پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

دوران باردارى‌‏

دوران باردارى‌‏

دوران آبستنى‌ زن که جنینى‌ را در رحم خود پرورش مى‌‏دهد، دوران بسیار مهم و حساسى‌ است، هم براى‌ خودش و هم براى‌ فرزندى‌ که در شکم دارد. در این مرحله زن باید به دو موضوع بسیار مهم توجه داشته باشد:

 

موضوع اول: آغاز باردارى‌‏

زن باید توجه داشته باشد که از زمان آبستنى‌، مادر شده و مسئولیت سنگین‏ مادرى‌ را برعهده گرفته است. سن واقعى‌ انسان از همین زمان شروع مى‌‏شود.

یکى‌ از دانشمندان مى‌‏نویسد:

هنگامى‌ که انسان به دنیا مى‌‏آید نه ماه از سنش مى‌‏گذرد و طى‌ این نه ماه اولیه از سلسله مراحلى‌ مى‌‏گذرد که در تعیین موجودیت بى‌‏مانندى‌ که در سرتاسر عمر خود دارا خواهد شد مؤثر است. در چین مرسوم است که نوزاد را یک ساله به حساب مى‌‏آورند و این یک سال را به سال‏هاى‌ عمرش مى‌‏افزایند.[1] زن باید توجه داشته باشد که موجود زنده را در رحم خود پرورش مى‌‏دهد و در سرنوشت او تا مقدار زیادى‌ تأثیر دارد؛ زیرا رحم مادر نخستین محیط پرورش کودک است که در شخصیت آینده‏اش تأثیر بسزایى‌ خواهد داشت.

درست است که نطفه پدر و مادر و ژن‏هایى‌ که به وسیله قانون توارث از اجداد، به این موجود جدید انتقال یافته و در تکوین شخصیت جسمانى‌ و روانى‌ او تأثیر خواهند داشت، امّا به هر حال این موجود جدید باید در رحم مادر پرورش یابد و چگونه پرورش یافتنش هم تا حدى‌ در اختیار مادر خواهد بود.

بنابراین، یک خانم‏باردارى‌ که به مسئولیت سنگین مادرى‌ واقف باشد، نمى‌‏تواند دوران آبستنى‌ را یک زمان عادى‌ تصور کند و نسبت به آن بى‌‏اعتنا باشد. او مى‌‏داند که اگر اندکى‌ غفلت یا سهل انگارى‌ کند ممکن است سلامت خودش را از دست بدهد یا فرزندى‌ ناقص و عقب مانده یا بیمار و ضعیف به دنیا آورد، فرزندى‌ که ناچار است عمرى‌ را در حال بدبختى‌ و ناراحتى‌ و آه و ناله زندگى‌ کند.

 

یکى‌ از دانشمندان مى‌‏نویسد:

بدن مادر و سوانحى‌ که در آن رخ مى‌‏دهند در محیط رشد جنین اثر مى‌‏گذارند و جنین آدمى‌ نسبت به بسیارى‌ از تغییرات محیط، از مادر خود که رشدش به پایان رسیده، حساس‏تر است. بنابراین، هر زنى‌ وظیفه دارد بهترین محیط ممکن را براى‌ نخستین خانه فرزندش فراهم سازد و فقط هنگامى‌ مى‌‏تواند بدان توفیق یابد که بداند چه حوادثى‌ از زندگى‌‏اش در رشد بچه مؤثر خواهد بود. نگرانى‌ از این که نکند رشد بچه غیر عادى‌ شود، سعادت وى‌ را تأمین نمى‌‏سازد و غافل بودن از عواملى‌ که موجب این امر مى‌‏شوند دردى‌ را دوا نمى‌‏کند.

اطلاع از چگونگى‌ رشد آدمى‌ و چگونگى‌ بروز دگرگونى‌‏هاست که مى‌‏تواند مادر را در شناختن مسئولیت و تأمین بهترین شرایط زندگى‌ براى‌ فرزندش طى‌ نه ماه زندگى‌ جنین راهنما باشد. تضمین محیط کامل براى‌ رشد پیش از تولد یا بعد از آن هیچ گاه ممکن نیست، امّا قدر مسلم این است که همه پدران و مادران مایلند بچه‏هاى‌ طبیعى‌ و سالم به دنیا بیاورند. آگاهى‌ از امکان چنین امرى‌ بخشى‌ از مسئولیت افراد بزرگسال است، زیرا جهل هرگز جلوى‌ وقوع سوانح طبیعى‌ را نمى‌‏گیرد. بهاى‌ جهل در باره چگونگى‌ رشد آدمى‌ را زندگى‌ انسان‏ها و بدبختى‌ آن‏ها مى‌‏پردازد. فقط هنگامى‌ مى‌‏توانیم از بعضى‌ زیان‏ها که طى‌ رشد آدمى‌ حاصل مى‌‏شوند پیش‏گیرى‌ کنیم که حقایقى‌ را در باره اثر وراثت و محیط در جنین و بچه، بیاموزیم و دانسته‏هاى‌ خود را براى‌ بهبود زندگى‌ پیش از تولد افراد انسانى‌ به کار بریم، زیرا بى‌‏نقص به دنیا آمدن، نخستین حق هر فرد آدمى‌ است.[2] یکى‌ دیگر از دانشمندان مى‌‏نویسد:

«اینکالز» تأکید کرده است که تحقیقات علمى‌ اخیر کاملًا معلوم داشته‏اند که‏ عوامل محیطى‌ علل اصلى‌ بسیارى‌ از نقص‏هاى‌ زایمانى‌ و فلج کودکان به شمار مى‌‏روند. پس مهم‏ترین توجه را باید به محیط قبل از تولد کودک معطوف داشت. محیط بشر است که مستعد تغییر است، نه ژن‏ها و کروموزوم‏ها.[3]

 

کرنر مى‌‏گوید:

غیر طبیعى‌ شدن کودک یا بر اثر تخم خوب در محیط بد است یا نتیجه تخم بد در محیط خوب است. بسیارى‌ از نقص‏هاى‌ ساختمانى‌، مثل: لب شکرى‌، کف پاى‌ صاف و حتى‌ تیپ مغولى‌ که سابقاً آن‏ها را نتیجه عامل ارثى‌ مى‌‏دانستند، امروزه عوامل محیطى‌ و به خصوص کمبود اکسیژن در دوران حاملگى‌ را عامل آن‏ها مى‌‏دانند.[4] یکى‌ از دانشمندان مى‌‏نویسد:

باید توجه داشت که محیط داخلى‌ در دوره اولیه رشد، بر جنین اثر مى‌‏گذارد و اثر آن نیز در این دوره از حیات آدمى‌ از اثر محیط خارجى‌ بیش‏تر است.[5] همین دانشمند مى‌‏نویسد:

بسیارى‌ از نابهنجارى‌‏هاى‌ سر و مغز نوزاد نیز در اثر شرایط نامناسب قبل از تولد (مثل کمبود مواد شیمیایى‌ لازم در خون مادر) ایجاد مى‌‏شود.[6]

 

 

حساسیت زمان باردارى‌ و تغذیه مادر

یک خانم باردار باید به حساسیت زمان باردارى‌ و نقش مهم آن در رشد جنین توجه داشته باشد. باید بداند انسان کوچکى‌ را در داخل رحم خود پرورش مى‌‏دهد که در رشد و نمو خویش کوچک‏ترین نقشى‌ ندارد و با تمام وجود وابسته به مادر است. جنین از مادر تغذیه مى‌‏کند و از گرما و اکسیژن مادر و سرانجام امنیتى‌ که مادر برایش فراهم مى‌‏سازد استفاده مى‌‏کند. درست است که جنین یک عضو رسمى‌ بدن مادر نیست، امّا به هر حال از مادر تغذیه مى‌‏کند.

جنین به وسیله جفت با مادر در ارتباط است و بدین وسیله از مادر غذا و اکسیژن مى‌‏گیرد.

بنابراین، بانوان باردار، در غذا خوردن باید هم به فکر خودشان باشند و هم به فکر فرزندشان که به آن‏ها وابسته است. غذاى‌ یک خانم آبستن باید به طورى‌ غنى‌ باشد که از یک طرف احتیاجات غذایى‌ بدن خودش را تأمین کند و سلامت، نیرومندى‌ و شادابى‌ خود را نگه دارد تا براى‌ جنینى‌ که در رحم او زندگى‌ مى‌‏کند محیط خوب و امنى‌ باشد، و از جهت دیگر نیز مواد غذایى‌ و مصالح ساختمانى‌ جسم و جان کودک را که بسیار پیچیده و متنوع است در اختیارش قرار دهد، تا آن کودک معصوم و وابسته بتواند به خوبى‌ پرورش یافته و استعدادهاى‌ درونى‌ خویش را به فعلیت تبدیل سازد.

برنامه غذایى‌ او باید کاملًا حساب شده و دقیق باشد، زیرا فقدان یا کمبود بعضى‌ مواد غذایى‌ و ویتامین‏ها ممکن است به سلامت خود لطمه بزند یا جسم و جان کودک را در معرض خطر قرار بدهد. در این باره به مطالب زیر توجه فرمایید:

«به موجب یک آمار، 80 درصد از کودکان ناقص الخلقه جهان و کودکانى‌ که داراى‌ نقصان رشد مغزى‌، عصبى‌ و جسمى‌ هستند، در دوران باردارى‌ مادرانشان‏ درست تغذیه نشده‏اند.»[7] از مدت‏ها پیش مى‌‏دانستند که وضع تغذیه مادر در رشد جنین و بچه پیش از تولد و نیز در زمان شیر دادن اثر دارد. مادر باید همه پروتئین‏ها، هیدرات‏هاى‌ کربن، چربى‌‏ها و کانى‌‏هاى‌ لازم را براى‌ افزایش مقدار سلول‏هاى‌ زنده، یعنى‌ بچه‏اش، فراهم سازد.

