پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

فاطمه در بستر بيمارى

امام صادق علیه السلام فرمود: در اثر ضرباتى که قنفذ بر پیکر نازنین زهرا (علیهاالسلام) وارد ساخت سقط جنین کرد و بدان علت پیوسته رنجور و ضعیف مى گشت تا اینکه رسماً بسترى شد و در خانه خوابید [دلائل الامامة ص 45. بحارالانوار ج 43 ص 170.] و امیرالمؤمنین و اسماء بنت عمیس از آن حضرت پرستارى مى نمودند. [بحارالانوار ج 43 ص 211.] یک روز گروهى از زنان مهاجر و انصار به عیادتش رفتند عرض کردند: اى دختر رسول خدا حال شما چطور است؟ فرمود: به خدا سوگند! به دنیاى شما علاقه ندارم، از مردانتان دلگیرم، بعد از این که امتحانشان کردم بدورشان افکندم و از دستشان ملول و مکدر هستم. اف بر عقیده ى سست و رأى متزلزل و سستى و بى حالى آنها. چه کار بدى کردند و مستوجب غضب خدا گشتند! در عذاب دوزخ مخلد خواهند شد. من خلافت و فدک را در اختیارشان گذاشتم ولى ننگش براى همیشه بر دامنشان باقى خواهد ماند، خوارى و ذلت از آن ستمکاران است. واى به حالشان ، چگونه خلافت را از على (علیه السلام) گرفتند. به خدا سوگند علت کنار زدن او جز این نبود که از شمشیر بران و حملات سخت و دلاورى در راه خدایش ناراحت بودند.

به خدا سوگند اگر خلافت را از على (علیه السلام) نگرفته بودند زمام امورشان را در دست مى گرفت و با کمال راحتى به سوى سعادت و خوشبختى هدایتشان مى کرد. بزودى پرهیزکار از ریاست طلب و راستگو از دروغ گو تمیز داده خواهد شد. زود باشد که ستمکاران به کیفر اعمالشان برسند. کار این مردم بسى شگفت انگیز است! چرا چنین کردند؟ به چه تکیه گاهى تکیه زدند؟ به چه ریسمانى تمسک جستند؟ علیه چه خانواده اى اقدام نمودند؟ به جاى على چه بدلى را انتخاب کردند؟ به خدا سوگند نالایقى را به جاى فرد لایقى قرار دادند. مى پندارند کار خوبى کردند در صورتى که عمل ناشایسته اى انجام دادند. خودشان نمى دانند که بجاى اصلاح، ایجاد فساد کردند. آیا کسى که خودش نیز در هدایت حق هدایت مى کند، براى رهبرى سزاوار است یا کسى که خودش نیز در هدایت محتاج دیگران مى باشد؟ شما چگونه داورى مى کنید؟ به خدا سوگند کردارشان به حوادث و پیش آمدهایى آبستن است که نتائجش بعداً ظاهر خواهد شد. اما بدانید که نتیجه اش جز خون تازه و زهر کشنده چیزى نیست و در آن هنگام زیان ستمکاران آشکار مى گردد.

اکنون آماده حوادث ناگوار و منتظر شمشیرهاى برنده و هرج و مرج دائم و دیکتاتورى ستمکاران باشید. بیت المال شما را غارت خواهند کرد و منافع شما را به جیب خواهند ریخت. واى به حال شما، چرا این چنین شدید؟ نمى دانید در چه مسیر خطرناکى افتادید؟! از عواقب امور بى اطلاعید. آیا مى توانیم شما را به هدایت مجبور کنیم در حالى که خودتان از آن کراهت دارید؟ [احتجاج طبرسى ج 1 ص 147. بحارالانوار ج 43 ص 161 شرح ابن ابى الحدید ج 16 ص 233 بلاغات النساء ص 19.]