پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

فروع دين

بخش پنجم‏ فروع دین‏

 

نامه و تبریک پدر

پسرم! محسن‏

دخترم! اکرم‏

خشنودم که دوران کودکی‌ را گذراندید و به نجوانی‌ و توانایی‌‏ رسیدید.وقتی‌ کودک بودید ، من ، از شما مراقبت می‌‏کردم و به کار و رفتار شما ، رسیدگىِ بیشتری‌ داشتم:در وقت نماز ، نماز را یادآوری‌ می‌‏کردم و به هنگام درس ، به کار و کوشش تشویق‏ می‌‏کرد.

ولی‌ اکنون ، دیگر خود مسئولید؛

پسرم!

تو دیگر بزرگ شده‏ای‌ و پانزده سالت تمام شده است.

دخترم!

تو هم ، نه سالِ تمام داری‌ و کاملاً رشید شده‏ای‌.

اکنون که به این سنّ و رشد ، رسیده‏اید خدای‌ جهان آفرین شما را لایق و بالغ می‌‏شمرد و به شما توجّه خاصّ می‌‏فرماید و شما را انسانی‌«مکلَّف و مسئول»می‌‏داند.و برای‌ شما وظیفه و مسئولیّت‏ معیّن می‌‏کند.

دیگر زندگی‌ شما از کودکی‌ به دوران توانایی‌ و جوانی‌ رسیده‏ است و توانایی‌ همیشه با وظیفه و مسئولیّت همراه است قوانین و احکام دین اسلام ، وظیفه‏ ها و مسئولیّتهای‌ شما را معیّن می‌‏کند تمام کارهای‌ خود را باید با این قوانین تطبیق کنید و به آنها درست‏ و کامل عمل نمایید.

برشما واجب است که نمازهایتان را درست و به موقع بخوانید ، مراقب باشید که هرگز حتّی‌ یک رکعت نماز را ترک نکنید که‏ گناهکار خواهید شد.

واجب است که روزهای‌ ماه رمضان را(اگر برایتان ضرر ندارد)روزه بگیرید ، که اگر بدون عذر روزه نگیرید ، نافرمانی‌ و گناه کرده‏اید.

در این سنّ می‌‏توانید با انجام کارهای‌ شایسته و عبادتهای‌‏ دینی‌ و بهترین مقام یک انسان برسید ، و با خدای‌ بزرگ اُنس و اُلفت داشته باشید.

چون ، من در مسافرت بودم نتوانستم آغازِ«دورانِ تکلیف» را از نزدیک به شما ، تبریک بگویم.به این جهت ، این نامه را نوشتم و همراه با تبریک ، دو کتاب هم برای‌ شما هدیّه فرستادم. پدر ، دوستدار شما

 

چیزهای‌ ناپاک‏

آیا می‌‏دانید چرا بیمار می‌‏شوید؟

آیا چیزهای‌ ناپاک را می‌‏شناسید؟

بسیاری‌ از بیماریها ، مانند حصبه ، وبا ، سلّ ، فلج کودکان....بر اثر موجودات بسیار ریزی‌ به نام میکروب و ویروس به وجود می‌‏آیند.مرکز اصلىِ‏ زندگی‌ این موجودات ، جاهای‌ کثیف و آلوده است ، آنجا پرورش می‌‏یابند و تولید مثل می‌‏کنند.میکربها در محلّ زندگی‌ خود ، کارهای‌ مفیدی‌ انجام می‌‏دهند ولی‌‏ اگر به بدن انسان منتقل شوند ، برایش زیانبخش خواهد بود و او را بیمار می‌‏سازند.

حالا شاید بتوانید بگویید که:چرا بیمار می‌‏شویم؟و برای‌ پیشگیری‌ از بیماریها ، چه کارهایی‌ باید انجام دهیم؟

بهترین راه ، برای‌ پیشگیری‌ از بیماریها ، رعایت پاکیزگی‌ است.برای‌‏ اینکه بیمار نشویم ، باید آلودگیها را از خود دور سازیم و محیط زندگی‌ را ، همیشه پاکیزه نگهداریم.

آیا چیزهای‌ ناپاک و آلوده به میکرب را می‌‏شناسید؟

آیا می‌‏دانید که:مدفوع انسان و حیوانان حرام گوشت ، مرکز اجتماع‏ میکربهای‌ زیان‏بخش می‌‏باشد؟

آیا می‌‏دانید که:ادرار انسان و حیوانات حرام گوشت ، کثیف و مسموم است؟

آیا می‌‏دانید که:وقتی‌ خون از بدن بیرون می‌‏آید ، میکربهای‌ فراوانی‌ به آن‏ حمله می‌‏کنند؟

آیا می‌‏دانید که:میکروبهایی‌ که همراه سگ و خوک زندگی‌ می‌‏کنند ، برای‌‏ سلامت جسم و جان انسان ، بسیار زیان دارند؟

آیا می‌‏دانید که:مردار و لاشیه حیوانات ، مرکز رشد و پرورش و تولید مثل‏ میکربهاست؟

 

قانونگذار اسلام ، همه اینها را می‌‏دانسته و به این جهات و جهتهای‌ دیگر ، این چیزها و چند چیز دیگر را ، ناپاک و نجس شناخته است و به مسلمانان دستور داده که خود را و محیط زندگی‌ خود را ، از آنها پاک نگه دارند.

بطور کلّی‌ یک انسان مسلمان ، از هر چیزی‌ که موجب بیماری‌ جسم و جان ، یا آلودگی‌ عقل و روان می‌‏گردد ، دوری‌ می‌‏کند.

برخی‌ از چیزهایی‌ که در اسلام ناپاک و نجس شناخته شده است ، عبارتند از:

1-ادرار و مدفوع انسان و هر حیوان حرام گوشت.(تقریباً کلیّه حیوانات‏ گوشتخوار)

2-خون و مردار هر حیوانی‌ که خون جهنده دارد.

3-سگ و خوک‏

4-شراب و آبجو و هر مایعی‌ که مست کننده باشد.

5-کافر

بدن و لباس و محیط زیست انسان مسلمان ، باید از این چیزها پاک باشد.

