فصل پنجم
اقسام، درجات و مراحل روزه
روزه بر شش قسم است: واجب، سنت، مستحب، مکروه، حرام و تأدیب که عبارت از امساک در قسمتی از روز میباشد.
الف) روزه واجب: روزه ماه رمضان است و روزه کفارات، روزه بدل «هَدْی»، روزه روز سوم اعتکاف و روزههایی که بر خود لازم گردانیده باشد با نذر و مانند آن.
ب) روزه سنت: روزه سه روز است در هر ماه (پنجشنبه اول و آخر ماه و چهارشنبه میان ماه، یعنی چهارشنبه اول از دهٔ دوم) که برابری میکند با روزه دهر و بهترین روزههاست پس از روزههای واجب.
ج) روزه مستحب: روزه سایر ایام است غیر روزه مکروه و حرام. مؤکد آن روزه ماه رجب و شعبان یا آنچه میسر شود از آن، نُه روز اول ذیحجه، روز غدیر خم که هیجده ذیحجه است، روز مباهله و تصدق به خاتم که بیستوپنجم آن است، روز مبعث که بیستوهفتم رجب است و روز میلاد پیامبر(ص) که هفدهم ربیعالاول است.
د) روزه مکروه: روزه روز عرفه (نهم ذیحجه) است برای کسی که از دعا ضعیف شود یا شک داشته باشد از رؤیت هلال در اوّل ماه، روزه مستحب هر یک از مهمان و میزبان بدون اذن دیگری روزه مستحب فرزند بدون اذن پدر، سه روز بعد از هر یک از عید فطر و اضحی و روزه یومالشک به نیت شک و تردید، اما اگر به نیت شعبان روزه بدارد؛ یعنی آن روز را از شعبان داند همچنانکه شارع قرار داده، مثل سایر ایام مستحب خواهد بود و مجزی است از ماه رمضان اگر مشخص شود که از رمضان است.
ه) روزه حرام: روزه عید فطر و عید قربان، روزه یومالشک به نیت رمضان و مجزی نیست از رمضان اگر معلوم شود که از رمضان بوده، روزه ایام تشریق (یازدهم و دوازدهم و سیزدهم ذیحجه) برای کسی که در منی باشد، روزه واجب در سفر مگر سه روز بدل هَدْی و هجده روز بدل بدنه و سه روز برای برآمدن حاجت در مدینه مشرفه، روزه صمت (روزه ای که در آن شرط کند که سخن نگوید)، روزه وصال (روزهای که در آن افطار نکند تا سحر یا شب دیگر) و روزه مستحب زن و بنده بدون اذن شوهرو آقا.
و) روزه تأدیب: امساک مسافری که به شهر خود باز آید یا به شهری که نیت اقامت ده روز در آن داشته باشد پس اززوال و افطار نکرده باشد یا قبل از زوال و افطار کرده باشد، بیماری که بهبود یابد، حائض و نفساء که پاک شود، کافر که مسلمان شود، طفل که بالغ گردد، دیوانه که عاقل شود، بیهوش که به هوش آید، امساک طفلان نهساله برای تمرین روزه به اندازه آنچه طاقت داشته باشد از روز و امساک به سبب مصیبت اهل بیت در روز عاشورا از روی اندوه تا اواخر روز.[50]
درجات روزه
الف) روزه عوام: این روزه با خودداری از مبطلات روزه که فقها در رسالهها بیان کردهاند، تحقق مییابد.
ب) روزه خواص: با انجام اموری که در روزه عوام گفتیم و پرهیز اعضای بدن از مخالفت با خداوند، روزه خواص تحقق پیدا میکند.
ج) روزه خواص خواص: این روزه با خودداری از امور حلال یا حرامی که انسان را از یاد خدا بازمیدارد محقق میشود.
اقسام روزهداران از نظر نیت
الف) عدهای فقط به سبب ترس از مردم یا برای رسیدن به نفع آنان یا به این دلیل که عادت مسلمانان است، روزه میگیرند.
ب) بعضی در نیت خود موارد فوق را با کمی ترس از مجازات خدا و امید به پاداش آمیختهاند.
ج) برخی فقط به سبب ترس از مجازات یا رسیدن به پاداش روزه میگیرند.
د) گروهی علاوه بر نیت رهایی از مجازات و دریافت پاداش، با روزه خود قصد رسیدن به نزدیکی و رضایت الهی را دارند.
ه) دستهای فقط برای رسیدن به رضایت و نزدیکی به خداوند روزه میگیرند.[51]
مراحل روزهداری
روزه که از آن به عنوان «تکلیف الهی» یاد میکنیم، در حقیقت تشریف الهی است، نعمت خداست، فرصت بسیار ذیقیمت برای کسانی است که از عهده این کار برمیآیند؛ البته سختیهایی هم دارد. هیچ کار مبارک و مفیدی، از سختی خالی نیست. بشر بدون تحمل سختی به جایی نمیرسد. این مقدار سختی که در روزهگرفتن وجود دارد، در مقابل آنچه که از آن عاید انسان میشود، بسیار کم و ناچیز است. سه مرحله برای روزه ذکر کردهاند، هر سه مرحله هم برای کسانی که اهل آن هستند، مفید است.
