نقش ايمان و اخلاق در تحكيم بنياد خانواده
ابراهيم امینی
خانواده يك واحد كوچك اجتماعى است كه با پيمان ازدواج يك زن و مرد آغاز مىشود و با توليد و تكثير فرزندان توسعه و استحكام مىيابد. جوامع بزرگتر نيز از همين واحدهاى كوچك تشكيل مىشوند. بشر از آغاز، زندگى خانوادگى را به عنوان بهترين نوع زندگى برگزيده و در همه زمانها و مكانها بدان پايبند بوده و هست.اين نوع زندگى از امتيازات انسان محسوب مىشود و فوائد گوناگونى را در بردارد، از جمله اين كه زن و مرد را از پريشانى و بى هدفى و ولگردى نجات مىدهد و به خانواده وابسته و دلگرم مىسازد از نعمت انس و مودت و لذتجوئىهاى مشروع زناشويى بهرهمند مىشوند . در كانون گرم و با صفاى خانواده فرزندان مشروعى را توليد مىكنند. پرورش فرزندان و انس با آنان يكى از بهترين لذتهاى زندگى است.وابستگى كودكان و نوجوانان و جوانان به خانواده نيز فوائد زيادى را در بردارد، زيرا موجب مىشود كه از ولگردى و انواع مفاسد اخلاقى و اجتماعى و انحرافات جنسى، و ارتكاب جنايت و بزهكارى و اعتياد، به مقدار زيادى مصون بمانند.
بنابر اين، سلامت و سعادت يك جامعه، تا حدود زيادى، به وضع خانوادهها و كيفيت روابط بين زن و شوهر و والدين و فرزندان بستگى دارد. هر چه روابط بهتر و سالمتر باشد زندگى شيرينتر و با صفاترى دارند و فرزندانشان نيز بيشتر به خانواده وابسته مىمانند و از خطر انحراف مصونيت پيدا مىكنند.
متاسفانه وضع خانواده در جهان، مخصوصا در كشورهاى صنعتى غالبا خوب نيست، اختلافات و كشمكشهاى خانوادگى بسيار زياد است، زندگى را بر زن و مرد تلخ ساخته و بنياد خانواده را متزلزل نموده است. بر آمار طلاق و تعداد زنان و مردان بيوه افزوده مىشود و تعداد كودكان بىسرپرست و ولگرد افزون مىگردد. سنين ازدواج بالا رفته و رغبت به ازدواج و تشكيل خانواده كمتر شده است. لذت جوئىهاى كاذب و زودگذر جاى لذت جوئىهاى مشروع و پايدار و انس و محبت و آرامش خانوادگى را گرفته و جوانان را از ازدواج مشروع و تشكيل خانواده باز مىدارد، و به ولگردى در خيابانها و پاركها و مراكز فساد و عيش و نوش تشويق مىكند . انحرافات جنسى و مفاسد گوناگون اخلاقى و اجتماعى روز به روز زيادتر مىشود.
تزلزل بنيان خانواده و اوضاع اسفبار چنين اجتماعات از هم گسيختهاى وجدانهاى بيدار خيرانديشان را متاثر ساخته و براى حل اين مشكل چاره مىجويند. حقا بنيان مقدس خانواده در معرض تهديد جدى است و بايد براى نجات آن از فروپاشى چاره انديشى كرد و هر چه هم در اين باره خرج شود ارزش دارد.