آیا روش پاک ساختن بدن و لباس و محیط زیست را ، از این چیزها ، می‌‏دانید؟ فکر کنید و پاسخ دهید:

1-انسانِ مسلمان از چه چیزهایی‌ ، دوری‌ و اجتناب می‌‏کند؟

2-برای‌ پیشگیری‌ از بیماریها ، چه کارهایی‌ باید انجام دهیم؟

3-چیزهایی‌ که در اسلام ، نجس و ناپاک شناخته شده است ، بشمارید.

 

 

نماز را گرامی‌ بدارید

نماز ستون دین است و بهترینِ عبادتهاست.نمازگزار ، خدا را بسیار دوست می‌‏دارد و در نماز با خدای‌ مهربان ، گفتگو و راز و نیاز می‌‏کند و از نعمتهای‌ بی‌‏پایانش تشکّر می‌‏نماید.

خدا هم نمازگزاران را-مخصوصاً کودکانی‌ که نماز می‌‏خوانند-خیلی‌ دوست دارد و به آنان پاداش بسیار نیک می‌‏دهد.

هر انسانِ مسلمان ، به نماز علاقمند است ، نماز خواندن و صحبت با خدا را دوست دارد ، و آن را گرامی‌ می‌‏دارد.انتظار می‌‏کشد که وقت نماز فرارسد و با خدا در نماز ، مناجات و راز و نیاز کند.

هنگامی‌ که وقت نماز فرامی‌‏رسد ، دست از هر کاری‌ می‌‏کشد ، و خود را از هرگونه آلودگی‌ پاک می‌‏کند؛وضو می‌‏گیرد ، لباس‏ پاک می‌‏پوشد ، عطر می‌‏زند و در اوّل وقت ، مشغول نماز می‌‏شود؛ فکرش را از همه چیز خالی‌ می‌‏کند و فقط با آفریننده خویش اُنس‏ می‌‏گیرد و به او مهر می‌‏ورزد؛

با ادب در مقابل پروردگار جهانیان می‌‏ایستد ، تکبیر می‌‏گوید و خدا را به بزرگی‌ یاد می‌‏کند.حمد و صوره را دُرُست می‌‏خواند و رکوع و سجده را کامل انجام می‌‏دهد.همه اعمال نماز را با آرامش ، به جا می‌‏آورد ، و در تمام کردنِ نماز عجله نمی‌‏کند.

روزی‌ ، پیامبر گرامی‌ ما ، حضرت محمّد بن عبد اللّه-صلّی‌ اللّه‏ علیه و آله-وارد مسجد شد.مردی‌ را دید که با عجله و شتاب‏ نماز می‌‏خواند:رکوع و سجده‏اش را تمام و کامل انجام نمی‌‏دهد ، در اعمال نماز آرامش ندارد.

تعجّب کرد و فرمود:این مرد نماز نمی‌‏خواند بلکه مانند کلاغی‌ که نوک به زمین می‌‏زند ، خم و راست می‌‏شود.به خدا سوگند!اگر با چنین نمازی‌ از دنیا برود ، مسلمان از دنیا نرفته است‏ و در جهان آخرت ، در عذاب خواهد بود. *

بهتر است برای‌ خداندنِ نماز ، به مسجد برویم و نمازمان‏ را به جماعت بخوانیم. * * * چند مسأله از نماز

1-برمردها واجب است در نمازهای‌ مغرب و عشاء و صبح ، حمد و سوره را ، بلند بخوانند.

2-لباس و بدن نمازگزار باید پاک باشد.

3-نماز خواندن در جایی‌ که صاحبش راضی‌ نیست ، یا با لباسی‌ که‏ صاحبش راضی‌ نیست ، حرام و باطل است.

4-در مسافرت باید نمازهای‌ چهار رکعتی‌ را ، دو رکعت بخوانیم‏ (یعنی‌ مانند نماز صبح بخوانیم)در چه مسافرتهایی‌؟سفر چند فرسخ باشد؟ چند روز طول بکشد؟....

پاسخ این پرسشها را ، در کتاب«توضیح المسائل»بخوانید.

 

 

مسجد!....ای‌ مسجد! مسجد!ای‌ خانه آباد خدا مسجد!ای‌ جایگاه یاد خدا مسجد!ای‌ نهر خروشان صفا چشمه رحمتِ جوشان خدا از بلندىّ مَناری‌ پر نور میزنی‌ بانگ ، زنزدیک و ز دور می‌‏کنی‌ دعوتمان با صد شور که بیایید به درگاهِ«غفور»

بشتابید که شد وقت نماز وقت معراج و زمان پرواز بشتابید به سویم ، به نماز بهترین کار نماز است نماز مسجد!ای‌ راهنمای‌ انسان‏ ای‌ صدای‌ تو ، صدای‌ ایمان‏ خیمه نور به دنیا زده‏ای‌‏ سایبان در دل صحرا زده‏ای‌‏ سایه رحمت تو برسرمن‏ در خطرگاه زمان ، سنگر من‏ مهد پاکیزگىِ جان و تنی‌‏ وعده‏گاه من و«اللَّه»مَنی‌‏

شعر از:حبیب اللَّه چایچیان(حسان)

 

نماز آیات‏

به هنگام گرفتن ماه یا خورشید ، یک مسلمان آگاه ، به یاد روز قیامت‏ می‌‏افتد؛به یاد همان وقتی‌ که جهان دگرگون می‌‏شود و چهره ماه و خورشید ، تاریک می‌‏گردد و مردگان برای‌ پاداش یا کیفر ، زنده و محشور می‌‏شوند.

به هنگام گرفتن ماه یا خورشید یا پیدایش زلزله ، یک مسلمان‏ بیدار دل ، نشانه‏ای‌ از نشانه‏های‌ قدرت خدا را می‌‏بیند و علامتی‌ گویا ، از نظام آفرینش را مشاهده می‌‏کند.دلش از عظمت خدا می‌‏لرزد و احساس نیاز به پروردگار بی‌‏نیاز می‌‏کند به فرمان خدا ، به نماز آیات می‌‏ایستد و با خدای‌‏ مهربان راز و نیاز می‌‏کند و دل آشفته و پریشان خود را ، آرامش می‌‏بخشد.

