بيانات حضرت آيت الله ابراهيم اميني
در جمع سازمان ملي جوانان استان قم
1387/5/15
بسم الله الرحمن الرحيم الحمد الله رب العالمين و الصلاة و السلام علي اشرف الانبياء و المرسلين حبيب اله العالمين ابي القاسم محمد(ص) و علي آله الطيبين الطاهرين المعصومين.
با عرض تبريك به مناسبت اعياد شريفه شعبان و همچنين ميلاد گرامي حضرت علي اكبر فرزند برومند امام حسين عليه السلام و با عرض خير مقدم و تشكر از شما آقايان و مسئوليني كه در اين زمان در كارهاي جوانان كمك ميكنيد و به فكر اين قشر مظلوم و محروم هستيد تشكر ميكنم.
من ابتداء در اين جلسه چون به مناسبت جوانان است يك حديث را در رابطه با جوانان ميخوانم و خدمت شما ترجمه ميكنم قال علي عليه السلام اميرالمومنين فرمودند شيئانِ لا يعرِف فَضلَهما الا من فَقَدَهُما اميرالمومنين فرمودند دو چيز است كه اين را افرادي كه واجد هستند قدرشان را نميدانند مگر وقتي كه فاقد آن بشوند يكي الشباب وديگري العافيه فرموندند اين دو چيز يكي جواني است و يكي عافيت و سلامتي است واقعا دو چيزي كه نه خودشان قدر اين را ميدانند و نه جامعه و ديگراني كه مباشر با اينها هستند قدر اينها را ميدانند. يكي اصل جواني است، جواني يك دوران محدودي با امكانات فراواني كه از جهت جسمي و رواني و آن شوق و شعفي كه در جواني هست در مواقع ديگر نيست دوران سازندگي است دوراني است كه انسان جوان بايد به فكر آيندهاش باشد و بتواند در اين دوران خودش را براي آينده و ورود در اجتماع آماده كند و يكي هم عافيت است سلامت است سلامتي مادام كه انسان سالم است قدر و ارزش سلامتي را نميداند وقتي كه بيمار شد آن وقت ميفهمد كه چقدر ارزش دارد امير المومنين دو چيز را فرموده البته نخواسته يك خبري بدهد بلكه خواسته جوانان را متوجه كند كه قدرداني كنند از اين دو موضوع كه موضوع جواني است براي آيندهشان و يكي عافيت كه حفظ كنند سلامت خودشان را . البته در اين رابطه مطالب بيشتري را ميتوان گفت كه من به اين مقدار الان اكتفا ميكنم و به مسئله ديگري كه مسئله اصلي من هست ميپردازم.
يكي از مطالب و كارهايي را كه شما از ضمن برنامه كارتان فرموديد مساله هويت و انتخاب هويت جواني است من در اين قسمت صحبتهاي كوتاهي عرض ميكنم در بقيه موضوعات كه اوقات فراغت است تشكر ميكنم از كارهايتان و در جريان هم كم و بيش هستم تشكر ميكنم از آنها البته در آنجا هم نظرهايي ميشود داد ولي چون الان وسط اوقات فراغت هست فايده ندارد برنامه ريزي بايد از قبل ميشد و كار بسيار خوبي است. تدبير اوقات فراغت كار بسيار خوبي است برنامهاش چگونه باشد بازدهياش چگونه باشد آنها مساله ديگري است كه بايد قبل از اوقات فراغت اقدام ميشد من در آن باره صحبت نميكنم در همين قسمت هويت، و هويت ملي مذهبي جوانان يا هويت ملي اسلامي جوانان صحبت ميكنم.
يكي از مطالب و كارهايي را كه شما از ضمن برنامه كارتان فرموديد مساله هويت و انتخاب هويت جواني است من در اين قسمت صحبتهاي كوتاهي عرض ميكنم در بقيه موضوعات كه اوقات فراغت است تشكر ميكنم از كارهايتان و در جريان هم كم و بيش هستم تشكر ميكنم از آنها البته در آنجا هم نظرهايي ميشود داد ولي چون الان وسط اوقات فراغت هست فايده ندارد برنامه ريزي بايد از قبل ميشد و كار بسيار خوبي است. تدبير اوقات فراغت كار بسيار خوبي است برنامهاش چگونه باشد بازدهياش چگونه باشد آنها مساله ديگري است كه بايد قبل از اوقات فراغت اقدام ميشد من در آن باره صحبت نميكنم در همين قسمت هويت، و هويت ملي مذهبي جوانان يا هويت ملي اسلامي جوانان صحبت ميكنم.
