اخلاق در اسلام
اخلاق، جمع «خُلق» به معنای خوی و صفت نفسانی راسخ است. مرحوم فیض کاشانی در تعریف اخلاق میگوید: خلق عبارت است از هیئتی که در نفْس انسان رسوخ کرده به گونهای که با سهولت و بدون نیاز به فکر و تأمّل، افعال از آن صادر میشود. پس اگر از آن هیئت، افعالی صادر میشود که عقلاً و شرعا مورد ستایش واقع میشوند آن هیئت خلق نیک نامیده میشود، و اگر منشأ افعال زشت است، خلق بد نام دارد.[352]
گاهی خُلق به خود کار نیک اطلاق میشود، مثلاً راستگویی و درستکاری و بخشش را اخلاق نیک مینامند، و دروغگویی و خیانت و بخل را اخلاق زشت میشمارند. دانشمندان در تعریف فعل اخلاقی گفتهاند: فعل یا صفتی است ارزشی، که عقل سلیم حُسن یا قُبح آن را درک میکند، و همه انسانها، در همه زمانها و مکانها، بر خوبی یا بدی آن توافق دارند. فعل اخلاقی کاری است که هر انسان سلیمالعقلی حسن آن را درک میکند و وظیفه انسانی خود میبیند که آن را انجام دهد، و در باطن ذات حکم میکند که باید آنرا انجام دهد، یا قبح آنرا درک میکند و در باطن ذات احساس میکند که انجام آن با انسانیت او تناسب ندارد و باید ترک کند.
اخلاق در اسلام از موقعیت و ارزش بسیار والایی برخوردار است، به حدی که تخلق به اخلاق نیک و اجتناب از اخلاق بد از نشانههای کمال ایمان به شمار رفته است. حسن خلق سنگینترین عملی که در میزان سنجش اعمال قرار میگیرد معرفی شده است. پرورش اخلاق نیک آنقدر مهم بوده که به عنوان هدف بعثت پیامبر بهشمار رفته است.
قرآن میفرماید: خدا بر مؤمنان منت نهاد که رسولی از خودشان برایشان فرستاد تا آیات خدا را برایشان تلاوت کند، و اخلاقشان را تزکیه نماید، و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد، گرچه پیش از این در گمراهی آشکار بودند.[353]
رسول خدا(ص) فرمود: اخلاق نیک را به شما توصیه میکنم، زیرا خدای عزّوجلّ مرا بدین منظور فرستاده است.[354]
و باز فرمود: من مبعوث شدم تا اخلاق نیک را به کمال برسانم.[355]
امام محمدباقر(ع) فرمود: کاملترین مؤمنان کسانی هستند که اخلاقشان نیکوتر است.[356]
رسول خدا(ص) فرمود: در روز قیامت چیزی را در میزان اعمال نمیگذارند که با ارزشتر از حسن خلق باشد.[357]
امام صادق(ع) فرمود: خدای متعال پاداش بنده را بر اخلاق نیکش آنچنان میدهد که به مجاهد در راه خدا، صبح و شام عطا میفرماید.[358]
پیامبر اکرم(ص) فرمود: خُلق خوب، نصف ایمان است.[359]
اسلام درباره تزکیه و تهذیب نفْس و پرورش اخلاق نیک سفارش و تأکیدات فراوانی دارد. بخش بزرگی از آیات قرآن در اخلاقیات است، حتی اکثر داستانهای قرآن اهداف اخلاقی را تعقیب میکنند. هزاران حدیث از پیامبر اکرم و ائمه معصومین علیهمالسلام، در موضوع اخلاق خوب و بد نقل شده و در کتابهای حدیث به ثبت رسیده است. نویدهایی که برای تخلّق به اخلاق نیک و کیفرهایی که برای آلوده شدن به اخلاق زشت بیان شده، قطعا کمتر از آنچه درباره واجبات و محرّمات آمده نیست. اگر به اخلاق نیک امر شده، بدین جهت است که موجب تکامل نفس و تقرب الی اللّه هستند. و اگر از ارتکاب اخلاق زشت نهی شده بدین جهت است که در انحطاط نفْس و دوری از خدا مؤثّر بودهاند.
بنابراین، اخلاقیات را یا باید در ردیف احکام بهشمار آورد یا مقدّم بر آنها. و نمیتوان به بهانه اینکه دستورهای اخلاقی هستند، در رعایت آن کوتاهی و بیاعتنایی کرد. همه پیامبران و ادیان آسمانی درباره اخلاق تأکید و سفارش داشتهاند. بلکه هر یک از اقوام و ملل جهان نسبت به اخلاقیات خاصی پایبند بوده و هستند. اصولاً زندگی بشر بدون تقید به اخلاق امکان ندارد.