که یاد خدا آرام‏بخش دلهای‌ پریشان و روشنگر قلبهای‌ تاریک و پژمرده‏ است.به این ترتیب ، دلش آرام می‌‏گیرد و برای‌ مبارزه با مشکلات و پیشگیری‌ حوادث ، بهتر می‌‏اندیشد و راه درست زندگی‌ را بهتر می‌‏پوید. * * *

خواندن نماز آیات به هنگام گرفتن ماه یا خورشید یا پیدایش زلزله ، برهر مسلمانی‌ واجب است. نماز آیات را چگونه بخوانیم؟

نماز آیات مانند نماز صبح ، دو رکعت است.با این تفاوت که هر رکعتی‌ ، پنج رکوع دارد.و پیش از هر رکوع یک حمد و سوره می‌‏خوانیم و بعد از رکوع‏ پنجم برخاسته و به سجده می‌‏رویم آنگاه برمی‌‏خیزیم و رکعت دوّم را ، مانند رکعت‏

اوّل ، بجامی‌‏آوریم و پس از دو سجده ، تشهّد و سلام می‌‏خوانیم و نماز را تمام‏ می‌‏کنیم.

نماز آیات را به گونه‏ای‌ دیگر نیز ، می‌‏توان خواند؛کیفیّت آن و بقیّه مسائل‏ نماز آیات را در کتاب توضیح المسائل ببینید. پرسشها:

1-یک مسلمان ، هنگام گرفتن ماه یا خورشید....به یاد چه حادثه‏ای‌‏ می‌‏افتد؟

2-نماز آیات را چگونه می‌‏خوانیم؟

3-خواندن نماز آیات ، چه فایده‏هایی‌ دارد؟

4-در چه وقتهایی‌ ، خواندن نماز آیات واجب است؟

 

 

دو«سوره»از قرآن‏

قرآن ، به بخشهای‌ معیّنی‌ ، تقسیم می‌‏شود و هر بخشی‌ با «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»آغاز می‌‏گردد هر یک از این بخشها «سوره»نام دارد.

هر سوره به قسمتهای‌ کوتاهتری‌ تقسیم می‌‏شود هر یک از این‏ قسمتها را ، یک«آیه»می‌‏گویند.

ترجمه سوره حمد و توحید را یاد بگیرید و در نماز به معنای‌‏ آنها توجّه کنید:

بِسمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ

به نام خدای‌ بخشنده مهربان‏

اَلحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمینَ * اَلرَّحمنِ الرَّحیمِ *

ستایش ، مخصوص خداست؛که پروردگار جهانهاست * خدایی‌ که بخشنده و مهربان است *

مالِکِ یَومِ الدّینِ * إِیَّاکَ نَعبُدُ وَ إِیَّاکَ نَستَعینُ *

خدایی‌ که مالک و فرمانروای‌ روز جزاست * خدایا!فقط ترا می‌‏پرستیم و فقط از تو یاری‌ می‌‏جوییم *

إِهدِنَا الصّراطَ المُستَقیمَ * صِراطَ الَّذینَ أَنعَمتَ عَلَیهِم

ما را به راه راست ، هدایت فرما * راه کسانی‌ که ، نعمت بخشیده‏ای‌ به آنان‏

غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهم وَ لاَ الضَّالّینَ

نه راه کسانی‌ که خشم گرفته‏ای‌ برآنان و نه راه گمراهان *

 

بِسمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ

به نام خدای‌ بخشنده مهربان‏

قُل هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ * اَللَّهُ الصَّمَدُ *

بگو:اوست خدای‌ یگانه * خدای‌ بی‌‏نیازی‌ که پناه و سرور نیازمندان است *

لَم یَلِد وَ لَم یُولَد * وَ لَم یَکُن لَهُ کُفُواً أَحَدٌ

او فرزندی‌ نزاده و زاده هم نشده است * و هیچ کس همانندِ او نیست *

بهتر است سوره‏های‌ کوتاه قرآن را ، حفظ کنید و در نماز بعد از حمد ، یکی‌ از آنها را بخوانید.

 

روزه ، عبادتی‌ بزرگ‏

روزه گرفتن ، یکی‌ از عبادتهای‌ بزرگ اسلام است ، خدا روزه- داران را دوست دارد و بهترین پاداش و جایزه را به آنان می‌‏بخشد.

هر انسان مسلمان ، باید در ماه رمضان روزه بگیرد ، یعنی‌: از سپیده صبح تا هنگام مغرب ، از خوردن و آشامیدن خودداری‌‏ کند.(و از چیزهای‌ دیگری‌ که روزه را باطل می‌‏کند.)

وقتی‌ می‌‏خواهیم روزه بگیریم«نیّت می‌‏کنیم»یعنی‌:تصمیم‏ می‌‏گیریم که برای‌ انجام فرمان خدا ، روزه بگیریم.

خدا روزه را واجب کرده که:

مسلمانها به یاد خدا باشند و خود را بهتر بشناسند ، برخواهشهای‌ خود پیروز شوند ، جهان آخرت را بیشتر یاد کنند ، برای‌ انجام کارهای‌ خیر ، آماده گردند ، برای‌‏ آینده خود اعمال صالح ذخیره کنند ، مزه تشنگی‌ ، و گرسنگی‌ را بچشند و به فکر تهی‌‏دستان و گرسنگان بیفتند و به آنان کمک کنند.

از سلامت بیشتر برخوردار گردند و....

حضرت امام جعفر صادق فرمود:کسی‌ که فقط از خوردن و آشامیدن ، خودداری‌ کند روزه‏دار شمرده نمی‌‏شود ، یعنی‌:برای‌‏ روزه بودن ، این مقدار کافی‌ نیست.

بلکه وقتی‌ روزه هستی‌ باید گوش و چشم و زبان تو هم روزه‏دار باشند ، یعنی‌:کار حرام انجام ندهند.دست و پا و همه اعضای‌‏ بدن تو ، باید روزه‏دار باشند ، یعنی‌:کار گناهی‌ انجام ندهند تا روزه‏ات قبول شود.

وقتی‌ روزه هستید ، باید از روزهای‌ دیگر ، بهتر و خوش‏ اخلاق‏تر باشید:زبان را از سخنان بیهوده و باطل ، باز دارید ، دروغ نگویید ، کسی‌ را مسخره نکنید ، با هم پرخاش و دعوا نکنید ، حسد نورزید ، از بدگویی‌ و عیب‏جویی‌ بپرهیزید.با خدمتگزاران بیشتر از همیشه ، مهربان باشید ، و کار آنان را کمتر کنید.

