بخش پنجم فروع دین
نامه و تبریک پدر
پسرم! محسن
دخترم! اکرم
خشنودم که دوران کودکی را گذراندید و به نجوانی و توانایی رسیدید.وقتی کودک بودید ، من ، از شما مراقبت میکردم و به کار و رفتار شما ، رسیدگىِ بیشتری داشتم:در وقت نماز ، نماز را یادآوری میکردم و به هنگام درس ، به کار و کوشش تشویق میکرد.
ولی اکنون ، دیگر خود مسئولید؛
پسرم!
تو دیگر بزرگ شدهای و پانزده سالت تمام شده است.
دخترم!
تو هم ، نه سالِ تمام داری و کاملاً رشید شدهای.
اکنون که به این سنّ و رشد ، رسیدهاید خدای جهان آفرین شما را لایق و بالغ میشمرد و به شما توجّه خاصّ میفرماید و شما را انسانی«مکلَّف و مسئول»میداند.و برای شما وظیفه و مسئولیّت معیّن میکند.
دیگر زندگی شما از کودکی به دوران توانایی و جوانی رسیده است و توانایی همیشه با وظیفه و مسئولیّت همراه است قوانین و احکام دین اسلام ، وظیفه ها و مسئولیّتهای شما را معیّن میکند تمام کارهای خود را باید با این قوانین تطبیق کنید و به آنها درست و کامل عمل نمایید.
برشما واجب است که نمازهایتان را درست و به موقع بخوانید ، مراقب باشید که هرگز حتّی یک رکعت نماز را ترک نکنید که گناهکار خواهید شد.
واجب است که روزهای ماه رمضان را(اگر برایتان ضرر ندارد)روزه بگیرید ، که اگر بدون عذر روزه نگیرید ، نافرمانی و گناه کردهاید.
در این سنّ میتوانید با انجام کارهای شایسته و عبادتهای دینی و بهترین مقام یک انسان برسید ، و با خدای بزرگ اُنس و اُلفت داشته باشید.
چون ، من در مسافرت بودم نتوانستم آغازِ«دورانِ تکلیف» را از نزدیک به شما ، تبریک بگویم.به این جهت ، این نامه را نوشتم و همراه با تبریک ، دو کتاب هم برای شما هدیّه فرستادم. پدر ، دوستدار شما
چیزهای ناپاک
آیا میدانید چرا بیمار میشوید؟
آیا چیزهای ناپاک را میشناسید؟
بسیاری از بیماریها ، مانند حصبه ، وبا ، سلّ ، فلج کودکان....بر اثر موجودات بسیار ریزی به نام میکروب و ویروس به وجود میآیند.مرکز اصلىِ زندگی این موجودات ، جاهای کثیف و آلوده است ، آنجا پرورش مییابند و تولید مثل میکنند.میکربها در محلّ زندگی خود ، کارهای مفیدی انجام میدهند ولی اگر به بدن انسان منتقل شوند ، برایش زیانبخش خواهد بود و او را بیمار میسازند.
حالا شاید بتوانید بگویید که:چرا بیمار میشویم؟و برای پیشگیری از بیماریها ، چه کارهایی باید انجام دهیم؟
بهترین راه ، برای پیشگیری از بیماریها ، رعایت پاکیزگی است.برای اینکه بیمار نشویم ، باید آلودگیها را از خود دور سازیم و محیط زندگی را ، همیشه پاکیزه نگهداریم.
آیا چیزهای ناپاک و آلوده به میکرب را میشناسید؟
آیا میدانید که:مدفوع انسان و حیوانان حرام گوشت ، مرکز اجتماع میکربهای زیانبخش میباشد؟
آیا میدانید که:ادرار انسان و حیوانات حرام گوشت ، کثیف و مسموم است؟
آیا میدانید که:وقتی خون از بدن بیرون میآید ، میکربهای فراوانی به آن حمله میکنند؟
آیا میدانید که:میکروبهایی که همراه سگ و خوک زندگی میکنند ، برای سلامت جسم و جان انسان ، بسیار زیان دارند؟
آیا میدانید که:مردار و لاشیه حیوانات ، مرکز رشد و پرورش و تولید مثل میکربهاست؟
قانونگذار اسلام ، همه اینها را میدانسته و به این جهات و جهتهای دیگر ، این چیزها و چند چیز دیگر را ، ناپاک و نجس شناخته است و به مسلمانان دستور داده که خود را و محیط زندگی خود را ، از آنها پاک نگه دارند.
بطور کلّی یک انسان مسلمان ، از هر چیزی که موجب بیماری جسم و جان ، یا آلودگی عقل و روان میگردد ، دوری میکند.
