پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

تذکراتی به جوانان مجرد

تذکراتی به جوانان مجرد

 

1. عفت خود را نگه‌دارید

ایام جوانی و بلوغ، دوران بسیار حساس و پر خطر و سرنوشت سازی است. در این دوران غرایزی که در وجود انسان نهاده شده به تدریج بیدار و شکوفا می‌گردند. همه این غرایز مفید و از نعمت‌های الهی هستند. اگر درست هدایت شوند و در مسیر صحیح پرورش یابند آینده انسان را قرین خوش بختی و سعادت قرار می‌دهند. اما اگر از مسیر صحیح و طبیعی منحرف شوند آینده انسان را تباه خواهند ساخت.

یکی از نیرومندترین و پرخطرترین آنها، غریزه جنسی است. این غریزه در زمان بلوغ بیدار و به تدریج شکوفا می‌گردد. غریزه‌ای است بسیار نیرومند و سرنوشت ساز که غرایز دیگر را نیز تحت الشعاع قرار می‌دهد. اگر در مسیر صحیح قرار گرفت، به زندگی انسان صفا و رونق و حرکت و امید می‌دهد و اسباب سلامت جسم و آرامش روح و روانش را فراهم می‌سازد. اما اگر از مسیر طبیعی انحراف یافت آینده انسان را به فساد و تباهی خواهد کشید. در اثر انحراف جنسی، سلامت جسم و آرامش روانی انسان از بین خواهد رفت.

آبرو و حیثیت اجتماعی او نیز در معرض خطر جدی قرار خواهد گرفت.

بدتر از همه این که نفس پاک و بی‌آلایش او در اثر انحراف و گناه، آلوده و کثیف می‌شود و مستوجب کیفر و عذاب‌های سخت اخروی خواهد شد.

ارضای غریزه جنسی تنها یک مسیر طبیعی و مجاز دارد و آن ازدواج و تشکیل خانواده است و هر طریق دیگری گناه و انحراف محسوب می‌شود.

به همین جهت شارع مقدس اسلام که از قدرت غریزه جنسی و ارزش سیر طبیعی آن و خطرات روانی و جسمانی و اجتماعی ناشی از انحراف آن اطلاع داشته همت خویش را در دو جهت مصرف داشته است: از جهتی در امر ازدواج و تشکیل خانواده تأکید و سفارش فراوان به عمل آورده، به حدی که ازدواج را از جمله عبادات دانسته، که قبلًا به نمونه‌هایی از آیات و احادیث مربوطه اشاره شد. و از جهتی پیروانش را به حدی از انحراف جنسی برحذر داشته که حفظ عفت و پاک‌دامنی را یکی از بهترین عبادت‌ها محسوب داشته است.

امام محمد باقر علیه السلام فرمود: هیچ عبادتی افضل از این نیست که انسان شکم و عورت خود را از گناه حفظ کند.[32]

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: عفت و ترک انحراف را به شما توصیه می‌کنم.[33]

اسلام به کلی گویی اکتفا نکرده بلکه انحرافات جنسی را برشمرده و به عنوان گناه معرفی نموده و آثار و عواقب دنیوی و کیفرهای اخروی آنها را یادآور می‌شود و بدین وسیله مردم را از ارتکاب آن گناهان برحذر می‌دارد. از باب نمونه، به سه گناه بزرگِ زنا، لواط و استمناء اجمالًا اشاره می‌کنیم:

خداوند متعال در قرآن، درباره زنا می‌فرماید: به زنا نزدیک نشوید، زیرا گناهی است زشت و بد راهی است.[34]

پیامبر اکرم نیز در این باره می‌فرماید: پنج اثر بر زنا مترتب می‌شود: آبروی انسان را می‌برد، موجب فقر و بدبختی می‌شود، عمر را کوتاه می‌کند، خدا را خشمناک می‌سازد، زناکار را مخلد در آتش دوزخ می‌نماید. و نعوذ باللَّه از آتش دوزخ.[35]

رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره لواط فرمودند: هرکس با پسری جماع کند در قیامت جنب محشور می‌شود و آب‌های دنیا او را پاکیزه نمی‌کند، خدا بر او خشمناک می‌شود و او را لعنت می‌کند، جهنم را برایش آماده می‌سازد و جهنم جای‌گاه بدی است. سپس فرمود: وقتی مردی با مردی دیگر جماع کند عرش خدا از این عمل زشت به لرزه خواهد افتاد.[36]

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: هر پسری که خودش را در اختیار مردی قرار دهد که با او لواط کند خدا او را بر سر پل جهنم نگه می‌دارد تا مردم از حساب فارغ

شوند آن گاه دستور می‌دهد که او را در آتش دوزخ سرنگون سازند و در تمام طبقات جهنم معذب می‌شود تا به پایین‌ترین درجات سقوط کند و همیشه در آن جا خواهد ماند.[37]

باز هم پیامبر اکرم فرمود: هرکس پسری را از روی شهوت ببوسد، خدا در قیامت دهانه‌ای از آتش دوزخ بر دهانش خواهد افکند.[38]

باز هم آن بزرگوار فرمود: هرکس پسری را از روی شهوت ببوسد خداوند متعال هزار سال او را در آتش دوزخ عذاب خواهد کرد.[39]

ایشان درباره استمناء فرمودند: هرکس به وسیله دست انزالش را فراهم سازد، ملعون و از رحمت خدا دور خواهد بود.[40]

امام صادق علیه السلام فرمود: خدا در قیامت با سه دسته مردم سخن نمی‌گوید و نظر رحمت نمی‌افکند و آنها را تزکیه نمی‌کند و به عذابی دردناک مبتلا می‌سازد: اول مردی که (برای زینت) موهای صورت خود را می‌کند، دوم کسی که با خودش کاری می‌کند تا انزالش شود، سوم مردی که خودش را در اختیار مرد دیگری قرار می‌دهد تا با او لواط کند.[41]

در باره آثار دنیوی و عذاب‌های اخروی این گناهان بزرگ، احادیث فراوانی داریم که در این جا به مقدار مذکور اکتفا نمودیم.

 

کیفرهای دنیوی

حفظ عفت و پاک‌دامنی و اجتناب از انحرافات جنسی از قبیل: زنا، لواط، استمناء، آن قدر از نظر شارع اسلام اهمیت داشته که به بیان عقوبت‌های اخروی آنها اکتفا نکرده بلکه برای ارتکاب آنها در همین دنیا نیز حدود و تعزیراتی را مقرر داشته است. مثلًا اگر زن و مردی مرتکب زنا شدند و این موضوع با شرایط مخصوص نزد حاکم شرع به اثبات رسید دستور می‌دهد به هریک از آنها صد تازیانه بزنند. خداوند متعال در قرآن شریف می‌فرماید:

«زنِ زناکار و مرد زناکار را، به هریک صد تازیانه بزنید، و رأفت و عاطفه مانع اجراى حدود الهى نباشد، اگر ایمان به خدا و روز قیامت دارید. براى اجراى حد باید گروهى از مؤمنین شاهد باشند.[42]»

حد مذکور در صورتی است که زنای آنها زنای محصنه نباشد و الّا حدّ بسیار سخت‌تری دارد.

برای لواط نیز حد زنا تعیین شده است. اگرمردی با مردی دیگر عمل لواط انجام داد، در صورتی که ازدواج نکرده و به زن دست رسی نداشته باشند و این موضوع با شرایط ویژه‌اش نزد حاکم شرع به اثبات رسید دستور می‌دهد به هریک از آنها صد تازیانه بزنند، و در صورتی که محصن باشند (یعنی ازدواج کرده و به همسر دست رسی داشته باشند) سنگسار می‌شوند، یا به قتل می‌رسند و یا به عذاب‌های دیگری که در کتاب‌های فقهی آمده گرفتار می‌شوند.

