مقام زن در اسلام همان مقام شامخ انسان است، زیرا زن و مرد در انسان بودن تفاوتی ندارند. قرآن آدمی را خلیفة اللّه معرفی کرده و دربارهاش میگوید:
ما آدمیزادگان را گرامی داشتیم و در خشکی و دریا بر مرکب سوار کردیم و از طیبات روزی دادیم و بر بسیاری مخلوقات برتری عطا کردیم.[510]
اگر آدم به مقامی رسید که مسجود فرشتگان واقع شد: وقتی طینت آدم را آراستم و آماده ساختم و از روح [ منسوب به] خودم در آن دمیدم، به سویش سجده کنید»[511] همه اینها بر اثر انسان بودن اوست که زن و مرد در این موضوع تفاوتی ندارند.
قرآن درباره حضرت آدم میگوید: و خدا اسما را به آدم تعلیم کرد. سپس آنها را بر ملائک عرضه داشت و گفت: اگر راست میگویید اسمای اینها را بگویید. ملائکه گفتند: خدایا! تو منزهی، جز آنچه را به ما تعلیم کردهای نمیدانیم و تو دانا و حکیم هستی. آنگاه خدا به آدم گفت: از اسما به آنان خبر بده. وقتی آدم اسمای آنان را بیان کرد، خدا به فرشتگان گفت: آیا به شما نگفتم که من از غیبت آسمانها و زمین آگاه هستم و آنچه را اظهار میدارید یا کتمان میکنید میدانم.[512]
اگر حضرت آدم توانست اسما را بفهمد و پاسخگوی آنها باشد بر اثر آفرینش ویژه انسانی او بود، و در این آفرینش زن و مرد یکسانند. به طورکلی در تعریفها و تمجیدهای قرآن و احادیث از انسان، زن و مرد یکسانند.
در تمام قرآن آیهای نیست که زن را به زن بودن نکوهش کند.
بنابراین، زن و مرد در اسلام و قرآن در ارزشهای انسانی تفاوت ندارند،و در اداره جامعه مسئولیتهای مشترکی را برعهده دارند که به برخی از آنها اشاره میشود:
اوّل: زن و مرد به طور تساوی منشأ پیدایی و تولد و تکثر و بقای نسل انسان هستند، و تنها رعایت تقوا، معیار برتری هر یک از آنان است.
قرآن میگوید: ای مردم! ما شما را از مرد و زن آفریدیم و شما را گروه گروه و قبیله قبیله قرار دادیم تا شناخته شوید. ارزشمندترین شما نزد خدا پرهیزکارترین افراد هستند. خدا دانا و آگاه است.[513]
ـ ای مردم! از پروردگارتان که شما را از یک نفس آفرید و همسرش را نیز از جنس خودش خلق کرد و به وسیله آن دو نفر، مردان و زنان فراوانی را در زمین پراکنده ساخت، بترسید. تقوای خدا را پیشه سازید که با سوگند به نام او از یکدیگر سؤال میکنید، و درباره خویشاوندان نیز از خدا بترسید و خدا مراقب شما است.[514]
دوم: قرآن تنها وسیله سعادت انسان را ایمان به خدا و تزکیه و تهذیب نفْس از بدیها و رعایت تقوا و انجام عمل صالح میداند و در این جهت در میان زن و مرد فرقی نگذاشته است، بلکه هر یک را لایق ترقی و تکامل معنوی و قرب الی اللّه دانسته است.
قرآن میگوید: هر کس عمل صالحی را انجام دهد ـ مرد باشد یا زن ـ در حالی که به خدا ایمان دارد، پس به او زندگی خوش و پاکیزهای میدهیم و پاداشی بهتر از کردارشان عطا خواهیم کرد.[515]
ـ پس پروردگار دعایشان را اجابت فرمود که من عمل هیچ کس را ضایع نمیکنم ـ چه زن و چه مرد ـ همه از یکدیگر هستید.[516]
قرآن زنان و مردان صالح را به طور تساوی مدح کرده و میگوید: خدا برای مردان مسلمان و زنان مسلمان، و مردان مؤمن و زنان مؤمن، و مردان مطیع و زنان مطیع، و مردان راستگو و زنان راستگو، و مردان شکیبا و زنان شکیبا، و مردان خاشع و زنان خاشع، و مردان صدقه دهنده و زنان صدقه دهنده، و مردان روزهدار و زنان روزهدار، و مردان پاکدامن و زنان پاکدامن، و مردان ذاکر و زنان ذاکر، آمرزش و مزدی بزرگ آماده کرده است.[517]
قرآن چنانکه به بعضی مردان نیکوکار اشاره کرده و آنان را ستوده است، به بعضی بانوان شایسته تاریخ نیز اشاره و از آنان ستایش کرده است.