برخی از چیزهایی که در اسلام ناپاک و نجس شناخته شده است ، عبارتند از:
1-ادرار و مدفوع انسان و هر حیوان حرام گوشت.(تقریباً کلیّه حیوانات گوشتخوار)
2-خون و مردار هر حیوانی که خون جهنده دارد.
3-سگ و خوک
4-شراب و آبجو و هر مایعی که مست کننده باشد.
5-کافر
بدن و لباس و محیط زیست انسان مسلمان ، باید از این چیزها پاک باشد.
آیا روش پاک ساختن بدن و لباس و محیط زیست را ، از این چیزها ، میدانید؟ فکر کنید و پاسخ دهید:
1-انسانِ مسلمان از چه چیزهایی ، دوری و اجتناب میکند؟
2-برای پیشگیری از بیماریها ، چه کارهایی باید انجام دهیم؟
3-چیزهایی که در اسلام ، نجس و ناپاک شناخته شده است ، بشمارید.
نماز را گرامی بدارید
نماز ستون دین است و بهترینِ عبادتهاست.نمازگزار ، خدا را بسیار دوست میدارد و در نماز با خدای مهربان ، گفتگو و راز و نیاز میکند و از نعمتهای بیپایانش تشکّر مینماید.
خدا هم نمازگزاران را-مخصوصاً کودکانی که نماز میخوانند-خیلی دوست دارد و به آنان پاداش بسیار نیک میدهد.
هر انسانِ مسلمان ، به نماز علاقمند است ، نماز خواندن و صحبت با خدا را دوست دارد ، و آن را گرامی میدارد.انتظار میکشد که وقت نماز فرارسد و با خدا در نماز ، مناجات و راز و نیاز کند.
هنگامی که وقت نماز فرامیرسد ، دست از هر کاری میکشد ، و خود را از هرگونه آلودگی پاک میکند؛وضو میگیرد ، لباس پاک میپوشد ، عطر میزند و در اوّل وقت ، مشغول نماز میشود؛ فکرش را از همه چیز خالی میکند و فقط با آفریننده خویش اُنس میگیرد و به او مهر میورزد؛
با ادب در مقابل پروردگار جهانیان میایستد ، تکبیر میگوید و خدا را به بزرگی یاد میکند.حمد و صوره را دُرُست میخواند و رکوع و سجده را کامل انجام میدهد.همه اعمال نماز را با آرامش ، به جا میآورد ، و در تمام کردنِ نماز عجله نمیکند.
روزی ، پیامبر گرامی ما ، حضرت محمّد بن عبد اللّه-صلّی اللّه علیه و آله-وارد مسجد شد.مردی را دید که با عجله و شتاب نماز میخواند:رکوع و سجدهاش را تمام و کامل انجام نمیدهد ، در اعمال نماز آرامش ندارد.
تعجّب کرد و فرمود:این مرد نماز نمیخواند بلکه مانند کلاغی که نوک به زمین میزند ، خم و راست میشود.به خدا سوگند!اگر با چنین نمازی از دنیا برود ، مسلمان از دنیا نرفته است و در جهان آخرت ، در عذاب خواهد بود. *
بهتر است برای خداندنِ نماز ، به مسجد برویم و نمازمان را به جماعت بخوانیم. * * * چند مسأله از نماز
1-برمردها واجب است در نمازهای مغرب و عشاء و صبح ، حمد و سوره را ، بلند بخوانند.
2-لباس و بدن نمازگزار باید پاک باشد.
3-نماز خواندن در جایی که صاحبش راضی نیست ، یا با لباسی که صاحبش راضی نیست ، حرام و باطل است.
4-در مسافرت باید نمازهای چهار رکعتی را ، دو رکعت بخوانیم (یعنی مانند نماز صبح بخوانیم)در چه مسافرتهایی؟سفر چند فرسخ باشد؟ چند روز طول بکشد؟....
پاسخ این پرسشها را ، در کتاب«توضیح المسائل»بخوانید.