حضرت صادق علیه السلام فرمودند: حد لواط کار مثل زناکار است. اگر محصن باشد سنگسار می‌شود و اگر غیر محصن (مجرد) باشد حدّ تازیانه بر او اجرا می‌شود.[43]

 

 

یک انحراف دیگر

یکی دیگر از انحرافات جنسی مساحقه است. یعنی دو زن به منظور لذت‌جویی و ارضای غریزه جنسی، بدنشان را به هم بمالند.

مساحقه نیز یکی از گناهان بزرگ است که در اسلام برای آن حد تعیین شده است.

زنی به اتفاق کنیز خود خدمت امام صادق علیه السلام رسید و عرض کرد: حکم زن‌هایی که با زن‌های دیگر لذت‌جویی می‌کنند چیست؟ فرمود: آنها در آتش خواهند بود. وقتی قیامت برپا می‌شود آن زن‌ها را می‌آورند و لباسی از آتش بر تنشان می‌پوشانند و دو کفش و دو روسری از آتش به آنها می‌دهند و میله‌هایی از آتش در باطن آنها فرو می‌برند و بدین صورت آنان را در آتش

دوزخ می‌اندازند. سائل عرض کرد: آیا این مطلب در قرآن هم به ثبت رسیده؟

فرمود: آری در قرآن هست. در آن جا که می‌فرماید: «وَعاداً وَثَمُودَ وَأَصْحابَ الرَّسِّ».[44]

حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمود: «اگر دو زن، بدون لباس در یک رختخواب خوابیده‏اند به هر یک از آنها صد تازیانه بزنید».[45]

البته اجرای حدود شرعی مخصوص حاکم شرع است و دیگری حق ندارد بدون رعایت موازین قضا آنها را به اجرا در آورد. بنابراین بر جوانانی که به سعادت و خوشبختی خویش می‌اندیشند حتم و ضروری است که بر نفس خویش تسلط یابند و غریزه جنسی را کنترل کنند و از گناه و انحراف باز بدارند و همتشان را در راه ازدواج و تشکیل کانون گرم خانواده مصروف بدارند. چنین امر حساس و سرنوشت سازی از شما جوانان ساخته است، زیرا غریزه جنسی گرچه بسیار نیرومند و طغیان‌گر است، اراده و تصمیم قاطع و قدرت جوانی شما هر دشواری را آسان می‌کند. از قدرت فوق العاده خودتان استفاده کنید و غریزه جنسی را مهار نمایید و در انتظار زندگی شیرین و زیبای ازدواج باشید و در این جهاد مقدس از توصیه‌های زیر هم می‌توانید استفاده نمایید:

2. به نامحرم نگاه نکنید

پسران و دختران دوست دارند به یک دیگر نگاه کنند و طبعاً از این نگاه لذت می‌برند. اما این نگاه کردن‌ها اگر به منظور لذت‌جویی باشد برایشان زیان دارد. روح را پریشان و موجب حسرت و ندامت می‌شود. شهوت را تحریک و فکر گناه را در مغز وارد می‌سازد، و او را به ارتکاب فساد دعوت می‌نماید. به همین جهت اسلام نظر به نامحرم را تحریم نموده و آن را گناهی که مقدمه گناهان بزرگ‌تر است معرفی می‌کند.

حضرت صادق علیه السلام فرمود: نظر کردن (به نامحرم) تیر مسمومی است از سوی شیطان، هرکس نگاه (به نامحرم) را برای رضای خدا ترک کند خدا آرامش و ایمانی به وی عطا خواهد کرد تا طعم لذیذ ایمان را بچشد.[46]

امام صادق علیه السلام فرمود: «نگاه بعد از نگاه تخم شهوت رادر قلب مى‏پاشد و همین موضوع براى این که صاحبش را در فتنه بیندازد کافى است.»[47]

باز هم ایشان می‌فرماید: «هرکس نگاهش به زنى بیفتد و دیدگانش را به سوى آسمان بردارد یا آنها را ببندد، چشم خود را باز نمى‏کند جز این که خداوند متعال حورالعین در بهشت به او تزویج خواهد نمود.[48]»

آن بزرگوار در حدیث دیگری فرمود: «نگاه کردن تیر مسمومى است از سوى شیطان، چه بسا یک نگاه که حسرت و اندوه فراوانى در پى خواهد داشت.[49]»

باری چشم چرانی و نگاه مرد به زن و زن به مرد و پسر به پسر و دختر به دختر اگر به قصد ریبه و لذت‌جویی باشد حرام و گناه محسوب می‌شود.

