پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

نمازهاى مستحب

در دین مبین اسلام، علاوه بر نمازهاى واجب و فرایض یومیه، نمازهاى مستحبى فراوانى وجود دارد که هر یک به نوبه خود داراى اهمیت زیاد و تأثیر مناسب است. این نمازها دو رکعتى هستند به جز نماز «وتر» که در پایان نماز شب بر خواندن آن تأکید شده است. نمازهاى مستحبى را در یک نگاه کلى مى‏توان به چند دسته تقسیم کرد:

1. نوافل یومیه که قبل یا بعد از نمازهاى واجب خوانده مى‏شوند، وسیله‏اى براى پذیرش و رفع کاستى ‏هاى آن‏هاست. این نمازها در مجموع 34 رکعت است که بسیار تأکید شده در طول شبانه روز به جا آورده شوند و حتى در روایتى به جا آوردن آن‏ها یکى از نشانه‏هاى ایمان بر شمرده شده است.

2. نمازهایى که به نام معصومین علیهم‏السلام وارد شده است. این نمازها را آن بزرگواران انجام مى‏دادند، لذا به نام آن‏ها مشهور شده است؛ مثل نماز امام زمان(عج)، استغاثه فاطمه زهرا علیهاالسلام و... .

3. نمازهایى که به نام بعضى از اصحاب و یاران پیامبر صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله و ائمه معصومین علیهم ‏السلام مشهور شده است. معصومین این نوع نمازها را با اهداف خاصى به آنان تعلیم مى‏‌دادند و سپس به نام این اصحاب و یاران شهرت یافته است؛ مثل نماز جعفر طیّار.

4. نمازهایى که به زمان‏هاى خاصى، اختصاص دارند؛ مثل نماز ایام هفته یا نماز اول ماه.

5 . نمازهایى که مربوط به مکان‏هاى خاصى است که به سبب فضیلت آن مکان‏ها خواندن آن‏ها توصیه شده است؛ مثل نماز تحیت مسجد.

6. نمازهایى که براى حل مشکلات روحى یا مادى و برآورده شدن حاجات و رفع گرفتارى‏ها از سوى معصومین علیهم‌‏السلام توصیه شده است؛ مانند نمازهاى حاجت، نماز باران، نماز براى زیاد شدن رزق و... . در روایتى آمده است:

إنّ رسولَ اللّه صلى‏ الله ‏علیه ‏و‏آله کان إذا حَزَنَه أمرٌ فزَعَ إلى الصلاة؛[1]

هرگاه چیزى رسول خدا را دچار اندوه مى‏کرد به نماز پناه مى‌‏برد.

نکته مهم در مورد به جا آوردن نمازهاى مستحب ـ هر چند به نام‏هاى خاصى مشهور شده باشند ـ این است که باید به قصد قربت و توجه به ذات پروردگار انجام شوند، ولو نتیجه نهایى، رسیدن به حاجت‏هاى دنیوى بوده باشد. هم‏چنین نمازهایى که به نام معصومین علیهم ‏السلام است، نمازهایى است که به درگاه پروردگار انجام مى‏شود، ولى چون آن بزرگواران انجام مى‌‏دادند به نام آن‏ها مشهور شده که به یقین داراى ارزش بسیارى است.

[1]. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج79، ص192.