خوشبختانه به وسيله سازمانهاى بين المللى در اين رابطه كارهاى خوبى انجام گرفته است، مانند بيانيه رفع هر گونه تبعيض در مورد زنان، جلوگيرى از خشونت درون خانواده و جلوگيرى از استثمار و سوء استفاده جسمانى و روانى از بانوان و كودكان، و دفاع از حقوق بانوان براى شركت در فعاليتهاى اقتصادى و اجتماعى، دفاع از حقوق زنان و كودكان، تشويق و توصيه به تامين خدمات رفاهى به بانوان باردار و بچه شيرده، دادن حق مرخصى به بانوان در ايام باردارى و شير دادن، پرداخت حق همسر و اولاد به كارگران و كارمندان، كمك به تاسيس و اداره مهد كودك و پرورشگاهها، و ديگر امور از اين قبيل، براى جلوگيرى از فروپاشى خانوادهها طلاق را جز در موارد محدود ممنوع نمودهاند و براى انجام آن موانعى را بوجود آوردهاند تا عملا طلاق كمتر انجام بگيرد.
و در نهايت سال 1994 را به عنوان سال جهانى خانواده معرفى نمودهاند تا افكار جهانيان را به سوى ضرورت رعايت رسيدگى به وضع خانوادهها و كودكان و به ويژه حقوق بانوان معطوف سازند اما با توجه به اوضاع و شرائط رو به وخامت خانواده در جهان از سازمان ملل انتظار مىرفت كه مهمترين موضوع مطرح شده اين سال را بررسى و ريشهيابى علل و عوامل تشديد اختلافات خانوادگى و تزلزل روزافزون بنيان خانوادهها و ازدياد آمار طلاق و مردان و زنان بيوه و كثرت كودكان بى سرپرست، و كم رغبتى جوانان به ازدواج، قرار مىداد. و براى ايجاد روابط بهتر بين زن و شوهر و تحكيم بنيان خانوادهها چارهانديشى مىكرد. متاسفانه از طرح يك چنين مسأله مهم و حياتى غفلت شده است. زيرا با جعل قوانين به نفع بانوان و دفاع از حقوق آنان، و به وجود آوردن موانعى براى طلاق، چنين هدفى تأمين نمىشود. با چنين برنامههايى نمىتوان جلوى طلاق را گرفت، و روابط بين زن و شوهر را اصلاح كرد و بنيان خانوادهها را استوار ساخت، چنان كه همه ما شاهد عدم موفقيت آنان در اين جهت هستيم.
به همين جهت اسلام با اين كه در موارد متعدد از حقوق بانوان دفاع كرده و طلاق را مبغوضترين كارهاى جايز دانسته و براى جلوگيرى از آن موانعى را به وجود آورده است، اما اين مقدار را براى تحكيم بنيان خانواده كافى نمىداند. زيرا با اجراى بعضى از قوانين مىتوان امورى را بر شوهر تحميل كرد و از طلاق مانع شد، و زن را ظاهرا وابسته نگهداشت ولى بدين وسيله نمىتوان هدف از ازدواج يعنى انس و محبت و صفاى خانوادگى را تأمين نمود، خانهاى كه در آن صفا و محبت نباشد از هم گسيخته است و ويرانه، بلكه زندانى بيش نيست.
اسلام براى تحقق اهداف ازدواج و تحكيم بنياد خانواده روى دو امر تاكيد دارد: يكى ايمان و ديگرى اخلاق. و به كسانى كه قصد ازدواج دارند توصيه مىكند كه دين و اخلاق همسر خود را نيز منظور بدارند.
مردى خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و در امر ازدواج با او مشورت نمود، آن حضرت فرمود: «با زنان ديندار ازدواج كن تا خير فراوانى نصيب تو شود» . (1)
على بن موسى الرضا عليه السلام فرمود: «سودى بهتر از زن صالح و شايسته نصيب انسان نمىشود، زنى كه شوهرش را خوشنود مىسازد و در غياب او از خودش و مال شوهرش نگهدارى مىكند» . (2)
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمود: «اگر كسى از دختر شما خواستگارى كرد و دين و اخلاقش را پسنديد با او تزويج كنيد و گرنه فتنه و فساد بزرگى در زمين به وجود مىآيد» . (3)
براى حسن رابطه بين زن و شوهر و بقاء و استحكام بنياد خانواده و براى جلوگيرى از اختلافات خانوادگى و وقوع طلاق نيز بهترين وسيله را رعايت ارزشهاى اخلاقى مىداند، و در اين رابطه توصيههاى فراوانى دارد.