آرامش روانی را از انسان سلب می‌کند و فکر گناه و انحراف را در مغز وارد می‌سازد. و او را به انجام عمل نامشروع وادار می‌کند. نگاه کردن گناهی است که منشأ گناهان دیگر می‌شود. بنابراین، به جوانانی که به آرامش روانی و سعادت آینده خویش می‌اندیشند توصیه می‌کنم که به طور جد تصمیم بگیرند به نامحرم نگاه نکنند و اگر چشمشان به پسر یا دختری افتاد که دوست دارند به او نگاه کنند فوراً دیدگان خود را فرو بندند یا به جای دیگر نگاه کنند که این، به صلاح واقعی آنهاست. البته نفس اماره به این زودی تسلیم نمی‌شود و از انسان می‌خواهد که نگاهش را تعقیب کند ولی اگر شما در برابر خواسته‌اش مقاومت نمایید به زودی تسلیم خواهد شد.

 

4. از گناه منصرف شوید

غریزه جنسی بسیار نیرومند و خطرناک است. به ویژه در جوانان وقتی نیروی شهوت تحریک شد، عقل و شعور را از انسان می‌گیرد و او را به ارضا وادار می‌سازد. اگر از طریق مشروع، امکان‌پذیر بود باید به او پاسخ مثبت داد

و اگر امکان نداشت چاره کار در انصراف از فکر انحراف و تغییر حال و اشتغال به کاری دیگر می‌باشد. اگر تنها هستید بیرون بروید و با شخصی مشغول صحبت شوید. اگر به منظره تحریک کننده‌ای نگاه می‌کنید، از آن حال منصرف شوید و خودتان را با کار دیگری از قبیل خواندن و نوشتن یا هنرهای دیگر مشغول سازید. اگر فکر انحراف به ذهن شما خطور کرد فوراً از آن منصرف شوید، و خودتان را باافکار دیگر سرگرم سازید. بالاتر از همه این که فوراً برخیزید وضو بگیرید و دو رکعت نماز بخوانید و در کنترل نفس و مهار کردن نیروی شهوت از خداوندمتعال استمداد بجویید و از او بخواهید که وسیله ازدواج مشروع را برای شما فراهم سازد.

 

5. اشتغال پیدا کنید

یکی از مشکلات جوانان، اوقات فراغت و بی‌کاری است. مادام که انسان سرگرم کاری باشد کمتر به فکر انحراف و گناه می‌افتد. بیشتر در اوقات فراغت است که نیروی شهوت تحریک می‌شود و انسان را به گناه دعوت می‌کند. بنابراین سعی کنید برای اوقات فراغت کاری تهیه کنید. در مطالعه و تحصیل علم جدیت نمایید. به ورزش و تفریح بپردازید. به کارهای هنری مشغول شوید. و به هر حال، برای خودتان اوقات فراغتی را باقی نگذارید.

 

6. با نامحرم خلوت نکنید

با زنِ نامحرم در یک اتاق خلوت نکنید که امری است بسیار خطرناک و ممکن است شما را به گناه و انحراف بکشد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هرکس

که به خدا و معاد ایمان دارد نباید در جایی بیتوته کند که صدای زن نامحرم را بشنود.[50]»

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «مرد نباید با زن نامحرم خلوت کند، زیرا در چنین حالى شیطان سومین نفر خواهد بود.[51]»

به نظر من بهتر است دو جوان و دو پسر هم در یک اتاق. خلوت نکنند مگر این که کاملًا مطمئن باشند که تحت تأثیر القائات شیطان قرار نمی‌گیرند.