* بر پسران و دخترانی‌ که به«سنّ بلوغ و رشد»رسیده‏اند و روزه گرفتن برای‌ آنها ضرر ندارد ، واجب است که ماه رمضان را روزه‏ بگیرند.

* کودکان هم در«مراسم سحر ماه رمضان»با افراد خانواده‏ شرکت می‌‏کنند ، سحری‌ می‌‏خورند و تا ظهر یا تا هر وقتی‌ که‏ می‌‏توانند ، چیزی‌ نمی‌‏خورند ، و به این ترتیب در ثواب و پاداش‏ الهی‌ ، با روزه داران شریک می‌‏شوند.

* هر کس بدون«عذر شرعی‌»روزه‏اش را بخورد ، گناه کرده‏ است.بعداً باید قضای‌ روزه‏اش را بگیرد و برای‌ جبران گناهی‌ که‏ انجام داده باید توبه کند و در مقابل هر روزی‌ که روزه‏اش را نگرفته است شصت روز ، روزه بگیرد و یا شصت نفر فقیر را ، غذا بدهد.

 

فکر کنید ، پاسخ دهید:

1-هدف از روزه گرفتن چیست؟وقتی‌ می‌‏خواهیم روزه‏ بگیریم ، چه نیّت می‌‏کنیم؟

2-هنگامی‌ که روزه‏دار هستیم ، برای‌ انجام چگونه کارهایی‌‏ آمادگی‌ پیدا می‌‏کنیم؟....چرا؟

3-شخص روزه‏دار چگونه به فکر گرسنگان و تهی‌‏دستان‏ می‌‏افتد؟....چه می‌‏کند؟

3-روزه‏دار چگونه برخواهشهای‌ خود ، پیروز می‌‏گردد؟

4-برای‌ روزه بودن از چه کارهایی‌ باید خودداری‌ کرد؟

برای‌ اینکه روزه انسان پیش خدا قبول شود چه باید کرد؟چگونه‏ باید روزه گرفت؟

5-اگر کسی‌ روزه‏اش را بدون عذر شرعی‌ نگیرد ، این گناه‏ بزرگ را چگونه باید جبران کند؟

6-امسال ماه رمضان در چه فصلی‌ واقع می‌‏شود؟شما چند سال‏ دارید؟آیا روزه به شما واجب است؟تا کنون چند روز ، روزه‏ گرفته‏اید؟آیا کارهایی‌ که برای‌ قبولی‌ روزه ، لازم است انجام‏ داده‏اید؟

 

جهاد و دفاع در اسلام‏

جهاد رهایی‌ بخش یکی‌ از بهترین و مهمترین وظایف هر فرد مسلمان است و مؤمن پیکارگر از درجات بلند اُخروی‌ و مغفرت و رحمت خاصّ خدای‌ خویش‏ برخوردار است.مؤمن مجاهد ، با حضور در میدان جهاد جان و مال خویش را به قیمت‏ بهشت جاودان به خدا می‌‏فروشد و البتّه این معامله بسیار موفّق و پرسود است و رضای‌‏ خدا برای‌ او از هر پاداشی‌ برتر و ارزشمندتر است.پیامبر فرمود:

«کسانی‌ که در راه خدا و برای‌ آزادی‌ بندگان خدا قیام می‌‏کنند و جهاد می‌‏نمایند ، در قیامت از دری‌ وارد بهشت می‌‏شوند که‏ «باب مجاهدان»نام دارد ، که این در فقط به روی‌ مؤمنان مجاهد گشوده می‌‏شود و آنان با نهایت شکوه و عزّت ، سِلاح بر دوش‏ در پیش چشم همگان و قبل از همه بهشتیان وارد می‌‏شوند و فرشتگان مقرّب پروردگار به آنان سلام می‌‏کنند و خوش آمد می‌‏گویند و دیگران به مقام و موقعیّت آنان غبطه می‌‏خورند.هر کس که جنگ و جهاد در راه خدا را ترک کند ، خدا لباس ذلّت‏ برتنش می‌‏پوشاند ، در زندگی‌ فقیر و تهیدست می‌‏شود ، دینش‏ را از کف می‌‏دهد و به عذاب دردناک آخرت مبتلا می‌‏گردد....

خدا امّت اسلام را با تکیه برقبضه سلاحشان و با صدای‌‏ رعب انگیز مَرکبهای‌ رهوارشان به بی‌‏نیازی‌ و عزّت‏ می‌‏رساند.»

مجاهدان مؤمنی‌ که برای‌ جهاد رهایی‌ بخش در صفوفی‌ به هم پیوسته و بنیانی‌‏ مرصوص بسیج می‌‏شود باید در مسیر پیکار و در میدان نبرد حدود خدا را مراعات کنند و از گروهی‌ که به رزم آنان رفته‏اند در ابتدا بخواهند که از اطاعت طاغوتها دست‏ بردارند و بندگان خدا را از اسارت طاغوت آزاد سازند و خود نیز به اطاعت خدا درآیند ، از عبادت ستمگران سرباز زنند و عبادت خدا را بپذیرند ، از ولایت مستکبرین سرپیچی‌‏ کنند و به ولایت خدا تسلیم شوند و اگر تسلیم نشدند و سر به ولایت خدا نسپردند ، باید -با اذن امام و رهبر امّت اسلامی‌-با آنان پیکار کنند و مستکبر و طاغوت را ساقط کنند و بر جای‌ خود بنشانند و بندگان خدا را با تمام قدرت از اسارت و بندگی‌ دیگران‏ آزاد سازند و در این راه از کشتن و کشته شدن نهراسند که به سخن امیر مؤمنان«برترین‏ مرگ ، شهادت و کشته شدن در راه خداست و قسم به کسی‌ که جانم در دست قدرت‏ اوست ، اگر در میدان نبرد با دشمن با هزار ضربه شمشیر کشته شوم ، این مرگ برای‌ من‏ گواراتر از آنست که در بستر بمیرم».

