انسان و خودسازی
انسان چه کارهایی را باید انجام دهد تا تکامل پیدا کند و قلب و روحش، حیوانی نباشد؟ به طور اجمال میتوان گفت که راه تکامل، همان راهی است که پیامبران الهی معرفی کردهاند. پیامبران راههایی را به ما معرفی کردهاند که اگر آن را بپیماییم درست ساخته میشویم و به سعادت میرسیم و اگر بر خلاف دستورهای آنان حرکت کنیم، به روح و نفس خودمان لطمه میزنیم و به صورت یک حیوان از دنیا بیرون خواهیم رفت. پس راه، همان راهی است که پیامبران ترسیم کردهاند و جز آن، راه دیگری نیست. در واقع، هر چه غیر آن باشد، بیراهه است. این مطلب هم در قرآن هست و هم در روایات ائمه اطهار علیهمالسلام که راه را به ما نشان دادهاند.
اصولاً برنامه انبیای الهی این بوده است که دست ما را بگیرند و کمکمان کنند تا دردنیا خودمان را بسازیم و روحمان را پرورش دهیم و بزرگترین حکمت شرایع نیز رسیدن به همین معناست. پس باید دانست که دستورهای شرع دو قسم است؛ دستورهای مثبت و منفی. یک سری از انسان میخواهد که کارهایی نکند و یک سری هم میگوید کارهایی را بکند؛ یعنی انجام واجبات و ترک محرّمات. محرّمات آنها هستند که برای زندگی معنوی و نفسانی و قلب انسان مضر هستند، لذا پیامبران از آنها نهی کردهاند و ارتکاب محرّمات را به عنوان رذایل اخلاقی، با تزکیه نفس در تضاد میبینند. از طرف دیگر، دستور دادهاند انسان بعضی اعمال را انجام دهد که عبارت از واجبات و مستحبات هستند و نفس انسان را تکمیل میکنند. اگر دین به انسان میگوید نماز بخوان، برای این است که نماز، انسان را به سعادت میرساند. اگر میگوید قرآن و دعا بخوان برای رسیدن به سعادت است. اگر دستور میدهد مستحبات را انجام بده، برای این است که مستحبات برای تکامل نفسانی و معنوی انسان مؤثر هستند. اسلام میگوید نفست را تکمیل و تزکیه کن و راه، همان صراط مستقیم است، که اگر کسی در دنیا آن را طی کند در دنیا و آخرت به سعادت میرسد و به عکس اگر این طرف و آن طرف در چالهها و بیراههها برود، نمیتواند از صراط مستقیم به خوبی عبور کند. جز این راه هر راه دیگری و به هر عنوانی بیراهه است چون اگر راه دیگری بود، قطعاً پیامبران میگفتند.