زکات
اسرار زکات
پیشتر گفتم که با توجه به نوع خلقت انسان، او نمیتواند تنها زندگی کند چون، اساساً موجودی اجتماعی است. ازاینرو، افراد بشر باید با هم مجتمع شوند و هر کدام گوشهای از کارهای مرتبط با جامعه انسانی را بر عهده گیرند. در این هنگام، ضرورت مبادله و معامله انسانها با یکدیگر به میان میآید؛ بهگونهای که هر کس از آنچه تهیه کرده به دیگری میدهد و در مقابل از آنچه دیگران تهیه کردهاند میگیرد. برای معامله، ابزاری لازم است که از آن به «مال»، تعبیر میشود. وجود مال در زندگی اجتماعی، مانند خون در تن انسان است که قوام زندگی به آن وابسته است. قرآن کریم، مال را قوام زندگی بشر دانسته:
اموال خود را که خداوند وسیله قوام زندگی شما قرار داده، به دست سفیهان نسپارید.[444]
لذا مال هر کس، مثل جان او محترم است و کسی حق ندارد به غیر از طریق مشروع در آن تصرف کند؛ اما چون در جامعه مصارفی پیش میآید که اختصاص به یک نفر ندارد و متعلق به همه است؛ مانند تأمین امنیت شهرها، ساختن پل، سد، مسجد، بیمارستان، نگهداری از یتیمان و بینوایان و قرضداران که قادر به ادای دین خود نیستند، ساختن مدارس و کمک به اشخاصی که در شهر خود غنی هستند، اما در بین راه درماندهاند و امثال اینها. خداوند در قرآن کریم مقرر فرموده که هر کس که غنی است مبلغی برای اینگونه مصارف بپردازد و این مال را صدقه و زکات نامیده است. قرآن کریم، پرداخت زکات را در ردیف نماز خواندن قرار داده و هر جا به نماز امر فرموده بیدرنگ امر به زکات نموده است و به همان اندازه که به نماز اهمیت داده به زکات نیز اهمیت داده است. قرآن کریم در حدود 28 آیه از زکات سخن گفته است. از جمله میفرماید:
و نماز را برپا دارید و زکات را ادا کنید و هر کار خیری را برای خود از پیش میفرستید، آن را نزد خدا [ در سرای دیگر] خواهید یافت. خداوند به اعمال شما بیناست.[445]
قرآن مجید، دادن زکات را از علائم ایمان و رستگاری قرار داده است:
مؤنان رستگار شدند، آنها که در نمازشان خشوع دارند و آنها که از لغو و بیهودگی رویگردانند و زکات را انجام میدهند.[446]
مردانی که نه تجارت و نه معاملهای آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز و ادای زکات غافل نمیکند. آنها از روزی میترسند که در آن، دلها و چشم ها زیر و رو میشود.[447]
خداوند متعال به نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله دستور داده که زکات را از مردم بگیرد.
از اموالشان صدقهای [ به عنوان زکات] بگیر، تا به وسیله آن، آنها را پاک سازی و پرورش دهی! و [ هنگام گرفتن زکات،] به آنان دعا کن که دعای تو، مایه آرامش آنهاست و خداوند شنوا و داناست!.[448]
آیا نمیدانستند که فقط خداوند، توبه را از بندگانش میپذیرد و صدقات را میگیرد و خداوند توبهپذیر و مهربان است؟!.[449]
حتی امر شده که با آنها جنگ کند و از آنان زکات را بگیرد.