 

7. با نامحرم شوخی نکنید

گرم گرفتن و شوخی کردن و خندیدن زن و مرد نامحرم امری است خطرناک که ممکن است موجب تحریک غریزه جنسی و انحراف و لغزش آنها را فراهم سازد. صلاح زن و مرد نامحرم نیست که با هم انس و الفت بگیرند، بگویند و بخندند و شوخی کنند. شارع مقدس اسلام هم‌چون به مفاسد این کار آشنا بوده، از آن نهی کرده است. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هرکس که با غیر همسرش شوخى و مزاح کند خداوند متعال در قیامت، در برابر هر کلمه‏اى که با او سخن گفته هزار سال (در قیامت) او را بازداشت خواهد کرد.[52]»

 

8. در یک رختخواب نخوابید

صلاح نیست که پسر با دختر، دختر با پسر، پسر با پسر و دختر با دختر در یک بستر بخوابند. زیرا ممکن است غریزه جنسی آنه تحریک شود و به فساد و انحراف کشیده شوند. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

«باید در سنین ده سالگى بستر پسر و پسر، پسر و دختر و دختر و دختر جدا باشد.[53]»

9. با نامحرم مصافحه نکنید

صلاح زن و مرد نامحرم نیست که با هم دست بدهند و بدن یک دیگر را لمس کنند، زیرا ممکن است غریزه جنسی را تحریک کند و آنها را به فساد و انحراف بکشاند، به همین جهت لمس بدن نامحرم در اسلام گناه معرفی شده است.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هرکس که به صورت حرام با زنى مصافحه کند، در قیامت دست بسته محشور مى‏گردد، سپس دستور مى‏رسد که او را در آتش دوزخ بیندازند.[54]»

امام صادق علیه السلام از پدرانش نقل کرده که در حدیث مناهی فرموده‌اند:

«هرکس که چشمش را از حرام پر کند خدا در قیامت چشمانش را پر از آتش خواهد کرد، مگر این که توبه کند.» و فرمود: «هرکس که با زن نامحرمى مصافحه کند وسیله غضب خدا را فراهم نموده است. و هرکس که به صورت حرام زنى را در آغوش بگیرد، در قیامت با شیطان غل و زنجیر مى‏شود و در آتش دوزخ خواهند افتاد.[55]»

 

10. به فیلم‌های تحریک‌آمیز نگاه نکنید

به فیلم‌ها و عکس‌های تحریک‌آمیز نگاه نکنید. از خواندن داستان‌ها و کتاب‌های عشقی و محرک جداً اجتناب کنید، زیرا افکار شما را پریشان می‌سازد و غریزه جنسی را تحریک می‌نماید و شما را در معرض خطر انحراف و گناه و لغزش قرار می‌دهد.

 

11. متین و سنگین باشید

با وقار و سنگین باشید و حیثیت و آبروی خودتان را در انظار نگه دارید، از پوشیدن لباس‌های نازک و تحریک‌آمیز و لباس‌های جلف و غیر متعارف اجتناب کنید. از حرکات سبک و شوخی‌ها و خنده‌های بی‌مزه و زشت خودداری نمایید.

 

12. حجاب اسلامی را رعایت کنید

به دختران توصیه می‌کنم که صلاح و مصلحت شما در این است که سنگین و باوقار باشید. حجاب اسلامی را رعایت کنید که مصلحت شما در این است. از پوشیدن لباس‌های تنگ و بدن نما و تحریک‌آمیز خودداری نمایید. از معاشرت و اختلاط و شوخی با مردان بیگانه جداً برحذر باشید. در بین جوانان افراد شیاد و فریب کاری وجود دارد که در صدد اغفال دختران هستند مواظب باشید فریبِ چرب زبانی‌ها و اظهارعلاقه‌ها و وعده‌های دروغین آنها را نخورید. مبادا در اثر سادگی و زود باوری تحت تأثیر قرار گیرید و اغفال شوید و سرمایه عفت و نجابت و آبرویتان را بر باد دهید و خود را رسوا و مفتضح سازید. اگر جوانی برای شما نامه نوشت و اظهار علاقه کرد نامه‌اش را نگیرید و پاسخ ندهید و مطمئن باشید که فریب کار است و قصد اغفال شما را دارد.