 

مطالعات مبتنى‌ بر آزمایش نشان مى‌‏دهند که مادر باید مقادیر لازم ویتامین‏هاى‌ مخصوص براى‌ فعالیت درست سلول‏هاى‌ زنده را تأمین کند، به طورى‌ که معلوم شده جنین در حال رشد نسبت به کمبود ویتامین‏هاى‌ مختلف بیش از خود مادر- که رشدش پایان یافته است- حساسیت دارد. حتى‌ ممکن است که مادر در تمام مدت آبستنى‌ کاملًا تندرست باشد و حال آن که جنین دچار کمبود ویتامین مخصوص باشد و خارق عادتى‌ در رشدش حادث شود.[8] وقتى‌ فرد جدید، زندگى‌‏اش را آغاز مى‌‏کند مواد و انرژى‌ و خصوصیات لازم را به همراه دارد، ولى‌ رشدش فقط در صورتى‌ ممکن است که عضوى‌ مانند جفت تغذیه آن را تأمین کرده و از آن مواظبت به عمل آورد. اگر چه عوامل انسان بودن فرد جدید به وسیله «اوول» و «اسپرماتوزوئید» فراهم شده است، ولى‌ کمال و نقص آن بستگى‌ به کفایت یا عدم کفایت جفت دارد. جنین آدمى‌ بخشى‌ از پیکر مادر نیست، بلکه بیگانه‏اى‌ است که به طور موقت در رحم مادر به سر مى‌‏برد. ماهیت ارثى‌ بچه غیر از ماهیت ارثى‌ مادر است، زیرا به وجود آمدن بچه، هم به وسیله ژن‏هاى‌ مادر کنترل مى‌‏شود و هم به وسیله ژن‏هاى‌ پدر و چه بسا آن‏ دو گونه اوضاع ارثى‌ با هم مغایرت دارند. از آن جا که جنین همواره در تحول و تغییر است، پس احتیاجاتش با احتیاجات مادر که رشدش کامل است تفاوت دارد. بنابراین، امکان دارد که موادى‌ براى‌ مادر مفید باشد و حال آن که به جنین زیان برساند. این تفاوت‏ها و مغایرت‏ها در جفت با سلول‏هاى‌ غذا دهنده جنین مواجه مى‌‏شوند و این سلول‏ها هستند که معین مى‌‏کنند کدام دسته از مواد، مجازند از مادر به جنین یا از جنین به مادر بروند.[9] هر آنچه در سلامت مادر مؤثر واقع شود عیناً در سلامت جنین اثر دارد. اگر غذاى‌ مادر کمبود کلسیم داشته باشد، در ساختمان استخوان‏ها و دندان‏هاى‌ کودک اثر مى‌‏گذارد. خستگى‌ زیاد مادر موجب زیاد شدن مواد سمى‌ در خون مى‌‏شود و همین خون که غذاى‌ جنین را تشکیل مى‌‏دهد در ساختمان کودک مؤثر واقع مى‌‏شود ....

زن باردار باید ورزش ملایم و طبیعى‌، استراحت کافى‌، هواى‌ آزاد و غذاى‌ مناسب که قسمت اعظم آن را شیر و سبزى‌‏ها تشکیل بدهد داشته باشد. حالات هیجانى‌ شدید و تکان‏هاى‌ ناراحت کننده‏اى‌ که براى‌ مادر اتفاق مى‌‏افتد مسلماً براى‌ وضع مزاجى‌ و رشد جنین مضرّ است، زیرا چنین حالاتى‌ نظم دستگاه عصبى‌ را برهم مى‌‏زند و بر اثر ترشح غیر طبیعى‌ غدد، عمل صحیح دستگاه گوارش مختل مى‌‏شود. شاید تنها علتى‌ که نوزاد را موجودى‌ عصبى‌ و براى‌ برخى‌ بیمارى‌‏هاى‌ روانى‌ آماده مى‌‏سازد، همین حالات هیجانى‌‏اى‌ است که به مادر در هنگام باردارى‌ دست مى‌‏دهد. پس در دوران باردارى‌ مادر باید نسبت به سلامت خود، نوع غذاها، استراحت کافى‌ و هواى‌ آزاد توجه کامل مبذول دارد تا شروع یک زندگانى‌ سالم را براى‌ کودک موجب شود.[10]

یکى‌ از دانشمندان مى‌‏نویسد:

اگر جریان خون مادر چنان باشد که نتواند کلسیم مورد نیاز را به بدن جنین برساند، نابهنجارى‌‏هاى‌ اسکلتى‌ ایجاد مى‌‏شود. اگر مادر به مرض قند مبتلا باشد و میزان قند خون او از حد معمول بیش‏تر شود، در این صورت لوزالمعده جنین بیش از حد لازم فعالیت مى‌‏کند و اگر این فعالیت بعد از تولد نیز به همان شدت ادامه داشته باشد، قند خون نوزاد کم مى‌‏شود و در صورتى‌ که به موقع درمان نشود به علت کمبود گلیکوژن یا به علت بیمارى‌ هیپوگلیسمى‌ خواهد مرد.

مواد خارجى‌ موجود در خون مادر نیز در رشد جنین اثر مى‌‏گذارد. ما مثال غم‏انگیز آن را در مورد کودکان به اصطلاح «تالیدومید» شنیده یا دیده‏ایم.

مادران این کودکان هنگامى‌ که دست و پاى‌ جنین شکل مى‌‏گرفت قرص‏هاى‌ خواب آورى‌ که حاوى‌ داروى‌ تالیدومید بوده است خورده بودند. این دارو باعث کوتاه شدن و ناهنجارى‌ دست و پاى‌ جنین مى‌‏شود و دست و پاى‌ بسیارى‌ از این کودکان بعد از تولد نیز رشد نمى‌‏کند.[11] یکى‌ دیگر از دانشمندان مى‌‏نویسد:

تغییراتى‌ که طى‌ هفته سوم و چهارم به جنین دست مى‌‏دهد از همه مواقع دیگر حیات فرد، سریع‏تر و پیچیده‏تر است. این مرحله- از مراحل بحرانى‌ زندگى‌ هر فرد آدمى‌- زمانى‌ است که کوچک‏ترین اختلال حاصل در وضع طبیعى‌ رشد ممکن است اثرى‌ به بار آورد که با رشد تدریجى‌ تشدید گردد ... تغییر وضع غذاى‌ مادر، داروهایى‌ که به مصرف مى‌‏رساند و بیمارى‌‏هایى‌ که بدان‏ها دچار مى‌‏شود در جنین اثر مى‌‏کنند.[12]

دکتر على‌ اکبر شعارى‌ مى‌‏نویسد:

غذایى‌ که مادر مى‌‏خورد در رشد جنین بسیار مؤثر است؛ به ویژه هنگامى‌ که به مرحله زایمان نزدیک مى‌‏شود و احتیاجش به غذا از حیث کمیت و کیفیت افزایش مى‌‏یابد. به همین سبب مادرانى‌ که در دوره آبستنى‌ غذاى‌ سالم و کافى‌ نمى‌‏خورند غالباً اطفالشان از لحاظ بدنى‌ و عقلى‌ ناقص بوده، یا به اضطراب‏هاى‌ روانى‌ مبتلا مى‌‏شوند.[13]

 

 

دیدگاه اسلام‏

 

اسلام نیز به این دو موضوع مهم، یعنى‌ تغذیه جنین از غذاى‌ مادر و تأثیر غذاى‌ زن باردار در رشد جنین توجه داشته که در ضمن برخى‌ از احادیث به آن اشاره شده است؛ مثلًا:

امام صادق علیه السلام فرمود:

غذاى‌ جنین از آنچه مادرش مى‌‏خورد و مى‌‏آشامد تأمین مى‌‏شود. آهسته، آهسته غذا را از مادر مى‌‏گیرد.[14] نیز فرمود:

سلمان رضى‌ الله عنه از امیرالمؤمنین علیه السلام پرسید: غذاى‌ کودک در شکم مادر از چه راهى‌ تأمین مى‌‏شود؟ فرمود: خداى‌ تبارک و تعالى‌ خون حیض زن باردار را نگه مى‌‏دارد، تا غذاى‌ جنین تأمین شود.[15]

 

پیامبر اکرم صلى‌ الله علیه و آله نیز مى‌‏فرماید:

«به» بخورید، و این میوه را به دوستان هدیه کنید، زیرا نور چشم را زیاد مى‌‏کند و قلب‏ها را مهربان مى‌‏گرداند. به زنان آبستن «به» بخورانید تا فرزندانشان زیبا شوند. (در روایت دیگر فرمود:) تا اخلاق فرزندانتان خوب شود.[16] بنابراین به بانوان باردار توصیه مى‌‏شود که:

1. برنامه غذایى‌ شما حساب شده و بر طبق نیازهاى‌ خود و فرزندتان باشد.

2. همیشه از هواى‌ سالم که از اکسیژن کافى‌ برخوردار است استفاده کنید. از تنفس هواى‌ آلوده و کثیف خوددارى‌ کرده و هنگام خواب درب یا پنجره اتاق را باز کنید تا هواى‌ سالم وارد اتاق شود.

3. ورزش ملایم و قدم زدن؛ مخصوصاً در بامداد و در هواى‌ سالم و نیز از کارهاى‌ سنگین و خسته کننده حتى‌ المقدور اجتناب کنید.

4. شاد و خوش باشید و سعى‌ کنید عصبانى‌ و ناراحت نشوید. از تماشاى‌ فلیم‏ها و مناظر هیجان‏آور، تحریک کننده و ترس‏آور جداً خوددارى‌ کنید.

تأثیر غذاى‌ مادر در اخلاق فرزند

وضع تغذیه مادر، در ایام باردارى‌، چنان که در سلامت و بیمارى‌ جنین اثر دارد، در اخلاق خوب یا بد و مقدار هوش و حافظه او نیز تأثیر خواهد داشت، زیرا همه بدن جنین؛ از جمله اعصاب و مغز او، از غذایى‌ درست مى‌‏شود که به وسیله تغذیه مادر در اختیارش نهاده مى‌‏شود. ارتباط اخلاق افراد با کیفیت مزاجى‌ و ساختار عصبى‌ آن‏ها بر محققان پوشیده نیست.

