پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

اجلاس فوق‌العاده‌ي خبرگان

اجلاس فوق‌العاده‌ی خبرگان

این اجلاس در تاریخ 18 آبان 1364 تشکیل شد. آیت‌الله مشکینی پس از نطق افتتاحیه متن نامه‌ی آقای منتظری را بدین شرح قرائت کرد:

«بسم الله الرحمن الرحیم

پس از سلام و آرزوی موفقیت برای جنابعالی و اعضای محترم مجلس خبرگان دامت برکاتهم به حق محمد و آله الطاهرین به عرض می‏رساند: از قرار مسموع در جلسه ‏ای که چند ماه قبل در رابطه با اصل 107 قانون اساسی و تعیین شرایط و خصوصیات برای رهبر آینده تشکیل شده، صحبت از حقیرِ سراپا تقصیر به میان آمده و تصمیم نهایی به جلسه‌ی آینده موکول شده است، اینجانب با ایمان و احترام نسبت به آقایان محترم و موقعیت خطیر و قانونی مجلس خبرگان تذکراً عرض می‌کنم که در شرایطی که بحمدالله و منّه رهبر بزرگ اسلام و انقلاب حضرت امام خمینی مدظله با برخورداری کامل از صحت و سلامت و توفیقات الهی و در رهبری انقلاب و کشور موفق و مشمول الطاف خاصه‌ی خدای متعال و دعای خیر حضرت ولی‌عصر عجل‌الله تعالی فرجه می‏باشد، مطرح‌نمودن شخص مخلص شایسته و صلاح نبوده است، ما همه امیدواریم و در دعاهای خود از خدای متعال پیوسته خواسته و می‏خواهیم که خداوند متعال تا حضور حضرت ولی‌عصر ارواحنا فداه به رهبر بزرگ انقلاب طول عمر و سلامتی کامل عنایت فرماید تا دیگر نیازی به تعیین یا اعلام خبرگان معظم نباشد، وانگهی تعیین این شخص، آن هم من طلبه یک نحوه‌ی اهانت نسبت به معظم‌له و حضرات آیات عظام تلقی می‌شود، و طول عمر و قصر عمر دست خداست و نباید ملاک قضاوت باشد، البته بحث کلی مانع ندارد ولی بحث شخص ظاهراً به مصلحت نیست. حسینعلی منتظری».[1]

آنگاه جلسه وارد دستور شد، در آغاز از گروه تحقیق خواسته شد نتیجه‌ی تحقیقات خود را به جلسه عرضه بدارند. پیرو آن سخنگوی گروه متن گزارش خود را قرائت نمود. در آغاز از وضع نامطلوب جلسات و عدم همکاری جدی تعدادی از اعضا و در نتیجه عدم رسمیت یافتن جلسات خبر داد، آنگاه نوشته بود با وجود تحقیقاتی که از طرق مختلف پیرامون افرادی که در مظان صلاحیت رهبری بودند انجام دادیم، اما چون جلسات رسمیت نمی‏یافت نمی‏توانیم چیزی را به‌طور رسمی اعلام نماییم. اما در ذیل همان گزارش چنین آمده است: «آقایان محترم مستحضرند که فقیه عالی‌قدر حضرت آیت‌الله العظمی منتظری که هم­ اکنون در افواه مردم حزب‏ الله ایران به عنوان امید امت و امام و در نزد صاحب‌نظران به عنوان رهبر آینده‌ی نظام جمهوری اسلامی ایران مطرح هستند، واجد شرایط مذکور در اصول قانون اساسی می‌باشند و روند مسائل نشان می‏دهد که مردم در روز وقوع حادثه (اعاذنا الله منها) معظم‌له را به‌عنوان رهبر خود خواهند پذیرفت که در آن صورت خبرگان دیگر وظیفه‌‏ای جز تأیید نظر مردم نخواهند داشت». گزارش مذکور به امضای سه نفر از اعضای گروه رسیده بود.[2]