هر گاه توبه کنند و نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند، آنها را رها سازید، زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است!.[450]
پرداخت زکات؛ از علائم ایمان
پرداخت زکات از علائم ایمان و اسلام شمرده شده و رستگاری به پرداخت زکات است و کسانی که زکات ندهند، متجاوز و متعدی شمرده شدهاند، اما اگر زکات دادند و نماز خواندند آنها برادران شما در دین هستند. در روایات به ما رسیده که: هر کس نماز نخواند، بیایمان از دنیا میرود؛ همانگونه که هر کس یک قیراط زکات بر گردنش باشد و از دنیا برود، بیایمان از دنیا رفته است. ابوبصیر از امام صادق علیهالسلام روایت میکند:
کسی که یک قیراط از زکات را نپردازد، نه مؤن است و نه مسلمان و ارزشی ندارد.[451]
در روایات، ادای زکات، شرط قبولی نماز قرار داده شده است. امام صادق علیهالسلام فرمودند:
به راستی خداوند عزّوجلّ مقارن کرد زکات را با نماز، آنجا که فرمود نماز را بپا دارید و زکات را ادا کنید. پس هر کس که نماز را به پای دارد، اما زکات مالش را ندهد، گویی نماز هم نخوانده است.[452]
اما، ما انسانها نوعاً مال به جانمان بسته است و حاضر نیستیم حقّ واجب خدا را از آن ادا کنیم؛ در حالی که مانع زکات و کسی که زکات اموالش را ندهد جهنمی است. محمد بن مسلم میگوید: از امام صادق علیهالسلامدرباره قول خداوند عزّوجلّ در آیه شریفه که فرمود:
به زودی در روز قیامت، آنچه را نسبت به آن بخل ورزیدند، همانند طوقی به گردنشان میافکنند.[453]
سؤال کردم. حضرت علیهالسلام فرمود:
هر کس زکات مال خود را نپردازد، خدا آن مال را در روز قیامت به صورت اژدهایی از آتش مبدل میکند که به گردن او طوق میشود [ همانطور که در دنیا به هیچ قیمت، این اموال را از خود دور نمیکرد] و مرتب او را نیش میزند.[454]
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهمانع الزّکاة را جزء جماعت مسلمانان قرار نداده است. امام باقر علیهالسلام میفرماید:
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله چند نفر را از مسجد به نام یکی یکی خطاب کردند که فلان... برخیزند تا پنج نفر، همه را بیرون کرده و فرمودند: از مسجد ما بیرون بروید (اجازه ندارید بمانید) و نماز بخوانید، زیرا شما زکات نمیدهید.[455]
علمای اسلام گفتهاند: پیامبر برای انجام دو وظیفه میآید؛ یکی، اینکه مردم را متوجه خدا سازد و دیگر، آنکه زندگی اجتماعی آنها را منظم نماید؛ نماز برای توجه به خداست و زکات برای منظم ساختن زندگی اجتماعی مردم. اگر زکات و سایر انفاقات مالی ادا میشد، این قدر اختلاف طبقاتی بین ما وجود نداشت و این قدر فقیران و بیچارگان از گرسنگی نمیمردند و اوضاع زندگی عمومی ما خراب نبود؛ طوری که عدهای از زیادی مال ندانند آن را چگونه مصرف کنند و گروهی دیگر از گرسنگی و بیغذایی بمیرند. جماعتی از فقر و بیچارگی در دخمههای نمناک زندگی کنند یا حتی در کوچهها بخوابند و عدهای دیگر کاخهای آسمانخراش بسازند.
اسلام آمده تا این اندازه اختلافات نباشد، ولی ما از اسلام به جز عباداتی که برایمان خرجی نداشته باشد چیز دیگری را عمل نمیکنیم! اگر ما مسلمانیم، باید به همه احکام اسلام عمل کنیم. واقعاً چیز عجیبی است خداوند متعال این قدر به ما نعمت داده، سلامت و عمر داده، حال که حقّ اندکی در مالمان قرار داده، آن هم برای مصارف عمومی خودمان، حاضر نیستیم آن را بپردازیم و متوجه نیستیم که خدا هم برکات خود را از اموال ما برداشته؛ زمین همان زمین، آب همان آب، اما برکت ندارد. بیهوده تلف میشود. مال مبارکی نیست و در دم مردن هم به درد ما نمیخورد. ابوحمزه ثمالی از امام باقر علیهالسلامروایت میکند:
هر گاه زکات پرداخته نشود، زمین برکات خود را از مردم باز میدارد.[456]
همچنین رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میفرماید:
مالی که زکاتش پرداخت نشود، ملعون و از رحمت الهی دور است.[457]
و نیز امام صادق علیهالسلام فرمود:
هیچ مالی در خشکی یا دریا ضایع و تلف نمیشود، مگر برای آن که زکاتش پرداخت نشده باشد و هیچ پرندهای صید نمیشود، مگر برای ضایع نمودن تسبیح الهی.[458]
البته مالی که حقِّ واجب آن داده نشود برکت ندارد و در مرض و معصیت صرف میشود و ظالم، آن را به زور میستاند. امام صادق علیهالسلاممیفرماید:
هیچ بندهای نیست که از خرج کردن یک درهم در راهی که حقِّ آن است دریغ ورزد، مگر اینکه دو درهم به ناحق خرج کند.[459]
برکات زکات
خداوند متعال مقدار نیاز فقرا را میدانسته و طبق آن زکات را معلوم کرده است. میدانسته این مقدار برای آنها کافی است. این همه فقیر که پیدا شدهاند برای این است که زکات اموال پرداخت نمیشود. امام صادق علیهالسلام در اینباره فرمود:
زکات به منظور آزمودن توانگران و کمک به مستمندان وضع شده است. اگر مردم زکات اموال خود را میپرداختند هیچ مسلمانی نیازمند نمیماند و به سبب آنچه خداوند عزّوجلّ برای او واجب کرده بی نیاز میشد. مردم، فقیر و نیازمند و گرسنه و برهنه نشدند، مگر به سبب گناهان ثروتمندان، که از پرداخت زکات سرباز میزنند، و شایسته است خداوندِ تبارک و تعالی رحمت خود را از کسی که زکات نمیدهد، بگیرد.[460]
همچنین در روایت دیگری میفرماید:
همانا خداوند عزّ و جلّ برای هر 1000 درهم، 25 درهم زکات قرار داده، زیرا اوست که خلق را آفریده و فقیر و ثروتمند، ضعیف و قوی مخلوقات را میداند. پس، از هر هزار نفر، 25 نفر را فقیر قرار داده و اگر جز این بود، خداوند سهم زکات را بیش از این مقدار واجب میکرد. چون او خالق موجودات است و به وضع آنها داناتر است.[461]
قرآن کریم میفرماید:
و کسانی که طلا و نقره را گنجینه [و ذخیره و پنهان] میسازند و در راه خدا انفاق نمیکنند، به مجازات دردناکی بشارت دِه در آن روز که آن را در آتش جهنم، گرم و سوزان کرده و با آن صورتها و پهلوها و پشتهایشان را داغ میکنند [و به آنها میگویند:] این همان چیزی است که برای خود اندوختید [و گنجینه ساختید!] پس بچشید چیزی را که برای خود میاندوختید.[462]
بعضی در وجه تخصیص این مواضع گفتهاند: وقتی غنی، فقیر را میبیند ابتدا صورت خود را دَر هم میکشد، بعداً رویش را بر میگرداند، سپس به فقیر پشت میکند. لذا حکمت زکات از این قرار است. اوّل: از فقر مسلمانان و عاجزان جلوگیری میکند. دوم: امتحان اغنیا برای ادای واجب مالی است. سوم: تعدیل سرمایه و جلوگیری از طغیان اغنیاست. چهارم: ادای شُکر مُنعم حقیقی است. پنجم: ادای زکات، مطهِّر و (پاک کننده) مال و نفس از صفت بخل است. ششم: سبب اتصاف به صفت احسان و نیکوکاری است. هفتم: سبب مَحبت و اخوت اغنیا و فقراست. هشتم: مالی که مورد علاقه و محبت انسان است و با مردن زایل میشود، با زکات، حفظ میشود برای عالم بقا.
صدقات مستحب
« إِنَّ الإِنْسانَ خُلِـقَ هَلُوعاً * إِذا مَسَّهُ الشَّـرُّ جَـزُوعاً * وَ إِذا مَسَّـهُ الخَیرُ مَنُوعاً * إِلاّ المُصَلِّینَ * الَّذِینَ هُمْ عَلی صَلاتِـهِمْ دائِمُونَ * وَالَّذِینَ فِی أَمْوالِهِمْ حَـقٌّ مَعْلُومٌ * لِلسّائِـلِ وَالمَحْـرُومِ »؛[463]
به یقین انسان حریص و کمطاقت آفریده شده است، هنگامی که بدی به او رسد بیتابی میکند، مگر نمازگزاران، آنها که نمازها را پیوسته به جا میآورند و آنان که در اموالشان حقّ معلومی است برای تقاضاکننده و محروم.
از آیات و روایات استفاده میشود که به جز زکات و صدقات واجب، حقّ دیگری نیز برای فقرا در مال اغنیا وجود دارد. قرآن کریم در این باره میفرماید:
اوست که باغهای معروش [ باغهایی که درختانش روی داربستها قرار دارد] و باغهای غیر معروش [ باغهایی که نیاز به داربست ندارد] را آفرید. همچنین نخل و انواع زراعت را که از نظر میوه و طعم با هم متفاوتند و [نیز] درخت زیتون و انار را که از جهتی با هم شبیه و از جهتی تفاوت دارند [برگ و ساختمان ظاهریشان شبیه یکدیگر است؛ در حالی که طعم میوه آنها تفاوت دارد] از میوه آن، هنگامی که به ثمر مینشیند، بخورید! و حقّ آن را هنگام درو، بپردازید! و اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد.[464]
حقِّ مورد اشاره در آیه یاد شده، غیر از زکات است.