مسجد!....ای مسجد! مسجد!ای خانه آباد خدا مسجد!ای جایگاه یاد خدا مسجد!ای نهر خروشان صفا چشمه رحمتِ جوشان خدا از بلندىّ مَناری پر نور میزنی بانگ ، زنزدیک و ز دور میکنی دعوتمان با صد شور که بیایید به درگاهِ«غفور»
بشتابید که شد وقت نماز وقت معراج و زمان پرواز بشتابید به سویم ، به نماز بهترین کار نماز است نماز مسجد!ای راهنمای انسان ای صدای تو ، صدای ایمان خیمه نور به دنیا زدهای سایبان در دل صحرا زدهای سایه رحمت تو برسرمن در خطرگاه زمان ، سنگر من مهد پاکیزگىِ جان و تنی وعدهگاه من و«اللَّه»مَنی
شعر از:حبیب اللَّه چایچیان(حسان)
نماز آیات
به هنگام گرفتن ماه یا خورشید ، یک مسلمان آگاه ، به یاد روز قیامت میافتد؛به یاد همان وقتی که جهان دگرگون میشود و چهره ماه و خورشید ، تاریک میگردد و مردگان برای پاداش یا کیفر ، زنده و محشور میشوند.
به هنگام گرفتن ماه یا خورشید یا پیدایش زلزله ، یک مسلمان بیدار دل ، نشانهای از نشانههای قدرت خدا را میبیند و علامتی گویا ، از نظام آفرینش را مشاهده میکند.دلش از عظمت خدا میلرزد و احساس نیاز به پروردگار بینیاز میکند به فرمان خدا ، به نماز آیات میایستد و با خدای مهربان راز و نیاز میکند و دل آشفته و پریشان خود را ، آرامش میبخشد.
که یاد خدا آرامبخش دلهای پریشان و روشنگر قلبهای تاریک و پژمرده است.به این ترتیب ، دلش آرام میگیرد و برای مبارزه با مشکلات و پیشگیری حوادث ، بهتر میاندیشد و راه درست زندگی را بهتر میپوید. * * *
خواندن نماز آیات به هنگام گرفتن ماه یا خورشید یا پیدایش زلزله ، برهر مسلمانی واجب است. نماز آیات را چگونه بخوانیم؟
نماز آیات مانند نماز صبح ، دو رکعت است.با این تفاوت که هر رکعتی ، پنج رکوع دارد.و پیش از هر رکوع یک حمد و سوره میخوانیم و بعد از رکوع پنجم برخاسته و به سجده میرویم آنگاه برمیخیزیم و رکعت دوّم را ، مانند رکعت
اوّل ، بجامیآوریم و پس از دو سجده ، تشهّد و سلام میخوانیم و نماز را تمام میکنیم.
نماز آیات را به گونهای دیگر نیز ، میتوان خواند؛کیفیّت آن و بقیّه مسائل نماز آیات را در کتاب توضیح المسائل ببینید. پرسشها:
1-یک مسلمان ، هنگام گرفتن ماه یا خورشید....به یاد چه حادثهای میافتد؟
2-نماز آیات را چگونه میخوانیم؟
3-خواندن نماز آیات ، چه فایدههایی دارد؟
4-در چه وقتهایی ، خواندن نماز آیات واجب است؟
دو«سوره»از قرآن
قرآن ، به بخشهای معیّنی ، تقسیم میشود و هر بخشی با «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»آغاز میگردد هر یک از این بخشها «سوره»نام دارد.
هر سوره به قسمتهای کوتاهتری تقسیم میشود هر یک از این قسمتها را ، یک«آیه»میگویند.
ترجمه سوره حمد و توحید را یاد بگیرید و در نماز به معنای آنها توجّه کنید:
بِسمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ
به نام خدای بخشنده مهربان
اَلحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمینَ * اَلرَّحمنِ الرَّحیمِ *
ستایش ، مخصوص خداست؛که پروردگار جهانهاست * خدایی که بخشنده و مهربان است *
مالِکِ یَومِ الدّینِ * إِیَّاکَ نَعبُدُ وَ إِیَّاکَ نَستَعینُ *
خدایی که مالک و فرمانروای روز جزاست * خدایا!فقط ترا میپرستیم و فقط از تو یاری میجوییم *
إِهدِنَا الصّراطَ المُستَقیمَ * صِراطَ الَّذینَ أَنعَمتَ عَلَیهِم
ما را به راه راست ، هدایت فرما * راه کسانی که ، نعمت بخشیدهای به آنان
غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهم وَ لاَ الضَّالّینَ
نه راه کسانی که خشم گرفتهای برآنان و نه راه گمراهان *
بِسمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ
به نام خدای بخشنده مهربان
قُل هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ * اَللَّهُ الصَّمَدُ *
بگو:اوست خدای یگانه * خدای بینیازی که پناه و سرور نیازمندان است *
لَم یَلِد وَ لَم یُولَد * وَ لَم یَکُن لَهُ کُفُواً أَحَدٌ
او فرزندی نزاده و زاده هم نشده است * و هیچ کس همانندِ او نیست *
بهتر است سورههای کوتاه قرآن را ، حفظ کنید و در نماز بعد از حمد ، یکی از آنها را بخوانید.