اگر واقعاً قصد ازدواج داشت باید از طریق متعارف خواستگاری کند. اگر تقاضای ملاقات کرد دعوتش را اجابت نکنید. اگر شما را به ماشین شخصی خودش دعوت کرد سوار نشوید که ممکن است قصد فریب و اغفال شما را داشته باشد.

 

به طور خلاصه همواره به این نکته مهم توجه داشته باشید که در بین جوانان افرادی شیاد، حیله گر، عیاش و شهوت ران وجود دارند که با صدها حیله و نیرنگ در کمین هستند تا دختران پاک و ساده لوح و زودباور را اغفال کنند و از آنها کام دل بگیرند. بنابراین همیشه مراقب و مواظب خودتان باشید

و احتیاط و عاقبت اندیشی را از دست ندهید، زیرا از این حوادث ناگوار صدها و هزارها اتفاق افتاده و می‌افتد.

 

13. در انتخاب دوست احتیاط کنید

انسان به دوست صمیمی و دل‌سوز و مهربان که با او انس بگیرد و به هنگام مشکلات و دشواری‌ها به او پناه برد و از دلجویی‌ها و کمک‌هایش بهره‌مند گردد، نیاز دارد. کسی که دوست نداشته باشد احساس غربت و تنهایی و بی اعتمادی می‌کند. رفت و آمد و گفت‌وگوهای دوستانه یکی از بهترین لذایذ زندگی به شمار می‌آید، غم‌ها را می‌زداید و انسان را به زندگی دل‌گرم می‌سازد.

حضرت صادق علیه السلام فرمود: «براى هر چیز، چیزى است که به سوى او آرامش و سکون مى‏یابد، مؤمن به سوى برادر مؤمنش آرامش مى‏یابد چنان که هر پرنده‏اى با همنوعش مأنوس مى‏ گردد.[56]»

بنابراین، انسان بدون دوست نمی‌تواند زندگی کند و باید دوست بگیرد.

به ویژه جوانان و نوجوانان نیاز شدیدی به داشتن دوست دارند. لیکن هر دوستی هم خوب و مفید نیست، بلکه بعضی از دوستان ضرر دارند. دوستان خوب خوبند و دوستان بد بد. دوست خوب به انسان آبرو و شرف و عزت می‌دهد و او را به خوبی‌ها و کمالات رهنمون می‌سازد. به هنگام مشکلات به

یاری او می‌شتابد، و در برابر دشمنان از او دفاع می‌کند. برعکس، دوست بد آبرو و حیثیت و شرف انسان را بر باد می‌دهد و او را به بدی و فساد و انحراف می‌کشاند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «انسان با دین و رفتار دوستش خو مى‏گیرد، پس مواظب باشید با چه کسى دوست مى‏شوید.[57]»

امیرالمؤمنین علیه السلام به فرزندش امام حسن فرمود: «با اهل خیر همنشین باش تا از آنها شوى و از اهل شر دورى کن تا از آنها دور گردى.[58]»

بنابراین، انتخاب دوست برای انسان بسیار مهم و سرنوشت ساز است و نمی‌توان در برابر آن بی‌تفاوت بود. مشکل این جاست که تشخیص دوست بد دشوار است. زیرا در بین مردم افرادی وجود دارند که ظاهری آراسته و نیکو و خیرخواه دارند ولی در باطن افرادی فاسد، دروغ گو، خائن، تبه‌کار و حیله‌گر هستند. اگر با چنین افرادی طرح دوستی بریزید اخلاق و رفتارشان در شما اثر می‌گذارد و به فساد و تباهی کشیده می‌شوید. چه بسیارند جوانان ساده لوحی که در اثر ساده اندیشی در دام دوستان فاسد و بداخلاق و منحرف و معتاد و خیانت پیشه گرفتار و به فساد و تباهی کشیده شده و دنیا و آخرتشان بر باد رفته است.

