فیلم و تآتر
یکى از وسایلى که در تعلیم و تربیت، تأثیر بسزایى دارد فیلم است. فیلمهایى که در تلویزیون یا سینما به نمایش گذاشته مىشود، بدون شک در بینندگان تأثیر زیادى مىگذارد. فیلم براى عموم مردم جاذبیت دارد و براى نوجوان و جوان از جاذبیت بیشترى برخوردار است. تماشاى صحنههاى فیلم، گرچه به عنوان یک تفریح و سرگرمى تلقى مىشود، امّا از آثار تربیتى آن نیز نباید غفلت نمود. از فیلم مىتوان به عنوان یک وسیله تعلیم و تربیت افراد؛ به ویژه کودکان، استفاده کرد. به وسیله فیلم خوب مىتوان اخلاق و رفتار نیک را در کودکان پرورش داد.
برعکس، فیلم بد بسیار خطرناک و زیانبار و ویرانکننده است، زیرا موجب انحراف و فساد اخلاق خواهد شد.
بنابراین، این هنر زیبا و جالب، هم مىتواند در طریق خدمت به مردم و پرورش مکارم اخلاق و ترقى و تعالى جامعه قرار گیرد و هم مىتواند جامعه را به فساد و انحراف و سقوط بکشاند. تا فیلم چه باشد و چه اهدافى را دنبال کند.
فیلمسازى گرچه یک هنر است لیکن ارزش ذاتى ندارد بلکه ارزش آن، به محتوا و هدف آن مربوط مىشود.
امّا تصور نشود که در ارزشمند و مفید بودن یک فیلم، همین مقدار کافى است که یک هدف تربیتى صحیحى را تعقیب نماید، بلکه علاوه بر این، باید در تمام صحنهها و نسبت به همه مجریان، از هر گونه بدآموزى خالى باشد. زیرا بینندگان، هیچ گونه التزامى ندارند که فقط از هدف فیلم درس بگیرند بلکه ممکن است از همه حرکات، رفتار، گفتار، اخلاق، کلمات، نوع لباس، رنگ لباس، کفش، کلاه، طرز غذا خوردن مجریان برنامه درس بگیرند. هر بینندهاى الگوى خاصى را انتخاب کرده و رفتار ویژهاى را سرمشق خود قرار مىدهد؛ خوب باشد یا بد.
گاهى هدف فیلم خوب و سودمند است، ولى در رفتار یک یا چند نفر از مجریان برنامه، بدآموزىهایى وجود دارد که در روح بعضى کودکان و جوانان تأثیر بد مىگذارد و از آنها سرمشق مىگیرند؛ مثلًا هنرمند براى اظهار ناراحتى سیگار مىکشد، ولى امکان دارد کودک یا جوان همین را الگو قرار دهد و به سیگار کشیدن تشویق گردد. به تجربه ثابت شده که بعض کودکان از دیدن
فیلمهاى پلیسى و جنایى، خشونت، دزدى، فرار از قانون، تقلب، چاقوکشى، دروغ گویى، فرار از خانه و یا ضرب و شتم را فرا مىگیرند.
اگر بازیگران فیلم، بد حجاب یا بىحجاب باشند، در روح دختران و زنان تأثیر گذاشته و آنان را به خودنمایى و بىحجابى تشویق مىنمایند. وقتى حرمت حجاب شکسته شد، افراد ضعیف النفس و ضعیف الایمان به تدریج به سوى بدحجابى و در نهایت به بىحجابى و احیاناً به فاسد مترتب بر آن، کشیده مىشوند.
جوانان بىزن بلکه مردان متأهل، وقتى چشمشان به بدن نیمه عریان و زیباى بازىگر زن در بعضى فیلمها بیفتد غالباً تحت تأثیر قرار مىگیرند و امکان دارد به ارضاى غیر مشروع و انحراف کشیده شوند. در بد آموزىهاى این قبیل فیلمها تردیدى نیست، گر چه تماشاى آن از لحاظ فقه اسلامى حلال باشد. مثلًا ممکن است فیلم خارجى باشد که زن ناشناس غیر مسلمان در آن بازى مىکند و از لحاظ فقه، نظر بدون ریبه بر او جایز است، لیکن به هر حال نسبت به بعض بینندگان عکس العمل سوء و بدآموزى دارد.