اخلاق از دو جهت در سعادت و آسایش یا بدبختی و ناراحتی انسان تأثیر دارد:
1. زندگی دنیوی و حیات اجتماعی؛ افراد یک اجتماع اگر وظیفهشناس باشند، حقوق یکدیگر را رعایت کنند، نسبت به همدیگر مهربان و دلسوز و خیرخواه باشند، در کارهای خیر تعاون داشته باشند، در حلّ مشکلات به یاری یکدیگر بشتابند، گرم و صمیمی و خوشبرخورد و خوش اخلاق باشند، برای یکدیگر مزاحمت ایجاد نکنند، و در یک کلام، سعادت و آسایش خود را در سعادت و آسایش جامعه بدانند. چنین افرادی زندگی خوش و سالمی دارند و حداکثر استفاده را از نعمت اُنس و مودت میبرند.
برعکس اگر به ضوابط اخلاقی مقید نباشند آسایش و آرامش نخواهند داشت. به گونهای که میتوان سعادت و خوشبختی یا شقاوت و بدبختی یک جامعه را در مقدار تقید یا عدم تقید افراد، به موازین اخلاقی جستوجو کرد. از همین جاست که اسلام نسبت به رعایت اخلاق اجتماعی تأکیدات فراوانی به عمل آورده است.
رسول خدا(ص) فرمود: سعادت انسان در اخلاق خوب و شقاوتش در اخلاق بد است.[360]
امام صادق(ع) فرمود: هیچ زندگی گواراتر از اخلاق خوب نیست.[361]
حضرت صادق(ع) فرمود: حُسن خُلق رزق را زیاد میکند.[362]
امام صادق(ع) فرمود: نیکوکاری و حسن خلق شهرها را آباد و بر عمرها میافزاید.[363]
حضرت صادق(ع) فرمود: هر که بداخلاق باشد نفس خودش را به سختی و عذاب میاندازد.[364]
2. تکامل یا انحطاط نفسانی؛ سعادت یا شقاوت در زندگی باطنی و حیات اخروی. اخلاق نیک نفس را تکامل و تعالی میدهند و موجب تقرب انسان به خدا میشوند. برعکس اخلاق بد نفس انسان را به انحطاط و سقوط میکشند و او را از خدا دور میسازند. و نتیجهاش در جهان آخرت روشن خواهد شد.
امیرالمؤمنین(ع) به فرزندش فرمود: خدای عزّوجلّ اخلاق نیک را وسیله ارتباط خودش با بندگان قرار داده است. آیا دوست ندارید خلقی را که وسیله ارتباط با خداست، نگهدارید؟[365]
امام صادق(ع) فرمود: اخلاق خوب در دنیا زینت و در آخرت جای گردش است. به وسیله خلق نیک دین انسان کامل میشود، و وسیله تقرب به سوی خداست.[366]
رسول خدا(ص) فرمود: بیشترین چیزی که امت من به وسیله آن داخل بهشت میشوند تقوای خدا و اخلاق نیک است.[367]
امام صادق(ع) فرمود: خلق نیک گناه را از بین میبرد، چنانکه خورشید یخ را آب میکند.[368]
نفس انسان گوهری است شریف و نورانی و ملکوتی و برتر از مادّه و مادیات، و امتیاز او بر سایر حیوانات نیز به واسطه همین روح ملکوتی است. روح انسان چون برتر از مادّه است، با عالَم نورانیت و علم، و کرامت و شرافت، و رحمت، و افاضه، و خیر و احسان و عدل، و در یک کلمه، با عالم کمال و جمال سنخیت و تناسب دارد.
در این جاست که جایگاه ارزشهای اخلاقی روشن میشود. مکارم اخلاق با انسانیت انسان و روح ملکوتی او تناسب و سنخیت دارند. اگر مکارم و فضایل اخلاق را از انسان بگیریم چه فرقی با حیوان دارد؟
از همین جاست که اسلام تأکید دارد که انسان روح ملکوتی و شرافت ذاتی خود را حفظ کند و همواره به یاد داشته باشد که انسان است نه حیوان. زیرا خود این توجه، انسان را به مکارم اخلاق دعوت میکند و از بدیها باز میدارد.