به همین جهت اسلام به بانوان باردار توصیه مى‌‏کند که از بعضى‌ غذاها و میوه‏ها استفاده کنند؛ مانند:

پیامبر اکرم صلى‌ الله علیه و آله فرمود:

به زن آبستن، در آخرین ماه‏هاى‌ باردارى‌، خرما بخورانید تا فرزندش بردبار و پاکیزه باشد.[17]

 

حضرت صادق علیه السلام فرمود:

به زنانتان، به هنگام وضع حمل برنى‌ (نوعى‌ خرما) بخورانید تا فرزندانتان عاقل و بردبار شوند.[18] امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

برنى‌ بهترین خرماى‌ شماست. آن را به زنانتان در ایام وضع حمل بخورانید تا فرزندانتان بردبار و دانشمند شوند.[19] رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله فرمود:

به زنان آبستن کندر بخورانید، زیرا بچه هنگامى‌ که در شکم مادرش به وسیله کندر تغذیه شود، تیزهوش مى‌‏شود. پس اگر پسر باشد شجاع خواهد شد و اگر دختر باشد (عجیزه‏اش) فربه مى‌‏شود و نزد شوهر مقبولیت پیدا مى‌‏کند.[20] حضرت رضا علیه السلام فرمود:

زنان آبستن خود را کندر خوب بخورانید، پس اگر پسر در شکم آن‏ها باشد باهوش، عالم و شجاع خواهد شد و اگر دختر باشد خوش‏اخلاق و زیبا و (عجیزه‏اش) فربه خواهد شد و نزد شوهر مقبولیت خواهد یافت.[21] رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله فرمود:

به زن آبستن «به» بخورانید تا فرزندان شما خوش‏اخلاق شوند.[22] امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

زن آبستن چیزى‌ نمى‌‏خورد و به چیزى‌ معالجه نمى‌‏کند که بهتر از رطب باشد.

خدا در قرآن به مریم مى‌‏فرماید: «وَهُزِّى‌ إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیّاً* فَکُلِى‌ وَاشْرَبِى‌ وَقَرِّى‌ عَیْناً»[23]

پیامبر اکرم صلى‌ الله علیه و آله فرمود:

هر زن آبستنى‌ که خربزه بخورد، بچه‏اش زیبا و خوش‏اخلاق خواهد شد.[24] از احادیث مذکور دو مطلب مهم استفاده مى‌‏شود: حساسیت زمان باردارى‌ زن نسبت به پرورش جنین و تأثیر تغذیه مادر در این دوران، در هوش و استعداد و اخلاق کودک.

 

 

برنامه غذایى‌ بانوان باردار

 

برنامه غذایى‌ بانوان باردار باید غنى‌، کامل، کم‏حجم و واجد انواع مواد مورد نیاز بدن- مانند: انواع ویتامین‏ها، مواد کانى‌، املاح و انواع پروتئین‏ها باشد.

در این جا نمى‌‏توانیم انواع غذاها، میوه‏ها، سبزى‌‏ها و خواص هر یک از آن‏ها را مورد بررسى‌ قرار دهیم و این کار در تخصص نگارنده هم نیست. اگر چه خوشبختانه کتاب‏هاى‌ سودمندى‌ در این زمینه نوشته شده است و بانوان مى‌‏توانند از آن‏ها استفاده کنند، امّا به طور اجمال مطالبى‌ را تذکر مى‌‏دهیم:

یکى‌ از مشکلات بانوان آبستن ویار و بى‌‏اشتهایى‌ آن‏ها ست. مادران با این که در این دوران بیش‏تر از هر زمان دیگر نیاز به غذا دارند امّا متأسفانه غالباً اشتهایى‌ به غذا ندارند. آنان تا مدتى‌ مبتلا به ویارهاى‌ سخت مى‌‏شوند و از پختنى‌‏ها تنفر دارند. در این صورت باید غذاى‌ آن‏ها کم‏حجم، ولى‌ مقوّى‌ باشد.

مواد مورد نیاز بدن در انواع میوه‏ها، سبزى‌‏ها، حبوبات، گوشت، شیر، ماست، پنیر، چربى‌‏هاى‌ حیوانى‌ و نباتى‌ و تخم‏مرغ پراکنده است. بنابراین، تنوع در غذا بهترین برنامه غذایى‌ بانوان حامله است.

 

یکى‌ از دانشمندان مى‌‏نویسد:

براى‌ داشتن بدن سالم، نه فقط باید غذاى‌ کافى‌ داشته باشیم، بلکه باید اغذیه متنوع و مناسب مصرف کنیم.[25] دانشمند دیگرى‌ مى‌‏نویسد:

مادر باید در غذاى‌ شبانه روزى‌ خود مقدارى‌ کانى‌‏ها و ویتامین‏هاى‌ اضافى‌ به مصرف برساند تا جنین، آن مواد را طى‌ هفت ماه رشد نه تنها براى‌ ساختن مینا و دانتین به کار برد، بلکه براى‌ فرایند پیچیده استخوان‏ها نیز که در جریان همین مدت صورت مى‌‏گیرد، مورد استفاده قرار دهد.[26]

 

دکتر غیاث ‏الدین جزائرى‌ مى‌‏نویسد:

ماست و پنیر به علت داشتن ویتامین و مخمرهاى‌ مخصوص براى‌ جلوگیرى‌ از ویار مفید هستند، ولى‌ خوردن ماست ترش براى‌ زن آبستن مفید نیست. پنیر مانده هم لطفى‌ ندارد. خوردن یک لیوان شیر همه روزه به عنوان صبحانه براى‌ زن حامله تقریباً ضرورى‌ است. مخمر آبجو و جوانه گندم نیز مفید است.

سیراب، شیردان، دل، قلوه و جگر سیاه بهترین منابع ویتامین‏هاى‌ (ب) و مفید هستند.[27] همین دکتر مى‌‏نویسد:

اغلب خانم‏ها در موقع باردارى‌ دچار کمبود کلسیم شده، به پا درد، کمر درد و شکستن ناخن مبتلا مى‌‏شوند. از این رو به بانوان حامله توصیه مى‌‏شود که خوردن میوه‏ها و سبزى‌ هایى‌ که کلسیم زیاد دارند و هم چنین سوپ استخوان و آبلیموى‌ مرمرى‌ را فراموش نکنند.[28] یکى‌ دیگر از دانشمندان مى‌‏نویسد:

باید به ویتامین‏ها توجه خاص معطوف شود، زیرا ویتامین‏ها در رشد طبیعى‌ حاملگى‌، رشد جنین در بطن مادر و رشد طفل بعد از تولد اهمیت خاصى‌ دارد. کمبود ویتامین‏ها امکان دارد باعث سقط جنین شود و یا طفل قبل از تولد طبیعى‌ به دنیا آید.

 

ویتامین‏هاى‌‏A ،B ،C ،D ،E براى‌ رشد جنین در شکم مادر ضرورى‌ است.

فواید ویتامین‏A به این شرح است: حفظ سلامت وجود زن حامله، عامل سهولت متابولیزم (سوخت و ساز) تقویت رشد جنین در بطن مادر ازدیاد فعالیت غدد عرق و غدد چربى‌ در پوست و مقاومت بیش‏تر بدن در مقابل امراض مختلف.

خوراکى‌ هایى‌ که ویتامین‏A دارند به شرح زیر است:

روغن‏هاى‌ حیوانى‌، کره، شیر، پنیر، زرده تخم مرغ، خاویار، جگرسیاه و بعضى‌ ماهى‌‏ها.

در خوراکى‌‏هاى‌ نباتى‌ ویتامین‏A موجود نیست، امّا در اغلب نباتات؛ مانند:

هویج، اسفناج، کاهو، جعفرى‌، پیازچه، ترشک، انگور فرنگى‌، انگور فرنگى‌ سیاه، مورد جنگلى‌، هلو، شفتالو، زردآلو، ماده‏اى‌ وجود دارد به نام «کاروتین» که در بدن انسان ویتامین‏A تولید مى‌‏کند .... در ایام حاملگى‌ احتیاج به ویتامین‏A بیش‏تر است، بنابراین باید به خوراک مادر خواربارى‌ که داراى‌ ویتامین‏A مى‌‏باشد افزوده شود.

ویتامین‏B در هضم ماده ترکیبى‌ از کارین، اکسیژن، هیدروژن اهمیت دارد، در فعالیت کبد مؤثر و مفید است و در تأثیرات ویتامین‏C نیز شرکت کرده، جریان تجزیه آب و نمک را در بدن انسان منظم مى‌‏سازد. خواص مزبور ویتامین‏B براى‌ زن باردار بسیار پر ارزش است.

اهمیت ویتامین‏هاى‌ 2B و 12B از اهمیت 1B کمتر نیست. براى‌ تأمین احتیاج وجود زن باردار از ویتامین‏هاى‌ گروه‏B صلاح است در سفره او جگر سیاه، نان از آرد درشت، مواد شیرى‌، نخود و غیره فراهم شود.

ویتامین‏C در محصولات نباتى‌ (انگور فرنگى‌ سیاه، میوه نسترین، کلم، لیمو، پرتقال، و سایر سبزى‌‏ها و میوه‏هاى‌ درختى‌ و بوته‏اى‌) بیش‏تر است.

ویتامین‏C در فعالیت حیاتى‌ اعضاى‌ بدن بسیار مهم است و در متابولیزم، فعالانه شرکت مى‌‏کند. اعضاى‌ بدن انسان مستعد نیست ویتامین‏C تولید کند و مقدار مورد نیاز را به وسیله غذا اخذ مى‌‏کند. چون زن حامله به ویتامین‏C بیش‏تر احتیاج دارد (به طور تقریب مقدار ویتامین‏C مورد احتیاج زن حامله نسبت به زنى‌ که حامله نیست دو برابر است)، ضمن مصرف سبزى‌‏ها و میوه‏هاى‌ خام، خوب است ترشى‌ آسکورینه نیز میل شود. (روزانه 100- 150 میلى‌‏گرم در حال تخمیر یا قرص) جوشانده گل نسترن نیز مفید است.