سپس خبرگان با توجه به نامه‌ی آقای منتظری و گزارش کوتاه گروه تحقیق و مذاکرات اجلاس گذشته وارد دستور جلسه شدند، در این اجلاس نیز همانند اجلاس سابق بحث و اظهارنظرها بسیار طولانی شد و سه جلسه‌ی متوالی را اشغال کرد، اکثر مطالب تکراری بود. چکیده ‏اش این بود: 1ـ نامه‌ی آقای منتظری از باب تواضع و شکسته‌نفسی بوده و اصل مطلب را نفی و رد نکرده ‏اند. 2ـ در گزارش گروه تحقیق همان عقیده‌ی سابق خبرگان تأیید شده است. 3ـ انتخاب یک فرد واجد شرایط رهبری در قانون اساسی در شرایط کنونی برای استحکام آینده‌‌ی نظام یک ضرورت است و باید هر چه زودتر اقدام شود و تأخیر در عمل به صلاح نیست. 4 ـ آقای منتظری فرد شناخته‌شده و سابقه‌داری است که شایستگی او محرز می‏باشد و بهتر از او کسی را سراغ نداریم.

با توجه به مطالب مذکور جلسه برای تصمیم ‏گیری و رأی نهایی آماده شد. آنگاه در متنی که باید مورد رأی‏ گیری قرار گیرد نیز اختلاف‌نظرهایی وجود داشت و از سوی نمایندگان کتباً و شفاهاً پیشنهادهایی ارائه شد. پس از بحث و اظهارهای موافق و مخالف، متن زیر به تصویب اکثریت بیش از دو سوم خبرگان رسید: «حضرت آیت‌الله منتظری دامت‌برکاته در حال حاضر مصداق منحصربه‌فرد قسمت اول اصل 107 قانون اساسی و مورد پذیرش اکثریت مردم مؤمن برای رهبری آینده می‏باشد».[3]

چنان‌که ملاحظه فرمودید و به‌صورت کوتاه به عرض رسید، جریان انتخاب آقای منتظری به قائم‌مقامی یک تصمیم عجولانه و ناسنجیده نبود، بلکه نتیجه‌ی گفتگوها و اظهارنظرهای خبرگان در چهار جلسه‌ی چهار ساعته اجلاسیه‌ی سوم خبرگان و یک اجلاس فوق‌العاده‌ی خبرگان بود. با همه‌ی این دقت‏ها و رأی‌زنی‏ها انتخاب ایشان به قائم مقامی مقرون به صواب نبوده و امام پس از مدتی ناچار شد ایشان را از قائم‌مقامی عزل کند و تبعات و آثار سوء آن عمل را تحمل نماید. شاید خبرگان با این همه دقت و کنجکاوی از یک امر غفلت کرده باشند، و آن مشورت و استجازه از امام خمینی بود. باید در این مسئله‌ی بسیار حیاتی و مهم که از بزرگ‌ترین مسائل نظام اسلامی و مربوط به شخص حضرت امام بود قبل از انجامِ عمل مشورت می‏شد، چنان‌که خود امام(ره) بعداً در نامه‌اش به آقای منتظری نوشت:

«والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم ولی در آن وقت شما را ساده‌لوح می‏دانستم که مدیر و مدبر نبودید».

مخصوصاً با توجه به نامه‏ ی آقای منتظری به مجلس خبرگان که از آنان خواست از انتخاب او به قائم‌مقامی صرف‌نظر کنند، جا داشت خبرگان مسئله را با امام در میان می‌گذاشتند و اگر چنین شده بود با عواقب و آثار این انتخاب، آن ‏هم در زمان‏های آغازین انقلاب مواجه نمی‏شدیم. شاید هم مصلحت چنین بوده است. ناگفته نماند که در بین خبرگان هم در آن زمان افراد معدودی از علاقه‏مندان ایشان بودند که به دلایلی با این شیوه‌ی انتخاب موافق نبودند ولی در اثر جو احساساتی غالب، جرأت اظهارنظر صریح نداشتند و اگر هم اظهارنظر می‌کردند نتیجه نداشت.

 

 

[1] . مشروح مذاکرات خبرگان، اجلاس فوق‌العاده خبرگان، جلسه‌ی اول، ص 457

[2]. مشروح مذاکرات اجلاس فوق العاده، ص459

[3] . مشروح مذاکرات اجلاسیه سوم، جلسه سوم فوق العاده، ص557 و ص559