پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

نماز

نماز

نماز ستون دین و از بهترین عبادت‏هاست. مسلمان در شبانه روز چند نوبت مشاغل دنیوى‌ را کنار مى‌‏گذارد و به سوى‌ خداى‌ مهربان روى‌ مى‌‏آورد. وضو مى‌‏گیرد و با کمال خضوع در برابر آفریدگار جهان مى‌‏ایستد و به نماز مشغول مى‌‏شود. با خداى‌ خویش خلوت مى‌‏کند و با او سخن مى‌‏گوید. دلش را به سوى‌ خدا روانه مى‌‏سازد و با ذکر او قلب خود را نورانى‌ مى‌‏گرداند.

این عبادت از اهمیت ویژه‌‏اى‌ برخوردار است و در آیات و احادیث، به اقامه آن تأکید فراوانى‌ شده است:

قرآن مى‌‏فرماید:

نماز را برپا بدارید و زکات بدهید و با رکوع کنندگان رکوع کنید.[1]

مى‌‏فرماید:

اى‌ کسانى‌ که ایمان آورده‌‏اید! از شکیبایى‌ و نماز مدد بجویید که خدا با شکیبایان است.[2]

مى‌‏فرماید:

به بندگان من که ایمان آورده‏‌اند بگو تا نماز را برپا دارند و از آن‏چه روزیشان داده‏‌ایم، در نهان و آشکار انفاق کنند، پیش از آن که روزى‌ فرار رسد که معامله‏‌اى‌ در کار نباشد و دوستى‌ به کار نیاید.[3]

نیز مى‌‏فرماید:

آن‏چه از این کتاب بر تو وحى‌ شده تلاوت کن و نماز را برپا بدار که نماز، آدمى‌ را از زشتى‌‏ها و بدى‌‏ها باز مى‌‏دارد و ذکر خدا بزرگ‏تر است.

خدا به کارهایى‌ که مى‌‏کنید آگاه است.[4]

زید مى‌‏گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که مى‌‏فرمود: بهترین اعمال نزد خدا نماز است و آخرین توصیه پیامبران هم مى‌‏باشد. چه زیباست که انسان غسل کند یا وضو بگیرد، آن‏گاه در جایى‌ که هیچ کس او را نبیند، رکوع و سجده کند.

وقتى‌ بنده سجده‌‏اش را طولانى‌ مى‌‏کند شیطان فریاد مى‌‏زند: واویلا، این شخص خدا را اطاعت مى‌‏کند و من عصیان ورزیدم، سجده مى‌‏نماید و من از آن امتناع ورزیدم.[5]

رسول‏خدا صلى‌ الله علیه و آله و سلم فرمود: وقتى‌ بنده مؤمن به نماز مى‌‏ایستد خدا به سوى‌ او نظر مى‌‏کند تا وقتى‌ که از نماز فارغ شود. رحمت خدا از بالاى‌ سرش تا آسمان، او را فرا مى‌‏گیرد. فرشتگان از اطراف او تا آسمان‏ها احاطه‌‏اش مى‌‏نمایند. خدا فرشته‏‌اى‌ را بر او مى‌‏گمارد که مى‌‏گوید: اى‌ نمازگزار! اگر مى‌‏دانستى‌ چه شخصى‌ به تو نگاه مى‌‏کند و با چه کسى‌ مناجات مى‌‏کنى‌ هیچ‏گاه از نماز منصرف نمى‌‏شدى‌ و از جایت حرکت نمى‌‏کردى‌.[6]

رسول‏خدا علیه السلام فرمود: در روز قیامت بنده رابراى‌ حساب فرا مى‌‏خوانند، اولین چیزى‌ که مورد سؤال قرار مى‌‏گیرد نماز است. پس اگر نماز را خوب و به‏طور کامل انجام داده نجات مى‌‏یابد وگرنه در آتش دوزخ افکنده مى‌‏شود.[7]

