پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

فضائل حضرت زهرا(س)

پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) فرمود: بهترین زنان عالم چهار نفرند: مریم دختر عمران، فاطمه دختر محمد، خدیجه دختر خویلد، آسیه زن فرعون. [کشف الغمه ج 2 ص 76.] پیغمبر فرمود: فاطمه (علیهاالسلام) از بهترین زنان بهشت است. [کشف الغمه ج 2 ص 76.] رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) فرمود: هنگامى که قیامت برپا شود، منادى حق از عرش ندا مى کند: اى مردم چشمهایتان را ببندید تا فاطمه از صراط عبور کند. [کشف الغمه ج 2 ص 83- ذخائر العقبى ص 48.] پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) به فاطمه فرمود: خدا بواسطه ى غضب تو غضب مى کند و بواسطه ى خشنودى تو خشنود مى گردد. [کشف الغمه ج 2 ص 84- اسد الغابه ج 5 ص 522.] عایشه مى گوید: بعد از رسول خدا کسى را راستگوتر از فاطمه ندیدم. [کشف الغمه ج 2 ص 89- ذخائر العقبى ص 44.] امام محمد باقر (علیه السلام) فرمود: به خدا سوگند! خدا فاطمه (علیهاالسلام) را بوسیله علم، از فساد و بدى ها بازداشت. [کشف الغمه ج 2 ص 89.] امام صادق علیه السلام فرمود: فاطمه علیهاالسلام نزد خدا به نه اسم خوانده مى شود: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، رضیه، مرضیه، محدثه، زهرا. علت اینکه فاطمه نامیده شذ اینست که از شرور و بدى ها معصوم و محفوظ است. اگر على (علیه السلام) نبود همسر لایقى براى فاطمه پیدا نمى شد. [کشف الغمه ج 2 ص 89.] از امام محمد باقر علیه السلام پرسیدند: چرا فاطمه (علیهاالسلام) به نام زهرا نامیده شد؟ فرمود: زیرا خدا او را از نور عظمت خودش آفرید. بواسطه ى نور آن حضرت آسمان و زمین روشن شد. به حدى که ملائکه تحت تأثیر آن نور قرار گرفتند و براى خدا به سجده افتادند، گفتند: خدایا این نور چیست؟ فرمود: شعله اى است که از نور عظمت خودم آفریدم و در آسمان ها ساکنش نمودم. او را از صلب بهترین پیمبران خارج خواهم ساخت و از این نور ائمه و پیشوایان دین را خارج مى کنم تا مردم را به سوى حق هدایت کنند. آنان جانشینیان پیغمبر من خواهند بود. [کشف الغمه ج 2 ص 90.] پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) به فاطمه فرمود: دخترم! خدا به دنیا توجه نمود و مرا بر تمام مردم برگزید. در مرتبه ى دوم باز بدان توجه نمود و همسر تو على (علیه السلام) را بر سایرین برترى داد. براى سومین مرتبه نیز توجه نمود و ترا بر زنان عالم برترى داد. و در مرتبه ى چهارم توجه کرد و حسن و حسین (علیهماالسلام) را بر جوانان اهل بهشت امتیاز داد. [کشف الغمه ج 2 ص 91.] پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) فرمود: بهشت مشاق دیدار چهار زن است: اول مریم دختر عمران، دوم آسیه زن فرعون، سوم خدیجه دختر خویلد، چهارم فاطمه دختر محمد. [کشف الغمه ج 2 ص 92.] پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) فرمود: فاطمه پاره ى تن من است. اذیت او اذیت من خشنودى او خشنودى من است. [کشف الغمه ج 2 ص 92.] پیغمبر اکرم در حالى که دست فاطمه (علیهاالسلام) را در دست داشت فرمود: هر کس این را مى شناسد، و هر کس نمى شناسد، این فاطمه دختر محمد، و پاره ى تن من و قلب و روح من است. هر کس او را اذیت کند مرا اذیت نموده و هر کس مرا اذیت کند خدا را اذیت کرده است. [کشف الغمه ج 2 ص 92. الفصول المهمه تالیف ابن صباغ نجف ص 128.] ام سلمه مى گوید: فاطمه شبیه ترین مردم بود، به رسول خدا. [کشف الغمه ج 2، ص 97.] پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) فرمود: فاطمه حوریه اى است به صورت انسان . [دلائل الامامه ص 52.] پیغمبر فرمود: فاطمه اول کسى است که داخل بهشت مى شود. [بحارالانوار ج 43 ص 44.] امام صادق (علیه السلام) فرمود: فاطمه را بدان جهت فاطمه نامیدند که مردم قدرت ندارند حقیقت او را درک کنند. [بحارالانوار ج 43 ص 65.] پیغمبر مى فرمود: خدا من و على و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) را از یک نور آفرید. [کشف الغمه ج 2 ص 84.] ابن عباس مى گوید: از رسول خدا پرسیدم: آن کلماتى که حضرت آدم از خدا یاد گرفت و بوسیله ى آنها توبه اش قبول شد چه بود؟ فرمود: خدا را قسم داد به حق محمد و على و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) بدان جهت توبه اش قبول شد. [کشف الغمه ج 2 ص 91.] پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) فرمود: اگر على نبود، براى فاطمه شوهر لایقى وجود نداشت. [کشف الغمه ج 2 ص 98.] پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) مى فرماید: وقتى معراج رفتم در بهشت گردش کردم و قصر فاطمه را دیدم که هفتاد قصر بود و از لؤلؤ و مرجان ساخته شده بود. [بحارالانوار ج 43 ص 76.] پیغمبر به فاطمه فرمود: مى دانى چرا فاطمه نامیده شدى؟.

