امام دوازدهم: حضرت مهدى عجّل اللَّه تعالى فَرَجه
تولد
حجة بن الحسن علیه السلام در شب نیمه شعبان سال 255 هجرى در «سامراء» به دنیا آمد. نامش، نام (محمد) و کنیه اش کنیه پیامبر صلى الله علیه و آله (ابوالقاسم) است.
پدرش، امام حسن عسکرى علیه السلام و نام مادرش، نرجس بود. به هنگام وفات پدر، پنج ساله بود. در همان سن کم، از علم و حکمت برخوردار بود و به مقام امامت رسید، چنان که حضرت یحیى علیه السلام در زمان کودکى به امامت رسید و حضرت عیسى بن مریم علیه السلام در گهواره پیامبر بود.[1]
القابش، حجّت، قائم، مهدى، خلف صالح، صاحب الزمان و صاحب است.[2]
کسانى که در کودکى او را دیده اند
گروهى از خواص اصحاب امام حسن عسکرى علیه السلام فرزندش را در زمان کودکى دیده یا اخبارش را شنیده اند. از باب نمونه، به موارد زیر اشاره مىشود:
حکیمه خاتون، عمّه امام حسن عسکرى علیه السلام گفته است: «شب ولادت حضرت قائم، من در خانه امام حسن علیه السلام بودم و در زمان ولادت فرزندش حضور داشتم. در آن زمان، او را دیدم و بعد از آن هم، چندین مرتبه او را دیدم.»[3]
فتح- مولا زرارى- گفته است: از ابو على بن مطهّر شنیدم که گفت: «فرزند امام حسن عسکرى علیه السلام را دیدم». قدّش را نیز توصیف کرد.[4]
عمرو اهوازى گفته است: حضرت ابو محمد علیه السلام فرزندش را به من نشان داد و فرمود: «این صاحب شماست».[5]
ابراهیم بن محمد، از ابونصر طریف خادم نقل کرده که گفت: «فرزند امام حسن علیه السلام را دیدم».[6]
نسیم (خادم امام حسن علیه السلام گفته است: دو شب بعد از ولادت صاحب الزمان علیه السلام او را دیدم. عطسه کردم. به من فرمود: «یرحمکَ اللَّه!».
من از این موضوع خشنود شدم.[7]
ابو جعفر عمرى گفته است: وقتى سید به دنیا آمد، ابو محمد علیه السلام فرمود:
ابو عمر را حاضر کنید». وقتى حاضر شدم، به او فرمود: «ده هزار رطل نان و ده هزار رطل گوشت بخر و در میان بنىهاشم تقسیم کن و فلان مقدار گوسفند هم بخر و براى فرزندم عقیقه کن».[8]
ابو غانم خادم گفته است: براى ابو محمد علیه السلام فرزندى به دنیا آمد. او را «محمد» نام گذاشت. روز سوم او را بر اصحاب عرضه داشت و فرمود: «این، صاحب شما بعد از من، و خلیفه من بر شماست. او، همان قائمى است که جهانیان در انتظار او هستند تا جهان را پر از عدل و داد کند، بعد از آن که پر از ظلم و جور شده است».[9]
محمد بن حسن کرخى گفت، از ابوهارون شنیدم که مىگفت:
«صاحبالزمان را دیدم، ولادت او، روز جمعه، سال دویست و پنجاه و شش بود».[10]
محمد بن ابراهیم کوفى گفته است: ابو محمد علیه السلام گوسفند ذبح شدهاى را براى یکى از اصحاب فرستاد و فرمود: «این، عقیقه فرزندم محمد است».[11]
حسن بن منذر گفته است: روزى، حمزه بن ابوالفتح آمد و گفت: «بشارت باد! دیشب براى ابو محمد علیه السلام مولودى به دنیا آمد و دستور داد آن را کتمان کنیم». گفتم: «نامش چیست؟» فرمود: «نامش محمد و کنیهاش جعفر است».[12]
حسن بن حسین علوى گفته است: «خدمت ابو محمد حسن بن على علیه السلام در سرّمن رأى رسیدم و ولادت پسرش قائم را تبریک گفتم».[13]
ابراهیم دوست حضرت ابو محمد علیه السلام گفته است: مولایم، ابوالحسن، چهار گوسفند براى من فرستاد و در نامهاى نوشت: «اینها را براى فرزندم مهدى عقیقه کن. خودت از آن بخور و به شیعیان نیز بخوران».[14]
[1]. الإرشاد، ج 2، ص 339 و اعلام الورى، ج 2، ص 214.
[2]. إعلام الورى، ج 2، ص 213. براى اطلاعات بیشتر در همه مسائل مربوط به حضرت مهدى علیه السلام مىتوانید به کتاب دادگستر جهان، تألیف این نویسنده مراجعه کنید.
[3]. الإرشاد، ج 2، ص 351.
[4]. همان، ص 352.
[5]. همان، ص 353.
[6]. همان، ص 354.
[7]. إعلام الورى، ج 2، ص 217.
[8]. بحارالأنوار، ج 51، ص 5.
[9]. همان.
[10]. همان، ص 15.
[11]. همان، ص 15.
[12]. همان.
[13]. همان، ص 16.
[14]. همان، ص 28.