جهاد رهایی‌ بخش که منوط به اذن امام و رهبر مسلمین می‌‏باشد فقط وظیفه‏ مردان نیرومند و رشید و تواناست.ولی‌ اگر سرزمین اسلامی‌ و شرف و کیان مسلمانان‏ مورد هجوم و تجاوز قرار گرفت ، بر همه-چه زن و چه مرد-واجب است که با هر چه‏ در اختیار دارند قیام کنند و از سرزمین و شرف و کیان اسلامی‌ خویش با تمام قدرت‏ دفاع کنند.در ایفای‌ این وظیفه مقدس هم مردان باید بپا خیزند و هم زنان باید قیام‏ نمایند ، هم پسران باید برسر دشمن آتش ببارند و هم دختران باید به روی‌ متجاوز آتش‏ بگشایند ، همه باید سِلاح بردارند و متجاوز را از سرزمین خود بیرون برانند و اگر سِلاح‏ آتشین ندارند با چوب و سنگ و با دندان و چنگ به دشمن متجاوز هجوم برند و جان و خون خویش را نثار کنند و با تمام نیرو بجنگند و خود به فوز شهادت برسند و برای‌‏ آیندگان و فرزندان خویش شرف و عزّت را به ارث بگذارند.

در این گونه جهاد مقدّس که«دفاع»نام دارد ، مسلمانان نباید در انتظار رسیدن‏ اذن امام و رهبر فرصت را از دست بدهند که وجوب چنین جهاد مقدّسی‌ آن قدر ضروری‌‏ و حتمی‌ است که نیازی‌ به اذن صریح امام و رهبر ندارد و دفاع از سرزمین و شرف و کیان جامعه اسلامی‌ آن‏قدر مهم است که اسلام آن را مستقیماً بر فرد فرد مسلمانان واجب‏ شمرده است.

 

 

بیندیشید و پاسخ دهید.به تمرینها توجه کنید.

1-مؤمن مجاهد با حضور در میدان جهاد ، جان و مال خود را به که می‌‏فروشد؟نتیجه این معامله‏ چیست؟

2-مؤمنان مجاهد چگونه وارد بهشت می‌‏شوند؟

3-سرانجام کسانی‌ که جنگ و جهاد در راه خدا را ترک کنند ، چیست؟

4-خدا امّت اسلام را از چه طریقی‌ به بی‌‏نیازی‌ و عزّت می‌‏رساند؟

5-در جهاد رهایی‌ بخش ، مؤمنان مجاهد با گروهی‌ که به رزمشان رفته‏اند ، چگونه برخورد می‌‏نمایند؟

6-سخن امیر مؤمنان درباره شهادت(این برترین و شریف‏ترین مرگ در راه خدا)چیست؟

7-جهاد رهایی‌ بخش با اذن چه کسی‌ باید انجام پذیرد؟

8-«دفاع»یعنی‌ چه؟دفاع از سرزمین و شرف و کیان مسلمین وظیفه چه کسانی‌ است؟

 

امر به معروف و نهی‌ از منکر

در یک روز تابستان ، هنگامی‌ که هوا به شدّت گرم بود ، حضرت علی‌- علیه السّلام-خسته و عرق ریزان ، به منزل می‌‏رفت.صدایی‌ شنید-صدای‌ ناله‏ و گریه بود-ایستاد و بهر طرف نگریست ، کسی‌ را ندید ، چند قدم جلوتر رفت ، زن جوانی‌ آن طرف کوچه پدیدار شد ، بیچاره می‌‏دوید و ناله می‌‏کرد و اشک‏ می‌‏ریخت.نفس زنان خود را به امیر المؤمنین رسانید.اشکهایش را با هر دو دست ، پاک کرد ، خواست چیزی‌ بگوید ولی‌ نتوانست ، صورتش دوباره غرق‏ اشک شد.

امام-علیه السّلام-علّت ناراحتی‌ و گریه‏اش را ، پرسید.

زن ، با نفس‏های‌ بریده ، نالان گفت:شوهرم به من ستم کرده است ، مرا از خانه بیرون کرده ، می‌‏خواهد مرا کتک بزند....یا امیر المؤمنین!به فریادم برسید که یاوری‌ جز شما ندارم.

حضرت امیر المؤمنین-که خیلی‌ خسته بود-فرمود:اندکی‌ صبر کن تا هوا خنک شود ، آن وقت با تو می‌‏آیم و با شوهرت صحبت می‌‏کنم؛اکنون هوا گرم‏ است ، من خیلی‌ خسته هستم.بهتر است کمی‌ صبر کنی‌.

زن-که هنوز اشک می‌‏ریخت-گفت:یا امیر المؤمنین!می‌‏ترسم ، می‌‏ترسم اگر دیر به منزل برگردم ، شوهرم خشمگین‏تر شود و کار دشوارتر گردد.

حضرت امیر المؤمنین کمی‌ فکر کرد و فرمود:نه!....به خدا سوگند!در امر به معروف و نهی‌ از منکر ، کوتاهی‌ نخواهم کرد؛باید این ستمدیده را یاری‌ کنم.

سپس همراه زن به‏سوی‌ منزلش روانه شد ، نزدیک منزل زن رسید ، زن خانه‏اش‏ را نشان داد و کمی‌ دورتر ایستاد ، زیرا می‌‏ترسید جلو برود.حضرت‏ امیر المؤمنین نزدیک رفت ، در زد ، سلام کرد.

جوان نیرومندی‌ ، خشمگین و ناراحت ، در را گشود.حضرت‏ امیر المؤمنین-علیه السّلام-درباره اختلاف او با همسرش ، تحقیق و گفتگو کرد ، سپس با ملایمت و مهربانی‌ به او فرمود:ای‌ جوان!چرا همسرت را اذیّت‏ می‌‏کنی‌؟!چرا او را از خانه بیرون کرده‏ای‌؟!از خدا بترس و همسرت را آزار مکن.از تو خواهش می‌‏کنم که با همسرت مهربان باشی‌ ، او را کتک نزنی‌.و اگر ترا ناراحت کرده است ، او را ببخش....

زن-که آن طرف کوچه ایستاده بود-صحبتهای‌ امیر المؤمنین را گوش‏ می‌‏کرد ، امیدوار بود که شوهرش از سخنان امام ، پند گیرد و از رفتار زشت خود بازگردد.ولی‌ آن جوان-که گویا امیر المؤمنین را نمی‌‏شناخت-خشمگین و گستاخ فریاد کشید و به امیر المؤمنین گفت:چرا در زندگی‌ خصوصی‌ من ، دخالت‏ می‌‏کنی‌؟من می‌‏خواهم او را بکشم ، به تو هیچ مربوط نیست.هم اکنون او را آتش‏ می‌‏زنم تا ببینم چه خواهی‌ کرد؟!

