پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

خمس در اسلام

خمس در اسلام

 

خمس نیز یک مالیات اسلامی است که از اموال ثروتمندان گرفته می‌شود و مقدار آن پنج یک از سود حاصل انسان پس از کسر هزینه‌هاست. خمس از هفت چیز گرفته می‌شود:

1. غنایم جنگی؛

2. استخراج انواع معادن پس از کسر هزینه‌های استخراج؛

3. گنج؛

4. انواع جواهر و اشیای قیمتی که از دریا استخراج شود؛

5 . سود انواع مکاسب و تجارت‌ها پس از کسر هزینه‌ها و مخارج خود و خانواده؛

6. زمینی که یکی از اهل ذمّه از مسلمانان خریداری می‌کند؛

7. مال مخلوط به حرام که مقدار و صاحب آن معلوم نباشد.

هر کس به یکی از طریق مذکور اموالی را کسب کرد واجب است خمس آن را به حاکم شرعی اسلام بپردازد تا در مصارفی که برایش تعیین شده صرف نماید.

بنابراین، دادن خمس از واجبات است.

قرآن می‌گوید: بدانید که آنچه را غنیمت گرفتید، خمس آن مال خدا و رسول و خویشاوندان رسول، و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است، اگر به خدا و آنچه بر  بنده خود در روز فرقان (جنگ بَدر) که دو گروه به هم رسیدند نازل کرده‌ایم ایمان دارید. و خدا به هر چیز تواناست.[502]

غنیمت در لغت به معنای مالی است که بدون مشقت به‌دست انسان می‌رسد. قاموس می‌نویسد: غَنَم و مَغْنَم و غنیمت مالی است که بدون مشقّت به انسان می‌رسد. راغب در مفردات می‌نویسد: مَغنَم چیزی است که به غنیمت به انسان می‌رسد. در المنجد می‌نویسد: غنیمت چیزی است که به زور از دشمنان جنگی گرفته می‌شود، و به معنای مطلق درآمد نیز هست.

علامه طباطبائی می‌نویسد: غنم و غنیمت به معنای سود بردن است، چه از طریق تجارت یاکار یا جنگ باشد. اما در مورد نزول آیه به مصداق غنیمت جنگی اطلاق شده است.[503]

بنابراین، گرچه آیه درباره غنایم جنگ بَدر نازل شده، یکی از مصادیق است نه معنای مخصوص و منحصر. بلکه اطلاق آیه هر گونه درآمدی را شامل می‌شود، مخصوصا باتوجه به کلمه «مِن شَی‌ء» که ظهور در عُموم دارد. در بعضی احادیث نیز به همین معنا اشاره شده است.

امام صادق(ع) از پدرانش نقل کرده که پیامبر(ص) در وصیت خود به علی‌بن ابی‌طالب(ع) فرمود: یا علی! عبدالمطّلب در زمان جاهلیت پنج سنّت گذاشت که خدای متعال آن‌ها را در اسلام امضا کرد. [ تا این‌که فرمود]: عبدالمطّلب گنجی را یافت که خمسِ آن را خارج کرد و صدقه داد. پس خدا این آیه را نازل کرد: « وَاعْلَمُوا أَ نَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَی‌ءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ ».[504]

امام محمدباقر(ع) به علی‌بن مهزیار نوشت: پس غنایم و فواید واجب است بر آنان در هر سال، چون خدای متعال می‌گوید: « وَاعْلَمُوا أَ نَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَی‌ءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی القُرْبی وَالیتامی وَالمَساکـینِ وَابْنِ السَّبِـیلِ إِنْ کنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللّهِ وَما أَنْزَلْنا عَلی عَبْدِنا یوْمَ الفُرْقانِ یوْمَ الْتَقی الجَمْعانِ وَاللّهُ عَلی کلِّ شَی‌ءٍ قَدِیرٌ » پس غنایم همان غنیمتی است که به انسان می‌رسد و فایده‌ای است که می‌برد و جایزه‌ای است که دریافت می‌کند و ارثی است که از راه بی‌گمان از غیر پدر و مادر به او رسیده و دشمنی که بعد از تسلیم، مال او گرفته می‌شود. و مثل مالی که صاحب او شناخته نیست.[505]

سماعه می‌گوید: از حضرت موسی‌بن جعفر(ع) از خمس سؤال کردم، فرمود: در هر چیزی که مردم کسب کنند، کم باشد یا زیاد.[506]

از آنچه گذشت، استفاده می‌شود که وجوب خمس منحصر در غنایم جنگی نیست بلکه سایر درآمدها، و از جمله درآمد حاصل از کسب و کار و تجارت، را نیز شامل می‌شود.