هم‏چنین فرمود: هر کس نماز را کوچک بشمارد از من نیست، به خدا سوگند بر حوض کوثر بر من وارد نمى‌‏شود و هر کس شراب مست کننده‏ بنوشد از من نیست، به خدا سوگند، بر حوض کوثر بر من وارد نخواهد شد.[8]

اسلام نه تنها به خواندن نماز تأکید مى‌‏کند بلکه از مسلمانان مى‌‏خواهد که نماز را بر پا دارند. نماز را به عنوان یک وظیفه مهم تلقى‌ کنند و در اقامه آن اهتمام و کوشش نمایند. مراقب اوقات نماز باشند. و در اول وقت به سوى‌ نماز بشتابند. در مساجد حاضر شوند و نماز را به جماعت بخوانند، در همه‏جا و همه حال، نماز را بر سایر کارها مقدم بدارند. امر نماز در نظر اسلام آن قدر مهم بوده که ترک عمدى‌ و بدون عذر آن، از گناهان کبیره و در حد کفر به شمار رفته است.

امام صادق علیه السلام نقل کرده که مردى‌ خدمت پیامبر صلى‌ الله علیه و آله و سلم آمد و عرض کرد: یا رسول اللّه! مرا نصیحت کن، فرمود: نماز را عمداً ترک نکن که هر کس عمداً آن راترک کند امت اسلام از او بیزار است.[9]

جابر روایت کرده که رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله و سلم فرمود: بین کفر و ایمان جز ترک نماز فاصله‏‌اى‌ وجود ندارد.[10]

حضور قلب در حال نماز و توجه به خدا نیز بسیار مهم است. ذکر و قرائت، رکوع و سجود، تشهد و سلام، پیکر نماز را تشکیل مى‌‏دهند ولى‌ حضور قلب به منزله روح نماز است. جان نمازگزار با حضور قلب به سوى‌‏ خدا بالا مى‌‏رود تا به مقام قرب نائل گردد. گرچه حضور قلب، شرط صحت نماز نیست ولى‌ معیار ارزش و قبول آن است، به همین جهت به تحصیل حضور قلب تأکید شده است:

پیامبر اکرم صلى‌ الله علیه و آله و سلم فرمود: مقدار قبولى‌ نمازها فرق مى‌‏کند؛ برخى‌ نصف، ثلث، ربع، خمس با یک دهم آن مورد قبول واقع مى‌‏شود. و بعضى‌ از نمازها همانند لباس کهنه پیچیده و به صورت نمازگزار زده مى‌‏شود. همانا که بهره تو از نماز به مقدارى‌ است که توجه قلبى‌ به خدا دارى‌.[11]

نیز فرمود: هر کس در حال نماز به غیر خدا توجه کند خدا به او مى‌‏گوید:

اى‌ بنده من! چه کسى‌ را قصد کرده و طلب مى‌‏کنى‌؟ آیا جز من پروردگار دیگرى‌ را مى‌‏جویى‌؟ یا مراقب دیگرى‌ را غیر از من مى‌‏طلبى‌؟ یا بخشنده دیگرى‌ را جز من اراده مى‌‏کنى‌؟ در حالى‌ که من از همه کس کریم‏تر، بخشنده‌‏تر و پاداش دهنده‏‌تر هستم، در نماز پاداشى‌ به تو مى‌‏دهم که حد ندارد. به من توجه کن، زیرا من و فرشتگانم به سوى‌ تو توجه داریم. پس اگر نمازگزار توجهش به سوى‌ خدا معطوف شد گناه غفلت گذشته‌‏اش زائل مى‌‏گردد. اگر در مرتبه دوم نیز به سوى‌ غیر خدا توجه نمود، باز خدا همین خطاب را تکرار مى‌‏کند. پس اگر برگشت و به سوى‌ خدا توجه نمود خدا نیز از غفلت گذشته‏‌اش چشم‏‌پوشى‌ مى‌‏کند. پس اگر در مرتبه سوم نیز به سوى‌ غیر خدا توجه نمود، خداى‌ متعال نیز همین سخن را تکرار مى‌‏کند، پس اگر نمازگزار توجهش را به سوى‌ خدا معطوف داشت خدا گذشته او را مى‌‏بخشد.