بنابراین، این قبیل فیلمها زیانبار بوده و به عفت عمومى لطمه مىزنند و جوانان را به فساد و انحراف مىکشند؛ گرچه از لحاظ فقهى هم نمىتوان حکم به حرمت آنها نمود.
بنابراین، اولیا و مربیان و همه مسئولین کشور نمىتوانند نسبت به تهیه و نمایش انواع فیلمها بىتفاوت بوده و هر فیلمى را به نمایش بگذارند و به کودکان و جوانان اجازه تماشا بدهند. این عمل، خیانتى بزرگ به نسل جوان و در نهایت به جامعه است.
یکى از مشکلات ما این است که فیلمها را غالباً کودکان و جوانان و بزرگ سالان، با هم تماشا مىکنند. در صورتى که بعض فیلمها گر چه براى بزرگها زیان ندارد بلکه مفید هم هست لیکن همان فیلمها براى کودکان و نوجوانان و جوانان بدآموزى دارد.
در خاتمه تذکر چند نکته را لازم مىدانیم:
1. لازم است هنرمندان به حساسیت کار خود توجه نموده و بدانند کار آنها یک کار مؤثر و با نفوذ تربیتى است و در کیفیت پرورش کودکان و جوانان و همه افراد جامعه، کاملًا سهیم هستند. مىتوانند از طریق ساختن فیلمهاى اخلاقى، اجتماعى و علمى، بزرگترین خدمت را نسبت به جامعه انجام دهند و مروج اسلام و قرآن باشند.
بنابراین، باید اولًا: فیلمهاى هدفدار و اخلاقى و آموزنده تهیه کنند و ثانیاً:
سعى کنند از هر گونه بدآموزى خالى باشد. خوب است در این زمینه، با دانشمندان اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامى مشاوره و همکارى داشته باشند.
2. مراکز و سازمانهاى تبلیغات اسلامى و حوزههاى علوم دینى، باید به این نکته مهم توجه داشته باشند که فیلم در جوامع کنونى یک واقعیت است و قابل طرد نیست. نمىشود به مردم گفت فیلم تماشا نکنند. در شرایط کنونى یک ضرورت محسوب مىشود. اگر فیلم خوب نداشته باشیم دنبال فیلم بد خواهند رفت.
بنابراین، باید در پرورش هنرمندان متعهد و تهیه فیلمهاى خوب و آموزنده، سرمایهگذارى و جدیت کرد و از این طریق، در تزکیه و تهذیب نفوس و تربیت صحیح کودکان و جوانان و نشر فرهنگ غنى اسلام، کوشش نمود.
3. به دولت و مسئولین فرهنگى، که شرعاً و قانوناً مسئول تعلیم و تربیت صحیح کودکان و جوانان هستند، توصیه مىشود که به نقش مهم فیلم و تأثیر فوق العاده آن در کیفیت تربیت کودکان و جوانان، توجه نمایند و بر فیلمهایى که در تلویزیون و سینما و مانند آن، به نمایش گذاشته مىشود کاملًا نظارت کنند و از نمایش فیلمهایى که بدآموزى دارند جداً جلوگیرى به عمل آورند.
4. به اولیا و مربیان توصیه مىشود که به کودکان و جوانان اجازه ندهند که فیلمهاى بد و زیانبار را تماشا نمایند. در عوض، اوقات فراغت آنان را به تماشاى فیلمهاى خوب و آموزنده و سایر تفریحات سالم پر کنند.[1]
[1] امینى، ابراهیم، اسلام و تعلیم و تربیت، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: سوم، 1387.