هويت به معناي شخصيت است، شخصيت يك فرد نه شخص فرد، شخصيت هم شخصيت شناسنامهاي نيست پسر كيست؟ پدر كيست؟ از چه خانوادهاي است؟ اهل كجا هست؟. بلكه شخصيت فرهنگي است هر كسي، هر انساني يك شخصيت فرهنگي دارد اين شخصيت فرهنگي عبارت است از عقائدي كه دارد عقيده به خدا معاد و نبوت دارد يا ندارد حالا شخصيت يك كسي است كه قبول دارد يك كسي قبول ندارد ولي بالاخره شخصيت او را تشكيل ميدهد اين، در عقيده .
يكي هم شخصيت اخلاقي است كه هويت فرهنگي در واقع هويت اخلاق فرهنگي است از جهت اخلاق، ارزشها و ضد ارزشها به هر حال هر انساني يك چيزهايي را خوب ميداند رفتاري را خوب ميداند رفتاري را بد ميداند بعضيها را قبول ميكند تحسين ميكند و در جامعه به وسيله آن شناخته ميشود شخصيت اين شخصيتي است كه مثلا فلان چيز را خوب ميداند فلان چيزرا بد ميداند من از اين شخصيت، تعبير ميكنم به شخصيت فرهنگي و شخصيت اخلاقي كه افراد با اينها شناخته ميشوند يك فردي را ميگويند كه اين داراي اين اخلاق است داراي آن اخلاق است اين چيز را قبول دارد ارزش را قبول دارد اين جزو هويت افراد است.
يكي هم هويت ملي است هويت ملي يعني هر كسي به هر حال در يك ملتي زندگي ميكند در يك جامعهاي زندگي ميكند در يك كشوري زندگي ميكند كه اينها يك هويت ملي دارند به اين معنا كه آداب و رسومي ملي يك آداب و رسومي هست كه آداب و رسوم ملي است يعني ملت ايران به عنوان اين كه ملت ايران هستند اين كارها را دارند و اين جزء فرهنگشان است جزء شخصيت شان حساب ميشود چيزهاي ملي است و در كشورهاي ديگر هر كشوري يك جوري است همه يك جور نيستند مثلا كشور هند يك جوري فكر ميكنند كشورهاي اروپايي يك جور فكر ميكنند به هر حال همين مليت خودشان اقتضاء ميكند كه آن جور باشند خوب ميدانند به عنوان مليتشان .
يكي هم هويت مذهبي و ديني در واقع هويت مذهبي هر كسي به اعتباري كه يك مذهب معيني را دارد مذهب اسلام يك هويتي دارد يعني آن چيزهايي كه يك فرد به آن عنوان شناخته ميشود يعني اسلامي بودنش در اين قسمت شناخته ميشود اختصاص به اسلام ندارد فرهنگهاي ديگر فرهنگ هاي مثلا غير اسلامي آن ها هم يك مذهبي دارند بين خودشان و آن هم هويت مذهبي است در واقع اين مجموعه است كه شخصيت يك فرد را تشكيل ميدهد.
يعني اگر خواستند يك فردي را معرفي كنند ميگويند اين در عقايد اين جوري است در آداب و رسوم ملي اين جوري است در اخلاق اينجوري است در آداب مذهبي اينجوري است به اين عنوان شناخته ميشود و زندگيش اينجوري است مجموعه زندگيش به اين صورت است.
