیزار میشوند و چه بسا از خانه فرار میکنند و در دام اعتیاد یا دیگر مفاسد اخلاقی و اجتماعی گرفتار میگردند. بدتر این که زن اول نمیتواند هووی خود را تحمل کند و گاهی کارشان به طلاق و جدایی میانجامد.
اسلام گرچه تعدد زوجات را تجویز کرده، ولی آن را مشروط به رعایت کامل عدالت در بین همسران دانسته و رعایت عدالت هم کاری بسیار دشوار است:
در قرآن آمده است:
هر چه خواستید، دو یا سه یا چهار زن بگیرید، ولی اگر بیم آن را دارید که نتوانید در میان آنها با عدالت رفتار کنید، بیش از یک زن نگیرید.[1]
در آیه مذکور، به مردها توصیه شده که اگر بیم آن دارید که نتوانید در میان همسران متعدد با عدالت کامل رفتار کنید از گرفتن بیش از یک زن خودداری نمایید. و همه میدانیم که رعایت تساوی و عدالت کامل در تمام جهات در میان دو همسر کاری است بسیار دشوار و در حد غیرممکن.
بنابراین بیش از یک همسر اختیار کردن نه به صلاح دین مرد است و نه به مصلحت دنیای اوست. آیا چند دقیقه لذتجویی، ارزش تحمل این همه دشواریها را دارد؟!
البته مرد در چند صورت ناگزیر به انتخاب همسر دوم میشود:
1. در صورتی که همسر اول او عقیم و نازا باشد؛
2. در صورتی که همسر اول در اثر بیمارییی که دارد، نتواند نیروی جنسی شوهرش را ارضا کند؛
3. در صورتی که همسر اول سرد مزاج و به عمل جنسی بیعلاقه باشد و تمکین نکند و مرد بیم آن را دارد که به گناه کشیده شود.
در چنین مواردی مرد در رابطه با تجدید فراش، عذر مقبولی دارد، گرچه باز هم بیدردسر نیست، ولی تحمل آن، ارزش دارد.
البته در این موارد هم اگر مرد فداکاری کند و به همسر اول اکتفا نماید، بهتر است و اگر ناچار شد همسر دوم بگیرد، باید کوشش کند که در تمام جهات نسبت به آنان تساوی را رعایت کند و رفتار عادلانه و بدون تبعیض داشته باشد.
در چنین مواردی صلاح همسر اول در این است که وضع حساس و عذر موجه شوهرش را درک کند، نه تنها با اختیار کردن همسر دوم موافقت کند، بلکه در این رابطه خودش پیشقدم شود و وسیلهاش را فراهم سازد. همسر دوم را قبلًا بپذیرد و وجودش را تحمل کند.
نه شوهر را اذیت کند نه هووی خود را، با او طرح دوستی بریزد و او را شریک زندگی بداند. با چنین رفتار عاقلانهای است که میتواند محبت شوهرش را نسبت بهخود همانند سابق حفظ کند و او را به رعایت عدالت و تساوی تشویق نماید. و باهووی خود با صفا و صمیمیت در یک خانه یا در دو خانه زندگی کنند.
در پایان تذکر این نکته را به بانوان لازم میدانم: بسیاری از بانوان ازاین که شوهرشان همسر دومی اختیار کند، بیمناکند و همواره مراقبت دارند چنین حادثهای بهوجود نیاید، این بانوان باید بدانند که بهترین راه برای پیش گیری از وقوع چنین حادثهناگواری، رفع عوامل آن است. مهمترین عاملی که مرد را به فکر تجدید فراش وامیدارد یکی از این دو چیز است:
عامل اول، نبودن آرامش در خانه، خانه محل آرامش و تجدید نیروی مرد است. دوست دارد منزل و خانوادهاش این گونه باشد. اگر همسر با ایرادها، بهانه جوییها، بیادبیها، ناسپاسیها و بداخلاقیهای مداوم خویش آسایش و آرامش را از شوهر سلب کند، ممکن است شوهر به ستوه آید و به فکر تجدید فراش و تهیه محل آرام برود. همسری که به حفظ شوهر خود علاقه دارد، باید اخلاق و رفتارش را اصلاح نماید.
عامل دوم، آرایش نکردن همسر در خانه. مردها غالباً تنوع طلبند. میل دارند همسرشان در منزل زیبا و جذّاب باشد. برای شوهرش آرایش کند، بهترین لباسها را بپوشد. هر روز به صورتی جدید برایش دلبری کند.
اگر زن این چنین عمل کند، مرد هم کمتر به فکر تجدید فراش میافتد؛ زیرا نیازی برای این کار نمیبیند. مرد در صورتی به فکر همسر دوم میافتد که همسر اولش را چنین نیابد.
بنابراین، بانوان برای نگهداری و حفظ شوهر باید در داخل منزل به رعایت زیبایی خود کاملًا عنایت داشته باشند.
[1]. نساء( 4) آیه 3« فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَثُلاثَ وَرُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً ...»