ویتامین‏D عمل جذب فسفر و کلسیم را در بدن تنظیم مى‌‏کند، متابولیزم را سریع‏تر مى‌‏سازد و داروى‌ ضد «راشیتیزم» است. کودکانى‌ که ویتامین‏D به مقدار کافى‌ به وسیله غذا به بدنشان نمى‌‏رسد، مبتلا به بیمارى‌ «راشیتیزم» مى‌‏شوند. مقدار ویتامین‏D مورد احتیاج زن حامله، 600 تا 800 واحد در روز است. در ماه‏هاى‌ اخیر حاملگى‌ صلاح آن است که زن باردار روزانه 15 گرم روغن ماهى‌ بخورد؛ مخصوصاً در ماه‏هاى‌ آخر حاملگى‌ و در روزهاى‌ ابرى‌ و فاقد اشعه آفتاب، مصرف روغن ماهى‌ ضرورى‌ است.

ویتامین‏E در جریان دوره حاملگى‌ و در رشد جنین بسیار مؤثر و مفید است.

 

ویتامین‏E در خوراکى‌‏هاى‌ نباتى‌ فراوان بوده، خصوصاً در روغن ذرت، بادام زمینى‌، لوبیا چیتى‌ و غیره بیش‏تر است و در بلغورهاى‌ گندم سیاه و جو دوسر نیز وجود دارد. مقدار مورد احتیاج براى‌ زنانى‌ که باردار نیستند روزانه 10 میلى‌‏گرم و براى‌ زن باردار 10- 15 برابر بیش‏تر است و اگر خطر سقط جنین احساس شود، مصرف ویتامین‏E ضرورى‌ است.

بدن زن در ایام حاملگى‌ به نمک‏هاى‌ معدنى‌ (کلسیم، فسفر، منیزیم، آهن، کبالت، سدیم) بیش‏تر احتیاج دارد. احتیاج مبرم جنین به آهک براى‌ ساختمان استخوان‏ها و بافت‏هاى‌ نرم اعضا، در نیمه دوم حاملگى‌ است. اگر احتیاج شدید به آهک به وسیله خوراکى‌‏ها تأمین نشود در آن صورت کلسیم مورد احتیاج جنین از مادر به بدن جنین مى‌‏رسد (از دندان‏ها و استخوان‏هاى‌ مادر).

نمک کلسیم در کلیه محصولات خوراکى‌ وجود دارد، امّا بدن مادر از همه آن‏ها کلسیم اخذ نمى‌‏کند (از نخود، لوبیا، کاهو، ترشک و غیره). بنابراین باید از محصولاتى‌ مصرف کند که کلسیم آن‏ها به بدن جذب مى‌‏شود؛ مانند: شیر، ماست، پنیر، تخم مرغ و غیره. براى‌ رفع احتیاج بدن به فسفر نیز صلاح است زن باردار گردو، جگر سیاه، تخم مرغ، شیر و غیره بخورد.

 

اگر زن حامله ضعف و کم خونى‌ داشته باشد صلاح است داروهاى‌ آهن‏دار مطابق دستور پزشک میل کند.

زنان باردار هم چنین باید بر مقدار مصرف نمک طعام در ایام حاملگى‌ توجه خاصى‌ داشته باشند. اگر نمک طعام بیش از حد مصرف شود مزاج مرطوب و اعضاى‌ بدن را متورم مى‌‏کند و باعث توقف آب در اعضاى‌ بدن مى‌‏شود.

بنابراین در نیمه اول حاملگى‌ مصرف غذاهاى‌ شور و ماهى‌ دودى‌ خیلى‌ محدود شود و در نیمه دوم به کلى‌ قطع گردد و به خوراک نیز نمک کمتر بزنند؛ به خصوص در ماه آخر حاملگى‌. فواید کم نمک بودن غذا به شرح زیر است:

متابولیزم، سریع‏تر انجام مى‌‏گیرد، در موقع زایمان گردن و دهانه بچه‏دان به سهولت باز مى‌‏شود و عمل زایمان سریع و تا اندازه‏اى‌ بى‌‏درد مى‌‏انجامد.

بنابراین باید در هفته آخر حاملگى‌ غذاى‌ بى‌‏نمک مصرف شود.

براى‌ آن که در دوره حاملگى‌ هضم غذا به طور طبیعى‌ انجام یابد، علاوه بر کمیت و کیفیت غذا به اصول تغذیه نیز توجه شود. زن حامله در شبانه روز چهار بار غذا بخورد (صبحانه، ناهار، عصرانه، شام) و مواد غذایى‌ طورى‌ تنظیم شود که غذاى‌ صبحانه 30 درصد، ناهار 40 درصد، عصرانه 15 درصد و شام 15 درصد کالرى‌ داشته باشد و در ماه‏هاى‌ آخر حاملگى‌ دفعات غذا خوردن‏ بهتر است بیش‏تر شود، 5- 6 بار در روز.[29] یکى‌ دیگر از دانشمندان مى‌‏نویسد:

رژیم غذایى‌ زن حامله باید مقادیر کافى‌ از پروتئین، مواد قندى‌، چربى‌، ویتامین و مواد معدنى‌ دربر داشته باشد. در ماه‏هاى‌ اول، زن علاقه زیادى‌ به غذاهاى‌ ترش و شور دارد، ولى‌ نباید در خوردن آن‏ها افراط کند. در ماه‏هاى‌ آخر از غذاهاى‌ شور، ماهى‌ و گوشت دود داده و کنسروها باید پرهیز کرد. مشروبات الکلى‌ مانند ویسکى‌، شراب و آبجو اکیداً ممنوع است. در نیمه دوم حاملگى‌؛ به خصوص در دو ماه آخر به جاى‌ پروتئین‏هاى‌ مشتق از گوشت بهتر است از پروتئین‏هاى‌ لبنیات مانند: پنیر، شیر و خامه استفاده کرد.

اواخر دوران حاملگى‌ مقدار مایعات را به 6- 7 فنجان تقلیل داده، نمک طعام را باید از رژیم غذایى‌ تقریباً حذف کرد. نوشیدنى‌ هایى‌ مثل شیر و آب میوه مناسب‏تر است. مواد قندى‌، قسمت عمده رژیم غذایى‌ زن حامله را تشکیل مى‌‏دهد. این مواد علاوه بر اثر تغذیه‏اى‌، تحریکات قشر مخ را نیز مهار کرده، براى‌ آبستنى‌ عادى‌ ضرورى‌ هستند. مواد قندى‌ بیش‏تر در سبزى‌‏ها، میوه‏ها و نان (و برنج) یافت مى‌‏شود. نان سیاه بهتر از نان سفید است، چون مقادیر زیادى‌ ویتامین 1B دارد. فقدان این ویتامین اختلالات عصبى‌ به بار آورده، زور هنگام زایمان را کاهش مى‌‏دهد.

ویتامین 1B موجود در گندم سیاه و جو خیلى‌ زیاد است. ویتامین‏ها غالباً در سبزى‌‏ها و میوه‏ها یافت مى‌‏شوند. در فصول زمستان و بهار که سبزى‌ و میوه موجود در رژیم غذایى‌ کمتر است باید مواد را به طریق دیگر (شربت یا قرص حاوى‌ ویتامین‏A ،B ،C ،D ،E ) تأمین کرد. فقر ویتامین؛ مخصوصاً ویتامین‏E  در دوران حاملگى‌ عوارض متعددى‌ مانند سقطجنین و زایمان زودرس به بار مى‌‏آورد.

املاح معدنى‌ هم بیش‏تر در سبزى‌‏ها، میوه‏ها و شیر وجود دارند. در هر صورت گاهى‌ لازم است که طبیب مقادیر بیش‏ترى‌ کلسیم براى‌ مادر تجویز کند، زیرا کلسیم عنصر اصلى‌ ساختمان استخوان‏هاى‌ جنین است. زن‏ها معمولًا فقر کلسیم را خودشان حس مى‌‏کنند و گاهى‌ گچ مى‌‏خورند، البته این کار صحیح نیست ...

 

مقدارى‌ از کلسیم موجود در دندان‏ها صرف استخوان سازى‌ جنین مى‌‏شود؛ به خصوص در مواردى‌ که املاح کلسیم رژیم غذایى‌ ناکافى‌ است. از دست رفتن کلسیم، دندان‏ها را در معرض پوسیدگى‌ قرار مى‌‏دهد. به همین علت مادر باید در دوران حاملگى‌ به طور مرتب به دندان‏پزشک مراجعه کند، چون این پوسیدگى‌‏ها منبع عفونت‏هاى‌ هنگام زایمان خواهد بود.[30] کوتاه سخن این که بهترین غذاها براى‌ عموم مردم؛ بالاخص بانوان باردار انواع سبزى‌‏هاى‌ خام و پخته، انواع میوه‏ها و حبوبات، شیر و فرآورده‏هاى‌ آن است. درختان و گیاهان مواد غذایى‌ را از زمین، آب، هوا و نور خورشید مى‌‏گیرند و براى‌ ما غذاى‌ سالم و طبیعى‌ درست مى‌‏کنند. امّا هر یک از آن‏ها جامع همه مواد غذایى‌ نبوده، بلکه خواص معینى‌ دارند. کسى‌ که به سلامت و بهداشت خود علاقه‏مند است باید از غذاهاى‌ متنوع و گوناگون استفاده کند. از انواع میوه‏ها مانند: سیب، به، گلابى‌، گیلاس، آلبالو، زردآلو، آلوزرد، آلوبخارا، هلو، شفتالو، انگور، انار، انجیر، خرما، خرمالو، توت و انواع مرکبات مانند: پرتقال، لیمو، نارنگى‌، گریپ‏فروت، گردو، بادام، فندق، پسته و دیگر میوه‏هاى‌ درختى‌‏ نیز گاه گاه ولو به مقدار کمى‌ استفاده نماید.

هم چنین گاهى‌ از انواع میوه‏هاى‌ زمینى‌ مانند: خربزه، هندوانه، خیار و گوجه‏فرنگى‌، تناول کند. و نیز گاهى‌ از انواع سبزى‌‏ها مانند: تره، کاهو، ریحان، نعناع، اسفناج، گشنیز، شوید، تربچه، کلم، شنبلیله، لوبیا سبز، جعفرى‌، شلغم، قارچ، سیب‏زمینى‌، پیاز، سیر و هویج بخورد.