جواني و نوجواني يك دوراني است كه معمولا اين جوان و نوجوان ها تجديد نظري ميكنند در شخصيت خودشان به هر حال هر كسي كه در هر زمان خودش را ميشناسد راجع به اين امور يك نحو تقيداتي دارد ادامه ميدهد تا اوايل نوجواني و جواني اين معمولا هماني است كه از پدر و مادرش ميگيرد از خانوادهاش ميگيرد از جامعهاش ميگيرد اما به اين حالت ادامه ميدهد تا اين سن نوجواني و جواني آن وقت معمولا كه وارد جامعه مي شود، وارد مدارس شده و در جامعه وارد شده آن وقت ميخواهد تجربه كند كه ببيند اين عقائدي كه داشته اين آدابي كه داشته اين ارزشها و ضد ارزش هايي كه داشته همانها را بپذيرد يا تجديد نظر كند غير آنها را انتخاب كند براي خودش چون وارد يك جامعه جديدي هم شده يعني وارد مدرسهاي شده با بچههاي مختلفي سر و كار دارد با معلمان مختلف سر و كار پيدا ميكند در جامعه هر جا شركت ميكند به هر حال ميخواهد ببيند آنهايي كه جلوتر داشته صحيح بوده يا صحيح نبوده تجديد نظر بكند معلم ها در اين قسمت متوجه هستند پدر و مادرها هم متوجه ميشوند سنيني هستند كه نوجوانان و جوانان سوال ميكنند راجع به همين جهات سوال ميكنند ولو قبول هم دارند يا قبول ندارن سوال ميكنند كه خيلي دوران حساسي هست پدر و مادران خيلي ميتوانند نقش داشته باشند در راهنمايي اينها معلمين خيلي ميتوانند نقش داشته باشند در اين قسمت حالا به هر حال اين چيزي است كه جوانها و نوجوانها در اين زمان دارند كه دوران حساسي است اين را بايد پدر و مادرها متوجه باشند الان فرصتي كه من بخواهم كاملا اين را بررسي كنم ندارم ولي پدر و مادرها و معلم ها بايد توجه به اين مسئله داشته باشند معلمها غير برنامه درسي بايد به اينها توجه داشته باشند فكر نكنند كه هر چه اينها در درس ميگويند اينها قبول ميكنند همچنين مسائلي را كه در تعليمات ديني ميگويند همه را قبول ميكنند، دوران تجديد نظر است خيلي دوران ظريف و قابل استفادهاي است اولياء و مربيان در اين مسائل. اين دوران طبيعي است هميشه بوده در زمانهايي كه ما هم خودمان جزو نوجوانان بوديم و جوان بوديم از همان وقتها من خودم هم يادم است چه جوري بود، شما هم اگر يك بفرماييد ميفهميد در آن زمان چه جوري بوديد.
مسئلهاي كه من الان ميخواهم عرض كنم اين است كه در زمانهاي سابق انتخاب هويت (كه اين جوان ميخواهد انتخاب كند هويت خودش را بعضي از آن گذشتهها را قبول كند بعضي از اين جديديها را قبول كند، همه قبليها را قبول كند چكار بكند اين انتخابش) ساده و راحت بود به جهت اين كه اولاً خيلي افكار نسل قبل كه پدران و مادران بودند و حتي معلمان با افكار جديد خيلي فاصله نداشت فاصله خيلي كم بود خوب يك معلم درس خوانده بود اما فاصلة فكري با نوجوان زياد نداشت، نزديك بودند، پدران و مادران هم باز فاصله فكري زياد با جوانها و نوجوانها نداشتند يك مختصري آداب و رسوم ملي و مذهبي اينها هم تفاوت هايي داشت ولي چندان زياد نبود در يك حد محدودي بود از اين جهت اين جوان و نوجوان راحت ميتوانست هويت خودش را شخصيت خودش را شكل بدهد و بپذيرد، يك مختصري تزاحم پيدا ميشد اما در زمانهاي بعد مخصوصاً در اين زمان يك تحول عظيمي در اين قسمت به وجود آمده و خيلي افكار تفاوت كرده افكار نسل سابق با نسل جديد خيلي تفاوت پيدا كرده تحول بوجود آمد علت قضيه هم اين است كه وسايل ارتباط جمعي اين تحول را ايجاد كرده سابقاً آن جواني كه در يك محيطي قرار ميگرفت در يك شهري يا روستايي قرار ميگرفت معمولاً در همان حدود خود شهرهاي خودشان بودند يا روستاهاي خودشان بودند مسافرتها اين قدر نبود الان ميبينيم كه ، مسافرتها جوري است كه از اطراف و اكناف مثلاً ايران خودمان ميآيند از مازندران ميآيند از مشهد ميآيند از همه ايران ميآيند وارد قم ميشوند خيلي شهرهاي ديگر هم هست اصفهان هم ميروند شيراز هم ميروند اينها كه از اين سفرهاي طولاني ميآيند فرهنگ خودشان را هم همراه خودشان ميآورند هر جا يك فرهنگي دارد اين فرهنگ را مازندراني ميآورد اين جا، رشتي ميآورد اين جا، بلوچستاني ميآورد اين جا، اين خيلي عادي هست فرهنگ هم يك چيزي است كه نشان دادني است خيلي گفتاري هم نيست معمولاً نشان دادني است شما اگر بخواهيد فرهنگ را ببينيد شما ايام مثلاً زيارتي بياييد همين حرم حضرت معصومه و مسجد اعظم و قم و ببينيد چه جوري هست، همه گروهي ميآيند، همه جمعيتي ميآيند، خوب اينها فرهنگشان را همراه خودشان ميآورند اين يك مسئله است سابقاً روزنامهها كم بود و اگر هم بود اين روزنامه در همان محدوده خودشان، چون افكار همان زمان بود منتشر ميكردند، خيلي هم روزنامه خوان كم بود اما الان ميبينيد كه روزنامهها فراوان اند وآن را ميخوانند و تأثير ميگذارد در افرادي كه ميخوانند، در فرهنگشان اثر ميگذارد با اين فرهنگ ظاهر ميشوند، حالا روزنامهها هست مجلات هست، كتاب ها هست، رمانها هست آن وقتها اينها نبود خيلي كم بود الان هست ، اينها فرهنگ را تغيير ميدهد فرهنگي را ميسازد اين هم يك مسئله است.