روزه ، عبادتی بزرگ
روزه گرفتن ، یکی از عبادتهای بزرگ اسلام است ، خدا روزه- داران را دوست دارد و بهترین پاداش و جایزه را به آنان میبخشد.
هر انسان مسلمان ، باید در ماه رمضان روزه بگیرد ، یعنی: از سپیده صبح تا هنگام مغرب ، از خوردن و آشامیدن خودداری کند.(و از چیزهای دیگری که روزه را باطل میکند.)
وقتی میخواهیم روزه بگیریم«نیّت میکنیم»یعنی:تصمیم میگیریم که برای انجام فرمان خدا ، روزه بگیریم.
خدا روزه را واجب کرده که:
مسلمانها به یاد خدا باشند و خود را بهتر بشناسند ، برخواهشهای خود پیروز شوند ، جهان آخرت را بیشتر یاد کنند ، برای انجام کارهای خیر ، آماده گردند ، برای آینده خود اعمال صالح ذخیره کنند ، مزه تشنگی ، و گرسنگی را بچشند و به فکر تهیدستان و گرسنگان بیفتند و به آنان کمک کنند.
از سلامت بیشتر برخوردار گردند و....
حضرت امام جعفر صادق فرمود:کسی که فقط از خوردن و آشامیدن ، خودداری کند روزهدار شمرده نمیشود ، یعنی:برای روزه بودن ، این مقدار کافی نیست.
بلکه وقتی روزه هستی باید گوش و چشم و زبان تو هم روزهدار باشند ، یعنی:کار حرام انجام ندهند.دست و پا و همه اعضای بدن تو ، باید روزهدار باشند ، یعنی:کار گناهی انجام ندهند تا روزهات قبول شود.
وقتی روزه هستید ، باید از روزهای دیگر ، بهتر و خوش اخلاقتر باشید:زبان را از سخنان بیهوده و باطل ، باز دارید ، دروغ نگویید ، کسی را مسخره نکنید ، با هم پرخاش و دعوا نکنید ، حسد نورزید ، از بدگویی و عیبجویی بپرهیزید.با خدمتگزاران بیشتر از همیشه ، مهربان باشید ، و کار آنان را کمتر کنید.
* بر پسران و دخترانی که به«سنّ بلوغ و رشد»رسیدهاند و روزه گرفتن برای آنها ضرر ندارد ، واجب است که ماه رمضان را روزه بگیرند.
* کودکان هم در«مراسم سحر ماه رمضان»با افراد خانواده شرکت میکنند ، سحری میخورند و تا ظهر یا تا هر وقتی که میتوانند ، چیزی نمیخورند ، و به این ترتیب در ثواب و پاداش الهی ، با روزه داران شریک میشوند.
* هر کس بدون«عذر شرعی»روزهاش را بخورد ، گناه کرده است.بعداً باید قضای روزهاش را بگیرد و برای جبران گناهی که انجام داده باید توبه کند و در مقابل هر روزی که روزهاش را نگرفته است شصت روز ، روزه بگیرد و یا شصت نفر فقیر را ، غذا بدهد.
فکر کنید ، پاسخ دهید:
1-هدف از روزه گرفتن چیست؟وقتی میخواهیم روزه بگیریم ، چه نیّت میکنیم؟
2-هنگامی که روزهدار هستیم ، برای انجام چگونه کارهایی آمادگی پیدا میکنیم؟....چرا؟
3-شخص روزهدار چگونه به فکر گرسنگان و تهیدستان میافتد؟....چه میکند؟
3-روزهدار چگونه برخواهشهای خود ، پیروز میگردد؟
4-برای روزه بودن از چه کارهایی باید خودداری کرد؟
برای اینکه روزه انسان پیش خدا قبول شود چه باید کرد؟چگونه باید روزه گرفت؟
5-اگر کسی روزهاش را بدون عذر شرعی نگیرد ، این گناه بزرگ را چگونه باید جبران کند؟
6-امسال ماه رمضان در چه فصلی واقع میشود؟شما چند سال دارید؟آیا روزه به شما واجب است؟تا کنون چند روز ، روزه گرفتهاید؟آیا کارهایی که برای قبولی روزه ، لازم است انجام دادهاید؟
جهاد و دفاع در اسلام
جهاد رهایی بخش یکی از بهترین و مهمترین وظایف هر فرد مسلمان است و مؤمن پیکارگر از درجات بلند اُخروی و مغفرت و رحمت خاصّ خدای خویش برخوردار است.مؤمن مجاهد ، با حضور در میدان جهاد جان و مال خویش را به قیمت بهشت جاودان به خدا میفروشد و البتّه این معامله بسیار موفّق و پرسود است و رضای خدا برای او از هر پاداشی برتر و ارزشمندتر است.پیامبر فرمود:
«کسانی که در راه خدا و برای آزادی بندگان خدا قیام میکنند و جهاد مینمایند ، در قیامت از دری وارد بهشت میشوند که «باب مجاهدان»نام دارد ، که این در فقط به روی مؤمنان مجاهد گشوده میشود و آنان با نهایت شکوه و عزّت ، سِلاح بر دوش در پیش چشم همگان و قبل از همه بهشتیان وارد میشوند و فرشتگان مقرّب پروردگار به آنان سلام میکنند و خوش آمد میگویند و دیگران به مقام و موقعیّت آنان غبطه میخورند.هر کس که جنگ و جهاد در راه خدا را ترک کند ، خدا لباس ذلّت برتنش میپوشاند ، در زندگی فقیر و تهیدست میشود ، دینش را از کف میدهد و به عذاب دردناک آخرت مبتلا میگردد....
