پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

دشمنان شمابه جان هم ميافتند، سلاح مهدی

دشمنان شما به جان هم میافتند


موضوع دیگرى که در حل اشکال آقاى مهندس کمک مى‌کند این است که:

از اوضاع عمومى جهان و پیشرفت اختراعات خطرناک و مسابقۀ تسلیحاتى شرق و غرب و تنزل اخلاق بشریت، پیش‌بینى مى‌شود که دول بزرگ بلکه یهود و نصارى، به جان هم خواهند افتاد و با سلاحهاى کشنده، بسیارى از جهانیان را فداى حس خودخواهى و درندگى خویش خواهند کرد. گروهى هم به واسطۀ پیدایش امراض خطرناک جان مى‌دهند.

عبد الملک مى‌گوید: در مجلس حضرت باقر (ع) بلند شدم و بر دو دستم تکیه داده گریستم و عرض کردم: امیدوار بودم زمان قائم را درک کنم در حالیکه قوتى داشته باشم. حضرت فرمود: آیا راضى نیستید که دشمنان شما مشغول پیکار باشند و شما در خانه‌هاتان در امان باشید؟ وقتى قائم ما قیام کرد هریک از شما قوت و توانایى چهل مرد را پیدا مى‌کند، دلهایتان مانند پاره‌هاى آهن مى‌شود که اگر به کوه‌ها بزنید آنها را مى‌شکافند و حکومت و خزینه‌دارى جهان، عاقبت از شما خواهد بود(1)

امام صادق (ع) فرمود: پیش از قیام قائم دو مرگ واقع خواهد شد، یکى مرگ سرخ و دیگرى مرگ سفید. به‌طوریکه از هر هفت نفر پنج نفرشان هلاک مى‌شوند. مرگ سرخ کشته شدن و مرگ سفید مردن به وسیله طاعون است(2)

زراره مى‌گوید: خدمت امام صادق (ع) عرض کردم: نداى آسمانى حق است؟ فرمود: آرى به خدا سوگند، به‌طوریکه هر قومى آن سخن را با زبان خودشان خواهند شنید. بعد از آن فرمود: قائم قیام نمى‌کند مگر وقتیکه از هر ده نفر نه نفرشان هلاک گردند(3)

 

جز جنگ چاره‌اى نیست

 

فهیمى: آیا ممکن نیست، به‌طورى زمینه قیام مهدى موعود آماده گردد که بدون جنگ و خونریزى، دولت خویش را تشکیل دهد؟

هوشیار: بر طبق جریان عادى، وقوع چنین امرى بعید به نظر مى‌رسد، زیرا هرچه هم‌سطح افکار بشر ترقى کند و افراد صالح و خیرخواه زیاد گردند، باز هم افراد ستمگر و خودسر در بین بشر وجود خواهند داشت که طبعا با حق و دادگرى دشمن بوده با هیچ نیرویى از عناد خویش دست‌بردار نیستند. اینگونه افراد براى دفاع از منافع شخصى خویش در مقابل مهدى موعود قیام خواهند نمود و تا سرحد قدرت کارشکنى و مبارزه مى‌نمایند. براى سرکوبى این جمعیت جز جنگ و خونریزى چاره‌اى نیست. از این جهت، احادیث اهل بیت، جنگ و خونریزى را حتمى دانسته‌اند.

بشیر مى‌گوید: خدمت ابى جعفر (ع) عرض کردم: مردم مى‌گویند وقتى مهدى قیام نمود کارها طبعا برایش روبراه مى‌شود و به اندازۀ شاخ حجامتى هم خونریزى نمى‌شود؟ حضرت فرمود: به خدا قسم چنین نیست، اگر چنین امرى امکان داشت براى رسول خدا صورت مى‌گرفت. در صورتى که در جهاد با دشمن، دندان رسول خدا خون افتاد و پیشانى مبارکش شکست. به خدا قسم! نهضت صاحب الامر هم تمام نمى‌شود مگر اینکه در میدان جنگ، عرق بریزیم و خونها ریخته شود. سپس دست به پیشانى مبارکش مالید(4)


سلاح مهدى

جلالى: من شنیده‌ام: امام زمان با شمشیر و سیف قیام مى‌کند ولى این موضوع براى من قابل‌قبول نیست زیرا بشر تاکنون صدها نوع مهمات و سلاحهاى جنگى اختراع نموده است، بمب‌هاى آتش‌زاى اتمى و هیدرژنى تهیه کرده که هریک از آنها براى ویران کردن شعاع چندین کیلومتر کفایت مى‌کند و پیشرفت و ترقى صنعت اسلحه‌سازى خواب خوش را از بشر سلب نموده است. باوجود این‌همه وسائل جنگى که بشر در اختیار دارد و در آینده نیز در فن اسلحه‌سازى به ترقیاتى نائل خواهد گشت چگونه تصور مى‌شود که مهدى موعود و سپاهیانش به وسیلۀ شمشیر بجنگند و پیروز گردند؟ !