وقتی‌ او فریاد می‌‏کشید ، حضرت امیر المؤمنین-علیه السّلام-سرش را پایین‏ افکنده بود و زیر لب«لا اله الاّ اللَّه»می‌‏گفت.

آن جوان فریاد می‌‏کشید و می‌‏گفت:به تو مربوط نیست ، هم اکنون او را آتش‏ می‌‏زنم....می‌‏خواست به همسرش حمله کند که حضرت امیر المؤمنین ، راه را براو بست ، دستش را گرفت و دوباره او را نصیحت کرد و پند داد.

ولی‌ جوان ، از فریاد و پرخاش دست‏بردار نبود ، با گستاخی‌ بسیار ، می‌‏خواست‏ به سوی‌ زن برود ، شاید هم می‌‏خواست که واقعاً او را آتش بزند.

حضرت امیر المؤمنین ، خشمگین شد ، بی‌‏درنگ شمشیرش را ، از غلاف بیرون‏ کشید و تا بالای‌ سر جوان بالا برد.برق شمشیر بالای‌ سر جوان ، درخشید و بدنش را به لرزه افکند.حضرت امیر المؤمنین-علیه السّلام-تند و خشم آلود به صورت جوان‏ نگاه کرد و فرمود:من ، با زبان خوش ، از تو خواهش می‌‏کنم و ترا به کار نیک می‌‏خوانم و از کیفر کار زشت می‌‏ترسانم ولی‌ تو!بیهوده فریاد می‌‏کشی‌ و بی‌‏ادب و گستاخ ، پرخاش‏ می‌‏کنی‌!مگر من می‌‏گذارم به این زن ستم کنی‌؟از ظلم و ستم ، توبه کن و از خدا بترس و همسر بی‌‏پناهت را ، اذیّت مکن؛و گرنه به کیفر رفتار زشتت می‌‏رسانم....

در همین حال ، چند نفر از اصحاب امیر المؤمنین به آنجا رسیدند و به آن حضرت‏ سلام کردند.بیچاره جوان-که رنگش پریده بود و زیر برق شمشیر می‌‏لرزید-تازه‏ امیر المؤمنین را شناخت؛از کارش پشیمان شد.عذرخواهی‌ نمود و توبه کرد.

حضرت امیر المؤمنین-علیه السّلام-شمشیرش را در غلاف کرد و به آن زن‏ فرمود:اکنون به منزل برو و با احترام و سازگاری‌ بیشتر با شوهرت زندگی‌ کن.خانمِ‏ گرام!تو نیز با شوهرت مهربان و صمیمی‌ باش و دیگر او را خشمگین مکن.

امر به معروف و نهی‌ از منکر ، یکی‌ از واجبات بزرگ اسلام است ، یک‏ وظیفه و مسؤولیّت همگانی‌ است.اسلام به مسلمانان دستور می‌‏دهد که خود نیکوکار باشند و دیگران را نیز«امر به معروف»نمایند ، یعنی‌:به نیکوکاری‌ فرمان‏ دهند.اسلام دستور می‌‏دهد که مسلمانان ، از گناه و زشتی‌ دوری‌ کنند و دیگران را نیز«نهی‌ از منکر»کنند ، یعنی‌:از زشتی‌ و گناه و فساد باز دارند.خدا در قرآن‏ می‌‏فرماید:«شما بهترین ملّتها هستید ، زیرا به نیکیها فرمان می‌‏دهید و از بدیها باز می‌‏دارید و به خدا واقعاً ایمان دارید.»

پرسشها:

1-امر به معروف یعنی‌ چه؟

2-نهی‌ از منکر یعنی‌ چه؟

3-اگر ببینید کودکی‌ را آزار می‌‏کنند ، چه می‌‏کنید؟وظیفه شما چیست؟

4-اگر ستمدیده‏ای‌ از شما تقاضای‌ کمک کند؟ ، چگونه به او پاسخ‏ می‌‏دهید؟

5-حضرت امیر المؤمنین ، آن جوان را چگونه«امر به معروف»نمود؟

6-آن زن را چگونه امر به معروف نمود؟

7-خدا در قرآن ، درباره امر به معروف و نهی‌ از منکر ، چه می‌‏فرماید؟

8-شما دوستان و آشنایان خود را چگونه امر به معروف و نهی‌ از منکر می‌‏کنید؟اگر می‌‏توانید مثلی‌ بزنید.

 

 

زکات ، بودجه ‏ای‌ برای‌ تأمین نیازمندیهای‌ عمومی‌‏

دین اسلام ، برای‌ تأمین احتاجات عمومی‌ مردم ، بودجه‏ای‌‏ را پیش‏بینی‌ کرده است که«زکات»نام دارد.زکات یکی‌ از واجباتِ مالىِ اسلام است.

پیغمبر گرامی‌ اسلام فرمود:خدا به اندازه نیازمندیهای‌ مردم‏ فقیر ، در مال ثروتمندان حقّی‌ قرار داده است ، که اگر بپردازند نیازمندیهای‌ عمومی‌ مردم ، برطرف می‌‏شود.اگر گرسنه یا برهنه‏ای‌‏ در میان مردم ، پیدا شد به جهت آنست که ثروتمندان«حقوق‏ واجب»اموال خود را نپرداخته‏اند.

هر ثرتمندی‌ که زکات مالش را ندهد در روز قیامت ، مورد سؤال و بازخواست قرار می‌‏گیرد و به عذاب دردناکی‌ ، گرفتار خواهد شد.

حضرت امام محمّد باقر-علیه-السّلام-فرمود:ثروتمندی‌‏ که زکات مالش را ندهد مؤمن است نه مسلمان!

چه کسانی‌ باید زکات بپردازند؟

1-کسانی‌ که از راه کشاورزی‌ و باغ‏داری‌ ، محصولاتی‌‏ مانند:گندم و جو و خرما و کشمش به دست می‌‏آورند و محصولاتشان‏ به«اندازه معیّنی‌»می‌‏رسد ، باید مقداری‌ از آن را به عنوان زکات‏ بپردازند.