استفاده از انواع حبوبات مانند: گندم، جو، ذرت، نخود، لوبیا، عدس، ماش و برنج هم ضرورى‌ است.

از انواع گوشت‏هاى‌ گوسفند، گاو، مرغ (و تخم مرغ)، ماهى‌، دل، قلوه، سیراب، جگر به مقدار لازم تناول نماید و از انواع فرآورده‏هاى‌ شیر مانند: شیر، ماست، پنیر، کره، کشک، دوغ هم استفاده کند.

مواد غذایى‌ مورد نیاز انسان در همه این غذاها پراکنده است، پس اگر از غذاهاى‌ متنوع استفاده کنیم نیازهاى‌ گوناگون غذایى‌ بدن تأمین شده و با کمبودى‌ مواجه نخواهد شد.

منظور این نیست که هر روز و در هر نوبت از همه غذاها استفاده شود، بلکه برنامه غذایى‌ خوب آن است که حساب شده و متنوع باشد و از هر یک از مواد غذایى‌؛ ولو به مقدار کم استفاده شود. اجراى‌ چنین برنامه‏اى‌ نه چندان دشوار است ونه پر خرج، بلکه ذوق و سلیقه و اطلاعات، لازم دارد. استفاده از برنامه غذایى‌ درست براى‌ همه کس مفید و لازم است، مخصوصاً براى‌ بانوان باردار که مسئولیت پرورش صحیح جنین را نیز بر عهده دارند.

اسلام نیز به این موضوع بسیار مهم توجه داشته که فواید و خواص بعضى‌ میوه‏ها، سبزى‌‏ها و مواد پروتئینى‌ را بیان کرده و به تناول آن‏ها توصیه نموده است؛ مخصوصاً درباره بانوان آبستن و بچه شیرده.

تنظیم برنامه غذایى‌ مناسب بر عهده شوهر زن باردار نهاده شده است. شوهر وظیفه دارد به موقعیت حساس همسرش توجه کند و به مقدار توان تلاش نماید انواع غذاهاى‌ مورد نیاز همسر و فرزندش را تهیه و در اختیارش قرار دهد. اگر مى‌‏بیند همسرش به علت ویار نسبت به بعض غذاها حساسیت و تنفر دارد، مشابه آن‏ها را که داراى‌ همان خاصیت غذایى‌ است فراهم سازد و بدین وسیله هم سلامت و شادابى‌ همسرش را حفظ مى‌‏کند و هم به پرورش صحیح و طبیعى‌ فرزندش کمک مى‌‏نماید.

شوهر باید توجه داشته باشد که هرگونه صرفه‏جویى‌ یا سستى‌ و بى‌‏توجهى‌ در این زمینه، ممکن است سلامت همسر و فرزندش را در معرض خطر قرار دهد، که جریمه دنیوى‌ آن را خود او خواهد پرداخت و در قیامت نیز بدون مؤاخذه نخواهد بود.

 

 

باردارى‌ و استعمال مواد مخدر

 

استعمال مواد مخدر مانند: سیگار، غلیان، پیپ، تریاک، هروئین و دیگر مواد مخدر براى‌ همه کس و در همه حال زیان دارد و کسى‌ که به سلامت خویش علاقه‏مند است باید از آن‏ها جداً اجتناب کند. ما، در این جا در صدد آن نیستیم که زیان‏هاى‌ جسمانى‌، روانى‌ و اقتصادى‌ این مواد خانمان‏سوز و خطرناک را تشریح کنیم، بلکه هدف‏مان بیان زیان‏هاى‌ این مواد نسبت به جنینى‌ است که در رحم مادر قرار دارد. در این زمینه بهتر است از نوشته‏هاى‌ دانشمندان متخصص بهره‏مند شویم.

 

ابتدا به مطلب زیر- که ترجمه و خلاصه مقاله‏اى‌ است که در یکى‌ از مجلات خارجى‌ درج شده- توجه بفرمایید:

یک بررسى‌‏اى‌ که در کشورهاى‌ اسکاندیناوى‌ بر روى‌ 6363 مادر حامله انجام یافته، نشان مى‌‏دهد که وزن متوسط نوزادان مادرانى‌ که به سیگار اعتیاد دارند، 170 گرم از وزن متوسط سایر نوزادان کمتر است و این کاهش وزن به نسبت 50% در میان اطفال این مادران شایع است. هم‏چنین قُطر سر و شانه‏هایشان کوچک‏تر از سایر کودکان است و مرگ و میر نیز در میان این نوزادان شش برابر بیش‏تر از سایر نوزادان مى‌‏باشد. در میان این کودکان، نقص عضو مادرزادى‌ بیش‏تر از کودکان مادرانى‌ است که به سیگار اعتیاد ندارند.

استعمال سیگار موجب کم شدن اکسیژن خون و زیاد شدن «کربواکسى‌ هموگلوبین» خون مادر و جنین مى‌‏شود. بیمارى‌ مادرزادى‌ قلب در کودکان مادران سیگارى‌ 50% بیش‏تر از کودکان مادران غیر سیگارى‌ است. مطالعات نشان مى‌‏دهد که این قبیل کودکان در دوران تحصیل از سایر کودکان هم‏سن خود عقب مانده‏تر هستند و این عقب ماندگى‌ به مقدار سیگار مصرفى‌ در دوران حاملگى‌ مادر بستگى‌ دارد، زیرا سیگار باعث کم شدن سلول‏هاى‌ مغز کودک مى‌‏شود. اینها قسمت کوچکى‌ است از ضایعات که در اثر استعمال سیگار در مادران سیگارى‌ و نوزادان آن‏ها به وجود مى‌‏آید. البته شاید عوارض زیاد دیگرى‌ نیز باشد که هنوز شناخته نشده است. پس به همه مادرانى‌ که خواهان زندگى‌ سالم و سعادتمند براى‌ خود و فرزندانشان هستند توصیه مى‌‏شود که از استعمال دخانیات اجتناب ورزند.[31]

 

دکتر جزائرى‌ مى‌‏نویسد:

استعمال دخانیات، هم براى‌ مادر مضر است و هم به کودکى‌ که در رحم دارد زیان مى‌‏رساند. نوشابه‏هاى‌ الکلى‌ نیز براى‌ زنان آبستن فوق‏العاده خطرناک‏ است، زیرا الکل صرف‏نظر از مسمومیتى‌ که ایجاد مى‌‏کند، ویتامین‏هایى‌ که مورد نیاز مادر و جنین مى‌‏باشد منهدم مى‌‏سازد و اولاد، ناقص الخلقه و معیوب خواهند شد. استعمال دخانیات و چاى‌ پررنگ نیز براى‌ زنان آبستن فوق‏العاده زیان‏آور است.[32]

 

دکتر جلالى‌ مى‌‏نویسد:

الکل، مرفین و سایر مواد مخدر در خون وارد مى‌‏شود و همین خون است که فتوس را احاطه کرده، بالنتیجه در رشد او تأثیر دارد. حتى‌ عقیده جمعى‌ بر آن است که استعمال دخانیات در زِنِش قلب جنین مؤثر است و میزان آن را بالا مى‌‏برد.[33]

 

یکى‌ از دانشمندان مى‌‏نویسد:

مطابق بررسى‌ «بوتلر»، «گلدستین» و «روس» در سال 1972، «منواکسید کربن» خون مادران معتاد به دخانیات، سبب عوارض ذیل در جنین و نوزاد خواهد شد:

1. وزن نوزادانى‌ که از مادران معتاد به دخانیات متولد مى‌‏شوند کمتر از حد معمول است.

2. متولد شدن نوزاد مرده در مادرانى‌ که معتاد به دخانیات هستند، بیش از معمول است.

3. مرگ و میر نوزادان زنده در اوائل زندگى‌ که از مادران معتاد به دخانیات متولد شده‏اند، بیش از معمول است.

به عقیده «ار» در 1959 و «هریوت» و «بى‌‏لویک» و «ایلتن» در 1962، عوارض و خطرات فوق در مادران معتاد به دخانیات دو برابر حالت معمول است و ارتباطى‌ با تعداد حاملگى‌، زمان حاملگى‌، اندازه مادر، سن مادر یا طبقه اجتماعى‌ مادر ندارد چنان که در «مجله لانست» در 1970 آمده: اثر دخانیات بر روى‌ وزن نوزاد در موقع تولد ارتباط مستقیم با تعداد سیگار مصرف شده دارد.

«لونگو» در 1970، در مقاله خود چنین مى‌‏گوید: جنین بیش از مادر به بالا رفتن تراکم «کربواکسى‌ هموگلوبین» حساس است و تراکم «کربواکسى‌ هموگلوبین» موجود در خون مادر مى‌‏تواند براى‌ هیپوکسى‌ جنین و خراب کردن آنزیم‏هاى‌ بافت‏ها کافى‌ باشد و در نتیجه سبب آسیب زدن به رشد طبیعى‌ جنین شود.

به عقیده «مک‏گارى‌» و «اندرو» در 1972 نیکوتین موجود در دود دخانیات سبب انقباضات رحم مى‌‏شود و سیانیدِ موجود در دود حاصل از سوختن توتون موجب تخلیه ذخیره ویتامین «ب 12» خواهد شد. مصرف دخانیات در خانم‏هاى‌ حامله سبب انقباض رحم مى‌‏شود، که این انقباض بى‌‏مورد سبب هیپوکسى‌ جنین مى‌‏شود.

به عقیده «مانینگ» و «فایررابند» در 1976، مصرف دخانیات یا استفاده از آدامس‏هاى‌ حاوى‌ نیکوتین در مادران حامله سبب کاهش حرکات تنفسى‌ جنین مى‌‏شود.

مطابق مطالعات و بررسى‌‏هاى‌ «فدریک»، «البرمن» و «کَلداستین» در 1971، مصرف دخانیات توسط مادران حامله در بروز بیمارى‌‏هاى‌ مادرزادى‌ نوزادان دخالت داشته است. بلافاصله بعد از مصرف نیکوتین، نیکوتین به اعضاى‌ حیاتى‌ بدن مى‌‏رسد؛ از جمله جنین در شکم مادر.