ولى‌ اگر در مرتبه چهارم باز از توجه به خدا منصرف شد خدا و ملائکه از او اعراض مى‌‏کنند و خدا مى‌‏فرماید: اى‌ بنده! من تو را به آن‏چه دوست دارى‌ و طلب مى‌‏کنى‌ واگذار کردم.[12]

 

انواع نمازها

نمازها به دو قسم تقسیم مى‌‏شوند: واجب و مستحب. پنج نوع نماز واجب داریم:

1. نمازهاى‌ واجب یومیه، یعنى‌ صبح، ظهر و عصر و مغرب و عشا.

2. نماز آیات: این نماز دو رکعت است که در مواقع خاص و با کیفیت مخصوص خوانده مى‌‏شود. نماز آیات در صورتى‌ واجب مى‌‏شود که خورشید یا ماه بگیرد یا زلزله‏‌اى‌ حادث شود، یا یک حادثه مهم آسمانى‌ رخ دهد که اکثر مردم بترسند.

3. نماز میت: این نماز با کیفیت مخصوص بر مرده مسلمان خوانده مى‌‏شود.

4. نماز طواف حج واجب: این نماز دو رکعت است و بعد از طواف حج و عمره خوانده مى‌‏شود.

5. نمازهاى‌ قضا شده پدر که بر پسر بزرگ‏تر واجب است آنها رابخواند.

نمازهاى‌ مستحب بسیار زیادند که بیشتر آنها دو رکعتى‌ هستند؛ مثل نمازهاى‌ نافله یومیه که هر روز با نمازهاى‌ یومیه خوانده مى‌‏شوند. نافله ظهر هشت رکعت قبل از آن نافله عصر هشت رکعت قبل از آن، نافله مغرب چهار رکعت بعد از آن نافله عشا دو رکعت نشسته بعد از آن و نافله نماز صبح دو رکعت قبل از آن مى‌‏باشد.

نماز شب نیز یکى‌ ازنوافل مستحب مؤکد است که وقت سحر خوانده مى‌‏شود. هشت رکعت آن به قصد نماز شب خوانده مى‌‏شود و دو رکعت به نیت نماز شفع و یک رکعت به نیت نماز وتر.

نمازهاى‌ مستحب دیگرى‌ نیز وجود دارد که در مواقع مخصوص خوانده مى‌‏شوند. علاقه‏مندان مى‌‏توانند به کتاب‏هاى‌ دعا مراجعه نمایند.[13]

 

 