خدا امّت اسلام را با تکیه برقبضه سلاحشان و با صدای رعب انگیز مَرکبهای رهوارشان به بینیازی و عزّت میرساند.»
مجاهدان مؤمنی که برای جهاد رهایی بخش در صفوفی به هم پیوسته و بنیانی مرصوص بسیج میشود باید در مسیر پیکار و در میدان نبرد حدود خدا را مراعات کنند و از گروهی که به رزم آنان رفتهاند در ابتدا بخواهند که از اطاعت طاغوتها دست بردارند و بندگان خدا را از اسارت طاغوت آزاد سازند و خود نیز به اطاعت خدا درآیند ، از عبادت ستمگران سرباز زنند و عبادت خدا را بپذیرند ، از ولایت مستکبرین سرپیچی کنند و به ولایت خدا تسلیم شوند و اگر تسلیم نشدند و سر به ولایت خدا نسپردند ، باید -با اذن امام و رهبر امّت اسلامی-با آنان پیکار کنند و مستکبر و طاغوت را ساقط کنند و بر جای خود بنشانند و بندگان خدا را با تمام قدرت از اسارت و بندگی دیگران آزاد سازند و در این راه از کشتن و کشته شدن نهراسند که به سخن امیر مؤمنان«برترین مرگ ، شهادت و کشته شدن در راه خداست و قسم به کسی که جانم در دست قدرت اوست ، اگر در میدان نبرد با دشمن با هزار ضربه شمشیر کشته شوم ، این مرگ برای من گواراتر از آنست که در بستر بمیرم».
جهاد رهایی بخش که منوط به اذن امام و رهبر مسلمین میباشد فقط وظیفه مردان نیرومند و رشید و تواناست.ولی اگر سرزمین اسلامی و شرف و کیان مسلمانان مورد هجوم و تجاوز قرار گرفت ، بر همه-چه زن و چه مرد-واجب است که با هر چه در اختیار دارند قیام کنند و از سرزمین و شرف و کیان اسلامی خویش با تمام قدرت دفاع کنند.در ایفای این وظیفه مقدس هم مردان باید بپا خیزند و هم زنان باید قیام نمایند ، هم پسران باید برسر دشمن آتش ببارند و هم دختران باید به روی متجاوز آتش بگشایند ، همه باید سِلاح بردارند و متجاوز را از سرزمین خود بیرون برانند و اگر سِلاح آتشین ندارند با چوب و سنگ و با دندان و چنگ به دشمن متجاوز هجوم برند و جان و خون خویش را نثار کنند و با تمام نیرو بجنگند و خود به فوز شهادت برسند و برای آیندگان و فرزندان خویش شرف و عزّت را به ارث بگذارند.
در این گونه جهاد مقدّس که«دفاع»نام دارد ، مسلمانان نباید در انتظار رسیدن اذن امام و رهبر فرصت را از دست بدهند که وجوب چنین جهاد مقدّسی آن قدر ضروری و حتمی است که نیازی به اذن صریح امام و رهبر ندارد و دفاع از سرزمین و شرف و کیان جامعه اسلامی آنقدر مهم است که اسلام آن را مستقیماً بر فرد فرد مسلمانان واجب شمرده است.
بیندیشید و پاسخ دهید.به تمرینها توجه کنید.