مصرف دخانیات سبب وارد کردن «منواکسید کربن» به خون مادر حامله مى‌‏شود و این «منواکسید کربن» براى‌ جنین تخریب کننده است. نوزادانى‌ که شانس زنده ماندن داشته‏اند و از مادران معتاد به دخانیات، زنده به دنیا آمده‏اند

به طور متوسط در حدود 200 گرم وزنشان کمتر از حد متوسط نوزادانى‌ بوده است که مادرانشان معتاد به دخانیات نبوده‏اند.

در انگلستان آمار نشان مى‌‏دهد نوزادانى‌ که وزنشان کمتر از 2500 گرم است در مادران معتاد دو برابر بیش از مادرانى‌ دیده مى‌‏شود که سیگار نمى‌‏کشند. این کمى‌ وزن، ناشى‌ از تأخیر رشد نوزاد است، نه کوتاه بودن دوران حاملگى‌؛ به خصوص در مواردى‌ دیده مى‌‏شود که مادران بعد از ماه چهارم به مصرف دخانیات ادامه مى‌‏دهند. نیکوتین و منواکسید کربن از طریق جریان خون مادر به نوزاد رسیده، سبب دخالت در تغذیه طبیعى‌ مى‌‏شود. در حیوانات سبب ضایعات مادرزادى‌ مى‌‏شود، ولى‌ در انسان مورد بحث است.

مرگ نوزاد در شکم مادر قبل از تولد و مرگ نوزاد در هفته اول بعد از تولد، حدود 30 درصد از بچه‏هایى‌ که از مادران معتاد به دخانیات که بعد از ماه چهارم حاملگى‌ به مصرف دخانیات ادامه داده‏اند، بیش‏تر دیده مى‌‏شود.

«مرى‌ والدس داپنا» در مبحث سندرم مرگ ناگهانى‌ در نوزادان، در کتاب فوریت‏هاى‌ پزشکى‌ در آوریل 1983 مى‌‏نویسد: نوزادان متولد شده از مادران معتاد به دخانیات- چنان که در تمام مقالات نوشته شده- نشان دهنده این است که مرگ ناگهانى‌ در گهواره در این نوزادان بیش از نوزادانى‌ است که از مادر غیر معتاد متولد شده‏اند و مصرف دخانیات در دوران حاملگى‌ خطرات زیادى‌ را براى‌ نوزاد ایجاد مى‌‏کند.[34]

 

 

بیمارى‌ در هنگام باردارى‌‏

 

اگر زن آبستن بیمار شد، چنان چه بیمارى‌ او خفیف و جزئى‌ است- مانند

سرماخوردگى‌ خفیف- بهتر است با استراحت و با استفاده از داروهاى‌ گیاهى‌ خود را معالجه کند و در حد امکان از استعمال داروهاى‌ شیمیایى‌ خوددارى‌ نماید. ولى‌ اگر بیمارى‌ او شدید است باید هر چه زودتر به یک پزشک حاذق مراجعه و تا بهبودى‌ کامل به دستورهاى‌ وى‌ عمل کند، زیرا اگر معالجه صورت نگیرد هم به خودش لطمه مى‌‏زند و هم سلامت جنین را در معرض خطر قرار مى‌‏دهد.

مادر بیمار لازم است به دو نکته مهم توجه کند:

اولًا: به پزشک تذکر بدهد که آبستن است، تا در تنظیم نسخه و دارو، حال جنین هم رعایت کند و دارویى‌ را تجویز نکند که براى‌ جنین زیان دارد، چون داروها غالباً براى‌ بزرگ‏ترها تهیه و آزمایش شده است. بنابراین ممکن است بعض داروها براى‌ کودکى‌ که در رحم مادر زندگى‌ مى‌‏کند زیان‏بخش باشد، چون دانشمندان نوشته‏اند: داروها نیز مانند غذا از راه جفت وارد بدن جنین مى‌‏شوند و در او نیز اثر مى‌‏گذارند. فرضاً دارویى‌ که براى‌ مادر مفید و بى‌‏ضرر است، شاید براى‌ بدن ظریف و در حال رشد جنین آثار سوئى‌ داشته باشد. بنابراین، باید در استعمال دارو حال جنین هم رعایت کرد.

ثانیاً: از استعمال هر دارویى‌، بدون تجویز پزشک جداً خوددارى‌ کند، زیرا ممکن است سلامت خود و فرزندش را به خطر اندازد.

 

یکى‌ از دانشمندان مى‌‏نویسد:

ویروس‏ها و میکروب‏ها مى‌‏توانند در بعضى‌ موارد از جفت عبور کنند و جنین بى‌‏دفاع را مورد حمله قرار دهند و او را به همان بیمارى‌ مادر مبتلا سازند.[35] همین دانشمند مى‌‏نویسد:

مطالعات مشابه بالینى‌ و آزمایشى‌ نشان داده‏اند که مواد بسیارى‌، غیر از مواد غذایى‌ مى‌‏توانند از جفت عبور کرده و رشد بچه را پیش از تولد تحت تأثیر قرار دهند. بیش‏تر داروهایى‌ که معمولًا به کار مى‌‏روند براى‌ تندرستى‌ اشخاص بالغ، یعنى‌ افراد کامل انسانى‌ آزمایش شده‏اند، چنان که معلوم شده بعضى‌ از این داروها از راه جفت عبور مى‌‏کنند و در جنین یا بچه در حال رشد تأثیر مخالف به جاى‌ مى‌‏گذارند.

ویروس‏ها، باکترى‌‏ها و سایر انگل‏هایى‌ که در بدن مادر به سر مى‌‏برند گاهى‌ از جفت عبور کرده و بچه را به همان بیمارى‌ مبتلا مى‌‏سازند، یا در لحظات بحرانى‌، رشد جنین را مختل مى‌‏سازند و موجب رشد غیر عادى‌ او مى‌‏شوند ...

از مدت‏ها پیش مى‌‏دانستند که بعضى‌ از بیمارى‌‏هاى‌ خطرناک؛ مانند: آبله، سل، سیفلیس، حصبه و مانند آن ممکن است از مادر به بچه انتقال یابد، نیز مى‌‏دانستند که تشعشعات غیر عادى‌ مانند اشعه ایکس) X (و اشعه ایزوتوپ‏هاى‌ رادیواکتیو یا انفجارهاى‌ اتمى‌ مى‌‏تواند بدون آن که به مادر آسیبى‌ برساند از وى‌ به جنین حساس که در حال رشد سریع است انتقال یابد و آسیب شدید وارد آورد.[36]

 

همین دانشمند مى‌‏نویسد:

تغییر وضع غذاى‌ مادر، داروهایى‌ که به مصرف مى‌‏رساند و بیمارى‌‏هایى‌ که دچار مى‌‏شود در جنین اثر مى‌‏کنند ... یک اختلال کوچک حاصل در اوایل زندگى‌ جنینى‌ اثرات بزرگى‌ طىِ رشد به بار خواهد آورد. روى‌ این اصل است که زنان مسئولیت مخصوصى‌ براى‌ حفظ تندرستى‌ خود در دوره‏هایى‌ دارند که‏ احتمال آبستن شدن مى‌‏رود.[37]

 

 

تأثیر حالت‏هاى‌ روانى‌ مادر در جنین‏

 

هیچ تردیدى‌ در مورد چگونگى‌ تغذیه مادر در زمان باردارى‌ که در کیفیت مزاجى‌ جنین تأثیر دارد، در میان دانشمندان وجود ندارد، لیکن در این جهت بحث است که آیا افکار، عواطف، احساسات و احوال روانى‌ مادر نیز در روح جنین تأثیر دارند یا نه؟ بعضى‌ مى‌‏گفتند: احوال روانى‌ و هیجانات روحى‌ مادر، در زمان باردارى‌؛ مانند: ترس، اضطراب، دلهره، عصبانیت، کینه‏توزى‌ و حسدورزى‌ در روان جنین نیز اثر مى‌‏گذارد و امکان دارد که عین این صفات یا شبیه آن‏ها، از طریق مادر به او انتقال یابد.

هم‏چنین صفات خوب و آرامش روانى‌ مادر؛ مانند: اعتماد به نفس، خوش‏بینى‌، خوش‏خویى‌، ایمان، ترحم و نوع دوستى‌، امکان دارد در روح جنین نیز تأثیر خوب بگذارد و او را بدین صفات متصف سازد.

اینان در توجیه سخن خود مى‌‏گفتند: جنینى‌ که در رحم مادر زندگى‌ مى‌‏کند و از غذاى‌ او ارتزاق مى‌‏نماید یک عضو واقعى‌ است. بنابراین، هیجانات و احوال روانى‌ مادر؛ چنان که در اعضا و جوارح خودش تأثیر مى‌‏گذارند؛ به ناچار در جنین نیز اثر خواهند داشت.

امّا جمعى‌ از دانشمندان جنین شناس و روان‏شناس کودک، این مدعا را باطل و دلیلشان را ناتمام مى‌‏دانند. آن‏ها مى‌‏گویند: درست است که جنین در رحم مادر زندگى‌ مى‌‏کند، از غذاى‌ او ارتزاق مى‌‏نماید و باید با دستگاه گوارش مادر در ارتباط باشد، لیکن در بین آن‏ها ارتباط عصبى‌ برقرار نیست تا احوال روانى‌‏ نیز قابل انتقال باشد.

