پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

تولد

امام دوازدهم: حضرت مهدى‌ عجّل اللَّه تعالى‌‏ فَرَجه‏

 

تولد

حجة بن الحسن علیه السلام در شب نیمه شعبان سال 255 هجرى‌ در «سامراء» به دنیا آمد. نامش، نام (محمد) و کنیه‏ اش کنیه پیامبر صلى‌ الله علیه و آله (ابوالقاسم) است.

پدرش، امام حسن عسکرى‌ علیه السلام و نام مادرش، نرجس بود. به هنگام وفات پدر، پنج ساله بود. در همان سن کم، از علم و حکمت برخوردار بود و به مقام امامت رسید، چنان که حضرت یحیى‌ علیه السلام در زمان کودکى‌ به امامت رسید و حضرت عیسى‌ بن مریم علیه السلام در گهواره پیامبر بود.[1]

القابش، حجّت، قائم، مهدى‌، خلف صالح، صاحب الزمان و صاحب است.[2]

 

کسانى‌ که در کودکى‌ او را دیده ‏اند

گروهى‌ از خواص اصحاب امام حسن عسکرى‌ علیه السلام فرزندش را در زمان کودکى‌ دیده یا اخبارش را شنیده ‏اند. از باب نمونه، به موارد زیر اشاره مى‌‏شود:

حکیمه خاتون، عمّه امام حسن عسکرى‌ علیه السلام گفته است: «شب ولادت حضرت قائم، من در خانه امام حسن علیه السلام بودم و در زمان ولادت فرزندش حضور داشتم. در آن زمان، او را دیدم و بعد از آن هم، چندین مرتبه او را دیدم.»[3]

فتح- مولا زرارى‌- گفته است: از ابو على‌ بن مطهّر شنیدم که گفت: «فرزند امام حسن عسکرى‌ علیه السلام را دیدم». قدّش را نیز توصیف کرد.[4]

عمرو اهوازى‌ گفته است: حضرت ابو محمد علیه السلام فرزندش را به من نشان داد و فرمود: «این صاحب شماست».[5]

ابراهیم بن محمد، از ابونصر طریف خادم نقل کرده که گفت: «فرزند امام حسن علیه السلام را دیدم».[6]

نسیم (خادم امام حسن علیه السلام گفته است: دو شب بعد از ولادت صاحب‏ الزمان علیه السلام او را دیدم. عطسه کردم. به من فرمود: «یرحمکَ اللَّه!».

من از این موضوع خشنود شدم.[7]

ابو جعفر عمرى‌ گفته است: وقتى‌ سید به دنیا آمد، ابو محمد علیه السلام فرمود:

ابو عمر را حاضر کنید». وقتى‌ حاضر شدم، به او فرمود: «ده هزار رطل نان و ده هزار رطل گوشت بخر و در میان بنى‌‏هاشم تقسیم کن و فلان مقدار گوسفند هم بخر و براى‌ فرزندم عقیقه کن».[8]

ابو غانم خادم گفته است: براى‌ ابو محمد علیه السلام فرزندى‌ به دنیا آمد. او را «محمد» نام گذاشت. روز سوم او را بر اصحاب عرضه داشت و فرمود: «این، صاحب شما بعد از من، و خلیفه من بر شماست. او، همان قائمى‌ است که جهانیان در انتظار او هستند تا جهان را پر از عدل و داد کند، بعد از آن که پر از ظلم و جور شده است».[9]

محمد بن حسن کرخى‌ گفت، از ابوهارون شنیدم که مى‌‏گفت:

«صاحب‏الزمان را دیدم، ولادت او، روز جمعه، سال دویست و پنجاه و شش بود».[10]

محمد بن ابراهیم کوفى‌ گفته است: ابو محمد علیه السلام گوسفند ذبح شده‏اى‌ را براى‌ یکى‌ از اصحاب فرستاد و فرمود: «این، عقیقه فرزندم محمد است».[11]

حسن بن منذر گفته است: روزى‌، حمزه بن ابوالفتح آمد و گفت: «بشارت باد! دیشب براى‌ ابو محمد علیه السلام مولودى‌ به دنیا آمد و دستور داد آن را کتمان کنیم». گفتم: «نامش چیست؟» فرمود: «نامش محمد و کنیه‏اش جعفر است».[12]

حسن بن حسین علوى‌ گفته است: «خدمت ابو محمد حسن بن على‌ علیه السلام در سرّمن رأى‌ رسیدم و ولادت پسرش قائم را تبریک گفتم».[13]

ابراهیم دوست حضرت ابو محمد علیه السلام گفته است: مولایم، ابوالحسن، چهار گوسفند براى‌ من فرستاد و در نامه‏اى‌ نوشت: «این‏ها را براى‌ فرزندم مهدى‌ عقیقه کن. خودت از آن بخور و به شیعیان نیز بخوران».[14]

 

 

[1]. الإرشاد، ج 2، ص 339 و اعلام الورى‌، ج 2، ص 214.
[2]. إعلام الورى‌، ج 2، ص 213. براى‌ اطلاعات بیشتر در همه مسائل مربوط به حضرت مهدى‌ علیه السلام مى‌‏توانید به کتاب دادگستر جهان، تألیف این نویسنده مراجعه کنید.
[3]. الإرشاد، ج 2، ص 351.
[4]. همان، ص 352.
[5]. همان، ص 353.
[6]. همان، ص 354.
[7]. إعلام الورى‌، ج 2، ص 217.
[8]. بحارالأنوار، ج 51، ص 5.
[9]. همان.
[10]. همان، ص 15.
[11]. همان، ص 15.
[12]. همان.
[13]. همان، ص 16.
[14]. همان، ص 28.