سابقاً ارتباطات كشورها با يك ديگر نبود يا خيلي كم بود خوب يك نفر ايراني هيچ وقت با آمريكا و اروپا و ژاپن و اينها كه سرو كار نداشت اما الان ديگر اين جوري نيست سابقاً اتفاق ميافتاد يك كسي ميرفت به كشور خارجه اما الان رسماً ميروند ميآيند آنجا هم كه ميروند فرهنگ را ميپذيرند يعني فرهنگ تأثير ميگذارد، حالا كم يا زياد دارد. اين مسئله هم سابقاً اين جوري نبود الان هست و از همه بالاتر اين كه الان به وسيله ماهوارهها كه در اختيار همه هم هست و توسعه هم پيدا كرده فرهنگها با سرعت از آنجا انتقال پيدا ميكند به اينجا و در منزلش ميبيند. آن ميآيد اين طرف آن طرف به عنوان زيارت ميرود به عنوان هر چه ميرود اين فرهنگ را كم و بيش همراه خودش ميآورد و از همه بالاتر مسئله ماهواره است ، شما خودتان هم اطلاع داريد ماهواره چه قدر گسترش پيدا كرده خيلي ماهواره گسترش پيدا كرده و من آمار ذكر نميكنم كه مشكل زا بشود ولي اجمالاً خيلي هست حتي قم كه آدم احتمال نميدهد من آمار قابل توجهي دارم از اين قسمت كه خيليها ماهواره دارند. ماهواره را هم كه ميدانيد چه جوري است. خوب اين ماهواره را در خانهها كه هست پدرها ميبينند مادرها ميبينند بزرگها ميبييند بچهها هم ميبينند در روح اينها هم اثر ميگذارد در نوجوانان و جوانان هم كه ميخواهند هويت خودشان را انتخاب كنند در آنها هم اثر كامل ميگذارد يك دكمه ميزند آمريكا و اروپا و ژاپن و همه جا را مشاهده ميكند، فرهنگ هم يك چيزي است كه دستوري نيست اين جوري نيست كه دستور بدهند اين را قبول بكن قبول كند آن را قبول نكن قبول نكند. نه، فرهنگ را آن كسي كه ميبيند انتخاب ميكند.
حالا فيلم ها و سي دي هايي كه از خارج به عناوين مختلف و هدفدار توزيع ميشود كه حتي بعضيها نقل ميكردند كه سيدي پُر از سيدي خالي ارزانتر است اين معلوم است هدفدار است، حالا گاهي توليدات خارجي بوده متأسفانه الان توليدات داخلي هم داريم، قاچاق، اين كار را ميكنند، وسيلهاش هم خيلي راحت است، تأثير اينها را هم كه ميدانيد.
مورد ديگر اينترنت است، اينترنت هم خوب به وسيله يك قشري از مردم ما استفاده مي شود. نميشود هم جلويش را گرفت يا الان نميشود گفت نبينيد، جزو چيزهايي است كه قابل استفاده است، روز به روز هم در حال توسعه است، كاري هم نميشود كرد، نميشود گفت كه نبينيد، خوب اين هم هست.