 

دکتر جلالى‌ در این باره مى‌‏نویسد:

رابطه مستقیمى‌ میان مادر و جنین نیست. رابطه مادر و جنین از طریق بند ناف است و در این بند ناف عصبى‌ نیست که جریان عصبى‌ را هدایت کند. بلکه بند ناف شامل رگ‏هاى‌ خون است. بنابراین، حالات هیجانى‌ و عصبى‌ به آن صورت که قدما معتقد بودند نمى‌‏تواند از بند ناف به جنین منتقل شود.[38] البته حق با گروه دوم است و نمى‌‏توان مدعى‌ شد که افکار و حالات نفسانى‌ زن آبستن به طور مستقیم در روح و اعصاب جنین اثر مى‌‏گذارد، زیرا چنان که گفته‏اند: ارتباط عصبى‌ در بین آن‏ها برقرار نیست، امّا این مطلب هم درست نیست که گفته شود: افکار و هیجانات روحى‌ مادر هیچ‏گونه تأثیرى‌، ولو غیر مستقیم، در خلقیات و نفسانیات جنین ندارند. براى‌ روشن شدن مطلب به این سه نکته توجه بفرمایید:

1. این مطلب به اثبات رسیده که روح و جسم انسان، در ارتباط نزدیک هستند، بلکه یک واحد حقیقى‌ را تشکیل مى‌‏دهند و در هم دیگر تأثیر متقابل دارند. سلامت یا بیمارى‌ بدن، قوت یا ضعف اعصاب و حتى‌ گرسنگى‌ یا سیرى‌ انسان در طرز تفکر و خلقیات او تأثیر دارند. شخصیت اخلاقى‌ و نفسانى‌ انسان، تا حدود زیادى‌ به کیفیت مزاج و ساختمان ویژه اعصاب و مغز او بستگى‌ دارد.

گفته‏اند: روح سالم در بدن سالم است. کمبود یا فقدان پاره‏اى‌ از مواد غذایى‌ ممکن است اعصاب و مغز را براى‌ بروز اخلاق زشت و هیجانات روحى‌ آماده سازد. به همین جهت پاره‏اى‌ از بیمارى‌‏هاى‌ روانى‌ به وسیله دارو و رژیم غذایى‌ قابل علاج است.

2. مادامى‌ که جنین در رحم مادر زندگى‌ مى‌‏کند غذاى‌ او نیز به وسیله دستگاه گوارش مادر تأمین مى‌‏شود، یعنى‌ صددرصد وابسته و طفیلى‌ است. بنابراین، کیفیت تغذیه مادر در پرورش جسم و اعصاب و روان جنین نیز تأثیر کامل دارد.

دکتر جلالى‌ مى‌‏نویسد:

هر آنچه در سلامت مادر مؤثر واقع شود عیناً در سلامت جنین اثر دارد. اگر غذاى‌ مادر از کلسیم کمبود داشته باشد این کمبود در ساختمان استخوان‏ها و دندان‏هاى‌ کودک اثر مى‌‏گذارد.[39] 3. این مطلب نیز به اثبات رسیده و محسوس است که اضطراب‏ها و هیجان‏هاى‌ شدید نفسانى‌، در تمام بدن، از جمله در دستگاه گوارش انسان کاملًا تأثیر دارد. شما خود مى‌‏دانید که هنگام غم و اندوه فراوان یا ترس و دلهره شدید، اشتها کم مى‌‏شود و غذا کاملًا هضم نمى‌‏گردد. دستگاه گوارش، اختلال پیدا مى‌‏کند و نظم دستگاه عصبى‌ برهم مى‌‏خورد و در نظام معین ترشحات طبیعى‌ غدد، اختلالاتى‌ به وجود مى‌‏آید.

 

با توجه به این سه مقدمه مى‌‏توان چنین نتیجه‏گیرى‌ کرد: افکار و هیجان‏هاى‌ روحى‌ مادر، گرچه مستقیماً به اعصاب و مغز کودک منتقل نمى‌‏شود- چون ارتباط عصبى‌ ندارند- لیکن از آن جا که در جسم و دستگاه گوارش مادر تأثیر دارند و غذاى‌ جنین هم باید به وسیله دستگاه گوارش مادر تأمین شود کیفیت تغذیه هم در پرورش اعصاب و بروز حالات روانى‌ و شخصیت نفسانى‌ کودک اثر دارد، مى‌‏توان به طور قطع گفت: احوال روانى‌ مادر در زمان باردارى‌، خوب یا بد، بدون شک در پرورش اعصاب و حالات روانى‌ جنین تأثیر خواهد داشت و در شخصیت اخلاقى‌ آینده او مؤثر خواهد بود.

عصبانیت یا اضطراب و دلهره یا ترس شدید مادر، وضع عمومى‌ مزاج و نظم دستگاه گوارش او را برهم مى‌‏زند و اعصابش را مختل مى‌‏سازد. و این حالت غیر عادى‌ چنان که براى‌ جسم و جان خود مادر ضرر دارد، وضع تغذیه جنین را نیز که در رحم او زندگى‌ مى‌‏کند مختل خواهد ساخت و امکان دارد که اعصاب و مغز او را براى‌ یک عارضه روانى‌‏اى‌ که بعداً به ظهور مى‌‏رسد آماده گرداند.

 

دکتر جلالى‌ مى‌‏نویسد:

حالات هیجانى‌ شدید و تکان‏هاى‌ ناراحت کننده که براى‌ مادر اتفاق مى‌‏افتد مسلماً مضر به وضع مزاجى‌ و رشد جنین است، زیرا چنین حالاتى‌ نظم دستگاه عصبى‌ را بر هم مى‌‏زند و بر اثر ترشح غیر طبیعى‌ غدد، عمل صحیح دستگاه گوارش مختل مى‌‏شود. شاید تنها علتى‌ که نوزاد را موجودى‌ عصبى‌ و آماده براى‌ برخى‌ بیمارى‌‏هاى‌ روانى‌ مى‌‏سازد، همین حالات هیجانى‌‏اى‌ است که به مادر در هنگام باردارى‌ دست مى‌‏دهد.[40] یک خانم باردار که آرامش کامل روانى‌ و با تغذیه خوب زندگى‌ مى‌‏کند تنى‌ سالم و روانى‌ پاک خواهد داشت، در نتیجه جنینى‌ هم که در رحم او زندگى‌ مى‌‏کند، در آرامش کامل و تغذیه مناسب به رشد خویش ادامه خواهدداد.

پرورش در یک چنین جایگاه سالم و امنى‌ بدون شک در شخصیت جسمانى‌ و روانى‌ جنین تأثیر بسزایى‌ خواهد داشت.

 

برعکس، خانم‏باردارى‌ که در حال اضطراب و پریشانى‌ و بداخلاقى‌ زندگى‌ کند، هم به جسم و جان خودش لطمه مى‌‏زند و هم وضع تغذیه جنین و آرامش روانى‌ او را برهم خواهد زد و سرنوشت کودکى‌ که در یک چنین جایگاهى‌ پرورش مى‌‏یابد معلوم است. به این آمار توجه فرمایید:

پزشکانِ امراض روانى‌، ثابت کرده‏اند که شصت و شش درصد کودکان مبتلا به امراض روحى‌، بیمارى‌ را از مادران خود به ارث برده‏اند. چنان چه مادرى‌ سالم و بى‌‏عیب باشد بچه‏اش نیز داراى‌ دستگاه عصبى‌ سالم و بى‌‏نقص خواهد بود. اگر زنى‌ بخواهد بچه‏اى‌ سالم و شاداب و از نظر قواى‌ عقلى‌ بدون نقص داشته باشد، قبل از تولد کودک باید در فکر سلامت خود باشد.[41] یکى‌ از دانشمندان مى‌‏نویسد:

عوامل محیط بر رشد بدنى‌ و روانى‌ جنین آدمى‌ مؤثرند.[42] دکتر على‌ اکبر شعارى‌ مى‌‏نویسد:

غالباً حالات روانى‌ مادر هنگام آبستنى‌ در جنین تأثیر مى‌‏کند، زیرا در این حالات ترشحات غدد داخلى‌ (هورمون‏ها) اختلال پیدا مى‌‏کنند و در رشد جنین مؤثر است و انطباق با محیط خارج را براى‌ نوزاد مشکل مى‌‏سازد. از این رو باید جامعه به مادر آبستن بیش‏تر توجه کند و او را مستقیماً زیر مراقبت طبى‌، روانى‌ و اجتماعى‌ قرار دهد تا جنین در محیطى‌ کاملًا سالم و واجد شرایط لازم رشد کند.[43]

 

 

هواى‌ سالم و استراحت‏

 

جنینى‌ که در رحم مادر زندگى‌ مى‌‏کند، چنان که در غذاى‌ خود وابسته به مادر است، در جذب اکسیژن نیز به مادر احتیاج دارد. انسان به وسیله تنفس، اکسیژن مورد نیاز خود را از هواى‌ خارج مى‌‏گیرد و گازکربنیک را پس مى‌‏دهد و بدین‏ وسیله حرارت بدن خود را تأمین کرده و به رشد و حیات خویش ادامه مى‌‏دهد.

جنین نیز در نشو و نماى‌ خویش به اکسیژن نیاز دارد، لیکن دستگاه تنفس او هنوز به کار نیفتاده است، به همین جهت از اکسیژن استفاده مى‌‏کند که به وسیله تنفس مادر تهیه مى‌‏شود.

بنابراین، کیفیت تنفس مادر و هوایى‌ که در آن تنفس مى‌‏کند، چنان که در سلامت بیمارى‌ خودش تأثیر دارد، در چگونگى‌ نشو و نماى‌ جنین نیز تأثیر قابل توجهى‌ دارد. اگر مادر در هواى‌ سالم و خوب تنفس کند، هم سلامت بدن خودش را حفظ مى‌‏کند و هم به نشو و نماى‌ صحیح جنینش کمک خواهد کرد.

لذا اگر در هواى‌ آلوده و کثیف تنفس کند هم به سلامت خودش لطمه خواهد زد و هم جنینش را در معرض خطر قرار خواهد داد.

بنابراین، به بانوان باردار توصیه مى‌‏شود که در حد ممکن از هواى‌ سالم و لطیف استفاده کنند. در هواى‌ صاف و پاک قدم بزنند و نفس عمیق بکشند و از شب‏نشینى‌‏هاى‌ خسته کننده جداً اجتناب ورزند. از استعمال دخانیات و تنفس در اتاق آلوده به دود خوددارى‌ نمایند، زیرا هواى‌ ناسالم و کمبود اکسیژن ممکن است سلامت جنین را در معرض خطر قرار دهد.