مصرف خمس

مصرف خمس همان موارد شش گانه‌ای است که در آیه مذکور ذکر شده است. یعنی: خدا، رسول الله، ذی القربی، ایتام، مساکین و در راه‌ماندگان.

رسول اللّه سه سهم از این شش سهم را خودش می‌گرفت: سهم خدا، و سهم رسول و سهم ذی القربی. (ذی القربی در احادیث به امام معصوم تفسیر شده که از  خویشاوندان رسول اللّه هستند.) رسول خدا این سه سهم را می‌گرفت مخارج خود و خانواده و خویشاوندان نزدیکش را تأمین می‌کرد، و مازاد آن‌را در مصارف عمومی مسلمانان صرف می‌کرد. و سه سهم دیگر یعنی سهم ایتام و مساکین و در راه‌ماندگان از سادات نیز توسط رسول خدا یا زیر نظر آن حضرت در موارد مذکور صرف می‌شد، بدین جهت که ولی امر و زمام‌دار مسلمانان بود.

از احادیث استفاده می‌شود که بعد از رسول اللّه(ص) مجموع خمس در اختیار علی‌بن ابی‌طالب(ع) و یازده فرزندش که جانشینان پیامبر و حاکمان شرعی اسلام هستند قرار داده می‌شود تا در همان مصارفی که رسول اللّه(ص) صرف می‌کرد به مصرف برسانند.

احمدبن محمد از امام رضا(ع) نقل کرده که از آیه « وَاعْلَمُوا أَ نَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَی‌ءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی القُرْبی » سؤال شد و گفته شد: سهم خدا که در آیه ذکر شده در اختیار چه شخصی قرار داده می‌شود؟ فرمود: به رسول اللّه داده می‌شود، و بعد از آن حضرت همه آنچه در اختیار رسول اللّه است به امام داده می‌شود.

سؤال شد: اگر یکی از اصناف مذکور در آیه بیشتر و دیگری کمتر بود، چه باید کرد؟ فرمود: اختیارش با امام است، هر طور صلاح دانست عمل می‌کند. مگر رسول‌اللّه در صرف آن‌ها اختیار نداشت؟ امام نیز اختیار دارد.[507]

بنابراین، مجموع خمس حقّ اللّه است در اموال اغنیا، که مصارفی برای آن تعیین شده است. رسول اللّه آن‌ها را در مصارف مذکور صرف می‌کرد.

بعد از رسول اللّه نیز مجموع خمس در اختیار امامان معصوم از فرزندانش که جانشینان او و حاکمان شرعی اسلام هستند قرار می‌گیرد تا در همان مصارف صرف کنند.

محمدبن مسلم از امام محمدباقر(ع) نقل کرده که در قول خدا: « وَاعْلَمُوا أَ نَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَی‌ءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی القُرْبی » فرمود: ذی‌القربی خویشاوندان نزدیک رسول اللّه(ص) هستند. و خمس مال خدا، و مال رسول و مال ما است.[508]

عمران بن موسی از موسی بن جعفر(ع) نقل کرده و می‌گوید: آیه خمس را بر آن حضرت خواندم، پس فرمود: سهم خدا در اختیار رسول اللّه قرار می‌گیرد و آنچه مال رسول خداست، به ما تعلق دارد.[509]

بنابراین، و بر طبق عقیده شیعیان امامیه، در این زمان خمس باید به دست امام دوازدهم یعنی حضرت حجه‌بن الحسن العسکری عجل اللّه تعالی فرجه الشریف برسد تا به مصرف برساند ولی متأسّفانه امکان دست‌رسی به آن وجود مقدس نیست.