2-کسانی‌ که ثروت خود را ، در راههای‌ تولیدی‌-مانند: دامداری‌ و نگهداری‌ و پرورش گوسفند و گاو و شتر-می‌‏گذارند و تعداد دامهایشان ، به«اندازه معیّنی‌»می‌‏رسد ، باید مقداری‌ از آن را به عنوان زکات بپردازند.

3-کسانی‌ که پولی‌ را ذخیره می‌‏کنند(مانند طلا و نقره) و مصرف نمی‌‏نمایند ، در صورتی‌ که اندوخته آنان در مدّت یکسال‏ از«اندازه معیّنی‌»بیشتر باشد ، باید مقداری‌ از آنرا به عنوان زکات‏ بپردازند ،

چه مقداری‌ باید به عنوان«زکات»پرداخت؟زکات‏ گندم و جو....چگونه و چه مقدار است؟زکات گاو و گوسفند....چگونه و چه مقدار است؟....؟

پاسخ این گونه سؤالها را در سالهای‌ بعد ، می‌‏خوانید. زکات چگونه مصرف می‌‏شود؟

زکات برای‌ انجام کارها و خدماتی‌ است که برای‌ اجتماع‏ مسلمین سودمند است مثلاً:با پولی‌ که از زکات به دست می‌‏آید می‌‏توان بیمارستان ساخت و آنرا اداره و نگهداری‌ کرد و بیماران‏ مستمند را تا بهبودی‌ و کارآیی‌ کامل ، کمک کرد و هزینه زندگی‌‏ آنان را پرداخت.

می‌‏توان مراکز مبارزه با بیسوادی‌ و بیدینی‌ تأسیس کرد و با بهترین‏ وسایل ، مردم را با دین و دانش آشنا نمود.

با زکات می‌‏توان باغهای‌ زیبای‌ عمومی‌ ، تأسیس کرد که‏ کودکان و نوجوانان ، در آنها بازی‌ کنند و در کتابخانه‏های‌‏ مجّهزی‌ که در این گونه باغها درست شده مطالعات دینی‌ و علمی‌‏ داشته باشند.

 

با بودجه ‏ای‌ که از زکات تهیّه می‌‏شود ، می‌‏توان شهرها و دهکده‏ها را ، لوله‏کشی‌ کرد ، و تمیزی‌ و زیبایی‌ آنها را تأمین نمود.

با بودجه زکات باید برای‌ کودکان و نوجوانان ، مدرسه‏های‌‏ بسیار مجهّزی‌ ساخت و دانشمندان اگاهی‌ را برای‌ پرورش آنان‏ تربیت کرد.

با زکات باید برای‌ فقیران و افراد کم درآمد ، مسکن و وسایل‏ زندگی‌ تهیّه کرد ، و از معلولین و سالخوردگان فقیر ، پذیرایی‌ کرد.

با بودجه زکات ، باید کتابهای‌ سودمند دینی‌ و علمی‌ تهیّه‏ کرد و با قیمت بسیار ارزانی‌ ، بین همه مردم ، در شهرها و دهکده‏ها منتشر کرد.

با بودجه زکات ، باید مساجد بزرگی‌ ساخت تا همه مردم‏ بتوانند به مسجد بروند و نماز جماعت بخوانند و قرآن و دین بیاموزند.

با بودجه زکات همه دختران و پسران کم درآمد ، عروسی‌‏ می‌‏کنند و خانه و خانواده تشکیل می‌‏دهند.با بودجه زکات همه‏ احتیاجات اجتماع مسلمانها تأمین می‌‏شود ، آن وقت دیگر کسی‌‏ فقیر و گرسنه و قرض‏دار نخواهد بود.همه سالم ، توانا ، با ایمان ، دیندار ، در آسایش زندگی‌ می‌‏کنند.و خدای‌ یگانه را می‌‏پرستند و برای‌ آخرت خویش ، اعمال صالح پیش می‌‏فرستند تا در آن جهان‏ از نعمتهای‌ برتر و محبّتهای‌ بیشتر پروردگار خود ، بهره‏مند گردند و عاقبتِ نیکو ، برای‌ پرهیزگاران است.

 

خمس ، بودجه ‏ای‌ برای‌ تبلیغ دین و اداره مسلمین‏

خدای‌ بزرگ برهر مسلمانی‌ واجب کرده است که برای‌ تبلیغ‏ دین بکوشد و انسانهای‌ دیگر را با فرمانهای‌ خدا و جهان آخرت‏ آشنا سازد و از جان و مال خویش ، در این راه کمک بگیرد ، یعنی‌: خویشتن در راه«تبلیغ دین»بکوشد و«خُمسِ»درآمد خود را نیز بپردازد. خمس چیست؟و چگونه باید پرداخت؟

هر مسلمانی‌ که از راه تجارت ، کشاورزی‌ ، بهره‏برداری‌ از معادن یا صنعت‏گری‌ ، سودی‌ به‏دست آوَرَد یا از راه کارمندی‌‏ یا کارگری‌ حقوقی‌ بگیرد ، ابتدا مخارج لازم زندگی‌ خود و خانواده‏اش‏ را برمی‌‏دارد ، اگر چیزی‌ زیاد آمد باید خمس آنرا(یعنی‌ یک پنجم‏ آنرا)بپردازد. خمس را به چه کسی‌ باید بپردازیم؟

خمس را به حاکم شرعی‌ اسلام«مجتهد عادل و آگاه» می‌‏پردازیم.حاکم شرعی‌ اسلام این بودجه را در راه آشنا کردن‏ مردم با خدا و دفاع از کشور اسلامی‌ ، مصرف می‌‏کند ، دانشمندانی‌‏ را برای‌ پاسخگویی‌ به مشکلات مردم تربیت می‌‏نماید و آنان را به دهکده‏ها و شهرها و کشورها می‌‏فرستد تا مردم را با حقایق‏ اسلام آشنا سازند.

حاکم شرعی‌ اسلام با بودجه خمس کتابهای‌ سودمندِ دینی‌‏ را تهیّه می‌‏کند و رایگان یا به قیمت ارزان در اختیار مردم قرار می‌‏دهد.

روزنامه ‏ها و مجلاّت عملی‌ و دینی‌ تهیّه و منتشر می‌‏کند.

برای‌ آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان ، دانشمندان‏ آگاهی‌ را تربیت می‌‏کند و کلاسهای‌ رایگانی‌ تأسیس می‌‏نماید.