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: هر کس نفس خویش را بزرگوار بداند ترک خواستههای حیوانی برایش آسان خواهد بود.[369]
علی(ع) فرمود: هر کس نفْس خویش را شریف بداند، او را با گناه آلوده نمیسازد.[370]
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: کسی که به شرافت نفسانی خویش توجه داشته باشد، او را از خواستههای ذلتآور باز میدارد.[371]
علی(ع) فرمود: نفس گوهری است گرانبها، هر کس آن را نگهداشت به مقام بالایش میرساند، و هر کس آنرا به ابتذال کشید پستش نموده است.[372]
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: نفْس هر کس شریف بود، عواطفش زیاد خواهد بود.[373]
مکارم اخلاق از ارزشهای انسانی هستند که روح ملکوتی او را پرورش میدهند و به کمال میرسانند، و انسانیت او را تقویت میکنند، و به همین جهت در باطن ذات، خوبی آنها را درک میکند و خواستار آنهاست.
و از همین جاست که در مورد مکارم اخلاق گفته شده: همه انسانها و در همه زمانها و مکانها، بر حسن و ارزشمندی آنها توافق دارند. آری، فطرت پاک و آلوده نشده انسان، که انسان را بشناسد و به انسانیت او بها بدهد چنین درکی را دارد. احساس وظیفه و بایدها و نبایدهای اخلاقی نیز از چنین درک مقدسی نشئت میگیرند. همین آگاهی ذاتی و خودشناسی و توجه به انسانیت انسان و حفظ ارزشهای اوست که روح ملکوتی انسان را بر کشور بدن حاکمیت میدهد تا خواستهها و تمایلات حیوانی خود را کنترل کند و در محدوده عدم زیان به ارزشهای انسانی، مقید و محدود سازد.
پیامبران نیز مبعوث شدند تا انسان را در این جهاد مقدس یاری دهند و در طریق تزکیه و تهذیب نفس و پرورش نفس و ارزشهای انسانی تقویت نمایند. پیامبران به انسانها میگفتند: شما انسانید، نه حیوان. انسانیت خودتان را فراموش نکنید و تسلیم بدون قید و شرط خواستههای حیوانی نشوید که زیان میبینید. بدترین زیانها اینست که انسان، در گرداب هولناک تمایلات حیوانی غرق شود و انسانیت خود را از دست بدهد و به صورت یک حیوان درنده وارد جهان آخرت گردد.
قرآن میفرماید: بگو: زیانکاران کسانی هستند که نفوس (انسانی) خود و خانواده خود را در قیامت ببازند. و بدانید که این، زیانی است آشکار.[374]
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: از کسی تعجب میکنم که در دنیا دنبال گمشدهاش میگردد در حالی که نفس خویش را گم کرده ولی در پی یافتن آن نیست.[375]
بیندیشید و پاسخ دهید
1. معنای خُلق چیست؟
2. پیامبر اکرم درباره اخلاق چه فرمود؟
3. هدف بعثت پیامبران چه بود؟
4. اخلاقیات در اسلام چه موقعیتی دارند؟
5 . آیا میتوان به دستورهای اخلاقی بیاعتنایی کرد؟
6. اخلاقیات در زندگی دنیوی انسان چه تأثیری دارند؟
7. اخلاقیات در زندگی نفسانی انسان چه تأثیری دارند؟
8 . چرا اخلاق نیک با روح ملکوتی انسان تناسب دارد؟
9. چرا همه انسانها بر ارزشهای اخلاقی توافق دارند؟
10. بایدها و نبایدهای اخلاقی از کجا نشئت میگیرند؟
11. چه چیزی روح انسانی را در غلبه بر تمایلات حیوانی و کنترل آنها کمک میکند؟
12. پیامبران به انسانها چه میگفتند؟
[352] . حقایق، ص 54 .
[353] . « لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلی المُوْمِنِـینَ إِذ بَعَثَ فِـیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَیزَکیهِمْ وَیعَلِّمُهُمُ الکتابَ وَالحِکمَةَ وَإِنْ
کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِـینٍ »؛ آل عمران، آیه 164.
[354] . قال رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله: عَلَیکم بِمَکارم الاَخلاق فَاِنّ اللّه عَزَّوَجَلّ بَعَثَنی بِها؛ بحارالانوار، ج 69، ص 375.
[355] . عَنِ النّبِی صلیاللهعلیهوآله قالَ: انّما بُعِثتُ لاُِتَمِّم مَکارِم الاَْخْلاقِ؛ مستدرک الوسائل، ج 2، ص 282.