درباره حضرت مریم میگوید: پس پروردگارش آن دختر را به نیکی پذیرفت و به خوبی پرورش داد و زکریا را به سرپرستی او گماشت. هرگاه زکریا در محراب نزدِ مریم میرفت پیش او خوردنی مییافت، میگفت: ای مریم! اینها از کجا برای تو میرسد؟ جواب میداد: از جانب خدا، زیرا هر کس را که بخواهد بیحساب روزی میدهد.[518]
و باز میفرماید: و فرشتگان گفتند: ای مریم! خدا تو را برگزید و پاکیزه ساخت و بر زنان جهان برتری داد.[519]
و درباره آسیه همسر فرعون میگوید: و خدا برای کسانی که ایمان آوردهاند، زن فرعون را مَثَل میزند، آنگاه که گفت: پروردگارا! برای من در بهشت نزد خود خانهای بنا کن و مرا از فرعون و عملش نجات بده و مرا از مردم ستمکار برهان.[520]
فاطمه زهرا، دختر گرامی پیامبر، نیز از همین بانوان ممتاز است که آیه تطهیر درباره او و شوهر و پدر و فرزندانش نازل گشته است:
خدا خواسته که رجس و پلیدی گناه را از شما برطرف سازد و شما را پاک و پاکیزه گرداند.[521]
رسول خدا(ص) درباره این زنان فرمود: بانوان بزرگ اهل بهشت چهار نفرند: مریم دختر عِمران، فاطمه دختر محمد، خدیجه دختر خُوَیلد، آسیه دختر مَزاحم (همسر فرعون).[522]
پس قرآن زن بودن را مانع از رشد و ترقی و تعالی و کسب فضایل انسانی نمیداند بلکه آنان را نیز همانند مردان برای کسب فضایل شایسته میداند و به نمونههایی از آنها اشاره دارد.
البته قرآن بعضی زنان را نکوهش کرده؛ مانندِ همسر نوح پیامبر و همسر لوط پیامبر[523] و همسر ابولهب کافر.[524]
ولی نه از این جهت که زن هستند، بلکه بر اثر کردار ناشایسته آنان، چنانکه بعضی مردان نیز نکوهش شدهاند؛ مانندِ فرعون، نمرود و ابولهب.
سوم: اسلام زن و مرد را دو رکن اجتماع میداند که در پیدایی و تشکیل و اداره و بهرهگیری از جامعه نقش مشترک دارند. زن و مرد در جامعه زندگی میکنند و از نتایج خوب اجتماع صالح یا آثار بد اجتماع فاسد، بِالسَّویه بهره و زیان میبرند. بنابراین، مسئولیت اداره صحیح، و اصلاح جامعه نیز برعهده زن و مرد خواهد بود.
قرآن میگوید: مردان مؤمن و زنان مؤمن اولیای یکدیگر هستند، امر به معروف و نهی از منکر میکنند، نماز را برپا میدارند و زکات میدهند، از خدا و رسول خدا اطاعت میکنند. اینان مورد رحمت خدا واقع میشوند. و خدا پیروز و حکیم است.[525]
هرچند حضور در میدان جهاد، و جنگیدن با دشمن بر زنان واجب نیست، سایر مسئولیتهای اجتماعی از آنان سلب نشده است؛ مانند امر به معروف و نهی از منکر، دفاع از دین و مقدسات آن، تبلیغ و گسترش اسلام، مبارزه با تجاوز و تعدّی، دفاع از حقوق محرومان و ستمدیدگان، تعاون در کارهای خیر، کمک به تهیدستان و مستمندان، پرستاری از بیماران و معلولان و سالخوردگان، مبارزه با مفاسد اخلاقی و اجتماعی، پرورش صحیح کودکان، تعلیم و بالا بردن سطح دانش افراد اجتماع، تقویت حکومت عدل اسلامی، دفاع از ارزشهای دینی، کمک به بنیه اقتصادی خانواده و کشور، و دهها مسئولیت مشترک دیگر.
چهارم: چهارمین وظیفه مشترک زن و مرد تحصیل علم و کشف اسرار جهان و بهرهگیری از آن در تهیه و اختراع وسایل آسایش و رفاه در زندگی است.
