زكات
خداى متعال براى تأمين نيازهاى فقرا، در اموال ثروتمندان حقى قرار داده كه در اصطلاح، زكات ناميده مىشود. زكات يكى از واجباتى است كه در آيات و احاديث مورد تأكيد قرار گرفته است. تا آن جا كه در آيات فراوانى همراه نماز ذكر شده است:
نماز را برپا داريد و زكات بدهيد و با راكعان ركوع كنيد.[1]
نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد. خيراتى كه از پيش براى خود مىفرستيد همه را نزد خدا خواهيد يافت. همانا خدا به آنچه انجام مىدهيد آگاه است.[2]
كسانى كه طلا و نقره را روى هم مىنهند و آن را در راه خدا انفاق نمىكند، به عذابى دردناك بشارت بده.[3]
احاديث فراوانى هم در باره زكات داريم كه به بعضى از آنها اشاره مىشود:
امام باقر عليه السلام فرمود: خداى تبارك و تعالى زكات را در قرآن همراه با نماز ذكر كرده و فرموده: «أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكاةَ» پس هر كس نماز بخواند و زكات ندهد چنان است كه نماز هم نخوانده است.[4]
امام صادق عليه السلام فرمود: خدا بر امت اسلام چيزى را واجب نكرده كه سختتر از زكات باشد و در همين رابطه، اكثر آنان به هلاكت مىرسند.[5]
همچنين فرمود: هر كه به مقدار يك قيراط از زكات اموالش را نپردازد [مسلمان نيست] و بر دين يهود يا نصرانيت از دنيا خواهد رفت.[6]
امام باقر عليه السلام فرمود: هر كس زكات مالش را نپردازد خدا آن را به صورت مار بزرگى از آتش برگردنش قرار مىدهد و تا فراغت از حساب، بر او نيش مىزند و در همين رابطه است كه خداى عزّوجلّ فرمود: «سَيُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ القِيامَةِ»؛ زكاتى كه از دادنش بخل ورزيدند.[7]
امام صادق عليه السلام فرمود: زكات، واجب شد تا ثروتمندان آزمايش شوند و براى تهىدستان وسيله زندگى باشد. اگر مردم زكات اموالشان را مىپرداختند فقير مسلمان باقى نمىماند بلكه با زكات نياز همه آنان تأمين مىشد. پس وجود فقيران و نيازمندان و گرسنگان و برهنگان در ميان مردم در اثر گناه ثروتمندان است. بر خداى تبارك و تعالى سزاوار است كه رحمتش را از كسانى كه حق خدا را در اموالشان نمىپردازند منع كند.[8]
اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: زكات، كنار نماز قرار داده شده تا اين كه وسيله تقرب بندگان به سوى خدا باشد. هر كس زكات را با طيب خاطر ادا كند كفاره گناهان او و مانعى از آتش دوزخ خواهد بود. پس كسى كه زكات مىدهد ديگر به فكر آن نباشد و بر ادايش حسرت نبرد، زيرا كسى كه زكات را بدون طيب نفس بپردازد و اميدوار باشد بهتر از آن پيدا كند جاهل به سنت پيامبر و مغبون و اشتباهكار و همواره پيشيمان خواهد بود.[9]
حضرت موسى بن جعفر عليه السلام فرمود: اموال خود را با دادن زكات حفظ كنيد.[10]
1. بعد از نماز، زكات مهمترين حكم اسلام است. لذا در قرآن كريم بعد از نماز ذكر شده است. پس كسى كه زكات اموالش را نپردازد نمازش نيز مورد قبول واقع نمىشود و مسلمان از دنيا نمىرود بلكه بر دين يهود يا نصارا مىميرد.
2. زكات واجب شده تا اغنيا امتحان شوند، زيرا پرداخت مال آن هم با رضايت و طيب خاطر كار دشوارى است.
3. زكات به گونهاى تشريع شده كه زندگى تهى دستان را تأمين كند.
4. اگر زكات به طور صحيح و كامل پرداخت و توزيع مىشد ديگر گرسنه و برهنهاى پيدا نمىشد.
5. با پرداخت زكات، مال انسان بركت مىيابد و از خطرها محفوظ مىگردد.
6. زكات دادن يكى از بهترين عبادتهاست كه اگر با قصد قربت و طيب خاطر انجام بگيرد موجب تقرب به خدا و كفاره گناهان است.
اموالى كه زكات به آنها تعلق مىگيرد
زكات يك ماليات اسلامى است كه بر اموال ثروتمندان نهاده شده است.
حاكم اسلام از جانب خدا مأموريت يافته تا آن را از اغنيا بگيرد و در تأمين زندگى مستمندان مصرف كند. قرآن مىفرمايد: صدقه را از اموالشان بگير و تطهير و تزكيهشان كن و بر آنان درود بفرست، زيرا دعاى تو به آنان آرامش مىدهد و خدا شنوا و داناست.[11]
رسولخدا صلى الله عليه و آله و سلم از اين حكم كلى استفاده كرد و بر طبق شرايط مسلمانان، مالياتى را بر اموال اغنيا قرار داد كه از نُه چيز گرفته مىشد و از گرفتن زكات از ساير اموال جزئى صرف نظر نمود.