عرض كنم كه صدا و سيما هم كه در اين قسمتها نقش اول را دارد براي اين كه حالا جوانها طبق آماري كه داريم اكثر اوقاتشان را صرف ديدن فيلمها و مسائلي كه از تلويزيون پخش ميشود ميكنند تلويزيون را هم نميشود بگوييد نبينيد ، به هر حال تلويزيون آمده در جامعه، كاريش هم نميشود كرد تلويزيون هم البته خوب ميبينيد كه حالا هر كدامشان اينها برنامههاي مختلفي دارند برنامههاي خوب است برنامههاي بد هم گاهي هست بدآموزي هم هست در آن و برنامههاي خوب هم هست، خوب اين هم هست كه فرهنگسازاست در اين جهات. به واسطه اينها ديگر نقش پدر و مادر كم شده ديگر پدر و مادرها نميتوانند تربيت كنند فرزندانشان را نه فرصتي هست شما همه كه بچه داريد ميدانيد، از مدرسه كه ميآيد كتاب و كاغذ را ميگذارد آنجا ميآيد مشغول به تماشاي فيلم ميشود نميشود هم بگوييد نه، خوب حالا اين عادت كرده به اين جور و ميبيند و تأثير گذار هم هست ديگر، نميشود بگوييد پدر و مادر بگويند كه نه، شما ببينيد ولي اثر نپذيريد همان گونه كه در مورد ماهواره هم نميتواند بگويد ببينيد ولي اثر نپذيريد، نه آن كاملاً تأثير خودش را ميگيرد همان بچه كوچك هم. پدر و مادرها نقش خيلي كمي دارند در تربيت ديگر، آموزش و پرورش هم همين طور، آموزش و پرورش هم برنامههاي خودش را دارد، برنامههاي تربيتي كم دارد، حالا آن برنامه هايي هم كه دارد بعضي وقتها هست كه ميآيد در اين مسائل فرهنگي اينها همه را تحت تأثير قرار ميدهد در اين قسمت.
پس خانواده كه نقش آن جوري ندارد مساجد هم كه سابقاً يك جاي فرهنگي بود آن هم نقش خودش را از دست داده است، يا جوان ها نميروند در مساجد، منبري هم هر چه ميخواهد بگويد، تأثيري ندارد و شركت نميكنند ديگر در آن.
يا در آن مجالس ديني هم مطالبي گفته ميشود كه معمولاً خيلي به فكر جوانها نيست، يك مسائل ديگري را مطرح ميكنند، حالا خوب يا بد. مساجد هم كه به اين صورت و منبريها هم همينطور ديگر شما فقط ماه رمضان است كه به طور نسبي يك مقداري ميروند در مساجد شركت ميكنند آن هم نسل جوان كمتر ميرود نوعاً آن نسل سابق ميرود.
خوب من حالا ميخواهم خدمت تان عرض كنم كه شما فكر كنيد اين جوان در اين حالت و در اين زمان در چه وضعي قرار ميگيرد اين الان ميخواهد فرهنگ خودش را تازه انتخاب كند، تجديد نظر كند، همانطور كه عرض كردم. آن تجديد نظر سابقاً خيلي ساده بود الان در برابر هجوم اين افكار و فرهنگها قرار ميگيرد كدام اينها را بپذيرد؟ اين است كه به نظرم به تعبير خودم، بزرگترين مشكل جوان، الان بحران انتخاب هويت فرهنگي است بزرگترين مشكل جوانان ما اين است كه كدامها را بپذيرد اين را كه بابا ميگويد و مامان ميگويد و خاله و عمه ميگويند اين را بپذيرد؟ يا آني كه را كه جامعه ميآورد، افراد ديگر ميآورد اينجا در شهرشان؟ يا آنچه را كه صدا و سيما ميگويد، يا آنچه را كه اينترنت ميگويد و آن سيديها ميگويند، را بپذيرد؟ ميخواهد برنامة خودش را انتخاب كند خودش را بسازد، اين است كه سختترين حالات را جوانان ما الان دارند بزرگترين مشكلشان هم همين انتخاب هويت فرهنگي است. و با كمال تأسف آن گونه كه بايد و شايد جامعه به فكر اين نسل جوان مظلوم به اصطلاح نسل سرگردان، به اينها توجه خاصي ندارد، توجه خاص يعني برنامه براي ارشاد و هدايت اين جوانها اقتضا دارد كه كارهاي عميقي انجام بگيرد نه در يك بُعد، بايد ببينند جوان الان در چه حالي است جواني كه با يك كليد ميزند و ميرود فاسدترين مناظر را در يك لحظه پيش چشم خودش ميبيند، با آني كه وضع جامعه هست چه كار كند جامعه از يك طرف جامعهاي است كه مثلاً تحصيلات عاليهاي را يك كار بسيار عالي ميداند، در دنيا هم همينجوري هست آن را هم ميبيند از آن طرف هم ميبيند كه نميتواند ازدواج كند، سنين ازدواج هم رسيده و غرق شهوت هم هست از آن طرف هم اينترنت را باز ميكند فاسدترين مناظر را در آن جا ميبيند.