اسلام ازدواج را پيمانى مقدس مىداند كه در بين يك زن و مرد، به اعتبار اين كه دو انسان هستند بسته مىشود و مهمترين هدفش تامين نيازهاى انسانى و آرامش و سكون و انس زن و مرد به يكديگر است حتى لذتجوئىهاى مشروع جنسى و اشباع غريزه و توليد و پرورش فرزندان را نيز در راه تامين هدف عالى انسانى محسوب مىدارد.
قرآن كريم در اين رابطه مىگويد: «و از نشانههاى خداست كه براى شما از جنس خودتان همسرانى بيافريد تا به سوى آنان آرامش بيابيد، و در ميان شما محبت و دلسوزى قرار داد، همانا كه در اين موضوع براى انديشمندان نشانههايى است» (4)
در آيه مذكور انس و آرامش خانوادگى به عنوان ثمره ازدواج معرفى شده است و اين موضوع بسى برتر از امكان ارضاء مشروع غريزه جنسى است.در پيمان مقدس زناشويى زن و مرد با تمام وجود به سوى همديگر جذب و متحد و يك دل مىشوند. و در تمام ابعاد زندگى در خدمت يكديگر قرار مىگيرند. مانوس و همفكر و هم راز و يك هدف مىشوند.
در آيه مذكور زندگى خانوادگى بر دو پايه نيرومند مودت و رحمت استوار گشته است يكى از پايههاى ازدواج مودت و علاقه زن و شوهر نسبت به يكديگر است، خوبىها و نقاط مثبت يكديگر را مورد توجه قرار مىدهند و از صميم قلب همديگر را دوست مىدارند. هر يك از آنان، ديگرى را نعمتى ارزشمند از جانب خدا و وسيله انس و الفت و آرامش و دلگرمى و شريك زندگى مىشمارد و از اين نعمت بزرگ قدردانى و سپاسگزارى مىكند.
پايه ديگر ازدواج كه در آيه بدان اشارت رفته رحمت يعنى مهربانى و دلسوزى است، هر گاه يكى از زوجين به نقصان و ضعف و نيازى در همسرش مواجه شد با ديده ترحم و دلسوزى به آن مىنگرد، فكر مىكند كه او يك انسان است و انسان بى نقص نيست. چنانكه خودش نيز بى عيب نيست. دلش به حال او مىسوزد و سعى مىكند با نرمى و مدارا و از روى مهربانى و دلسوزى نقص او را در صورت امكان برطرف سازد، و در صورت عدم امكان او را با همان حال مىپذيرد و نقصانش را ناديده مىگيرد، و به زندگى ادامه مىدهد. لازمه رحمت و دلسوزى اين است كه چنانكه خير و صلاح خود را مىخواهد در همه حال خواستهها و تمايلات همسرش را نيز منظور بدارد و هر چه را براى خود مىخواهد براى او نيز بخواهد، و همواره به فكر تامين سعادت و آسايش و آرامش او نيز باشد.
قرآن مجيد در اين رابطه تعبير بسيار جالبى دارد و زن و شوهر را چنين توصيف مىكند:
«زنان براى شما لباس هستند و شما نيز براى آنان لباس هستيد» (5)
لباس مجموع بدن انسان را با همه كمالات و نواقص و خوبىها و بدىها و زيبايىها و زشتىها در بر مىگيرد از سرما و گرما و خطرها حفظ مىكند، بر زيبايىهايش مىافزايد و عيوبش را مىپوشاند، لباس نزديكترين اشياء نسبت به انسان است و از جمله نيازهاى اوليه بشمار مىرود. زن و شوهر نيز نسبت به يكديگر بايد همانند لباس باشند همديگر را با همه نواقص و كمالات بپذيرند. حافظ و نگهبان و آرامش بخش يكديگر باشند. بر زيبايىهاى هم بيفزايند و عيوب هم را بپوشانند، راز نگهدار و محرم اسرار باشند.