هوشیار: موضوع خروج مهدى موعود، با شمشیر و سیف، در احادیث منصوص است از باب نمونه:

امام محمد باقر (ع) فرمود: مهدى از این جهت با جدش محمد شباهت دارد که با شمشیر قیام مى‌کند و ستمکاران و گمراه‌کنندگان و دشمنان خدا و رسول را به قتل مى‌رساند. با شمشیر و ترس، نصرت مى‌یابد و هیچ‌یک از پرچمهایش شکست‌خورده برنمى‌گردد(5)

لیکن خروج با سیف کنایه از جنگ است. یعنى جنگ و خونریزى جزء برنامۀ رسمى مهدى موعود است. مأمور است دین اسلام را عالمگیر کند و جلو تعدیات و بیدادگرى را بگیرد گرچه با جنگ و توسل به شمشیر باشد. برخلاف سیره ورویهء پدران بزرگوارش که چنین مأموریت حادى نداشتند وبه پند واندرز اکتفا مى نمودند. بنابراین، مقصود ازخروج با سیف، این نیست که سلاحهاى جنگى او منحصربه شمشیر است واز استعمال هرگونه سلاح دیگرى خوددارى مى کند بلکه ممکن است آنجناب هم از سلاحهاى جنگى روز استفاده نماید بلکه امکان دارد سلاحهاى دیگرى را اختراع کند که برتمام  وسائل جنگى آنروز غالب گردد.

حقیقت مطلب این است که ما ازحوادث وپیش آمدهاى آیندهء جهان بى اطلاعیم واز سرنوشت انسانیت وصنایع به طور دقیق خبرنداریم بدینجهت هم حق نداریم بدون مدرک، آینده را برطبق گذشته قیاس کنیم. ما نمى دانیم درآینده، کدام کشور وملتى در صنایع وعلوم وتمدن وقدرت برسایرین برترى وتفوق پیدا خواهد کرد. شاید درآینده، ملل متفرق اسلامى از خواب غفلت بیدار شوند، اختلافات جزئى را کنار بگذارند وهمه شان برادروار، زیر پرچم نیرومند توحید گردآیند. علوم ودستورات متین قرآن رابرنامهء عملى خویش قرار دهند وبرنامه هاى اصلاحى اسلام را به مرحلهء اجرا درآورند. ازثروتهاى خدادادى خویش بهره بردارى نمایند. ازحالت سستى وانزوا بیرون آیند ودرعلوم وصنایع واخلاق، پیشرو تمدن بشریت گردند. نیروى سرکش وافسار گسیختهء شرق وغرب را مهار کنند وزمینهء نهضت وظهور مصلح حقیقى ومهدى موعود را فراهم سازند. پس آنجناب ظاهر شود وبه واسطهء نیروى مقتدرى که دراختیار دارد ونصرت وتأییدات خداوندى وقدرت خارق العاده مقام ولایت، حکومتهاى سرکش وستمکار را سرنگون سازد وحکومت توحید وعدالت را در سرتاسر جهان تشکیل دهد. درآنهنگام، دانشمندان ومخترعین جهان که به چشم خود مشاهده مى کنند که نتیجهء زحمات وکوششهاى جان فرساى آنان که باید درراه صلح وصفا وبهتر ساختن زندگى تودهء مردم مصرف شود، درراه استعمار وبدام انداختن مردم به کار مى رود وازاین موضوع رنج مى برند ولى چاره اى نمى یابند، بدون شک نداى عدالت خواهى مهدى اسلام را اجابت مى کنند ودرراه پیشبرد هدفش کوشش مى نمایند.

ما چه مى دانیم شاید درآینده بشرازجهالت وعناد وعصبیت وخودسرى دست بردارد وتولید واختراع  سلاحهاى هسته اى واتمى را ممنوع سازد وبودجه هاى سنگین نظامى را درراه توسعه فرهنگ عمومى وامورعمرانى ورفاه بشر به مصرف برساند.

 

 ١ ) عبد الملک بن اعین قال: قمت من عند ابى جعفر علیه السلام فاعتمدت على یدى فبکیت و قلت: کنت ارجوان ادرک هذا الامر و بى قوة فقال: اما ترضون ان اعدائکم یقتل بعضهم بعضا و انتم آمنون فى بیوتکم انه لو کان ذالک اعطى الرجل منکم قوة اربعین رجلا و جعل قلوبکم کزبر الحدید لو قذفتم بها الجبال فلقتها؛ و انتم قوام الارض و خزانها-بحار الانوار ج  ۵٢  ص  ٣٣۵ .
 ٢ ) اثبات الهداة ج  ٧  ص  ۴٠١ .
 ٣ ) زراة قال قلت لابیعبد اللّه علیه السلام. النداء حق؟ قال: اى و اللّه حتى یسمعه کل قوم بلسانهم. و قال ابو عبد اللّه علیه السلام لا یکون هذا الامر حتى یذهب تسعة اعشار الناس-بحار الانوار ج  ۵٢  ص  ٢۴۴ .
 4) بحار الانوار ج  ۵٢  ص  ٣۵٨ .
5) محمد بن مسلم عن ابى جعفر علیه السلام-فى حدیث-قال: و اما شبهه من جده المصطفى (ص) فخر وجه بالسیف و قتله اعداء اللّه و اعداء رسوله و الجبارین و الطواغیت و انه ینصر بالسیف و الرعب و انه لا ترد له رایة- بحار الانوار ج  ۵١  ص  ٢١٨ .