پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

آغاز تأسيس و مؤسسان

آغاز تأسیس و مؤسسان

در سال‏های 1341 ـ 1342 جمعی از فضلای روشنفکر حوزه‌ی علمیه‌ی قم تشکیلاتی به‌وجود آوردند که اعضای اصلی آن عبارت بودند از: آیات و حجج اسلام آشیخ علی مشکینی، آشیخ حسینعلی منتظری، آشیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی، آشیخ علی قدوسی، آشیخ محمدتقی مصباح، آشیخ احمد آذری­قمی، آشیخ مهدی حائری تهرانی، آشیخ علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی، سیدمحمد خامنه ‏ای، ابراهیم امینی نجف‌آبادی و آسید علی خامنه ‏ای. جمعیت مذکور دارای مرامنامه ‏ای بود که اهداف در آن ثبت شده بود. متن کامل مرامنامه را به‌طور دقیق به یاد ندارم ولی گویا موضوعات ذیل جزء آن بود.

1 ـ اصلاح امور مربوط به حوزه، اصلاح کتب درسی، برنامه ‏ریزی برای اداره‌ی حوزه، امتحانات و مسائل اخلاقی.

2 ـ ترویج و نشر علوم و معارف قرآن در داخل و خارج.

3 ـ دفاع از اسلام و ارزش‏های اسلامی و سعی در اجرای کامل احکام و قوانین اسلام در شئون مختلف اجتماعی.

4 ـ احیای فریضه‌ی امر به معروف و نهی از منکر، در همه‌ی مراحل.

اساسنامه به گونه‌‏ای تنظیم شده بود که برای اداره‌ی یک تشکیلات وسیع کفایت می‌کرد. در آن اساسنامه یک شورای مؤسسان و چند رکن و کمیته‏‌هایی پیش‌بینی شده بود که هر کمیته مسئولیت خاصی را برعهده داشت. یکی از آنها کمیته‌ی اطلاعات بود که مسئولیت آن برعهده من و آقای قدوسی بود. هزینه‌‏های مالی این جمعیت به وسیله خود اعضا تأمین می‏شد. هریک از اعضا ماهیانه مبلغ پنجاه ریال پرداخت می‌کرد. جلسات هر هفته یک‌بار در منزل یکی از اعضا و به‌صورت مخفیانه تشکیل می‏شد. یک آیین‌‏نامه‌ی انضباطی نیز تنظیم شده بود. پذیرش عضویت افراد جدید دارای مقررات خاصی بود. مرا آقای منتظری به شرکت در این جلسات دعوت کرد. برنامه این بود که در ابتدا به مقدار نیاز عضوگیری شود، سپس به پیاده‌کردن مرامنامه بپردازیم. در سال 1342 که جمعیت درحالِ تکمیل اعضای داخلی خود بود، با شروع مبارزات ضد رژیم پهلوی به‌وسیله‌ی امام خمینی مواجه شدیم. در این زمان همین جمعیت کوچک بدون تظاهر وارد صحنه‌ی مبارزات شد. در تشویق و تحریک علما و مراجع، در چاپ و تکثیر و پخش اعلامیه‏‌ها، در جذب و تشویق فضلا به صحنه‌ی مبارزات، در تهیه‌ی اعلامیه‏‌ها و امضا گرفتن از فضلا و مدرسین در سخنرانی در شهرستان‏ها و تشویق و تحریک مردم و در رساندن پیام مراجع و امام به علمای بلاد کاملاً فعّال بودند.

آنها بعد از تبعید امام به ترکیه (سال 43) و بعد از آن به عراق نیز همچنان به فعالیت‏های افشاگرانه و تحریک‌کننده‌ی خود و با توجه به سوژه‌ی جدید همچنان به فعالیت‏های خود ادامه می‏دادند. هدف این بود که صحنه‌ی مبارزات و نام امام خمینی همواره داغ و زنده بماند.

لازم به یادآوری است که در آن زمان و با توجه به حادثه‌ی بازداشت و زندانی‌شدن امام، و حادثه‌ی خونین پانزدهم خرداد و هجرتِ مراجع قم و علمای بلاد به تهران و فشار آوردن به رژیم برای آزادی امام و نطق آتشین و افشاگرانه‌ی امام بعد از آزاد شدن، و بازداشت دوباره‌ی امام و تبعید به ترکیه، افکار عمومی اقشار مختلف مردم و علمای بلاد و منبری‏ها، و فضلا و مدرسین حوزه‌ی علمیه‌ی قم و عموم طلاب برای ادامه‌ی مبارزات آماده شده بود. در این زمان فعالیت‏های مبارزاتی اختصاص به مدرسین نداشت بلکه گروه کثیر دیگری نیز احساس مسئولیت می‌کردند و به مبارزه ادامه می‏دادند. ولی اعضای جامعه‌ی مدرسین نه به‌صورتِ یک تشکل خاص بلکه به‌عنوان جزئی از این مجموعه غالباً از دیگران فعال‏تر بودند. اصولاً در آن زمان وجود تشکل خاص و پیروی از اساسنامه و آیین ‏نامه‌ی ویژه مطرح نبود، بلکه همه در یک صف و با هدفِ دفاع از اسلام و ارزش‏های اسلامی کوشش می‌کردند. البته در این جهت همه یکسان نبودند: بعضی جدی‏تر و بی‌باک‏تر و بعضی محافظه ‏کار و محتاط بودند. در این جهت مراجع و علمای بلاد نیز یکسان نبودند. آن مقدار که من شاهد و ناظر بودم، بعد از امام آقایان شیخ حسینعلی منتظری و شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی در قم از سایرین فعال‌تر و جدی‏تر و بی‌باک‏تر بودند. چنان­که اقشار مختلف مردم نیز در این جهت یکسان نبودند بلکه بازاریان و اصناف در ادامه‌ی مبارزات نقش بیشتری را برعهده داشتند. در مراسم نوروز سال 1345 اعلامیه ‏ای در حرم مطهر حضرت معصومه پخش شد و در این رابطه آقای شیخ محمد منتظری بازداشت شد. بعد از آن و در همین رابطه آقای شیخ حسینعلی منتظری و شیخ احمد آذری قمی و شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی نیز بازداشت و به زندان قزل‌قلعه‌ی تهران منتقل شدند. پیرو آن اساسنامه‌ی جامعه‌ی مدرسین و تشکل مخفی آنان کشف و به‌دست مأموران ساواک افتاد.