هر دو انسانند و لیاقت و مسئولیت دارند.
اسلام در کسب دانش تأکیدات فراوانی دارد و آن را یک فریضه معرفی مینماید؛ از باب نمونه:
رسول خدا(ص) فرمود: تحصیل علم بر هر مسلمانی واجب است. آگاه باشید که خداوند طلاب علم را دوست دارد.[526]
امام محمدباقر(ع) فرمود: دانشمندی که از دانش خود استفاده کند، از هفتاد هزار عابد بهتر است.[527]
و دهها و صدها حدیث مشابه دیگر، که زنان را نیز موظف میداند در کسب دانش بکوشند، مخصوصا در تحصیل علومی که به صورت مستقیم مورد نیاز آنان است؛ مانند پزشکی، دندانپزشکی، روانپزشکی، داروسازی، پرستاری، مامایی، علوم آزمایشگاهی، تعلیم و تربیت، روانشناسی، زیستشناسی، شیمی، مدیریت، حسابداری و اسلامشناسی، تفسیر، عقاید، فقه، تاریخ، ادبیات، هنر، زبان، حقوق، اقتصاد، و دیگر رشتهها.
زنان حدود نیمی از جامعه را تشکیل میدهند و در اداره آن سهیم هستند. باید دانشمندان و متخصصین آنان در رشتههای مربوط و مورد نیاز به اندازه مردها باشد تا خودکفا باشند. باید نصف بیمارستانها، درمانگاهها، دانشگاهها، دبیرستانها دبستانها، دانشسراها، داروسازیها، آزمایشگاهها، همه زایشگاهها، نصف مدارس علوم دینی و پرورش مبلّغ، و نصف مراکز تبلیغات اسلامی، به بانوان اختصاص داشته باشد و به اندازه مردان دانشمند و کارشناس باشند، که متأسّفانه چنین نیست! نقصان و تفاوت مذکور میتواند معلول دو علت باشد:
یکی: خودخواهیها و خود محوریها و بیعدالتیهای مردها در طول تاریخ که بانوان را از حقوق مشروعشان در خودکفایی باز داشتند و آنان را وابسته نگه داشتند.
دیگری: کوتاهی و خودناشناسی و رفاهطلبی و تجملگرایی بانوان که مسیر واقعی استیفای حقوق حَقّه خود را نشناختند و به بیراهه رفتند. باید بانوان، خود و مسئولیتها و نقشهای واقعی خویش را بشناسند، و برای رسیدن به استقلال و استیفای حقوق مشروعشان تلاش و جدیت کنند ولی مراقب باشند همچون بانوان غربی به بیراهه نروند.
بیندیشید و پاسخ دهید
1. مقام زن در اسلام چیست؟
2. زن در پیدایی نسل انسان چه نقشی دارد؟
3. قرآن اسباب سعادت انسان را چه میداند؟
4. آیا در تأمین سعادت بین زن و مرد تفاوتی است؟
5 . قرآن درباره زنان شایسته چه میفرماید؟
6. زن در اصلاح و بهبود اوضاع جامعه چه مسئولیتی دارد؟
7. دیدگاه اسلام درباره تحصیل علم بانوان چیست؟
8 . بانوان باید چگونه باشند و راه خودکفایی آنان چیست؟
[510] . « وَلَقَدْ کرَّمْنا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْناهُمْ فِی البَرِّ وَالبَحْرِ وَرَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّـیباتِ وَفَـضَّلْناهُمْ عَلی کثِـیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِـیلاً »؛ اسراء،
آیه 70.
[511] . « فَإِذا سَـوَّیتُهُ وَنَفَخْتُ فِـیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ »؛ حِجر، آیه 29.
[512] . « وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْماءَ کلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی المَلائِکةِ فَقالَ أَنبِئُونِـی بِأَسْماءِ هـؤُلاءِ إِنْ کنْتُمْ صادِقِـینَ * قالُوا سُبْحانَک لا عِلْمَ
لَنا إِلاَّ ما عَلَّمْتَنا إِنَّک أنْتَ الْعَلِـیمُ الحَـکـیمُ * قالَ یاآدَمُ أَنبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ فَلَمّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمائِهِمْ قالَ أَلَمْ أَقُلْ لَـکمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیبَ السَّمـواتِ وَالْأَرضِ وَأَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَما کنتُمْ تَـکتُمُونَ »؛ بقره، آیه 31 ـ 33.
