با نگاهی به آمارهای موجود که از سوی مرکز رسیدگی به امور مساجد در سال 1388 ش . اعلام شده، در حال حاضر مساجد کشور، قریب شصت هزار باب میباشد که البته با کمال تأسف، بیش از نیمی از آنها فاقد فعالیت و تحرک لازم میباشند؛یعنی تقریباً نیمی از مساجد کشور، امام جماعت راتب ندارند! همچنین از مجموع مساجد کشور، فقط در حدود 6درصد از آنها در سه وقت، نماز جماعت برگزار میشود و به دلیل برخی مسائل، بیم آن میرود نماز جماعت در مساجد به ویژه در شهرکهای تازه تأسیس که یا برای احداث مسجد از ابتدا فکری اندیشیده نشده و مکانی برای آن در نظر گرفته نشده و یا اینکه به دلیل اختصاص نیافتن بودجه لازم و صرفاً با کمکهای مردمی، ساخت یک مسجد در اینگونه محلات و شهرکها سالها به طول میانجامد به کلی به تعطیلی انجامد! در عین حال، با وجود چند نهاد که خود را بهگونهای متولی امور مساجد میدانند، مردم در خصوص مسائل مربوط به مساجد با مشکل مواجه هستند و با مراجعه به هر یک از دستگاهها، این مسائل، همچنان لا ینحل باقی میماند.
براساس آمار موجود، مجموع اعتباری که نهادهای مسئول جهت ساخت و بازسازی مساجد هزینه میکنند در برابر کمکهای مردمی به قدری ناچیز است که اگر سخاوت مردم متدین نبود، امروزه از مساجد به جز مشتی سنگ و آجر چیزی باقی نمیماند! چه بسا این سخن امام راحل قدسسرهو نظر رهبر معظم انقلاب که «مساجد مانند روحانیت، نباید دولتى باشند» باعث سوء برداشت دولت و سازمانهای دولتی شده است؛ چرا که برخی نهادهای مسئول با تمسک به این کلام حضرت امام قدسسره از کمک کردن به مساجد، طفره میروند؛ در حالی که اعتبار اختصاصیافته به مساجد با ساخت یک فرهنگسرا، یک بیمارستان کوچک، یک مجتمع آموزشی، یک پل کوچک و هزاران همایش و کنفرانس که با بودجههای دولتی و از بیتالمال ساخته و برگزار میشوند، برابری نمیکند. ازاینرو، وضع به جایی رسیده که کشورهای همسایه، حتی کشوری لائیک همچون ترکیه از مساجدی آباد، تمیز و پررونق برخوردار است، ولی مساجد جمهوری اسلامی ایران اینگونه نیست. آیا صدها مؤسسه، تعاونی و حتی روزنامهها که از کمکهای دولتی استفاده میکنند، دولتی شدهاند که دولت میترسد با کمک به مساجد، شائبه دولتیشدن مساجد به ذهن متبادر شود؟! امروزه بانکها حاضرند به سالنهای سینما، ورزشگاهها و... تسهیلات و وام بدهند ـ که باید در جای خود بدهند ـ ولی از کمک به مساجد، شانه خالی میکنند. البته مشکلات مساجد، تنها مشکلات مالی نیست، بلکه برخی مساجد، به دلیل بینظمی، عدم رعایت بهداشت و تمیزی و هیئت امنا و خادمین بداخلاق، جاذبه چندانی به ویژه برای جوانان ندارند، حتی در برخی موارد، خادمین و هیئت امنای مساجد، نه تنها تلاشی برای جذب جوانان نمیکنند، بلکه گاهی خود مانع فعالیتهای فرهنگی جوانان هستند و درب اکثر مساجد کشور صرفاً در مدت محدود نماز باز بوده و نقشی در فعالیتهای اجتماعی و حل معضلات فرهنگی و اجتماعی جامعه ندارند و تنها فعالیت آنها اقامه یک نوبت نماز است.
بنابراین، با یک تحقیق ساده میتوان گفت که در حال حاضر مساجد کشور، علاوه بر کم بودن نسبت به جمعیت مسلمانان، ـ به گونهای که تقریباً به ازای هر 1100 نفر یک مسجد وجود دارد ـ فاقد یک نظام معین و هماهنگ هستند؛ چرا که همه نهادها و مؤسسات، سازمانی دارند، ولی قریب به شصت هزار مسجد، هیچ سازمانی ندارند؛ یعنی صرفاً با یک سازماندهی سنتی و هیئتی آن هم، نه به صورت هماهنگ و منسجم اداره میشوند. این در حالی است که در حال حاضر، پنجاه دستگاه و نهاد مختلف همچون سازمان اوقاف و امور خیریه، سازمان تبلیغات اسلامی، مرکز رسیدگی به امور مساجد، مؤسسه عمران مساجد، ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر، ستاد عالی کانونهای فرهنگی و هنری مساجد، نیروی مقاومت بسیج و چند دستگاه دیگر، هر یک به گونهای خود را متولی امور مساجد میدانند و همین عدم انسجام و موازیکاری در بسیاری موارد، غفلت از مسائل مهم و اساسی مربوط به این پایگاههای عظیم مذهبی و دینی را موجب میگردد. در اینجا این سؤالها مطرح میشود که با وجود این همه عنایتی که اسلام به مسجد دارد و با وجود آیات و روایاتی که در باب عمران و آبادی مساجد وجود دارد، وضع موجود مساجد؛ چه از نظر کمّی و چه از نظر کیفی مطلوب است؟ آیا نهادهای مسئول به وظایف خود در این زمینه عمل کرده یا میکنند؟ آیا آموزشهای لازم به کسانی که میخواهند هیئت امنا، خادم و امام جماعت مساجد شوند داده شده است؟ آیا حوزههای علمیه در بحث تربیت ائمه جماعات و پشتیبانی مادی و معنوی از این قشر جامعه به وظیفه خود عمل کردهاند؟ آیا با وجود روایاتی که تأمین مالی و ارتزاق مؤذن از بیت المال را در صورت وجود مصلحت، جایز میداند[1] و هدف آن استقلال مالی مؤذن و مسجد از مردم است، دولتها پس از گذشت سالها از پیروزی انقلاب اسلامی به این مسئله و ترغیب به این کار در جهت اشاعه شعائر دینی در جامعه اسلامی عنایت داشتهاند؟
با نگاهی به واقعیتهای موجود در مورد کارکرد مساجد، علیرغم تمام کارهایی که صورت گرفته یا در حال انجام است، نباید از نقش حیاتی مساجد در مبارزه با تهاجم فرهنگی از یک سو و حضور و جذب نیروهای مؤمن و وجود سرمایههای مادی و معنوی از سوی دیگر، غفلت نمود و همه مؤمنین و دولتها و نهادهای ذیربط وظیفه دارند، نقشی را که مساجد در نشر و گسترش فرهنگ اسلام و پیروزی انقلاب اسلامی و حمایت از جبهههای نبرد حق علیه باطل در جنگ تحمیلی داشته و دارند، مجدداً احیاکنند و با بسیج نیروها با دشمنان دین و ملت و فرهنگ اسلامی مبارزه کنند.
