پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

موعظه و نصيحت‏

موعظه و نصیحت‏

یکى‌ از روش‏هاى‌ تربیت، موعظه است. موعظه با تعلیم، سخنرانى‌ و اقامه برهان تفاوت دارد و از تأثیر ویژه‏اى‌ برخوردار است. به هنگام وعظ، سخن به گونه‏اى‌ به شنونده القا مى‌‏شود که در قلب او نفوذ کرده و حالت رقت و صفا و نورانیتى‌ در آن به وجود مى‌‏آورد. گرچه موعظه غالباً به صورت خطابى‌ القا مى‌‏شود و از براهین عقلیه استفاده نمى‌‏شود، لیکن اثر آن بیش‏تر از استدلال‏هاى‌ عقلى‌ است.

موعظه، فطرت انسان را بیدار مى‌‏کند و در دل مى‌‏نشیند و از دلیل و برهان و امر و نهى‌ بیش‏تر تأثیر دارد. پندپذیرى‌ استعدادى‌ است که در جان انسان نهاده شده و براى‌ قبول تربیت آماده‏اش ساخته است. پند و نصیحت یک نیاز طبیعى‌ است. ممکن است کسى‌ از تعلیم دیگران بى‌‏نیاز باشد امّا هیچ کس نیست که از موعظه بى‌‏نیاز باشد. حتى‌ دانشمندان و افراد صالح نیز گاه گاه به موعظه نیازمند مى‌‏شوند.

اسلام نیز موعظه را یک امر مفید و مؤثر مى‌‏داند و در مورد ارزش و اهمیت آن احادیث فراوانى‌ داریم، از باب نمونه:

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

موعظه‏ ها نفوس انسان‏ها را صاف و نورانى‌ مى‌‏کنند.[1] قرآن نیز از همین روش استفاده کرده و سرشار از موعظه است، بلکه خود را به عنوان یک کتاب موعظه معرفى‌ مى‌‏کند.

خدا در قرآن مى‌‏گوید:

این کتاب بیان براى‌ مردم و هدایت و موعظه براى‌ پرهیزکاران است.[2] و مى‌‏گوید:

اى‌ مردم! از جانب خدا براى‌ شما موعظه آمده، شفاى‌ دل‏هاى‌ شما و هدایت و رحمت براى‌ مؤمنین است.[3] و مى‌‏فرماید:

همانا که آیاتى‌ روشن را براى‌ شما نازل کردیم و داستانِ گذشتگان و موعظه‏اى‌ براى‌ پرهیزکاران است.[4] موعظه موجب تذکر مى‌‏شود که در قرآن بدان توصیه شده است:

کسانى‌ را که از عذاب خدا مى‌‏ترسند به وسیله قرآن تذکر بده.[5] و مى‌‏فرماید:

مردم را تذکر و پند بده، زیرا تذکر براى‌ مؤمنین سودمند است.[6] خدا در قرآن مى‌‏گوید:

اى‌ رسول! مردم را تذکر بده، زیرا تو پند دهنده هستى‌.[7] بنابراین، پند و موعظه را مى‌‏توان یکى‌ از روش‏هاى‌ مؤثر و سودمند تربیتى‌ به شمار آورد. چنان‏که در قرآن نیز به عنوان یک روش معرفى‌ شده است.

خدا در قرآن به پیامبر اکرم مى‌‏فرماید:

مردم را به وسیله حکمت و موعظه حسنه، به سوى‌ راه پروردگارت دعوت کن.[8] در آیه اخیر به پیامبر اکرم مأموریت داده مى‌‏شود که با پند و موعظه حسنه، مردم را به کارهاى‌ نیک دعوت کند و از ارتکاب کارهاى‌ بد بترساند.

از این آیه استفاده مى‌‏شود که دو نوع موعظه داریم: موعظه حسنه (خوب) و موعظه غیر حسنه. آن‏چه پیامبر بدان مأموریت یافته موعظه حسنه است. این موعظه، کلامى‌ است به گونه‏اى‌ القا مى‌‏شود که در دل نفوذ مى‌‏کند و اثر بدى‌ هم ندارد.

در موعظه چند چیز باید رعایت شود:

1. در صورتى‌ پند و موعظه تأثیر دارد که واعظ به آن‏چه مى‌‏گوید عمل کند، یعنى‌ علاوه بر تذکر زبانى‌، در رفتار و کردار نیز الگو و سرمشق باشد. چون اگر شنونده رفتار گوینده را برخلاف گفتارش بیابد، گفتار او را نمى‌‏پذیرد.