[513] . « یا أَیها النّاسُ إِنّا خَلَقْناکمْ مِنْ ذَکرٍ وَأُنْثی وَجَعَلْناکمْ شُعُوباً وَقَبائِـلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکرَمَکمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاکمْ إِنَّ اللّهَ عَلِـیمٌ خَبِیرٌ »؛
حجرات، آیه 13.
[514] . « یا أَ یها النّاسُ اتَّـقُوا رَبَّکمُ الَّذِی خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَبَثَّ مِنْهُما رِجالاً کثِـیراً وَنِساءً وَاتَّقُوا اللّهَ
الَّذِی تَساءَلُونَ بِهِ وَالأَرْحامَ إِنَّ اللّهَ کانَ عَلَیکمْ رَقِـیباً »؛ نساء، آیه 1.
[515] . « مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکرٍ أَوْ أُنـْثی وَهُـوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیـینَّهُ حَیاةً طَیبَةً وَلَنَجْزِینَّـهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یعْمَلُونَ »؛ نحل،
آیه 97.
[516] . « فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَـِّی لا أُضِـیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکمْ مِنْ ذَکرٍ أَوْ أُنْثی بَعْضُکمْ مِنْ بَعْضٍ »؛ آل عمران، آیه 195.
[517] . « إِنَّ المُسْلِمِـینَ وَالمُسْلِماتِ وَالمُـؤْمِنِـینَ وَالمُـؤْمناتِ وَالقانِتِـینَ وَالقانِتاتِ وَالصّادِقِـینَ وَالصّادِقاتِ وَالصّابِرِینَ وَالصّابِراتِ
وَالخاشِعِـینَ وَالخاشِعاتِ وَالمُتَصَـدِّقِـینَ وَالمُتَصَـدِّقاتِ وَالصّائِمِـینَ وَالصّائِماتِ وَالحافِظِـینَ فُرُوجَهُمْ وَالحافِظاتِ وَالذّاکرِینَ اللّهَ کثِـیراً وَالذّاکراتِ أَعَـدَّ اللّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِـیماً »؛ احزاب، آیه 35.
[518] . « فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَکفَّلَها زَکرِیا کلَّما دَخَلَ عَلَیها زَکرِیا الِمحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیمُ أَنّی
لَک هـذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یرْزُقُ مَنْ یشاءُ بِغَیرِ حِسابٍ »؛ آل عمران، آیه 37.
[519] . « وَ إِذْ قالَتِ المَلائِکةُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفاک وَطَهَّرَک وَاصْطَفاک عَلی نِساءِ العالَمِـینَ »؛ همان، آیه 42.
[520] . « وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَک َ بَیتاً فِی الجَنّـةِ وَنَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی
مِنَ القَوْمِ الظّالِمِـینَ »؛ تحریم، آیه 11.
[521] . « إِنَّما یرِیدُ اللّهُ لِـیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِـیراً »؛ احزاب، آیه 33.
[522] . قال النبی صلیاللهعلیهوآله: سیداتُ أهلِ الجنّة، أربعٌ: مریم بنت عمران، و فاطمة بنت محمّد، و خدیجة بنت خُوَیلد و آسیة بنت
مزاحم امرءة فرعونَ؛ کشف الغمة، ج 2، ص 76.
[523] . تحریم، آیه 10.
[524] . مسد، آیه 5 .
[525] . « وَالمُـؤْمِنُونَ وَالمُـؤْمِناتُ بَعْضُـهُمْ أَوْلِـیاءُ بَعْضٍ یأْمُرُونَ بِالمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ المُنْکرِ وَیقِـیمُونَ الصَّلاةَ وَیـؤْتُونَ الزَّکاةَ
وَیطِـیعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُولـئِک سَیرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکـیمٌ »؛ توبه، آیه 71.
[526] . عن أبیعبداللّه علیهالسلام قال: رسولُ اللّه صلیاللهعلیهوآله: طَلَبُ العِلمِ فَرِیضَةٌ عَلی کلِّ مُسْلِمٍ، اَلا إنّ اللّه یحِبُّ بُغاةَ العِلْمِ؛ کافی، ج 1،
ص 30.
[527] . عَن أبیجَعفر علیهالسلام قالَ: عالِم ینتَفع بِعِلْمِهِ أفضَلُ مِنْ سَبعِینَ ألْفَ عابِدٍ؛ همان، ص 33.