مرحله اول (مرحله عمومی)
مرحله اول همین مرحله عمومی روزه است؛ یعنی پرهیز از خوردن و نوشیدن و سایر محرمات. اگر محتوای روزه، تنها همین امساک باشد، باز هم منافع فراوانی دارد. هم انسان را میآزماید و هم به او میآموزد، هم درس است و هم آزمایش برای زندگی، تمرین و ورزش است؛ تمرینی باارزشتر از ورزش جسمانی در این کار وجود دارد. روایاتی از ائمه^ در مورد این مرحله آمده است. در سؤالی که هشام از امام(ع) درباره علت روزه میکند، امام صادق(ع) میفرماید: خداوند روزه را واجب کرد تا ثروتمند و فقیر یکسان شوند؛ برای اینکه تا ثروتمند مزه گرسنگی را نچشد، گرسنگی فقیر را لمس نمیکند تا به او رحم کند، چون غنی هرچه را اراده کند بهدست میآورد، پس خداوند اراده کرده تا این تساوی را بهوجود آورد تا غنی، نداریِ فقیر را درک و لمس کند و بر ضعیف و گرسنه رحم کند.[52]
در روایتی از امام رضا(ع) به نکته دیگری دراینباره اشاره میکند که آن تشنگی و گرسنگی روز قیامت است.[53] بُعدِ دیگر کلام امام هشتم این است که از گرسنگی و تشنگی صبوری نصیب انسان میشود. و بُعدِ دیگر، ریاضت شرعی است که به انسان میرسد.
پس در مرحله اول هم ثروتمند و دارا به فکر فقیر و نادار میافتد و مزه هر خواستنی که میسر نیست، میچشد. دوم: به یاد تشنگی و گرسنگی قیامت میافتد. سوم: روزهدار صبوری را میآموزد و تمرین صبر میکند. چهارم: به ریاضت شرعی میرسد و آنرا تمرین میکند.
مرحله دوم (پرهیز از گناه)
نگهداری گوش و چشم و زبان و دل حتی بشرهٔ انسان (پوست و موی بدن) از گناه. این یک مرتبه بالاتر از مراتب روزه است. این ماه فرصت خوبی برای تمرین است. گناهنکردن اراده و تصمیم میخواهد و رمضان میتواند تمرینی باشد که انسان باور کند حریف نفس خود میشود. حضرت زهرا÷ میفرماید: انسان از روزه چه بهرهای خواهد برد، اگر زبان و گوش و چشم و جوارح خود را از گناه باز ندارد![54]
مرحله سوم (پرهیز از عوامل غفلت انسان از خدا)
پرهیز از هر چیزی است که ذهن و ضمیر انسان را از یاد خدا غافل کند. این آن مرحله مهم روزهداری است که در حدیث از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده که به خداوند عرضه میدارد: خداوندا دستاورد روزه چیست؟ خداوند فرمود: روزه سرچشمههای حکمت را در دل میجوشاند. وقتی که حکمت بر دل حاکم شد، آن معرفت نورانی و روشن به وجود میآید و انسان باکی ندارد که چگونه میگذراند به سختی یا راحتی، معرفت که بهوجود آمد، همان یقینی بهوجود میآید که حضرت ابراهیم(ع) از خدای متعال آن را میخواست و در دعاهای این ماه مرتب در خواست شده است. وقتی کسی به یقین برسد، دشواریهای زندگی بر او آسان میشود و در برابر حوادث شکستناپذیر میگردد. اینکه انسان بخواهد راه تکامل و تعالی را در طول عمر بپیماید و دچار غفلت نشود، بسیار اهمیت دارد و روزه چنین هنری را داراست.[55]
[50]. هشت در بهشت، ص324.
[51]. المراقبات، ص200.
[52]. سَأَلَ هِشَامُ بْنُالْحَکَمِ أَبَاعَبْدِاللَّهِ(ع)عَنْ عِلَّةِ الصِّیَامِ فَقَالَ إِنَّمَا فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الصِّیَامَ لِیَسْتَوِیَ بِهِ الْغَنِیُ وَ الْفَقِیرُ وَ ذَلِکَ أَنَّ الْغَنِیَّ لَمْ یَکُنْ لِیَجِدَ مَسَّ الْجُوعِ فَیَرْحَمَ الْفَقِیرَ لِأَنَّ الْغَنِیَّ کُلَّمَا أَرَادَ شَیْئاً قَدَرَ عَلَیْهِ فَأَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُسَوِّیَ بَیْنَ خَلْقِهِ وَ أَنْ یُذِیقَ الْغَنِیَّ مَسَّ الْجُوعِ وَ الْأَلَمِ لِیَرِقَّ عَلَى الضَّعِیفِ فَیَرْحَمَ الْجَائِعَ؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص73، ح1766و وسائلالشیعه، ج10، ص7، ح12697.
[53]. عیون أخبار الرضا(ع)، ج1، ص 295، ح 35.
[54]. فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ| قَالَتْ: مَا یَصْنَعُ الصَّائِمُ بِصِیَامِهِ إِذَا لَمْ یَصُنْ لِسَانَهُ وَ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوَارِحَهُ؛ بحارالأنوار، ج93، ص 293، ح 15.
[55]. ارشادالقلوب، ص203.