حاصل این حق آن است که هر کسی که توانایی دارد به اندازه درآمد خویش مقداری را معین کند و هر جمعه یا هر روز یا هر ماه، به مصرف فقرا و درماندگان برساند و کسی که زارع و کشاورز است، هنگام برداشت غَلّه و میوه اگر فقیری را میشناسد، قدری به آنها بدهد. این حقّی است برای فقرا بر عهده اغنیا. البته در وجوب یا استحباب آن بین علما اختلاف وجود دارد. همچنین در مقدار آن حق، جماعتی قائل به وجوب شدهاند و بر فرض هم که مستحب باشد، مستحب مؤکد است. قرآن کریم، معلوم کردن این حق را از صفات نمازگزاران، متقین و محسنین شمرده و فرموده است:
به یقین، پرهیزکاران در باغهای بهشت و در میان چشمهها قرار دارند و آنچه پروردگارشان به آنها بخشیده دریافت میدارند، زیرا پیش از آن [در سرای دنیا] از نیکوکاران بودند! آنها کمی از شب را میخوابیدند و سحرگاهان استغفار میکردند و در اموال آنها حقّی برای سائل و محروم بود!.[465]
این سیره در گذشته بین مسلمانان، بسیار رایج بوده است. «حسین بن زید» میگوید: دیدم عمویم؛ عمر بن علی بن الحسین علیهالسلامرا که شرط میکرد بر خریداران صدقات علی علیهالسلام؛ یعنی کسانی که میوه بساتین را میخریدند، شکافی در دیوار بگذارند تا اگر کسی خواست، بتواند داخل شود و منع نکنند کسی را که داخل میشود[466]! افسوس که این اخلاق اسلامی در بین ما کمرنگ شده است.
[444]. «وَلا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکمُ الَّتِی جَعَلَ اللّهُ لَکمْ قِـیاماً » نساء، آیه 5 .
[445]. « وَأَقِـیمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ وَما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکمْ مِنْ خَیرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِـیرٌ » بقره، آیه 110.
[446]. « قَـدْ أَفْلَحَ المُـؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِـهِمْ خاشِعُونَ * وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّـغْوِ مُعْرِضُونَ * وَالَّذِینَ هُمْ لِلزَّکاةِ فاعِلُونَ » مؤمنون، آیه 1 ـ 4.
[447]. « رِجالٌ لا تُلْهِـیهِمْ تِـجارَةٌ وَلابَـیعٌ عَنْ ذِکرِ اللّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِیتاءِ الزَّکاةِ یخافُونَ یـوْماً تَتَقَـلَّبُ فِـیهِ القُلُوبُ وَالأَبْصارُ » نور، آیه 37.
[448]. « خُذْ مِنْ أَمْوالِـهِمْ صَدَقَةً تُـطَـهِّرُهُمْ وَتُزَکیهِمْ بِها وَصَلِّ عَلَیهِمْ إِنَّ صَلاتَک سَکنٌ لَهُمْ وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ » توبه، آیه 103.
[449]. « أَلَمْ یعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ هُـوَ یقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَیأْخُذُ الصَّـدَقاتِ وَأَنَّ اللّهَ هُـوَ التَّـوّابُ الرَّحِـیمُ » همان، آیه 104.
[450]. « فَإِنْ تابُوا وَأَقامُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ فَخَلُّوا سَبِـیلَهُمْ اِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِـیمٌ » همان، آیه 5 .
[451]. «من منع قیراطاً من الزکاة فلیس بمؤمن ولامسلم» شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 11.
[452]. «إنّ الله قرن الزکاة بالصلاة فقال: « وَأَقِـیمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ » فمن أقام الصلاة و لم یؤت الزکاة لم یقم الصلاة» کلینی، الکافی، ج3، ص507 .
[453]. « سَیطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ یوْمَ القِـیامَةِ » آل عمران، آیه 180.
[454]. «یا محمّد! ما من أحد یمنع زکاة ماله شیئاً إلاّ جعل اللّه ذلک یوم القیامة ثعباناً من نار مطوّقاً فی عنقه ینهش من لحمه حتی یفرغ من الحساب» کلینی، الکافی، ج3، ص503 .