امام صادق علیه السلام فرمود:

چنان چه عالم به علم خود عمل نکند، موعظه‏اش از قلوب زائل مى‌‏شود؛ چنان‏که باران از جاى‌ صاف مى‌‏لغزد.[9] امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

پندى‌ که گوشى‌ آن را بیرون نمى‌‏افکند و هیچ نفعى‌ با آن برابرى‌ نمى‌‏کند پندى‌ است که زبان گفتار از آن خاموش و زبان کردار بدان گویا باشد.[10] تأثیر موعظه بستگى‌ به مقدار ایمان و اعتماد شنونده نسبت به گوینده دارد.

2. باید موعظه در خفا و به صورت خصوصى‌ بر فرد القا شود تا بهتر مورد قبول قرار گیرد و به مقاومت و عناد کشیده نشود؛ مخصوصاً در مورد جوانان که حساسیت دارند. مگر مواعظى‌‏که به‏طور عموم و کلى‌ گفته مى‌‏شود و فرد خاصى‌ مورد نظر نیست.

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

نصیحتى‌ که در حضور دیگران انجام بگیرد یک نوع ملامت و عتاب است.[11] 3. بهتر است موعظه، کوتاه باشد تا بهتر مورد قبول قرار گیرد؛ مخصوصاً در مورد کودکان. مردم غالباً از خطابه‏هاى‌ طولانى‌ خسته مى‌‏شوند و حاضر به گوش دادن نیستند، اگر هم به گوششان برسد از گوش دیگر خارج مى‌‏سازند.

4. موعظه باید رسا، بلیغ، سنجیده و با اوضاع و شرایط شنونده و طرز فکرش سازگار باشد.

5. در موعظه باید گام به گام پیش‏رفت ابتدا پایه‏ها را تثبیت و استوار ساخت، بعد به تثبیت فروع پرداخت وگرنه غالباً اثر معکوس خواهد داشت؛ مثلًا خانم بدحجاب یا بى‌‏حجابى‌ را که ایمان و عقیده‏اش ضعیف است، باید در ابتدا در تقویت ایمان او کوشش کرد، بعد از آن، وجوب رعایت حجاب را برایش اثبات نمود، بعد از آن با پند و نصیحت او را به رعایت حجاب دعوت کرد.

6. موعظه باید با کمال نرمى‌ و مدارا و به صورت خیرخواهى‌ و دل سوزى‌ انجام بگیرد، یعنى‌ از خشونت و ملامت و اظهار برترى‌ باید جداً اجتناب نمود.

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

مدارا کردن کلید موفقیت است.[12] بنابراین، پند و موعظه را مى‌‏توان یکى‌ از روش‏هاى‌ مؤثر و سودمند تربیتى‌ دانست که اولیا و مربیان مى‌‏توانند در بعضى‌ موارد از آن استفاده نمایند. لیکن مشروط به این‏که آداب پند دادن را بدانند تا موعظه آنان موعظه حسنه باشد.[13]

 

[1] . غررالحکم، فصل اول، شماره 373:« المواعظُ صقالُ النفوس، و جلاءُ القلوب».
[2] . آل عمران آیه 138:\i« هذا بَیانٌ لِلنّاسِ وَهُدىً وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِینَ».
[3] . یونس( 10) آیه 57:« یا أَ یُّها النّاسُ قَدْ جاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَشِفاءٌ لِما فِى‌ الصُّدُورِ وَهُدىً وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ».
[4] . نور( 24) آیه 34:« وَلَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ آیاتٍ مُبَیِّناتٍ وَمَثَلًا مِنَ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِینَ».
[5] . ق( 50) آیه 35:\i« فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ یَخافُ وَعِیدِ».
[6] . ذاریات( 51) آیه 55:« وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرى‌‏ تَنْفَعُ المُؤْمِنِینَ».
[7] . غاشیه( 88) آیه 21:« فَذَکِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَکِّرٌ».
[8] . نحل( 16) آیه 125:« أُدْعُ إِلى‌‏ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالحِکْمَةِ وَالمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ».
[9] . بحارالأنوار، ج 2، ص 39:« إنّ العالم إذا لم یَعمَل بعلمِه زلّت مَوعظتُه عن القلوب کما یَزِلّ المطرُ عن الصفا».
[10] . غررالحکم، فصل نهم، شماره 162:« إنّ الوعظ الذی لایمجّه سمعٌ، و لا یَعدِله نفعٌ ما سَکَت عنه لسان‏القول و نطق به لسان الفعل».
[11] . همان، فصل 82، شماره 17:« نصحک بین الملأ تقریع».
[12] . همان، فصل اول، شماره 347:« الرفق مفتاح النجاح».
[13] امینى‌، ابراهیم، اسلام و تعلیم و تربیت، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى‌ حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: سوم، 1387.