 

بنابراین، به صرف این که کسی با شما گرم گرفت و اظهار دوستی و محبت کرد با او طرح دوستی نریزید، زیرا ممکن است فریب کار و دروغ گو باشد.

بلکه ابتدا او را شناسایی کنید و با رفتار و اخلاق و افکارش آشنا شوید، بعد از کسب اطمینان طرح دوستی بریزید و در این باره می‌توانید با افراد آگاه و مورد اعتماد مشورت نمایید. پدر و مادرتان از همه کس نسبت به شما خیرخواه ترند، می‌توانید از نظر آنها استفاده کنید. بعد از انتخاب نیز صد در صد به او اعتماد نکنید بلکه تا مدتی با احتیاط رفتار کنید، اسرارتان را برایش فاش نسازید، پیشنهاداتش را فوراً نپذیرید، با هوشیاری و عاقبت‌اندیشی مراقب گفتار و رفتارش باشید. مبادا فریب‌کار و حیله‌گر باشد و بخواهد شما را در دام فساد بیفکند. اگر بدگمان شدید با شخص آگاه و خیرخواهی مشورت کنید و اگر به انحرافش پی بردید فوراً قطع رابطه کنید که ادامه دوستی برای شما خطرناک خواهد بود. ممکن است از آغاز با شما پیمان ببندد که مطالب او را با دیگران و حتی با پدر و مادرتان در میان نگذارید، در چنین صورتی باید به او کاملًا بدگمان باشید، که به احتمال بسیار قوی فریب کار و خیانت پیشه است و قصدش این است که مخفیانه شما را در دام بیندازد و کسی ملتفت نشود.

باری، افرادی را برای دوستی انتخاب کنید که دین‌دار، پرهیزکار، امین، درست‌کار، راست‌گو، خیرخواه، خوش‌اخلاق، دل‌سوز، با ادب، بی‌آزار، نیکوکار، با حیا و عاقل باشند. این گونه افراد، مورد اعتماد هستند و دوستی با آنها برای انسان سودمند خواهد بود. اما با افراد بی‌دین، بی‌تقوا، بی‌حیا، خیانت‌کار، دروغ‌گو، بداخلاق، بی‌ادب، بد زبان، عیب جو، حسود، بخیل، احمق، منافق، مردم آزار دوستی نکنید، زیرا دوستی با آنها نه تنها برای شما سود ندارد، بلکه زیان بار نیز خواهد بود. آبروی شما را بر باد می‌دهد و دنیا و آخرتتان را به فساد و تباهی می‌کشاند.

 


* امینى، ابراهیم، جوان و همسر گزینى، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: پنجم، 1390