[455]. «بینا رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله فی المسجد إذ قال: قم یا فلان قُم یا فلان حتّی أخرج خمسة نفر، فقال: اخرجوا من مسجد، فلاتصلّوا فیه و أنتم لا تزکون» همان.
[456]. «وجدنا فی کتاب علی علیهالسلام قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله: اِذا مُنِعَتِ الزّکاةُ مُنِعَتِ الأرضُ بَرَکاتِهَا» همان، ص506 .
[457]. «مَلعونٌ مَلعونٌ مالٌ لا یزکی» همان، ص504 .
[458]. «ماضاع مال فی بَرً، وَ لا بَحْرٍ إلاّ بتضییعِ الزّکاةِ، و لا یصادُ مِن الطیرِ إلاّ مَا ضَیع تَسْبیحَهُ» همان، ص506 .
[459]. «مَا مِنْ عبدٍ یمْنَعُ دِرْهماً فِی حَقّه إلاّ أنفقَ اثنینِ فِی غَیرُ حَقّهِ» همان، ص504 .
[460]. «إنّما وضعتِ الزّکاةُ اختباراً للأغنیاءِ و مَعونَةً لِلفقراءِ، ولو أَنّ النّاسُ أدّوا زکاةَ أموالِهِمْ مَا بَقِی مسلمٌ فقیراً محتاجاً، و لاسْتَغْنی بِما فَرَض اللّهُ له أنّ الناسَ مَا افتقرُوا، و لاَ احتَاجُوا، وَ لاَ جَاعُوا، وَ لاَ عَرُوا إلاّ بِذُنوبِ الأغنیاءِ، وَ حَقیقٌ عَلَی اللّهِ أنْ یمْنَعَ رَحمتَهُ مِمّن مَنَعَ حَقّ اللّهِ فی مالِهِ» (حرّ عاملی، وسائلالشّیعه، ج9، ص12).
[461]. «إنّما جَعَلَ اللّه الزّکاةَ فی کلّ ألفِ، خَمسةَ و عِشْرینَ دِرْهماً، لِأنّه عَزّوجلّ خلق الْخلق فعلم غَنیهم و فَقیرهم، وَ قَوّیهُم وَ ضَعیفُهم، فَجَعَلَ مِن کلّ ألفِ خمسةَ و عَشرینَ مِسْکیناً، لَولا ذلک لِزَادَهم اللّه، لأنّه خَالقهُم و هُوَ أعلَمُ بِهمْ» سیدحسین بروجردی، جامع احادیث الشّیعه، ج8 ، ص35.
[462]. « وَالَّذِینَ یکنِزُونَ الذَّهَبَ وَالفِضَّـةَ وَلا ینْفِقُونَها فِی سَبِـیلِ اللّهِ فَبَـشِّـرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِـیمٍ * یوْمَ یـحْمی عَلَیها فِی نارِ جَـهَـنَّمَ فَتُکوی بِها جِباهُـهُمْ وَجُـنُوبُـهُمْ وَظُـهُورُهُمْ هـذا ما کـنَـزْتُمْ لِأَنْفُسِکمْ فَذُوقُوا ما کنْتُمْ تَکنِزُونَ » توبه، آیه 34 ـ 35.
[463]. معارج، آیه 19 ـ 25.
[464]. « وَهُوَ الَّذِی أَنْشَأَ جَنّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَغَیرَ مَعْرُوشاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُکلُهُ وَالزَّیتُونَ وَالرُّمّانَ مُتَشابِهاً وَغَیرَ مُتَشابِهٍ کلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ یوْمَ حَصادِهِ وَلا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یحِبُّ الْمُسْرِفِـینَ » انعام، آیه 141.
[465]. « إِنَّ المُتَّقِـینَ فِی جَنّاتٍ وَعُیونٍ * آخِذِینَ ما آتاهُمْ رَبُّهُم إِنَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذ لِک مُحْسِنِـینَ * کانُوا قَلِـیلاً مِنَ اللَّـیلِ ما یهْجَعُونَ * وَبِالْأَسْحارِ هُمْ یسْتَغْفِرُونَ * وَفِی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسّائِلِ وَالمَحْرُومِ » ذاریات، آیه 15 ـ 19.
[466]. مجلسی، جلاء العیون، ص840 .