پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

ديدگاه اسلام‏



دیدگاه اسلام‏



اسلام نیز طبیعت و آفرینش ویژه انسان را در کیفیت ظهور و بروز اخلاقیات گوناگون مؤثر و خُلق را یک نوع بخشش الهى‏‌ مى‏‌داند که در فطرت و نهاد انسان‏ها نهاده شده و طبعاً به سوى‏‌ آن تمایل دارند.

امام صادق علیه السلام در این باره فرموده:

«إنّ الخُلقَ منیحةٌ یَمنحُها اللّهُ عزّوجل خَلقَه،: فمنه سجیّة، و منه نیّة». فقلت:

فأیّتها أفضل؟ فقال: صاحبُ السجّیةِ، هو مَجبولٌ لایَستطیع غیرَه، و صاحب النیّةِ یَصبِرُ على‏‌الطاعةِ تَصَبُّراً، فهو أفضلهما».[1]

خُلق یک عطیه الهى‏‌ است که خدا به هر کس خواست عطا مى‏‌کند. برخى‏‌ از اخلاقیات، فطرى‏‌ و طبیعى‏‌ هستند و برخى‏‌ دیگر، از روى‏‌ قصد صادر مى‏‌شوند.

راوى‏‌ گفت: کدام افضل اند؟ امام فرمود: شخصى‏‌ که خلق در طبیعت او نهاده شده باید آن را انجام دهد و نمى‏‌تواند آن را تغییر دهد، امّا کسى‏‌ که از روى‏‌ نیت کارى‏‌ را انجام مى‏‌دهد، باید براى‏‌ انجام دادن آن کوشش کند و صبر و بردبارى‏‌ نشان دهد، بنابراین، دومى‏‌ افضل خواهد بود.

پیامبر صلى‏‌ الله علیه و آله نیز مى‏‌فرماید:

«إذا سَمِعْتُم بَجَبلٍ زال عن مَکانِهِ فَصَدِّقُوا و إذا سَمِعْتُم بِرَجُلٍ زال عن خلقِهِ فلاتصدّقُوا فإنّه یَصیر إلى‏‌ ما جبّل علیه».[2]

اگر شنیدید کوهى‏‌ از جاى‏‌ خود کنده شده باور کنید، ولى‏‌ اگر شنیدید که مردى‏‌ از خلق (طبیعى‏‌) خود دست برداشته تصدیق نکنید، زیرا ممکن است به حال طبیعى‏‌ خود برگردد.

شاید از اخبارِ طینت نیز همین معنا استفاده شود.[3] از این قبیل احادیث استفاده مى‏‌شود که برخى‏‌ از اخلاقیات در طبیعت و آفرینش بعضى‏‌ انسان‏ها نهاده شده که تغییر آن‏ها بسیار دشوار و به طور عادى‏‌ غیر مقدور مى‏‌نماید.

ولى‏‌ اسلام تعلیم و تربیت انسان‏ها و تغییر و اصلاح صفات و تزکیه و تهذیب نفوس را امرى‏‌ ممکن مى‏‌داند، به همین جهت پیامبر اسلام صلى‏‌ الله علیه و آله تزکیه نفوس را در رأس برنامه‏هاى‏‌ خود قرار داده است.

خدا در قرآن مى‏‌فرماید:

«لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلى‏‌ المُؤمِنِینَ إِذ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَالحِکْمَةَ وَإِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِى‏‌ ضَلالٍ مُبِینٍ»[4]

لذا رسول خدا صلى‏‌ الله علیه و آله مى‏‌فرمود: «

إنّما بُعِثتُ لأُتمِّمَ مکارمَ الأخلاقِ».[5]

چون تزکیه و اصلاح نفوس امکان داشته است. قرآن نیز مى‏‌فرماید: «وَنَفْسٍ وَما سَوّاها* فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَتَقْواها* قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکّاها* وَقَدْ خابَ مَنْ دَسّاها»[6]

بنابراین آیات و احادیث متعددى‏‌ وجود دارند که به مکارم الاخلاق دستور داده و از رذایل برحذر مى‏‌دارند. از همه اینها استفاده مى‏‌شود که تزکیه نفوس و اصلاح اخلاق امکان‏پذیر است وگرنه همه این تلاش‏ها و توصیه‏ها لغو خواهد بود.[7]

 

[1]. کافى‏‌، ج 2، ص 101.
[2]. نهج ‏الفصاحه، ص 41.
[3]. بحارالأنوار، ج 67، ص 77- 129.
[4]. آل عمران( 3) آیه 164.
[5]. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 282.
[6]. الشمس( 91) آیات 7- 10.
[7] امینى‏‌، ابراهیم، اسلام و تعلیم و تربیت، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى‏‌ حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: سوم، 1387.