على بن ابى طالب علیه السلام گفت: یا رسول اللَّه چرا فاطمه نامیده شد؟.

فرمود: چون او و پیروانش از آتش دوزخ درامانند. [بحار ج 43 ص 14. کشف الغمه ج 2 ص 89.] امام صادق علیه السلام مى فرماید: رسول خدا خیلى فاطمه را مى بوسید، عایشه اعتراض کرد. پیغمبر در جواب فرمود: هنگامى که مرا به معراج بردند داخل بهشت شدم، جبرئیل مرا نزد درخت طوبى برد و از میوه هایش به من داد، آنها را خوردم و نطفه اى از آنها در من بوجود آمد. وقتى به زمین آمدم با خدیجه همبستر شدم، به فاطمه آبستن شد. از این رهگذر است که هر وقت فاطمه را مى بوسم بوى درخت طوبى به مشامم مى رسد. [بحارالانوار ج 43 ص 6.] ابن عباس مى گوید: یک روز على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام نزد پیغمبر بودند، فرمود: خدایا تو مى دانى که اینان اهل بیت من و گرامى ترین مردم هستند. دوستانشان را دوست بدار و با دشمنانشان دشمنى کن. یارى کنندگانشان را یارى کن. از تمام بدى ها پاکشان گردان. از تمام گناهان محفوظشان بدار. بواسطه ى روح القدس تأییدشان فرما. سپس فرمود: یا على تو امام امت و جانشین من هستى. مؤمنین را به سوى بهشت هدایت مى کنى. گویا دخترم فاطمه (علیهاالسلام) را مى بینم که در روز قیامت بر مرکبى از نور سوار شده در جانب راستش هفتاد هزار ملک و در جانب چپش هفتاد هزار و پیش رویش هفتاد هزار و پشت سرش هفتاد هزار فرشته حرکت مى کنند و زنان مؤمن امتم را به سوى بهشت مى برد. پس هر زنى که نمازهاى پنجگانه را بخواند، و ماه رمضان را روزه بدارد، حج خانه ى خدا را بجاى آورد، و زکات اموالش را بپردازد، و از شوهر اطاعت کند و على بن ابى طالب (علیه السلام) را دوست بدارد، بواسطه ى شفاعت فاطمه داخل بهشت خواهد شد. فاطمه (علیهاالسلام) بهترین زنان جهان است.

گفته شد یا رسول اللَّه آیا فاطمه بزرگ زنان عصر خودش مى باشد؟ فرمود: آن مریم است که بزرگ زنان عصر خودش بود، دخترم فاطمه، بهترین زنان گذشته و آینده است. وقتى در محراب عبادت قرار مى گیرد هفتاد هزار از فرشتگان مقرب الهى به او سلام مى دهند. و مى گویند: اى فاطمه! خدا ترا برگزید و پاکیزه نمود و بر جمیع زنان عالم برترى داد.

سپس متوجه على (علیه السلام) شد و فرمود: یا على فاطمه پاره ى تن من و نور چشم من و میوه ى دل من مى باشد هر که او را ناراحت کند مرا ناراحت مى کند و هر که او را خشنود نماید مرا خشنود مى سازد. فاطمه (علیهاالسلام) نخستین کسى است که به من ملحق خواهد شد، بعد از من به او خوبى کن. حسن و حسین علیهماالسلام فرزندان و گلهاى من مى باشند و بهترین جوانان اهل بهشتند، باید همانند گوش و چشمت آنان را گرامى بدارى.

سپس دستش را به جانب آسمان برداشت و فرمود: خدایا تو شاهد باش که من دوستان اینان را دوست مى دارم و دشمنانشان را دشمن دارم. [بحارالانوار ج 43 ص 24.]