آراستن نفس به مکارم اخلاق
پیامبر اسلام و پیامبران دیگر علیهمالسلام، دو مسئولیت بسیار بزرگ بر عهده داشتند: یکی، تزکیه و تهذیب نفوس انسانها از اخلاق رذیله و زشتیها و دیگری، آراستن آنها به مکارم اخلاق و اخلاق نیک. پیشتر اشاره شد که بر طبق آیات و روایات و سخنان علما و بزرگان اخلاق، تزکیه همواره بر تعلیم و تحلیه، تقدم دارد، زیرا در صورتی اعمال نیک و اخلاق خوب، موجب سعادت انسان میشود و او را رستگار میکند که نفس آدمی از اخلاق زشت، پاک باشد. اگر نفسی به اخلاق زشت، آلوده باشد، اعمال ظاهری نمیتواند در سعادت صاحب آن نقش داشته باشد. اگر انسان به حسب ظاهر، نماز بخواند، حج برود، کربلا برود، تعقیبات نمازها را هم بخواند، ولی اخلاقش اسلامی نباشد، از اعمال ظاهریاش نتیجه نمیگیرد. بنابراین، تزکیه پیوسته بر تعلیم، مقدم است. این مطلب در قرآن کریم، روایات و سخنان علمای اخلاق بارها آمده است که انسان در مرحله اوّل باید دنبال پاککردن قلبش از اخلاق رذیله باشد. انسانی که آلوده به رذایل اخلاقی است، در واقع انسان نیست، حیوان است و جای حیوان هم در بهشت نیست.[22]
از این جهت قرآن کریم، رسیدن به فلاح و رستگاری را بسیار مهم دانسته و تأکید کرده که انسانها اگر به دنبال فلاح و رستگاری هستند باید در تزکیه نفس خود کوشا باشند. خداوند متعال در سوره «الشمس» به شش امر مهم، قسم یاد کرده که نشان میدهد امری که میخواهد ذکر کند بسیار مهم است. ما در قرآن مجید کمتر سراغ داریم که برای بیان مسئلهای، شش قسم، آن هم به امور مهم، صورت گرفته باشد. خداوند بعد از قسمها میفرماید: قسم به نفس انسان و آنچه این انسانهای نیکو و معتدل را آفرید.[23] معلوم است که نفس انسان و آن که این نفس را پاک و پاکیزه و معتدل آفریده، بسیار اهمیت دارد.
و الهام کرد به نفس، خوبیها و بدیها را.[24]
یعنی انسان طوری آفریده شده که اگر درست فکر کند، میتواند کارهای خوب و بد را تشخیص دهد. حتی اگر کمی فکر کند میفهمد که ظلم بد است؛ در هر جا و به هر کسی که باشد: به خانواده، به دیگران، به اجتماع. و عدل و احسان همه جا خوب است. انسان این امر را درک میکند، چون چنین چیزی به او الهام شده است. پس اگر کسی قبح ظلم را درک نمیکند، قطعا نفسش آلوده است. هر کسی میداند که اخلاقِ خوب، خوب است. اگر زن با شوهرش خوب رفتار کند، خوب است. اگر مرد با همسرش خوب رفتار کند، خوب است. همه این را میفهمند، چون الهامی است که خداوند متعال به نفس انسان کرده است. هر کسی میداند که ارضای غریزه شهوت از طریق مشروع (ازدواج) خوب است، ثواب هم دارد ولی از طریق نامشروع، حرام و زشت است. بنابراین:
کسی رستگار میشود که نفس خود را تزکیه کند.[25]
تمام این قسمها برای همین است. کسی که نفسش را پاک نکند زیان میبیند و در قیامت به نتیجه مطلوب نمیرسد.[26] این آیه اهمیت تزکیه نفس را بیان میکند، چرا که فلاح و رستگاری انسانها به میزان اصلاح و تزکیه نفس آنها بستگی دارد. در غیر این صورت، حتی اگر کارهای نیک هم انجام دهد، نتیجه مطلوب را به دست نخواهد آورد.
[22]. پارهای احادیث نیز درباره ورود حیوانات به بهشت است، که منافاتی با بحث مزبور ندارد؛ از جمله؛ از امام صادق علیهالسلام: «فلا یدْخُلُ الجَنَّةَ مِنَ البَهائِمِ اِلاّ ثَلاثَةُ: حمارُ بَلعَم بْنِ باعورَ، وَ ذِئبُ یوسُفَ، وَ کلْبُ اَصحابِ الکهْفِ؛ از حیوانات، داخل بهشت نمیشود؛ مگر سه حیوان: الاغ بلعم باعورا، گرگ یوسف و سگ اصحاب کهف» قمی، تفسیر قمی، ج 2، ص 32.
[23]. « وَنَفْسٍ وَما سَوّاها » شمس، آیه 7 .
[24]. « فَأَلـْهَمَها فُجُورَها وَتَقْواها » همان، آیه 8 .
[25]. « قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکاها » همان، آیه 9.
[26]. « وَقَدْ خابَ مَنْ دَسّاها » همان، آیه 10.