پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

وقت ظهور، نشانه ‏ها و شرايط ظهور مهدى‌‏

وقت ظهور


براى‌ ظهور حضرت مهدى‌ و قیام جهانى‌ او، زمان خاصى‌ تعیین نشده، بلکه ائمه اطهار علیهم السلام در چندین حدیث، تعیین‏کنندگان وقت را تکذیب کرده‏اند.
فضیل گفته است: خدمت امام باقر علیه السلام عرض کردم: «آیا امر ظهور مهدى‌ وقتى‌ دارد؟» حضرت سه مرتبه فرمود: «تعیین‏کنندگان وقت، دروغ مى‌‏گویند».[1]
محمد بن مسلم گفته است: حضرت صادق علیه السلام فرمود: «هر کس وقت ظهور مهدى‌ را تعیین کرد، از تکذیب او نترسید، زیرا ما براى‌ ظهور، وقتى‌ تعیین نمى‌‏کنیم».[2]
از این گونه احادیث، استفاده مى‌‏شود که نه پیامبر و نه هیچ یک از امامان، از وقت ظهور حضرت مهدى‌ خبر نداده‏اند و بدین وسیله، راه هر گونه سوء استفاده را بسته‏اند. بنابراین، اگر کسى‌ به امام یا غیر امام نسبت داده که وقت ظهور را تعیین کرده، ما وظیفه داریم او را تکذیب کنیم.


نشانه ‏ها و شرایط ظهور مهدى‌‏


براى‌ نزدیک بودن ظهور حضرت مهدى‌ علیه السلام نشانه‏هایى‌ در کتاب‏هاى‌ حدیث آمده، ولى‌ اکثر آن‏ها ضعیف و سند معتبر قابل اعتمادى‌ ندارد، و احتمال جعل در آن‏ها هست. بررسى‌ آن‏ها وقت بیشترى‌ را مى‌‏طلبد.


به نظر مى‌‏رسید مهم‏ترین شرط ظهور حضرت مهدى‌- عجل الله تعالى‌ فرجه الشریف- وجود آمادگى‌ جهانى‌ است. و از تحقق آن مى‌‏توان به نزدیک بودن زمان ظهور امیدوار بود. براى‌ روشن شدن مطلب، باید به چند نکته مهم، گرچه به صورت اجمال، توجه داشته باشیم:


برنامه ویژگى‌‏هاى‌ حکومت حضرت مهدى‌‏


حکومت حضرت مهدى‌ علیه السلام، عادى‌ و متعارف نیست، بلکه چنان که در احادیث آمده، یک حکومت استثنایى‌ و داراى‌ ویژگى‌‏هایى‌ است:
1. حکومت او، کاملًا دینى‌ و اسلامى‌ است. در آن زمان، اسلام به طور کامل، حاکمیت مى‌‏یابد و احکام و قوانین آسمانى‌ اداره مى‌‏شود و در همه شئون اجتماعى‌ مورد بهره‏بردارى‌ قرار مى‌‏گیرد.


2. حکومت حضرت مهدى‌، جهانى‌ است. در آن زمان، مرزهاى‌ موهوم و فتنه‏انگیز اقلیمى‌، کشورى‌، نژادى‌، زبانى‌، فرو مى‌‏ریزند و جهان با یک حکومت اداره مى‌‏شود و همه جهانیان در اداره جهان، تعاون و همکارى‌ دارند.


3. شرک و کفر، از زمین ریشه کن مى‌‏گردد و اسلام بر همه ادیان غلبه مى‌‏کند و حاکمیت مى‌‏یابد و صاحبان ادیان آسمانى‌، با کمال صلح و صفا با هم زندگى‌ مى‌‏کنند.
4. حکومت‏هاى‌ استکبارى‌ و طاغوتى‌ و ستمگر، سقوط مى‌‏کنند و ظلم و ستم، براى‌ همیشه از جهان ریشه کن مى‌‏گردد و عدل و داد، در سرتاسر جهان گسترش مى‌‏یابد.


