گرچه تاریخ، جزئیات زندگى آن بانوى شریف را ضبط نکرده لیکن همان مقدار که باقى مانده مى تواند شخصیت برجسته ى او را تا حدودى روشن سازد.
خدیجه در آغاز جوانى، با «عتیق بن عائذ» ازدواج نمود. اما چندى نگذشت که عتیق دیده از جهان فروبست و خدیجه را با مال و ثروت سرشار تنها گذاشت.
او چندى بى شوهر ماند و بعدها با یکى از بزرگان بنى تمیم، بنام «هند بن بناس» عروسى کرد. اما هند هنوز جوان بود که از دنیا رفت و باز هم خدیجه با ثروت هنگفتى تنها ماند.
یکى از نکاتى که مى تواند روح بزرگ و همت عالى و حریت و استقلال نفسانى آن بانوى شریف را روشن سازد اینست که خدیجه، ثروت هنگفتى را که از شوهر اول و دومش به ارث برده بود راکد نگذاشت و در راه رباخوارى که معول آن زمانها بود نیز نینداخت، بلکه آن را در راه تجارت و بازرگانى بکار بست. و افرادى درستکار را استخدام نمود و به وسیله ى آنان به تجارت پرداخت.
خدیجه از راه مشروع تجارت، بر ثروتش افزوده گشت و به طوریکه نوشته اند: «هزاران شتر در دست کارکنانش بود که اطراف کشورها مانند مصر و شام و حبشه به تجارت مشغول بودند». [بحارالانوار ج 16 ص 22.] «ابن هشام» مى نویسد: «خدیجه زن شریف و ثروتمندى بود که به تجارت اشتغال داشت مردانى را اجیر کرده بود که برایش تجارت مى کردند». [سیره ى ابن هشام ج 1 ص 199.] ناگفته پیداست که اداره کردن یک چنان کاروان بزرگ بازرگانى آن هم در آن عصر و در جزیرةالعرب کار آسانى نبود، بویژه اگر مدیرش یک زن باشد، آنهم زمانیکه زنان از حقوق اجتماعى محروم بودند و بسیارى از مردان بى رحم دختران بى گناه را زنده بگور مى کردند. پس آن بانوى بزرگ باید داراى نبوغ فوق العاده و شخصیت برجسته و استقلال نفسانى و اطلاعات کافى باشد تا بتواند آن تجارت مفصل و بزرگ را اداره کند.