متأسفانه حالا بالاتر از اين، كه از همين تلفنهاي همراه ميتواند استفاده كند تلفنهاي همراه پيشرفته و دائم مرتب ميآيد و همينها تماشا ميكند، اينها را ميبيند، تحريك ميشود ازدواج هم نميتواند بكند براي اين كه امكانات ازدواج برايش فراهم نيست خانه ندارد زندگي ندارد مسكن ندارد، پدر و مادر هم ميخواهد تحصيلات عاليه داشته باشد از آن طرف شغل ندارد، چه كار كند اين؟. نتيجه اين، ميشود اين سرگرداني و اين بيهويتي و اين ضعف اعصاب و اين افسردگيهاي فراواني كه در نسل جوان دختر و پسر ميبينيد اينهايي كه غرق مشكلات هستند، توي دل خودشان هست و به هيچ كس ديگر نميگويند، نه پدر به فكر هست نه دولت به فكر است نه صدا و سيما به فكر است نه نويسندگان به فكر هستند، اگر به فكر هم هستند كاري به آن صورت نميكنند، خوب در اين جا اين نسل در واقع يك نسل سرگردان مظلومي به نظر من، قطعاً نسل مظلومي است كه دادرس و فريادرسي ندارند و ما هم غفلت ميكنيم از اينها همهمان دولتمان، ملتمان، روحانيتمان، همه و همه داريم اشتباه ميكنيم در اين كار و به فكر نيستيم نميدانم عاقبت اين كار هم چه بشود؟ خوب غربيها اين مشكلات را حل كردند اگر ازدواج را مثلاً تأخير مياندازند خوب يك آزادي فردي هم به آنها دادهاند، خوب ما كه دينمان هويت اسلاميمان كه اجازه نميدهد كه اين كار را بكنيم، خوب هويت اسلاميمان اجازه نميدهد، اين جوان هم تحت فشار است چه كار كند ؟ منظور من اين است كه در اين مجموعه، شمايي كه قبول كردهايد كه كمك بكنيد در اين شرايط حساس به نسل جوان برنامههاي خودتان را جوري تنظيم بكنيد چه در اوقات فراغت چه در جايي ديگر و چه در هر موقعي كه بتوانيد كمك فكري بكنيد براي انتخاب هويت اين جوانها و نوجوانان و الا نميدانم آينده اين نسل ما چه جور ميشود شما بايد با يك فكر عميقي يك برنامه ريزي براي اين قسمت بكنيد.
البته همينطوري هم كه فرموديد بودجه كافي هم نداريد بودجه هم در اختيارتان نگذاشتند آنها بودجهها را در آن راههايي صرف ميكنند كه هيچ فايدهاي ندارد اما در آن جايي كه بايد صرف كنند نميكنند شما كارتان گير است براي اين كه ميخواهيد براي جوانان كار بكنيد اما آنها براي خودشان فكر ميكنند كه فلان كاري را كه ميكنند اين مثلا به نفع دين است به نفع مذهب است به نفع اينها است پول هم خرج ميكنند خيلي هم كم هزينه نيست بخشهاي فرهنگي هزينههاي فرهنگي خيلي زياد است اما در آن جاي معين كه بايد باشد نيست. اين در واقع مشكلي است كه جامعه ما دارد اما حالا كي بايد اين رسيدگي بشود حل اين مشكل هم به هر حال غير بودجه اينها به هر حال راه اين كاري اين است كه كساني كه ميتوانند در اين قسمت كمك كنند يكي خانوادهها هستند كه انجمن اولياء و مربيان بايد فعال بشود خانوادهها بايد بدانند چه جوري با بچه هايشان رفتار كنند بدانند چه جور پاسخ اينها را بدهند متاسفانه آنها هم نه بودجهاي را به اين مقدار دارند نه امكاناتي دارند نه برنامههاي اينجوري دارند آموزش و پرورش است كه بايد براي اين قسمت برنامه ريزي بكند برنامههاي كتابهاي درسي را من ميدانم هم تعليمات ديني را ميدانم هم ديگران را ميدانم اما اينها براي يك چنين محيطي تهيه نشده است به مسائل اصلي جوانها نميرسند آموزش و پرورش يك مطالبي دارد فيزيك دارد، شيمي دارد، علوم طبيعي دارد زيستشناسي دارد زبان دارد تعليمات ديني هم يك مقداري دارد ولي آن مسائلي كه مورد نياز نوجوانان و جوانان است كمبود دارد آن را بايد آموزش و پرورش برنامه ريزي كند.
