پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

فيلم و تآتر

فیلم و تآتر

یکى‌ از وسایلى‌ که در تعلیم و تربیت، تأثیر بسزایى‌ دارد فیلم است. فیلم‏هایى‌ که در تلویزیون یا سینما به نمایش گذاشته مى‌‏شود، بدون شک در بینندگان تأثیر زیادى‌ مى‌‏گذارد. فیلم براى‌ عموم مردم جاذبیت دارد و براى‌ نوجوان و جوان از جاذبیت بیش‏ترى‌ برخوردار است. تماشاى‌ صحنه‏هاى‌ فیلم، گرچه به عنوان یک تفریح و سرگرمى‌ تلقى‌ مى‌‏شود، امّا از آثار تربیتى‌ آن نیز نباید غفلت نمود. از فیلم مى‌‏توان به عنوان یک وسیله تعلیم و تربیت افراد؛ به ویژه کودکان، استفاده کرد. به وسیله فیلم خوب مى‌‏توان اخلاق و رفتار نیک را در کودکان پرورش داد.

برعکس، فیلم بد بسیار خطرناک و زیانبار و ویران‏کننده است، زیرا موجب انحراف و فساد اخلاق خواهد شد.

بنابراین، این هنر زیبا و جالب، هم مى‌‏تواند در طریق خدمت به مردم و پرورش مکارم اخلاق و ترقى‌ و تعالى‌ جامعه قرار گیرد و هم مى‌‏تواند جامعه را به فساد و انحراف و سقوط بکشاند. تا فیلم چه باشد و چه اهدافى‌ را دنبال کند.

فیلم‏سازى‌ گرچه یک هنر است لیکن ارزش ذاتى‌ ندارد بلکه ارزش آن، به محتوا و هدف آن مربوط مى‌‏شود.

امّا تصور نشود که در ارزشمند و مفید بودن یک فیلم، همین مقدار کافى‌ است که یک هدف تربیتى‌ صحیحى‌ را تعقیب نماید، بلکه علاوه بر این، باید در تمام صحنه‏ها و نسبت به همه مجریان، از هر گونه بدآموزى‌ خالى‌ باشد. زیرا بینندگان، هیچ گونه التزامى‌ ندارند که فقط از هدف فیلم درس بگیرند بلکه ممکن است از همه حرکات، رفتار، گفتار، اخلاق، کلمات، نوع لباس، رنگ لباس، کفش، کلاه، طرز غذا خوردن مجریان برنامه درس بگیرند. هر بیننده‏اى‌ الگوى‌ خاصى‌ را انتخاب کرده و رفتار ویژه‏اى‌ را سرمشق خود قرار مى‌‏دهد؛ خوب باشد یا بد.

گاهى‌ هدف فیلم خوب و سودمند است، ولى‌ در رفتار یک یا چند نفر از مجریان برنامه، بدآموزى‌‏هایى‌ وجود دارد که در روح بعضى‌ کودکان و جوانان تأثیر بد مى‌‏گذارد و از آن‏ها سرمشق مى‌‏گیرند؛ مثلًا هنرمند براى‌ اظهار ناراحتى‌ سیگار مى‌‏کشد، ولى‌ امکان دارد کودک یا جوان همین را الگو قرار دهد و به سیگار کشیدن تشویق گردد. به تجربه ثابت شده که بعض کودکان از دیدن‏

فیلم‏هاى‌ پلیسى‌ و جنایى‌، خشونت، دزدى‌، فرار از قانون، تقلب، چاقوکشى‌، دروغ گویى‌، فرار از خانه و یا ضرب و شتم را فرا مى‌‏گیرند.

اگر بازیگران فیلم، بد حجاب یا بى‌‏حجاب باشند، در روح دختران و زنان تأثیر گذاشته و آنان را به خودنمایى‌ و بى‌‏حجابى‌ تشویق مى‌‏نمایند. وقتى‌ حرمت حجاب شکسته شد، افراد ضعیف النفس و ضعیف الایمان به تدریج به سوى‌ بدحجابى‌ و در نهایت به بى‌‏حجابى‌ و احیاناً به فاسد مترتب بر آن، کشیده مى‌‏شوند.