اوضاع کنونى‌ جهان‏


در این زمان، بسیارى‌ از مردم جهان مشرک یا کافر هستند و طاغوتیان و حاکمان دست نشانده آنان، بر جهان حکومت مى‌‏کنند و علوم و صنایع، به ویژه صنایع حیرت‏انگیز و کشنده نظامى‌ را در کنترل خود دارند. در یک کلام، حاکمیت مردم، در قبضه متکبران است و با تمام توان، نهضت‏هاى‌ استقلال طلب و رهایى‌ بخش را سرکوب مى‌‏سازند.

 

شرایط پیروزى‌‏


یکى‌ از شرایط مهم پیروزى‌ نهضت‏ها و انقلاب‏ها، وجود همه علل و اسباب آن‏هاست که بدون تحقق آن‏ها، پیروزى‌ امکان ندارد و با شکست مواجه خواهند شد. نهضت و انقلاب جهانى‌ حضرت مهدى‌ نیز از این قانون کلى‌ و طبیعى‌ جدا نیست. توجه به این نکته مهم نیز ضرورت دارد که گرچه حضرت مهدى‌ و اصحاب و یارانش، در این انقلاب جهانى‌، از تأییدات الهى‌ برخوردارند، ولى‌ همان‏طور که از احادیث استفاده‏ مى‌‏شود، پیروزى‌ آنان با جنگ و جهاد و خون‏ریزى‌ به وجود مى‌‏آید، نه با اعجاز:
بشیر گفته است، خدمت حضرت ابو جعفر علیه السلام عرض کردم: مردم مى‌‏گویند: «زمانى‌ که مهدى‌ قیام کند، کارها، طبعاً، برایش رو به راه مى‌‏شود و حتى‌ به مقدار شاخ حجامتى‌ هم خون‏ریزى‌ نمى‌‏شود؟» حضرت فرمود: «به خدا سوگند چنین نیست! اگر چنین امرى‌ امکان داشت، براى‌ رسول خدا انجام مى‌‏گرفت، آن هنگام که در میدان جنگ دندانش شکست و خون جارى‌ شد و پیشانى‌ مبارکش مجروح شد. به خدا سوگند! قیام و نهضت صاحب‏الامر هم به پیروزى‌ نمى‌‏رسد، مگر این که در میدان جنگ، عرق بریزیم و خون‏ها ریخته شود». آن گاه دست بر پیشانى‌ مبارکش کشید».[3]


با توجه به برنامه عظیم و فوق العاده و گسترده و جهانى‌ حضرت مهدى‌، و با توجه به وضع کنونى‌ و آینده جهان از لحاظ صنایع حیرت‏انگیز جنگى‌ و سلطه استکبار جهانى‌ بر آن‏ها و با توجه به این که نهضت و قیام حضرت مهدى‌ و پیروزى‌ آن با جهاد و جنگ خواهد بود، به این نتیجه مى‌‏رسیم که براى‌ تحقق چنین پیروزى‌ عظیمى‌ به آمادگى‌ گسترده و همه جانبه جهانى‌ نیاز داریم و بدون آن، نه حضرت مهدى‌ ظهور خواهد کرد، نه پیروزى‌ برایش امکان دارد.
مسئولیت آماده کردن اوضاع و شرایط جهان براى‌ ظهور حضرت مهدى‌ و قیام او، بر عهده مسلمانان و عقیده‏مندان به وجود مهدى‌ موعود علیه السلام و منتظران ظهور نهاده شده است. آنان براى‌ تحقق چنین امر مهمى‌، چند وظیفه بر عهده دارند:


1. در تزکیه و تهذیب نفس خود و پرورش اخلاق نیک و اجتناب از گناهان، به ویژه ظلم و ستم و رعایت انصاف و عدالت و التزام عملى‌ به احکام و قوانین اسلام و سعى‌ در دفاع از محرومان و ستم‏دیدگان و گسترش عدل و داد، خود را آن گونه بسازند که حضرت مهدى‌ خواستار آن است و براى‌ تحقق آن قیام خواهد کرد.
2. با برنامه‏هاى‌ دقیق و هماهنگ و با استفاده از انواع وسایل پیشرفته تبلیغاتى‌، مزایا و ارزش‏هاى‌ احکام و قوانین اسلام را در ابعاد مختلف عقیدتى‌، عبادى‌، اخلاقى‌، سیاسى‌، اجتماعى‌، فرهنگى‌، اقتصادى‌، بر جهانیان عرضه بدارند و افکار آنان را براى‌ پذیرش اسلام آماده سازند.
3. در کسب دانش و فن آورى‌ در انواع صنایع، به ویژه صنایع نظامى‌، آن چنان جدى‌ باشند که عقب ماندگى‌ سابق را جبران و خود را به کاروان سریع علم و صنعت برسانند و بر آنان پیشى‌ گیرند.
4. نیروى‌ نظامى‌ خود را تقویت کنند، و ارتش را به انواع سلاح‏هاى‌ پیشرفته مجهّز سازند و بدین وسیله، قدرت نظامى‌ خود را در جهان به اثبات برسانند و دشمنان را مرعوب سازند تا جرئت حمله به اسلام و مسلمانان را نداشته باشد.
5. سعى‌ کنند به عنوان نمونه هم که شده، یک حکومت صد در صد اسلامى‌ در جهان به وجود آورند و با اجراى‌ کامل احکام و قوانین اسلام در شئون مختلف، کشورى‌ نیرومند و مترقى‌ تأسیس کنند، مشکلات اقتصادى‌، سیاسى‌، اجتماعى‌ و فرهنگى‌ خود را حل و فصل کنند، با فقر و ظلم و ستم و تبعیض مبارزه کنند، عدل و داد را برقرار سازند تا عملًا به جهانیان نشان دهند که با اجراى‌ کامل و صحیح احکام و قوانین اسلام، مى‌‏توان جهان را با بهترین وجه اداره کرد.
این، همان انتظار فرج است که در احادیث از وظایف زمان غیبت به شمار رفته و بدان سفارش شده است. اگر مسلمانان، عقیده‏مند به وجود مهدى‌ موعود و قیام جهانى‌ او، این گونه رفتار کنند، به تدریج زمینه ظهور حضرت مهدى‌ فراهم مى‌‏شود و مى‌‏توان آن را از نشانه‏ها دانست. بدان امید.[4]


[1]. بحارالأنوار، ج 52، ص 103: عن الفضیل، قال سألت أبا جعفر علیه السلام:« هل لهذا الأمر وقت؟» فقال:« کذب الوقّاتون! کذب الوقّاتون! کذب الوقّاتون!».
[2]. بحارالأنوار، ج 52، ص 104- 117: محمد بن مسلم، عن أبى‌ عبدالله علیه السلام قال:« مَن وقّت لک من الناس شیئاً، فلا تهابنّ أن تکذّبه، فلسنا نوقّت لأحد».
[3]. بحارالأنوار، ج 52، ص 358: عن بشیر النبّال، أنّه قال: لمّا قلتُ لأبی جعفر علیه السلام« إنّهم یقولون: إنّ المهدی لوقام لاستقامت له الأمور عفواً ولا یهریق محجمة دم». فقال:« کلّا! والذی نفسى‌ بیده! لو استقامت لأحد عفواً لاستقامت لرسول الله صلى‌ الله علیه و آله حینَ أدمیت رباعیته وشجّ فی وجهه! کلّا! والذی نفسی بیده! حتّى‌ نمسح نحن وأنتم العرق والعلق». ثم مسح جبهته.
[4] امینى‌، ابراهیم، امامت و امامان علیهم السلام، 1جلد، موسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامى‌ حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: اول، 1388.