1-مؤمن مجاهد با حضور در میدان جهاد ، جان و مال خود را به که میفروشد؟نتیجه این معامله چیست؟
2-مؤمنان مجاهد چگونه وارد بهشت میشوند؟
3-سرانجام کسانی که جنگ و جهاد در راه خدا را ترک کنند ، چیست؟
4-خدا امّت اسلام را از چه طریقی به بینیازی و عزّت میرساند؟
5-در جهاد رهایی بخش ، مؤمنان مجاهد با گروهی که به رزمشان رفتهاند ، چگونه برخورد مینمایند؟
6-سخن امیر مؤمنان درباره شهادت(این برترین و شریفترین مرگ در راه خدا)چیست؟
7-جهاد رهایی بخش با اذن چه کسی باید انجام پذیرد؟
8-«دفاع»یعنی چه؟دفاع از سرزمین و شرف و کیان مسلمین وظیفه چه کسانی است؟
امر به معروف و نهی از منکر
در یک روز تابستان ، هنگامی که هوا به شدّت گرم بود ، حضرت علی- علیه السّلام-خسته و عرق ریزان ، به منزل میرفت.صدایی شنید-صدای ناله و گریه بود-ایستاد و بهر طرف نگریست ، کسی را ندید ، چند قدم جلوتر رفت ، زن جوانی آن طرف کوچه پدیدار شد ، بیچاره میدوید و ناله میکرد و اشک میریخت.نفس زنان خود را به امیر المؤمنین رسانید.اشکهایش را با هر دو دست ، پاک کرد ، خواست چیزی بگوید ولی نتوانست ، صورتش دوباره غرق اشک شد.
امام-علیه السّلام-علّت ناراحتی و گریهاش را ، پرسید.
زن ، با نفسهای بریده ، نالان گفت:شوهرم به من ستم کرده است ، مرا از خانه بیرون کرده ، میخواهد مرا کتک بزند....یا امیر المؤمنین!به فریادم برسید که یاوری جز شما ندارم.
حضرت امیر المؤمنین-که خیلی خسته بود-فرمود:اندکی صبر کن تا هوا خنک شود ، آن وقت با تو میآیم و با شوهرت صحبت میکنم؛اکنون هوا گرم است ، من خیلی خسته هستم.بهتر است کمی صبر کنی.
زن-که هنوز اشک میریخت-گفت:یا امیر المؤمنین!میترسم ، میترسم اگر دیر به منزل برگردم ، شوهرم خشمگینتر شود و کار دشوارتر گردد.
حضرت امیر المؤمنین کمی فکر کرد و فرمود:نه!....به خدا سوگند!در امر به معروف و نهی از منکر ، کوتاهی نخواهم کرد؛باید این ستمدیده را یاری کنم.
سپس همراه زن بهسوی منزلش روانه شد ، نزدیک منزل زن رسید ، زن خانهاش را نشان داد و کمی دورتر ایستاد ، زیرا میترسید جلو برود.حضرت امیر المؤمنین نزدیک رفت ، در زد ، سلام کرد.
جوان نیرومندی ، خشمگین و ناراحت ، در را گشود.حضرت امیر المؤمنین-علیه السّلام-درباره اختلاف او با همسرش ، تحقیق و گفتگو کرد ، سپس با ملایمت و مهربانی به او فرمود:ای جوان!چرا همسرت را اذیّت میکنی؟!چرا او را از خانه بیرون کردهای؟!از خدا بترس و همسرت را آزار مکن.از تو خواهش میکنم که با همسرت مهربان باشی ، او را کتک نزنی.و اگر ترا ناراحت کرده است ، او را ببخش....
زن-که آن طرف کوچه ایستاده بود-صحبتهای امیر المؤمنین را گوش میکرد ، امیدوار بود که شوهرش از سخنان امام ، پند گیرد و از رفتار زشت خود بازگردد.ولی آن جوان-که گویا امیر المؤمنین را نمیشناخت-خشمگین و گستاخ فریاد کشید و به امیر المؤمنین گفت:چرا در زندگی خصوصی من ، دخالت میکنی؟من میخواهم او را بکشم ، به تو هیچ مربوط نیست.هم اکنون او را آتش میزنم تا ببینم چه خواهی کرد؟!
وقتی او فریاد میکشید ، حضرت امیر المؤمنین-علیه السّلام-سرش را پایین افکنده بود و زیر لب«لا اله الاّ اللَّه»میگفت.
آن جوان فریاد میکشید و میگفت:به تو مربوط نیست ، هم اکنون او را آتش میزنم....میخواست به همسرش حمله کند که حضرت امیر المؤمنین ، راه را براو بست ، دستش را گرفت و دوباره او را نصیحت کرد و پند داد.