[32]. همان، ص 270.« مامن عبادة افضل من عفّة بطن و فرج»
[33]. همان.« علیکم بالعفاف و ترک الفجور»
[34]. اسراء( 17) آیه 23.« وَلاتَقْرَبُوا الزِّنى‏ إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً وَساءَ سَبِیلًا»
[35]. وسائل الشیعه، ج 14، ص 232.« فى الزنا خمس خصال! یذهب بماء الوجه، و یورث الفقر، و ینقص العمر و یسخط الرحمان و یخلد فى النار، نعوذ باللَّه من النار»
[36]. همان، ص 249.« من جامع غلاماً جاء یوم القیامة جنباً لاینقیه ماء الدنیا، و غضب اللَّه علیه و لعنه و اعدّ له جهنم و سائت مسیراً، ثم قال: انّ الذکر یرکب الذکر فیهتز العرش لذلک»
[37]. همان، ص 252.« و انّ الرحل لیؤتى فى حقبه فیحبسه اللَّه على جسر جهنم حتى یفرغ اللَّه من حساب الخلائق ثم یؤمر به الى جهنم فیعذّب بطبقاتها طبقة طبقة حتى یرد الى اسفلها و لا یخرج منها»
[38]. همان، 252. من قبّل غلاماً من شهوة الجمه اللَّه یوم القیامة بلجام من نار»
[39]. مستدرک الوسایل، ج 2، ص 57:« من قبّل غلاماً بشهوة عذّبه اللّه الف عام فى النار»
[40]. همان، ص 570.« ناکح الکف ملعون»
[41]. وسائل الشیعه، ج 14، ص 268. ابو بصیر قال سمعت ابا عبداللَّه یقول:« ثلاثة لایکلّمهم اللَّه یوم القیامة و لا ینظر الیهم و لا یزکّیهم و لهم عذاب الیم: الناتف شیبه و الناکح نفسه و المنکوح فى دبره»
[42]. نور( 24) آیه 2:« الزّانِیَةُ وَالزّانِى‏فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِاْئَةَ جَلْدَةٍ وَلاتَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِى دِینِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْاخِرِ وَلْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ المُؤْمِنِینَ»
[43]. وسائل الشیعه، ج 18، ص 417:« حدّ اللوطى مثل حد الزانى. و قال: ان کان قد احصن رجم و الّا جلد»
[44]. همان، ج 14، ص 263. دخلت امرأة مع مولاتها على ابى عبداللَّه علیه السلام فقالت: ما تقول فى اللواتى مع اللواتى؟ فقال:« هنّ فى النار اذا کان یوم القیامة اتى بهنّ فالبسن جلباباً من نار و خفّین من نار و قناعین من نار و ادخل فى اجوافهن و فروجهن اعمدة من نار و قذف بهنّ فى النار. قالت: فلیس هذا فى کتاب اللَّه، قال: بلى‏. قالت: این؟ قال: قوله« وَعاداً وَثَمُودَ وَأَصْحابَ الرَّسِّ»
[45]. همان، ص 264:« المأتان اذا وجدتا فى لحاف واحد مجرّدتین جلّدت کل واحدة منهما مائة جلدة»
[46]. همان، ص 139:« النظرة سهم من سهام ابلیس، من ترکها للَّه‏عزّو جل لالغیره اعقبه اللَّه امناً و ایماناً یجد طعمه»
[47]. همان:« النظرة بعد النظرة تزرع فى القلب الشهوة و کفى بها لصاحبها فتنة»
[48]. همان:« من نظر الى امرأة فرفع بصره الى السماء او غضّ بصره لم یرتدّ الیه بصره حتى یزوّجه اللَّه من الحور العین»
[49]. همان، ص 138:« النظرة سهم من سهام ابلیس مسموم و کم من نظرة اورثت حسرة طویلة»
[50]. وسائل الشیعه، ج 14، ص 134:« من کان یؤمن باللَّه و الیوم الآخر فلا یبیت فى موضع یسمع نفس امرأة لیست له بمحرم»
[51]. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 553:« لا یخلوا بامرأة رجل فما من رجل خلا بامرأة الّا کان الشیطان ثالثهما».
[52]. وسائل الشیعه، ج 14، ص 143:« من فاکه امرأة لا یملکها حبسه اللَّه بکلّ کلمة کلّمها فى الدنیا الف عام»
[53]. همان، ص 171:« الصبىّ و الصبىّ و الصبىّ و الصبیّة و الصبیّة و الصبیّة یفرق بینهم فى المضاجع لعشر سنین»
[54]. همان، ص 270:« و من صافح امرأة حراماً جاء یوم القیامة مغلولًا ثم یؤمر به الى النار»
[55]. همان، ص 142:« و من ملأ عینیه من حرام ملأ اللَّه عینیه یوم القیامة من النار الّا ان یتوب ویرجع وقال علیه السلام: ومن صافح امرأه تحرم علیه فقد باء بسخط من اللّه عزّو جل و من التزم امرأة حراماً قرن فى سلسلة من نار مع شیطان فیقذ فان فى النار»
[56]. بحار الانوار، ج 74، ص 274:« لکل شى‏ء شى‏ء یستریح الیه و انّ المؤمن لیستریح الى اخیه المؤمن کما یستریح الطیر الى شکله».
[57]. همان، ص 192:« المرء على دین خلیله فلینظر احدکم من یخالل»
[58]. همان، ص 188:« قارن اهل الخیر تکن منهم و باین اهل الشرّتبین عنهم»