اسلام در مورد روابط بين زن و شوهر و زندگى خانوادگى چنين مىانديشد و آن را بر چنين پايههايى استوار ساخته است. تشكيل چنين خانوادههايى در خور انسان است و سعادت جسمانى و نفسانى، دنيوى و اخروى او را تامين مىكند. اگر بنياد خانواده بر پايههاى ايمان و محبت و دلسوزى استوار گردد كانون خانواده گرم و با صفا مىشود و از كشمكشها و اختلافات و طلاق و فروپاشى جلوگيرى مىكند.
خير انديشان بايد در ترويج و تبليغ چنين خانوادههايى تلاش و سرمايهگذارى كنند و بدين وسيله از تزلزل و فروپاشى بنياد خانواده جلوگيرى نمايند.
البته معلوم است كه با حمايتهاى قانونى فقط نمىتوان بدين هدف بزرگ رسيد و بنيان خانواده را بر پايههاى محبت و دلسوزى استوار ساخت. بهترين وسيله براى رسيدن به چنين هدفى تبليغ و دعوت مردم به رعايت ارزشهاى اخلاقى است. چنانكه اسلام همين روش را انتخاب كرده و بر رعايت اخلاق در خانواده تاكيد فراوان دارد. از باب نمونه به گوشهاى از آن اشاره مىشود:
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمود: «كاملترين مردم از جهت ايمان كسى است كه اخلاقش خوبتر باشد، و بهترين شما كسانى هستند كه نسبت به همسران خود خوشرفتارتر باشند» (6) امام سجاد عليه السلام فرمود: «حق همسرت اين است كه بدانى خداى متعال او را وسيله آرامش و انس تو قرار داده و بدانى كه او نعمتى است از جانب خدا براى تو، پس او را گرامى بدارى و با وى مدارا كنى گرچه تو نيز بر او حقى بزرگ دارى، اما بايد نسبت به او دلسوز و مهربان باشى زيرا در اختيار تو قرار دارد. بايد خوراك و پوشاك او را تامين كنى و اشتباهات و لغزشهايش را ببخشى» (7)
حضرت موسى بن جعفر عليه السلام فرمود: «جهاد زن در اين است كه خوب شوهردارى كند» . (8)
اسلام عنايت ويژهاى به اخلاق دارد و رعايت ارزشهاى اخلاقى را براى سلامت خانواده و تحكيم بنيان آن ضرورى و لازم مىداند.
به نظر مىرسد يكى از عوامل مهم تزلزل بنياد خانواده و كثرت روزافزون آمار طلاق بىتوجهى به مسائل اخلاقى است و براى حل اين مشكل بزرگ كه خانواده را در معرض تهديد جدى قرار داده چارهاى جز احياى ارزشهاى اخلاقى بويژه اخلاق خانواده نداريم. چقدر بجاست كه خيرانديشان و سازمان جهانى حمايت از خانواده سالى را نيز به عنوان سال حمايت از اخلاق خانواده معرفى كنند و افكار جهانيان را به سوى اهميت و ضرورت احياى اخلاق خانواده معطوف سازند. بدين اميد.
كنگره خانواده در تهران به مناسبت سال جهانى خانواده سال 1994 ميلادى ـ مهرماه 1373 شمسى
پىنوشتها:
1. وسائل الشيعه، ج 20، ص 50.
2. وسائل الشيعه، ج 20، ص 39.
3. وسائل الشيعه، ج 2 ص 77.
4. سوره روم آيه 21.
5. سوره بقره، آيه 187.
6. بحار، ج 71، ص 389.
7. بحار، ج 74، ص 5.
8. وسائل الشيعه، ج 20، ص 163.
قم ـ 17 مهرماه 73