حاکم شرعی‌ اسلام با بودجه خمس ، زندگی‌ سادات تهیدستی‌‏ را که توانایی‌ کار ندارند تأمین می‌‏کند.و کمبود مخارج ساداتی‌‏ را که نمی‌‏توانند کاملاً زندی‌ خود را اداره کنند ، می‌‏پردازد.

حاکم شرعی‌ اسلام با بودجه خمس و زکات کلیّه احتیاجات‏ جامعه بزرگ اسلامی‌ را تأمین می‌‏کند و کشور اسلام را اداره‏ می‌‏نماید. پرسشها:

1-نیازمندیهای‌ عمومی‌ اجتماع چیست؟با چه بودجه‏ای‌ باید این‏ نیازمندیها را تأمین کرد؟

2-پیامبر گرامی‌ ما ، درباره تأمینِ نیازمندیهای‌ مردم فقیر ، چه‏ فرموده است؟

3-چه کسانی‌ باید زکات بپردارند؟چه کسانی‌ را می‌‏شناسید که‏ زکات می‌‏پردازند؟زکات را چگونه و در چه راههایی‌ مصرف می‌‏کنند؟

4-زکات را باید در چه راههایی‌ مصرف کرد؟وقتی‌ همه ثروتمندان‏ وظیفه خود را انجام دهند و«حقوق واجب»اموال خود را بپردازند ، مردم‏ چگونه زندگی‌ خواهند کرد؟

5-خمس چیست؟چگونه باید پرداخت؟به چه کسی‌ باید بپردازیم؟

 

عبادت پرشکوه«حجّ»

من با پدر و مادرم ، برای‌ شرکت در عبادت حجّ ، به کشور عربستان‏ سعودی‌ ، مسافرت کردم.چه مسافرت خوب و لذّت‏بخشی‌ بود!ای‌ کاش شما هم‏ بودید و مراسم پرشکوه حجّ را ، از نزدیک مشاهده می‌‏کردید.

وقتی‌ به«میقات»رسیدیم ، لباسهای‌ رنگارنگ و زیبای‌ خود را ، از تن بدر آوردیم و لباس ساده و سفید«احرام»را پوشیدیم.

وقتی‌ احرام بستم ، پدرم گفت:فرزندم!تو دیگر«مُحرِم»شده‏ای‌.آیا می‌‏دانی‌ که در حال احرام باید بیشتر به یاد خدا باشی‌؟آیا می‌‏دانی‌ که در حال‏ احرام نباید دروغ بگویی‌؟نباید قسم بخوری‌؟نباید به حیوانات آزار برسانی‌؟ نباید با کسی‌ جدال و دعوا کنی‌؟....تا بتوانی‌ برهوسهای‌ خود پیروز گردی‌ و در آینده هم ، این چنین باشی‌.فرزندم!«حجّ خانه خدا»یک عبادت بزرگ و یک‏ مدرسه عالی‌ تربیت است؛در این مدرسه ، درسهای‌ سادگی‌ و برابری‌ و فروتنی‌ و خویشتن داری‌ را ، عملاً تمرین می‌‏کنیم....

لباس ساده احرام را پوشیدیم و مانند همه حاجیان ، لبّیک گویان ، به سوی‌‏ مکّه حرکت کردیم.صدها هزار نفر ، از نژادهای‌ گوناگون ، از کشورهای‌ مختلف ، لباس ساده و پاک احرام را ، پوشیده بودند و یکسان و برابر و یک صدا ، لبّیک‏ می‌‏گفتند و سوی‌ مکّه می‌‏شتافتند....

به مکّه رسیدیم و با اشتیاق برای‌ طواف به مسجد الحرام رفتیم.به!چه زیبا و پرشکوه!!موج جمعیّت هر فرد آگاهی‌ را ، به یاد قیامت می‌‏انداخت و عظمت‏ پروردگار جهان را ، جلوه‏گر می‌‏ساخت.گرداگرد خانه کعبه طواف کردیم ، سپس‏ سایر مراسم روحانی‌ حجّ را ، انجام دادیم.

انجام عبادت پرشکوه حجّ ، برای‌ ما فایده‏های‌ دیگری‌ هم داشت:پدرم ، در مدّت این سفر ، با مسلمانان سایر کشورها گتفگو می‌‏کرد ، از اخلاق و آداب و اوضاع سیاسی‌ و اقتصادی‌ و فرهنگی‌ آنان مطّلع می‌‏شد و برای‌ من و مادرم و

سایر آشنایان و دوستانش تعریف می‌‏کرد ، به این ترتیب از وضع مسلمانان‏ کشورهای‌ دیگر آگاه شدیم و اطّلاعات مفید و جالبی‌ به‏دست آوردیم. * * *

بر هر مسلمانی‌ که توانایی‌ داشته باشد ، واجب است که یک مرتبه ، به زیارت‏ کعبه برود و در مراسم پرشکوه حجّ شرکت نماید و با ایمانی‌ کامل و دلی‌‏ نورانی‌ بازگردد.

حضرت امام جعفر صادق-علیه السلام-فرمود:هر کس حجّ واجبش را بدون عذر شرعی‌ ترک کند ، مسلمان از دنیا نمی‌‏رود و در روز قیامت ، در صفّ نامسلمانان محشور می‌‏گردد. بیندیشید ، پاسخ دهید:

1-کسی‌ که احرام می‌‏بندد ، چه وظایفی‌ دارد؟از چه کارهایی‌ باید اجتناب کند؟

2-در انجام عبادت حجّ ، چه درسهایی‌ را تمرین می‌‏کنیم؟

3-در انجام مراسم حجّ به یاد چه کسی‌ هستیم؟

4-حجّ چه فایده‏هایی‌ دارد؟

5-حجّ بر چه کسانی‌ واجب است؟

6-امام صادق درباره حجّ چه فرموده است؟

میقات:جایی‌ که برای‌ احرام بستن معیّن شده است‏

احرام بستن:پارچه سفید و ساده‏ای‌ را به جای‌ لباس پوشیدن و فرمان خدا را اطاعت کردن.

مُحرِم کسی‌ که احرام بسته است‏

لبّیک گفتن دعوت خدا را پذیرفتن و عبارات مخصوصی‌ را گفتن‏

طواف هفت دور ، گرد خانه کعبه گشتن‏