اکنون این سؤال مطرح می‌شود که پس تکلیف خمس در زمان غیبت امام زمان ارواحنا فداه چیست؟

این مسئله مهم در کتاب‌های فقه تفصیلاً بررسی و آرای مختلفی بیان شده و در نهایت گفته‌اند: در زمان غیبت باید خمس به فقیه جامع الشّرایطی پرداخت شود که ولایت امر مسلمانان و رهبری امت و اداره شئون دینی و حوزه‌های علمیه را بر عهده دارد. فقیه مذکور اموال خمس را در راه اعتلای کلمه توحید و نشر و گسترش علوم و معارف اسلام و دفاع از اسلام و قرآن و اقامه حاکمیت احکام و قوانین شریعت و اداره حوزه‌های علمیه و تأمین حوایج سادات فقیر و از کار افتاده، به مصرف می‌رساند. زیرا صرف خمس در موارد مذکور و امثال آن قطعا مورد رضای امام زمان(ع) است، و اگر آن وجود مقدس حضور داشت، خمس را در همین موارد صرف  می‌کرد.

بیندیشید و پاسخ دهید

1. خمس به چه اموالی تعلق می‌گیرد؟

2. مقدار خمس چقدر است؟

3. آیه غنیمت را تفسیر کنید.

4. آیا آیه غنیمت اختصاص به غنایم جنگی دارد؟ چرا؟

5 . احادیث، آیه غنیمت را چگونه تفسیر کرده‌اند؟

6. خمس چه مصارفی دارد؟

7. بعد از پیامبر اکرم(ص) خمس را چه کسی می‌گیرد و صرف می‌کند؟

8 . مالک اصلی خمس در این زمان کیست؟

9. در زمان غیبت خمس را به چه کسانی باید پرداخت؟

 


[502] . انفال: آیه 41.
[503] . المیزان، ج 9، ص 89 .
[504] . عَنِ الصّادق عَن آبائه علیهم‌السلام فی وصیة النبی صلی‌الله‌علیه‌وآله لِعَلی علیه‌السلام قال: یا علی، إنّ عَبدالمطّلب سَنَّ فی الجاهلیةِ خمسَ سُننٍ أجراها
اللّه له فی الإسلام ـ إلی أن قال: ـ و وجود کنزا فأخرج منه الخُمسَ و تصدّق به فأنزل اللّه: « وَاعْلَمُوا أَ نَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَی‌ءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ »؛ وسائل الشیعه، ج 6، ص 345.
[505] . علی بن مهزیار قال: کتب اِلَیه أبوجعفر علیه‌السلام «فی حدیث إلی أن قال» فأمّا الغنائم والفوائد، فهی واجبة علیهم فی کلّ
عامٍ قال اللّه تعالی « وَاعْلَمُوا أَ نَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَی‌ءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی القُرْبی وَالیتامی وَالمَساکـینِ وَابْنِ السَّبِـیلِ إِنْ کنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللّهِ وَما أَنْزَلْنا عَلی عَبْدِنا یوْمَ الفُرْقانِ یوْمَ الْتَقی الجَمْعانِ وَاللّهُ عَلی کلِّ شَی‌ءٍ قَدِیرٌ » فالغنائم والفوائد یرحمک اللّه فهی الغنیمة یغنمها المرء، والفائده یفیدها، والجائزة من الإنسان للإنسان التی لها خطر، والمیراث الذی لا یحتَسب مِنْ غَیر أبٍ وَ لا اِبْنٍ، و مثل عدو یصطلم فیؤخذُ ماله، و مثل مالٍ یؤخذ و لا یعرفُ صاحبُه. الحدیث؛ همان، ص 350.
[506] . سماعة قال: سألت أبالحسن علیه‌السلام عن الخمس، فقال: فی کلّ ما أفاد الناس من قلیل اَوْ کثیر؛ همان.
[507] . أحمدبن محمّد عن الرضا علیه‌السلام قال: سئل عن قول اللّه عزّ وجلّ.« وَاعْلَمُوا أَ نَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَی‌ءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ
وَلِذِی القُرْبی »؛ فقیل له: فما کان للّه فلمن هو؟ فقال: لرسول اللّه صلی‌الله‌علیه‌وآله وما کان لرسول اللّه فهو للإمام.
[508] . محمّد بن مسلم عن أبیجعفر علیه‌السلام فی قول اللّه تعالی: « وَاعْلَمُوا أَ نَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَی‌ءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی
القُرْبی » قال: هم قرابة رسولِ اللّه، والخمسُ لِلّه و للرسولِ و لنا؛ همان، ص 539 .
[509] . عمران بن موسی عن موسی بن جعفر علیه‌السلام قال: قرأتُ علیه آیةَ الخمس، فقال: ما کان لِلّه فهو لرسولِه، و ما کان لرسولِه
فهولنا؛ وسائل الشیعه، ج 6، ص 338.