ولی جوان ، از فریاد و پرخاش دستبردار نبود ، با گستاخی بسیار ، میخواست به سوی زن برود ، شاید هم میخواست که واقعاً او را آتش بزند.
حضرت امیر المؤمنین ، خشمگین شد ، بیدرنگ شمشیرش را ، از غلاف بیرون کشید و تا بالای سر جوان بالا برد.برق شمشیر بالای سر جوان ، درخشید و بدنش را به لرزه افکند.حضرت امیر المؤمنین-علیه السّلام-تند و خشم آلود به صورت جوان نگاه کرد و فرمود:من ، با زبان خوش ، از تو خواهش میکنم و ترا به کار نیک میخوانم و از کیفر کار زشت میترسانم ولی تو!بیهوده فریاد میکشی و بیادب و گستاخ ، پرخاش میکنی!مگر من میگذارم به این زن ستم کنی؟از ظلم و ستم ، توبه کن و از خدا بترس و همسر بیپناهت را ، اذیّت مکن؛و گرنه به کیفر رفتار زشتت میرسانم....
در همین حال ، چند نفر از اصحاب امیر المؤمنین به آنجا رسیدند و به آن حضرت سلام کردند.بیچاره جوان-که رنگش پریده بود و زیر برق شمشیر میلرزید-تازه امیر المؤمنین را شناخت؛از کارش پشیمان شد.عذرخواهی نمود و توبه کرد.
حضرت امیر المؤمنین-علیه السّلام-شمشیرش را در غلاف کرد و به آن زن فرمود:اکنون به منزل برو و با احترام و سازگاری بیشتر با شوهرت زندگی کن.خانمِ گرام!تو نیز با شوهرت مهربان و صمیمی باش و دیگر او را خشمگین مکن.
امر به معروف و نهی از منکر ، یکی از واجبات بزرگ اسلام است ، یک وظیفه و مسؤولیّت همگانی است.اسلام به مسلمانان دستور میدهد که خود نیکوکار باشند و دیگران را نیز«امر به معروف»نمایند ، یعنی:به نیکوکاری فرمان دهند.اسلام دستور میدهد که مسلمانان ، از گناه و زشتی دوری کنند و دیگران را نیز«نهی از منکر»کنند ، یعنی:از زشتی و گناه و فساد باز دارند.خدا در قرآن میفرماید:«شما بهترین ملّتها هستید ، زیرا به نیکیها فرمان میدهید و از بدیها باز میدارید و به خدا واقعاً ایمان دارید.»
پرسشها:
1-امر به معروف یعنی چه؟
2-نهی از منکر یعنی چه؟
3-اگر ببینید کودکی را آزار میکنند ، چه میکنید؟وظیفه شما چیست؟
4-اگر ستمدیدهای از شما تقاضای کمک کند؟ ، چگونه به او پاسخ میدهید؟
5-حضرت امیر المؤمنین ، آن جوان را چگونه«امر به معروف»نمود؟
6-آن زن را چگونه امر به معروف نمود؟
7-خدا در قرآن ، درباره امر به معروف و نهی از منکر ، چه میفرماید؟
8-شما دوستان و آشنایان خود را چگونه امر به معروف و نهی از منکر میکنید؟اگر میتوانید مثلی بزنید.
زکات ، بودجه ای برای تأمین نیازمندیهای عمومی
دین اسلام ، برای تأمین احتاجات عمومی مردم ، بودجهای را پیشبینی کرده است که«زکات»نام دارد.زکات یکی از واجباتِ مالىِ اسلام است.
پیغمبر گرامی اسلام فرمود:خدا به اندازه نیازمندیهای مردم فقیر ، در مال ثروتمندان حقّی قرار داده است ، که اگر بپردازند نیازمندیهای عمومی مردم ، برطرف میشود.اگر گرسنه یا برهنهای در میان مردم ، پیدا شد به جهت آنست که ثروتمندان«حقوق واجب»اموال خود را نپرداختهاند.
هر ثرتمندی که زکات مالش را ندهد در روز قیامت ، مورد سؤال و بازخواست قرار میگیرد و به عذاب دردناکی ، گرفتار خواهد شد.
حضرت امام محمّد باقر-علیه-السّلام-فرمود:ثروتمندی که زکات مالش را ندهد مؤمن است نه مسلمان!
چه کسانی باید زکات بپردازند؟
1-کسانی که از راه کشاورزی و باغداری ، محصولاتی مانند:گندم و جو و خرما و کشمش به دست میآورند و محصولاتشان به«اندازه معیّنی»میرسد ، باید مقداری از آن را به عنوان زکات بپردازند.