جوانان بى‌‏زن بلکه مردان متأهل، وقتى‌ چشمشان به بدن نیمه عریان و زیباى‌ بازى‌‏گر زن در بعضى‌ فیلم‏ها بیفتد غالباً تحت تأثیر قرار مى‌‏گیرند و امکان دارد به ارضاى‌ غیر مشروع و انحراف کشیده شوند. در بد آموزى‌‏هاى‌ این قبیل فیلم‏ها تردیدى‌ نیست، گر چه تماشاى‌ آن از لحاظ فقه اسلامى‌ حلال باشد. مثلًا ممکن است فیلم خارجى‌ باشد که زن ناشناس غیر مسلمان در آن بازى‌ مى‌‏کند و از لحاظ فقه، نظر بدون ریبه بر او جایز است، لیکن به هر حال نسبت به بعض بینندگان عکس العمل سوء و بدآموزى‌ دارد.

بنابراین، این قبیل فیلم‏ها زیانبار بوده و به عفت عمومى‌ لطمه مى‌‏زنند و جوانان را به فساد و انحراف مى‌‏کشند؛ گرچه از لحاظ فقهى‌ هم نمى‌‏توان حکم به حرمت آن‏ها نمود.

بنابراین، اولیا و مربیان و همه مسئولین کشور نمى‌‏توانند نسبت به تهیه و نمایش انواع فیلم‏ها بى‌‏تفاوت بوده و هر فیلمى‌ را به نمایش بگذارند و به کودکان و جوانان اجازه تماشا بدهند. این عمل، خیانتى‌ بزرگ به نسل جوان و در نهایت به جامعه است.

یکى‌ از مشکلات ما این است که فیلم‏ها را غالباً کودکان و جوانان و بزرگ‏ سالان، با هم تماشا مى‌‏کنند. در صورتى‌ که بعض فیلم‏ها گر چه براى‌ بزرگ‏ها زیان ندارد بلکه مفید هم هست لیکن همان فیلم‏ها براى‌ کودکان و نوجوانان و جوانان بدآموزى‌ دارد.

در خاتمه تذکر چند نکته را لازم مى‌‏دانیم:

1. لازم است هنرمندان به حساسیت کار خود توجه نموده و بدانند کار آن‏ها یک کار مؤثر و با نفوذ تربیتى‌ است و در کیفیت پرورش کودکان و جوانان و همه افراد جامعه، کاملًا سهیم هستند. مى‌‏توانند از طریق ساختن فیلم‏هاى‌ اخلاقى‌، اجتماعى‌ و علمى‌، بزرگ‏ترین خدمت را نسبت به جامعه انجام دهند و مروج اسلام و قرآن باشند.

بنابراین، باید اولًا: فیلم‏هاى‌ هدفدار و اخلاقى‌ و آموزنده تهیه کنند و ثانیاً:

سعى‌ کنند از هر گونه بدآموزى‌ خالى‌ باشد. خوب است در این زمینه، با دانشمندان اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامى‌ مشاوره و همکارى‌ داشته باشند.

2. مراکز و سازمان‏هاى‌ تبلیغات اسلامى‌ و حوزه‏هاى‌ علوم دینى‌، باید به این نکته مهم توجه داشته باشند که فیلم در جوامع کنونى‌ یک واقعیت است و قابل طرد نیست. نمى‌‏شود به مردم گفت فیلم تماشا نکنند. در شرایط کنونى‌ یک ضرورت محسوب مى‌‏شود. اگر فیلم خوب نداشته باشیم دنبال فیلم بد خواهند رفت.

بنابراین، باید در پرورش هنرمندان متعهد و تهیه فیلم‏هاى‌ خوب و آموزنده، سرمایه‏گذارى‌ و جدیت کرد و از این طریق، در تزکیه و تهذیب نفوس و تربیت صحیح کودکان و جوانان و نشر فرهنگ غنى‌ اسلام، کوشش نمود.

3. به دولت و مسئولین فرهنگى‌، که شرعاً و قانوناً مسئول تعلیم و تربیت صحیح کودکان و جوانان هستند، توصیه مى‌‏شود که به نقش مهم فیلم و تأثیر فوق‏ العاده آن در کیفیت تربیت کودکان و جوانان، توجه نمایند و بر فیلم‏هایى‌ که در تلویزیون و سینما و مانند آن، به نمایش گذاشته مى‌‏شود کاملًا نظارت کنند و از نمایش فیلم‏هایى‌ که بدآموزى‌ دارند جداً جلوگیرى‌ به عمل آورند.

4. به اولیا و مربیان توصیه مى‌‏شود که به کودکان و جوانان اجازه ندهند که فیلم‏هاى‌ بد و زیانبار را تماشا نمایند. در عوض، اوقات فراغت آنان را به تماشاى‌ فیلم‏هاى‌ خوب و آموزنده و سایر تفریحات سالم پر کنند.[1]

 

[1] امینى‌، ابراهیم، اسلام و تعلیم و تربیت، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى‌ حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: سوم، 1387.