[1]. بقره( 2) آیه 43:« وَأَقِیمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ وارْکَعُوا مَعَ الرّاکِعِینَ»
[2]. همان، آیه 153:« یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصّابِرِینَ»
[3]. ابراهیم( 14) آیه 31:« قُلْ لِعِبادِىَ الَّذِینَ آمَنُوا یُقِیمُوا الصَّلاةَ وَیُنْفِقُوا مِمّا رَزَقْناهُمْ سِرّاً وَعَلانِیَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِىَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَلاخِلالٌ»
[4]. عنکبوت( 29) آیه 45:« أُتْلُ ما أُوحِىَ إِلَیْکَ مِنَ الکِتابِ وَأَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‌‏ عَنِ الفَحْشاءِ وَالمُنْکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ»
[5]. کافى‌، ج 3، ص 264: زید الشحّام، عن أبی‏عبداللّه علیه السلام قال: سمعته یقول:« أحبُّ الأعمال إلى‌ اللّه عزّوجلّ الصلاة و هی آخر وصایا الأنبیاء، فما أحسن الرجل یغتسل أو یتوضّأ فیُسبِغ الوضوء ثمّ یتنحّى‌ حیث لایراه إنس فیشرف علیه، و هو راکع أو ساجد. إنّ العبد إذا سجد فأطال السجود نادى‌ إبلیس: یا ویلاه! أطاع و عصیتُ و سجد و أبیت»
[6]. همان، ص 265: قال رسول اللّه صلى‌ الله علیه و آله و سلم:« إذا قام العبد المؤمن فى‌ صلاته نظراللّه إلیه- او قال- أقبل اللّه علیه حتى‌ ینصرف، أظلّته الرحمة من فوق رأسه إلى‌ أُفق السماء و الملائکة تحفّه من حوله إلى‌ أُفق السماء، و الملائکة تحفّه من حوله، و من تناجی ما التفتَّ و لازلت من موضعک أبداً»
[7]. وسائل الشیعه، ج 4، ص 30: قال رسول‏اللّه صلى‌ الله علیه و آله و سلم:« إذا کان یوم القیامة یُدعى‌ بالعبد، فأوّل شی‏ء یُسأل عنه الصلاة فإذا جاء بها تامّة و إلّازجّ فی النار»
[8]. وسائل الشیعه، ج 4، ص 25: قال رسول اللّه صلى‌ الله علیه و آله و سلم:« لیس منّی من استخفّ، بصلاته لایرد علیَّ الحوض، لا واللّه لیس منّی من شرب مسکراً، لا یرد علیّ الحوض، لا واللّه»
[9]. همان، ص 42: عن أبی‏عبداللّه علیه السلام قال:« جاء رجل إلى‌ النبیّ صلى‌ الله علیه و آله و سلم فقال: یا رسول اللّه! أوصنی فقال:« لاتدع الصلاة متعمّداً؛ فإنّ من ترکها متعمّداً فقد برئت منه ملّة الإسلام»
[10]. همان، ص 43: جابر، قال. قال صلى‌ الله علیه و آله و سلم:« ما بین الکفر و الإیمان إلّا ترک الصلاة»
[11]. بحار الانوار، ج 84، ص 260: قال النبىّ صلى‌ الله علیه و آله و سلم:« إنّ الصلاة لما یُقبَل نصفُها و ثلثُها و رُبعُها و خُمسُها إلى‌ العشر. و إنّ منها لما یلفّ کما یلفّ الثوبُ الخَلَقُ فیُضرَب بها وجهَ صاحبها، و إنّما لک من صلاتک ما أقبلت علیه بقلبک»
[12]. همان، ص 244: قال رسول اللّه صلى‌ الله علیه و آله و سلم:« أیّما عبدالتفت فی صلاته، قال اللّه: یا عبدی! من تقصد؛ و من تطلب؟ أربّاً غیرى‌ ترید؟ أو رقیباً سواى‌ تطلب؟ أو جواداً خلاى‌ تبغی؟ و أنا أکرم الأکرمین، و أجود الأجودین، و أفضل المُعطین، أُثیبک ثواباً لایُحصى‌ قدرُه. أقبل إلىَّ فإنّی علیک مُقبِل، و ملائکتی علیک مقبلون. فإن أقبل زال عنه إثم ما کان منه. فإن التفت ثانیة أعاد اللّه مقالته، فإن أقبل على‌ صلاته غفراللّه له، و تجاوز عنه ما کان منه، فإن التفت ثالثة أعاد اللّه مقالته، فإن أقبل على‌ صلاته غفراللّه ما تقدّم من ذنبه، فإن التفت رابعةً أعرض اللّه عنه و أعرضت الملائکة عنه، و یقول: ولّیتُک یا عبدى‌! إلى‌ ما تَولّیتَ»
[13]. امینى‌، ابراهیم، آشنایى‌ با اسلام، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى‌ حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: سوم، 1388.