آن نُه چيز عبارت بود از: شتر، گاو، گوسفند [كه در مراتع چرا كنند نه با علف دستى]. طلا و نقره مسكوك (درهم و دينار كه پول رايج آن زمان بودند) مشروط به اين كه يك سال بدون معامله در جايى ذخيره شوند، گندم، جو، خرما و كشمش.
امام صادق عليه السلام فرمود: وقتى آيه «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِها» در ماه رمضان نازل شد، رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به منادى خود دستور داد به مردم اعلام كند كه خداى تبارك و تعالى چنان كه نماز را بر شما واجب نموده زكات را نيز واجب كرده است. پس بايد زكات طلا، نقره، شتر، گاو، گوسفند، گندم، جو، خرما و كشمش را بدهيد. اما بقيه را به آنان بخشيد.[12]
از امام باقر و امام صادق عليهما السلام نقل شده كه فرمودند: خدا زكات را با نماز واجب كرد. پس رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آن را در نُه چيز قرار داد و از غير آنها صرف نظر نمود: طلا و نقره، شتر، گاو و گوسفند، گندم و جو، خرما و كشمش.[13]
اشياى مذكور در آن زمان مهمترين منبع در آمد مسلمانان بود كه رسولخدا صلى الله عليه و آله و سلم زكات را به عنوان ماليات بر آنها مقرر نمود، و با دريافت و صرف آنها، زندگى تهىدستان و مستمندان را تا حدى تأمين مىكرد.
اما در اين زمان هواپيما و كشتى و اتومبيلهاى سوارى جاى شترهاى سوارى قديم را گرفتهاند. گاو و گوسفندانى كه در مراتع چراكنند و داراى شرايط زكات باشند، خيلى كم است و جاى خود را به دامدارىها و مرغدارىهاى بزرگ داده است. پول مسكوك طلا و نقره وجود ندارد تا ذخيره شود، بلكه به جاى آن اسكناسهاى كاغذى و امثال آن به وجود آمده است. در اين زمان برنج غذاى رسمى اكثر مردم شده و به وفور توليد مىشود.
بالأخره در زمانى كه مقدار زكاتى كه بر گندم و جو و خرما و كشمش، پس از كسر هزينههاى سنگين تعلق مىگيرد به مقدار تأمين هزينههاى زندگى تهىدستان و مستمندان نيست، در چنين اوضاع و شرايطى وضع زكات چه خواهد شد و هزينه زندگى مستمندان و سالخوردگان بىبضاعت و كودكان بىسرپرست و مانند آن چگونه تأمين مىشود؟ قطعاً اسلام در اين باره پيشبينىهاى لازم را انجام داده و راههايى وجود دارد. لذا بر علما و فقهاى اسلام لازم است تا منابع چنين درآمدهايى را از مدارك و مآخذ احكام اسلام استنباط كرده و در اختيار مسئولان حكومت اسلامى قرار دهند.
مصارف زكات
ولىّ امر مسلمين، زكات را از ثروتمندان مىگيرد و در موارد زير به مصرف مىرساند:
1. فقير؛ يعنى كسى كه قدرت تأمين مخارج سال خود و عيالش را ندارد.
بنابر اين كسى كه قدرت كاركردن دارد، مستحق زكات نيست.
2. مسكين؛ شخص كم درآمدى كه در آمدش به اندازه هزينههاى روزمرّه زندگى نيست و در مضيقه و تنگدستى زندگى مىكند.
3. قرضدارانى كه نمىتوانند بدهى خود را بپردازند.
4. در راه مانده كه پول او تمام شده و نمىتواند به وطن خود برگردد.
5. براى كارخير و مصالح عموم مسلمانان مانند: راهسازى، پلسازى، تأمين آب مشروب، احداث مدارس، مساجد و دانشگاهها، تبليغ اسلام، چاپ و نشر كتب و روزنامههاى مفيد، در راه جهاد و دفاع از اسلام و مسلمانان و امثال آن.
6. افرادى كه از جانب حاكم شرعىِ اسلام مسئول جمعآورى زكات هستند.
7. در راه جذب كافرانى كه تحت حمايت مسلمانان زندگى مىكنند و مسلمانان ضعيف الايمانى كه با كمكهاى مالى، ايمانشان تقويت مىشود.
8. خريدن و آزاد كردن بردگان.
قرآن مىفرمايد: صدقات براى تهىدستان، مسكينان، كارگزاران زكات، براى جلب قلوب، آزاد ساختن بردگان، در راه خدا و در راه ماندگان است.