يكي هم فعال كردن مساجد است مساجد را بايد فعال كرد اما فعال كردن مساجد فقط به اين نيست كه جمعيت بروند در آنجا يك امام جماعتي برود در آن نمازي بخواند و بعد هم بلند بشود برود و چهار تا پير مرد و پير زن هم بروند شركت كنند يا اتفاقا چهار تا جوان هم بروند آن مقدار كافي نيست ، مساجد بزرگترين نقش را ميتوانند داشته باشند بودجه ميخواهد امكانات ميخواهد چه بودجهاي در اختيار مساجد گذاشتهاند يك امام جماعتي را انتخاب ميكنند وميگذارند آنجا و ديگر كاري به نوع سخنراني هاي او ندارند آيامسائل مورد نياز جوانان را مي گويد يا نه.
فعال كردن مساجد يعني برنامه داشتن تنظيم برنامه براي جوانها، برنامه براي خانوادهها كه الان خانواده وجوان در معرض اين مشكلات و خطرات است برنامه ريزي دقيق ميخواهد به ائمه جماعات آموزش بدهند اين مطالب را بگويد ، يك مطالبي بگويند كه جوانان رغبت كنند بروند مسجد علاقه داشته باشند به مسجد، سابقا علاقه داشتند، من خودم يادم است كه در همان سنين كه ميرفتم تبليغ، هميشه يك برنامهاي هم براي جوان ها، دختر و پسر جدا جدا داشتم هر جا ميرفتم ماه رمضان يا محرم ميرفتم علاوه بر آن برنامههاي براي عموم، براي جوانان هم برنامههايي داشتم بعدا وقتي كه جنگ شد در جبهه شركت كردند الان هم در مصدر كار هستند و مفيد هم هستند اما خوب هزينه ميكرديم الان مساجد بايد فعال بشود، برنامههاي درستي، بودجه ميخواهد، چه كسي هست كه يك بودجه اي براي اين مساجد تعيين بكند؟ دولت اسلامي و دولت تشيع كه دولت اسلامي و جمهوري اسلامي است نبايد به مساجد جداً برسدآن وقت توقع داريم جوانها بروند توي مسجد، نميروند توي مسجد، اين هم يك مسأله هست كه خيلي مهم است.