در این بخش به آماری که از سوی مرکز رسیدگی به امور مساجد کشور ارائه شده، اشاره میکنیم. هدف از ارائه این آمار آن است تا توجه و عنایت مسئولان، نهادهای ذیربط و مردم مسلمان را به اهمیت برپایی نماز جماعت و ساخت و عمران مساجد، بیشتر جلب نماییم.
در مباحث گذشته در باب فضایل و اهمیت برگزاری نماز جماعت و همچنین ساخت، عمران و آبادی مساجد از نظر اسلام سخن گفتیم، اما با مراجعه به آمار و ارقام موجود مساجد کشور از نظر کمّی و کیفی و به تبع آن برپایی جماعات، احساس خطر و نگرانی میشود؛ زیرا وضع موجود با تأکیدات آیات قرآن کریم و روایات ائمه معصومین علیهمالسلام در این خصوص، اصلاً سازگاری و تناسب ندارد و انسان مسلمان را به تأمل و تدبر در این مسئله مهم وا میدارد و این سؤال را به ذهن، متبادر میکند که آیا برای کشوری شیعی همچون جمهوری اسلامی، زیبنده است که تعداد مساجد آن از نظر کمی و کیفی اینگونه باشد؟ آیا نهادهای ذیربط و مردم خیّر نباید از باب تعظیم شعائر دینی که از تقوای قلوب حکایت دارد، در این زمینه دست به کار شوند؟
« وَمَنْ یُعَـظِّمْ شَعائِرَ اللّهِ فَإِنَّـها مِنْ تَقْوىَ القُلُوبِ »؛[2]
هر کس شعائر الهی را بزرگ دارد، این کار نشانه تقوای دلهاست.
مگر نه این است که خداوند متعال فرمود:
« فِى بُیُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَیُـذْکَرَ فِـیها اسْـمُهُ یُسَـبِّحُ لَهُ فِـیها بِالْـغُدُوِّ وَالاْصالِ »؛[3]
چراغ پرفروغ نور الهی در خانههایی قرار دارد که خداوند، اذن فرموده دیوارهای آن را بالا برند ـ تا از دستبرد شیاطین و هوسبازان در امان باشد ـ خانههایی که نام خدا در آنها برده میشود و صبح و شام در آنها تسبیح او را میگویند.
بنابراین، با توجه به این همه تأکید، مسئولیت مسلمانان در بزرگداشت و روشن نگاهداشتن چراغ مساجد هر چه بیشتر، سنگین میشود.
همانطور که اشاره شد بر اساس آمار رسمی که در سال 1388ش. ارائه شده، مجموع مساجد کشور حدود شصت هزار باب میباشد که از این تعداد، تنها 29درصد از آنها امام جماعت راتب و ثابت دارند و تنها در 23 درصد از آنها نماز جماعت صبح، در 31 درصد نماز جماعت مغرب و عشا و در 38 درصد آنها نماز جماعت ظهر و عصر، اقامه میشود. البته این آمار در تهران بزرگ، از وضع مطلوبتری حکایت دارد، اما همچنان نمیتوان وضع موجود را مرضی رضای خداوند دانست. در پایان، برخی آمار ارائه شده را در قالب نمودار شماره 1 و 2 به تصویر خواهیم کشید.
جدول شماره 1
مسجدامام جماعت راتبدرصدخادمدرصد
کل کشور5932017232293487359
تهران بزرگ1444109776122084
سایر مراکز استانها4367309771313772
سایر شهرها10400411340682766
مناطق روستایی431098925212368955
جدول شماره 2
نماز جماعت صبحدرصدنماز جماعت مغرب و عشادرصدنماز جماعت ظهر و عصردرصد
کل کشور135462318401312246238
تهران بزرگ4583288261117381
سایر مرکز استانها140432256559349780
سایر شهرها252324392438545452
مناطق روستایی91512111030261233829
[1]. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج81 ، ص161؛ قاضى نعمان مغربى، دعائم الاسلام، ج1، ص147: عن علیّ علیهالسلام: «من السحت أجر المؤذّن؛ یعنی إذا استأجره القوم لهم و قال: لابأس أن یجری علیه من بیت المال» أی: قطع الأصحاب بجواز ارتزاق المؤذّن من بیتالمال إذا اقتضته المصلحة.
[2]. حج، آیه 32.
[3]. نور، آیه 36.