تكليفى از جانب خداست و خدا دانا و حكيم است.[14]
و با توجه به احاديث مذكور، تشريع زكات به گونهاى است كه مىتواند هزينههاى فوق را تأمين كند.[15][16]
[1]. بقره( 2) آيه 42:« وَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكاةَ وارْكَعُوا مَعَ الرّاكِعِينَ»
[2]. همان، آيه 110:« وَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكاةَ وَما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»
[3]. توبه( 9) آيه 35:« وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالفِضَّةَ وَلا يُنْفِقُونَها فِى سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ»
[4]. وسائل الشيعه، ج 9، ص 22: معروف بن خربوذ عن أبىجعفر عليه السلام قال:« إنّ اللّه تبارك و تعالى قرن الزكات بالصلاة فقال:« أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكاةَ» فمن أقام الصلاة و لم يؤت الزكات فكأنّه لم يقيم الصلاة»
[5]. همان، ص 28: رفاعة بن موسى أنّه سمع عبداللّه عليه السلام يقول:« ما فرض اللّه على هذه الأمّة شيئاً أشدّ عليهم من الزكات، و فيها تهلك عامّتهم»
[6]. همان، ص 32: أبوبصير، عن أبيعبداللّه عليه السلام قال:« من منع قيراطاً من الزكات فليمت إن شاء يهودياً أو نصرانياً»
[7]. همان، ص 22: محمد بن مسلم بن أبيجعفر عليه السلام أنّه قال:« ما من عبد منع زكات ماله شيئاً إلّا جعل اللّه ذالك يوم القيامة ثعباناً من نار مطوّقاً في عنقه ينهش من لحمه حتى يفرغ من الحساب، و هو قول اللّه عزّوجلّ:« سَيُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ القِيامَةِ» يعني ما بخلوا به من الزكات»
[8]. همان، ص 12: معتب مولى الصادق، قال: قال الصادق عليه السلام:« إنّما وضعت الزّكات؛ اختباراً للأغنياء؛ و معونة للفقراء، ولو أنّ الناس أدّوا زكات أموالهم ما بقى مسلم فقيراً محتاجاً، ولا ستغنى بما فرض اللّه له، و أن الناس ما افتقروا و لااحتاجوا، ولا جاعوا، ولا عروا إلّا بذنوب الأغنياء، و حقيق على اللّه تبارك و تعالى أن يمنع رحمته ممّن منع حق اللّه في ماله»
[9]. نهج البلاغه، خطبه 199: قال أميرالمؤمنين عليه السلام:« ثمّ إنّ الزكات جُعلت مع الصلاة، قرباناً لأهل الاسلام، فمن أعطاها طيِّبِ النفس بها؛ فإنّها تجعل له كفارة، و من النار حجازاً و وقاية، فلا يُتبِعنّها أحد نفسَه، ولا يكثرنّ عليها لهفّه، فإنّ من أعطاها غير طيّب النفس بها يرجو ما هو أفضل منها، فهو جاهل السّنة، مغبون الأجر، ضالّ العمل، طويل الندم»،
[10]. وسائل الشيعه، ج 9، ص 11: موسى بن بكر، عن أبىالحسن موسى بن جعفر عليه السلام قال:« حصّنوا أموالكم بالزكاة»
[11]. توبه( 9) آيه 103:« خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِها وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»
[12]. وسائل الشيعه، ج 9، ص 53: عبداللّه بن سنان، قال قال أبو عبداللّه عليه السلام:« لمّا نزلت آية الزكات« خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِها» فى شهر رمضان، فأمر رسول اللّه صلى الله عليه و آله مناديه فنادى في الناس: إنّ اللّه تبارك و تعالى قد فرض عليكم الزكات كما فرض عليكم الصلاة، ففرض اللّه عليكم من: الذهب، و الفضّة، والإبل، والبقر، و الغنم، و من الحنطة، و الشعير، و التمر، والزبيب.
و نادى فيهم بذلك فى شهر رمضان. و عفا لهم عمّا سوى ذلك»
[13]. همان، ص 55: عن أبيجعفر و أبيعبداللّه عليهما السلام قال:« فرض اللّه عزّوجلّ الزكات مع الصلاة في الأموال، و سنّها رسول اللّه صلى الله عليه و آله و سلم في تسعة أشياء، و عفا رسول اللّه صلى الله عليه و آله و سلم عمّا سواهنّ: في الذهب، و الفضة، و الإبل، و البقر، و الغنم، و الحطنة، و الشعير، و التمر، و الزبيب، و عفا رسول اللّه صلى الله عليه و آله و سلم عمّا سوى ذلك»
[14]. توبه( 9) آيه 60:« إِنَّما الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَالمَساكِينِ وَالعامِلِينَ عَلَيْها وَالمُؤَ لَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِى الرِّقابِ وَالغارِمِينَ وَفِى سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ»
[15]. براى آشنايى به نصاب زكات و مقدار زكات، و تفاصيل مسائل مربوطه به كتابهاى فقه و رسالههاى عمليه مراجعه نماييد
[16]. امينى، ابراهيم، آشنايى با اسلام، 1جلد، بوستان كتاب (انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم) - قم، چاپ: سوم، 1388.