 

دکتر جلالى‌ مى‌‏نویسد:

بسیارى‌ از نقائص ساختمانى‌ مثل لب شکرى‌، کف پاى‌ صاف و حتى‌ تیپ مغولى‌ که سابقاً آن‏ها را نتیجه عامل ارثى‌ مى‌‏دانستند، امروزه عوامل محیطى‌؛ به خصوص کمبود اکسیژن در دوره حاملگى‌ را مسئول آن‏ها مى‌‏دانند.[44] بانوان باردار مى‌‏توانند به زندگى‌ معمولى‌ و اشتغالات خودشان ادامه دهند. امّا باید از حمل چیزهاى‌ سنگین و حرکت‏هاى‌ سریع و فعالیت‏هاى‌ خسته کننده‏ اجتناب کنند، زیرا به آرامش جنین لطمه وارد مى‌‏سازد و ممکن است موجب سقط جنین شود. سفرهاى‌ کوتاه و با وسایل راحت ضرر ندارد، امّا از سفرهاى‌ طولانى‌ و خسته‏کننده در صورت عدم ضرورت باید اجتناب نمود؛ مخصوصاً در ماه‏هاى‌ آخر و اول باردارى‌. به هر حال بانوان باردار به استراحت بیش‏ترى‌ نیاز دارند. امّا کارهاى‌ سبک، حرکت‏هاى‌ آرام و راه رفتن و قدم زدن نه تنها ضررى‌ ندارد، بلکه براى‌ سلامت و بهداشت مادر و جنین مفید است و براى‌ آسان شدن وضع حمل نیز بى‌‏اثر نخواهد بود.

 

دکتر جلالى‌ مى‌‏نویسد:

خستگى‌ زیادِ مادر موجب زیاد شدن مواد سمّى‌ در خون مى‌‏شود و همین خون که غذاى‌ جنین را شامل است در ساختمان کودک مؤثر واقع مى‌‏شود.[45] یکى‌ دیگر از دانشمندان مى‌‏نویسد:

بعضى‌ ورزش‏هاى‌ سبک براى‌ زنان حامله اجبارى‌ به شمار مى‌‏آیند. فواید حاصل از ورزش شامل: پیشرفت گردش خون در بدن، اشتهاى‌ بهتر، هضم غذاى‌ کامل‏تر و هم‏چنین خواب بهتر است ... پیاده روى‌ ورزش بسیار خوبى‌ است که بسیارى‌ از زنان مى‌‏توانند و باید انجام دهند. معمولًا براى‌ این کار کفش‏هاى‌ پاشنه کوتاه- نه پاشنه تخت- بسیار راحت و مناسب هستند.[46] دیگرى‌ مى‌‏نویسد:

زن حامله قدرت کار کردن را دارد و باید کار کند. کار معمولى‌ با رعایت شرایط حفاظت از مضرات براى‌ زنان حامله مفید است و بالعکس بى‌‏کارى‌ کامل و ماندن در رخت‏خواب به مدت زیاد، باعث ضعف قدرت حرکت، سستى‌‏ عضلات، چربى‌ بدن و غیره است و نتایج ناگوار آن در جریان دوره حاملگى‌ و زایمان ظاهر مى‌‏شود. بنابراین زن حامله در دوره حاملگى‌؛ حتى‌ در 56 روز مرخصى‌ قبل از زایمان که قانوناً استحقاق دارد، باید در امور خانه‏دارى‌، کارهاى‌ سبک را انجام دهد و متناوباً زحمت و استراحت و گردش و ورزش را توأماً به جا آورد. گردش و سیاحت در هواى‌ آزاد قواى‌ جسمى‌ و روحى‌ را تقویت کرده و باعث رشد صحیح جنین در بطن مادر مى‌‏شود.[47] نیز مى‌‏نویسد:

نتایج ناگوار گوشه‏نشینى‌ و بى‌‏جنبشى‌ در ایام باردارى‌، در موقع زایمان و در دوره بعد از زایمان ظاهر مى‌‏شود. بى‌‏حرکتى‌، عضلات را ضعیف و متابولیزم را پایین مى‌‏آورد و حالت عمومى‌ زن بدتر مى‌‏شود و بالعکس حرکت و ورزش (سبک) و استفاده از تابش آفتاب و هواى‌ صاف اعضاى‌ بدن زن را مستحکم و براى‌ زایمان آماده مى‌‏سازد. ورزش (سبک) براى‌ کلیه زنان حامله که دوره حاملگى‌ ایشان جریان طبیعى‌ دارد بسیار مفید است.[48]

 

زایمان‏

چنان که قبلًا دانستید زندگى‌ قبل از ولادت، زندگى‌ بسیار حساس و سرنوشت‏سازى‌ است که در زندگى‌ آینده کودک تأثیر بسزایى‌ خواهد داشت.

جنین در این مدت در جایگاهى‌ زندگى‌ مى‌‏کند که اداره‏اش در دست او نیست.

در معرض ده‏ها خطر جسمى‌ و روانى‌ قرار دارد که خودش نمى‌‏تواند از آن‏ها جلوگیرى‌ کند. مسئولیت همه اینها برعهده پدر و بالأخص مادر است.[49]

 

[1]. بیوگرافى‌ پیش از تولد، ص 9.
[2]. همان، ص 184.
[3]. دکتر جلالى‌، روان‏شناسى‌ کودک، ص 190.
[4]. همان، ص 190.
[5]. نرمان ل. مان، اصول روان‏شناسى‌، ترجمه دکتر محمود ساعتچى‌، ص 183.
[6]. همان، ص 188.
[7]. بهداشت جسمى‌ و روانى‌ کودک، ص 62.
[8]. بیوگرافى‌ پیش از تولد، ص 182.
[9]. همان، ص 38.
[10]. دکتر جلالى‌، روان‏شناسى‌ کودک، ص 222.
[11]. اصول روان‏شناسى‌، ترجمه دکتر محمود ساعتچى‌، ص 187.
[12]. بیوگرافى‌ پیش از تولد، ص 48.
[13]. روان‏شناسى‌ رشد، ص 109.
[14]. بحارالأنوار، ج 60، ص 342:« غذاؤُ ممّا تأکل أمّه، ویَشرِب ممّا تَشربُ، تنسمه تنسیماً».
[15]. همان، ص 341: سأل سلمان رضى‌ الله عنه علیّاً علیه السلام عن رزق الولد فی بطن أمّة؟ فقال:« إنّ اللَّه تبارک و تعالى‌ حبس علیها الحیضةَ، فَجَعلها رزقَه فی بطن أمّه».
[16]. مکارم الاخلاق، ص 196:« کلوا السفرجَلَ و تَهادوه بینکم، فإنّه یَجلو البصر و یُنبِتُ المودّة فی القلب، و أطعموه حبالاکم؛ فإنّه یُحسِن أولَادکم و فى‌ روایة:« یُحسِن أخلاق أولادکم».
[17]. مکارم‏الاخلاق، ص 192:« اطعموا المرأة، فی شهرها التی تلد فیها، التمر فان ولدها یَکونُ حلیماً نقیاً».
[18]. وسائل‏الشیعه، ج 15، ص 134:« أطعموا البرنى‌ نساءکم فی نفاسهن تحلم أولادکم».
[19]. همان، ص 135:« خیر تمورکم البرنی، فأطعموا نساء کم فی نفاسهنّ تخرج أولادکم حلماء حکماء».
[20]. همان، ص 136:« أطعموا حبالاکم اللبان، فإن الصبّی إذا غذى‌ فی بطن أمّه باللبان اشتدّ عقله، فإن یک ذکراً کان شجاعاً و إن ولدت انثى‌ عظمت عجیزتها فتحظى‌ عند زوجها».
[21]. همان:« أطعموا حبالاکم ذکر اللبان، فإن یکن فی بطنها غلام خرج زکّی القلب عالماً شجاعاً»، و إن تکن جاریة حسن خلقها و خلقتها و عظمت عجیزتها، و حَظَت عند زوجها».
[22]. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 619:« أطعموا حبالاکم السفرجل فإنه یحسن أخلاق أولادکم».
[23]. همان، ج 2، ص 619:« ما تَأکل الحاملُ من شی‏ء ولا تتداوى‌ بأفضلَ من الرُطبِ. قال اللّه عزّوجّل لمریم علیهاالسلام:« وَهُزِّى‌ إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیّاً* فَکُلِى‌‏وَاشْرَبِى‌ وَقَرِّى‌ عَیْناً».
[24]. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 635:« ما من امرأة حاملة أکلت البطیخ لایکون مولودها إلّاحسن الوجه و الخلق».
[25]. علم و زندگى‌، ص 426.
[26]. بیوگرافى‌ پیش از تولد، ص 80.
[27]. اعجاز خوراکیها، ص 223.
[28]. همان، ص 224.
[29]. بهداشت زن در دوره باردارى‌، ترجمه محمدعلى‌ ریاضى‌ فرزاد، ص 13.
[30]. کودک خود را بشناس، ترجمه دکتر فرامرز نعیم و دکتر هوشنگ مشکین‏پور، ص 22.
[31]. مجله مکتب اسلام، سال 15، شماره 6.
[32]. اعجاز خوراکیها، ص 215.
[33]. روان‏شناسى‌ کودک، ص 222.
[34]. دکتر سید حسن عارفى‌، سیگار، ص 256- 258.
[35]. بیوگرافى‌ پیش از تولد، ص 150.
[36]. همان، ص 183.
[37]. همان، ص 48.
[38]. روان‏شناسى‌ کودک، ص 188.
[39]. همان، ص 222.
[40]. همان، ص 223.
[41]. روزنامه اطلاعات شماره 10355.
[42]. بیوگرافى‌ پیش از تولد، ص 125.
[43]. روان‏شناسى‌ رشد، ص 110.
[44]. روان‏شناسى‌ کودک، ص 190.
[45]. همان، ص 222.
[46]. از باردارى‌ تا زایمان، ترجمه زهرا صادریون، ص 53.
[47]. بهداشت زن، ترجمه محمد على‌ ریاضى‌، ص 24.
[48]. همان، ص 26.
[49] امینى‌، ابراهیم، اسلام و تعلیم و تربیت، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى‌ حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: سوم، 1387.