مسئله ديگري كه لازم است واقعاً همكاري بشود، صدا و سيما است، صدا و سيما بزرگترين نقش را در ترتبيت دارد مخصوصاً سيما نقش دارد، الان همين فيلمهايي كه ميسازند اين فيلمها اثر ندارد؟ كاملاً اثر دارد، هر فيلمي، حتي فيلمهاي ايراني كه ميسازند بايد حساب شده باشد ببينند دارند چه ميكنند اين مشكلي كه الان ما داريم كه پسرها به دخترها بدبينند دخترها به پسرها بدبينند، دخترها توي خانه ماندند، هر كه ميآيد ميگويند نه، پسرها هر كه را كه ميشود ميگويند نه، اين آمار طلاق ازدياد پيدا كرده اين تربيت شده همان صدا و سيما و برنامهاي است كه سابقاً داشتيم، يعني خوشبختانه الان كمتر داريم ولي داشتيم ديگر شما يادتان هست آن جيغ كشيدنهاي زنها با شوهرها چه اثري ميگذارد در اين بچه و جوانها و نوجوانان، خوب همانها را اينها درست كردند ديگر، الان هم كم و بيشي هست گاهي يك فيلمي تهيه ميكنند، ميليونها هزينه كردند براي يك فيلم زحمت هم كشيدند، گاهي ميبينيم يا خيلي نتيجهاش كم است فقط يك سرگرمي است چون الان در صدا و سيما برنامهاش اين است كه برنامهها را جذاب كند كه جوانها بيايند تماشا كنند و سرگرمي برايشان ايجاد كنند اما چه بازدهي دارد منفي يا مثبت ؟ گاهي هست هزينه كردند بازده مثلاً يك اثر منفي هم ندارد اما خوب همين تضييع وقت است بعضي وقتها اثر منفي هم دارد با كمال تأسف، خوب صدا و سيما كه ميتواند نقش داشته باشد، ميتواند كه فيلمهاي خوب بسازد، فيلمهاي آموزنده بسازد، فيلمهاي آموزندة مورد نياز، نياز جامعه، نه آن چه در مغز اين هنرمند است، اين هنرمند هنر اجرا ميكند، آن كه بايد بگويد چه چيزي تهيه كن ، مشكلاتي كه الان ما در جامعه داريم. در بين جوانها و غير جوانها داريم، خوب بايد آنها را تهيه كند اما حالا، ميروند بر طبق اختيار خودشان يك چيز سرگرم كنندهاي تهيه ميكنند.
بزرگترين نقش را همين صدا و سيما دارد و بزرگترين وظيفه را صدا و سيما دارد، واللهِ اگر به اين جامعه نرسند در قيامت گيرند، چرا اين جور ميكنند؟ چرا نميرسند؟ الان حتي مطالب ديني را بر طبق ميل خودشان ميگويند صدا و سيما، ديگر فكر نميكنند چي بايد بگويند؟ آن چه كه سليقه خودشان هست ميگويند گاهي خرافات ميگويند گاهي موهومات ميگويند گاهي يك چيزهاي غير ضروري ميگويند، خوب اينهايي را كه خود صدا و سيما بوجود آورده است خودش بايد اصلاح بكند، چرا اصلاح نميكند؟!
سينما، آن هم كاملاً تأثير دارد، آيا سينماهاي ما آموزنده است؟ بالاخره كه آموزندگي قطعاً دارد، سينما و فيلم آموزندگي قطعي دارد، اما اين آموزندگي را آموزندگي مثبت است يا منفي است يا بي هدف است؟ سرگرمي است كدامها هستند اين احتياج دارد به يك برنامه ريزي دقيق از اين هنرمندان كه واقعا ميتوانند كار بكنند بايد مطالب اينجوري را استفاده كرد راهنمايي كرد اينها را كه سينما را كه نميتوان بگوييم بد است يا نروند ميروند يك وقتي ميگفتند كه حرام است حالا كسي نيست كه به حرام و حلال گوش بدهد الان بالاخره دوست دارند يك چيزهاي خوبي را ببينند، اين است كه بايد صدا و سيما هم و مسئولين سينما هم بايد همكاري كنند خلاصه اگر همكاري اين جمع هم كه ما بهش ميگوييم فرهنگ عمومي اگر يك فرهنگ عمومي تهيه نشود ما پاسخ گوي مشكلات نسل جوان و جامعهمان نخواهيم بود شما الان ببينيد ازدواجها چه جوري است اختلافات خانوادگي چه جوري است همينها هستند آنهايي كه به وجود آوردند اينها را چرا آنها اصلاحش نميكنند يك چيزهاي ديگر ميآورند يك چيزهاي ديگر ميآورند به عنوان دين حالا يا آموزنده نيست يا خلاف آموزندگي است.
من معذرت ميخواهم از شماها و توفيقتان را از خداوند متعال خواستارم و باز هم تشكر ميكنم از اين كه شما اوقات خودتان را صرف كرديد همت خودتان را صرف كرديد براي اين كه كمكي بكنيد به نسل جوان و اميدوارم دولت، مسئولين دولت و حوزههاي علميه و همه و همه به فكر آينده اين جمعيت جوان باشد جمعيت آينده ما پنجاه سال ديگه يا سي سال ديگه همين جوانها هستند كه الان هم دارند تربيت ميشوند حالا ببينيم كه چه جور اينها را تربيت ميكنند.
و السلام عليكم و رحمة لله و بركاته.