[356] . عن أبیجعفر علیهالسلام قال: إنّ اَکملَ المُؤمنین اِیمانا اَحسَنَهُم خُلْقا؛ کافی، ج 2، ص 99.
[357] . قال رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله: ما یوضَعُ فِی مِیزانِ امرئ یوم القِیمَة اَفضَلُ مِنْ حُسْنِ الخُلْقِ؛ کافی، ج 2، ص 99.
[358] . عن أبیعبداللّه علیهالسلام قال: إنّ اللّه تَبارَک وَ تَعالی لیعطی العَبد مِنَ الثَّوابِ عَلی حُسْنِ الخُلْقِ کما یعطی المُجاهِدَ فِی سَبیلِاللّه،
یغد وَ عَلیه و یروح؛ کافی، ج 2، ص 100.
[359] . قال النّبی صلیاللهعلیهوآله: حُسْنُ الخُلْقِ نِصْفُ الدِّینِ؛ مشکاة الانوار، ص 223.
[360] . قال رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله: مِنْ سَعاَدَة المَرء، حُسن الخُلق، وَمِن شقاوته سُوءُ الخلقِ؛ مستدرک الوسائل، ج 2، ص 83 .
[361] . قال الصّادق علیهالسلام: لا عیشَ أهنأ من حُسنِ الخُلقِ؛ بحارالانوار، ج 71، ص 389.
[362] . قال أبو عبداللّه علیهالسلام: حسنُ الخُلق یزیدُ فی الرزق؛ همان، ص 396.
[363] . عن أبیعبداللّه علیهالسلام: البرّ و حُسنُ الخلقِ یعمّرانِ الدیار و یزیدانِ فی الأعمارِ؛ کافی، ج 2، ص 100.
[364] . عَن أبی عَبدِاللّه علیهالسلام قالَ: مَن ساءَ خُلْقَهُ عَذَّبَ نَفْسَهُ؛ همان، ص 321.
[365] . عَن أمیرالمؤمنین علیهالسلام إنَّهُ قالَ لِولده: إنّ اللّه عزّ وجلّ جَعلَ محاسنَ الأخلاقِ وصلةً بینه و بین عبادِه ألا تُحِبُّ أحدکم أن
یمسک بخُلقٍ متّصلٍ باللّهِ؛ مستدرک الوسائل، ج 2، ص 283.
[366] . قال الصّادق علیهالسلام: الخلقُ الحسنُ جمالٌ فی الدنیا و نزهةٌ فی الآخرة، و به کمالُ الدین والقربةُ إلی اللّه؛ همان، ص 83 .
[367] . قال رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله: أکثرُ ما تلج به أمّتی الجنّةَ تقوَی اللّه وَ حُسنُ الخلقِ؛ کافی، ج 2، ص 100.
[368] . عَن أبی عبداللّه علیهالسلام قالَ: إنّ الخُلْقَ الحَسَنَ یمیث الخَطیئةَ کما تُمیثُ الشَّمسُ الجلیدَ؛ همان.
[369] . عن علی علیهالسلام قالَ: مَن کرمت عَلَیه نفْسُه، هانَت عَلَیه شَهَواتُه؛ نهج البلاغه، حکمت 449.
[370] . قال علی علیهالسلام: من شَرفت نفسُه نَزهَها عن ذلّةِ المطالِب؛ غررالحکم، ص 669.
[371] . قال أمیرالمؤمنین علیهالسلام: من کرمت علیه نفسُه، لم یهنْها بالمعصیةِ؛ همان، ص 677.
[372] . قال علی علیهالسلام: إنّ النّفس لجوهرةٌ ثمینةٌ مَن صانَها رَفَعَها و مَن ابتذلَها وضَعَها؛ همان، ص 226.
[373] . عن علی علیهالسلام قالَ: من شَرفت نفسُه کثرتْ عواطفُه؛ همان، ص 638.
[374] . « قُلْ إِنَّ الخاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِـیهِمْ یوْمَ القِـیامَةِ أَلا ذ لِک هُوَ الخُسْرانُ المُبِینُ »؛ زمر، آیه 15.
[375] . قال علی علیهالسلام: عَجْبتُ لِمَن ینشِدُ ضاَلَّتُه وَ قَد اَضَلَّ نَفَسُه فَلا یطلُبُها؛ غررالحکم، ص 495.