2-کسانی که ثروت خود را ، در راههای تولیدی-مانند: دامداری و نگهداری و پرورش گوسفند و گاو و شتر-میگذارند و تعداد دامهایشان ، به«اندازه معیّنی»میرسد ، باید مقداری از آن را به عنوان زکات بپردازند.
3-کسانی که پولی را ذخیره میکنند(مانند طلا و نقره) و مصرف نمینمایند ، در صورتی که اندوخته آنان در مدّت یکسال از«اندازه معیّنی»بیشتر باشد ، باید مقداری از آنرا به عنوان زکات بپردازند ،
چه مقداری باید به عنوان«زکات»پرداخت؟زکات گندم و جو....چگونه و چه مقدار است؟زکات گاو و گوسفند....چگونه و چه مقدار است؟....؟
پاسخ این گونه سؤالها را در سالهای بعد ، میخوانید. زکات چگونه مصرف میشود؟
زکات برای انجام کارها و خدماتی است که برای اجتماع مسلمین سودمند است مثلاً:با پولی که از زکات به دست میآید میتوان بیمارستان ساخت و آنرا اداره و نگهداری کرد و بیماران مستمند را تا بهبودی و کارآیی کامل ، کمک کرد و هزینه زندگی آنان را پرداخت.
میتوان مراکز مبارزه با بیسوادی و بیدینی تأسیس کرد و با بهترین وسایل ، مردم را با دین و دانش آشنا نمود.
با زکات میتوان باغهای زیبای عمومی ، تأسیس کرد که کودکان و نوجوانان ، در آنها بازی کنند و در کتابخانههای مجّهزی که در این گونه باغها درست شده مطالعات دینی و علمی داشته باشند.
با بودجه ای که از زکات تهیّه میشود ، میتوان شهرها و دهکدهها را ، لولهکشی کرد ، و تمیزی و زیبایی آنها را تأمین نمود.
با بودجه زکات باید برای کودکان و نوجوانان ، مدرسههای بسیار مجهّزی ساخت و دانشمندان اگاهی را برای پرورش آنان تربیت کرد.
با زکات باید برای فقیران و افراد کم درآمد ، مسکن و وسایل زندگی تهیّه کرد ، و از معلولین و سالخوردگان فقیر ، پذیرایی کرد.
با بودجه زکات ، باید کتابهای سودمند دینی و علمی تهیّه کرد و با قیمت بسیار ارزانی ، بین همه مردم ، در شهرها و دهکدهها منتشر کرد.
با بودجه زکات ، باید مساجد بزرگی ساخت تا همه مردم بتوانند به مسجد بروند و نماز جماعت بخوانند و قرآن و دین بیاموزند.
با بودجه زکات همه دختران و پسران کم درآمد ، عروسی میکنند و خانه و خانواده تشکیل میدهند.با بودجه زکات همه احتیاجات اجتماع مسلمانها تأمین میشود ، آن وقت دیگر کسی فقیر و گرسنه و قرضدار نخواهد بود.همه سالم ، توانا ، با ایمان ، دیندار ، در آسایش زندگی میکنند.و خدای یگانه را میپرستند و برای آخرت خویش ، اعمال صالح پیش میفرستند تا در آن جهان از نعمتهای برتر و محبّتهای بیشتر پروردگار خود ، بهرهمند گردند و عاقبتِ نیکو ، برای پرهیزگاران است.
خمس ، بودجه ای برای تبلیغ دین و اداره مسلمین
خدای بزرگ برهر مسلمانی واجب کرده است که برای تبلیغ دین بکوشد و انسانهای دیگر را با فرمانهای خدا و جهان آخرت آشنا سازد و از جان و مال خویش ، در این راه کمک بگیرد ، یعنی: خویشتن در راه«تبلیغ دین»بکوشد و«خُمسِ»درآمد خود را نیز بپردازد. خمس چیست؟و چگونه باید پرداخت؟
هر مسلمانی که از راه تجارت ، کشاورزی ، بهرهبرداری از معادن یا صنعتگری ، سودی بهدست آوَرَد یا از راه کارمندی یا کارگری حقوقی بگیرد ، ابتدا مخارج لازم زندگی خود و خانوادهاش را برمیدارد ، اگر چیزی زیاد آمد باید خمس آنرا(یعنی یک پنجم آنرا)بپردازد. خمس را به چه کسی باید بپردازیم؟
خمس را به حاکم شرعی اسلام«مجتهد عادل و آگاه» میپردازیم.حاکم شرعی اسلام این بودجه را در راه آشنا کردن مردم با خدا و دفاع از کشور اسلامی ، مصرف میکند ، دانشمندانی را برای پاسخگویی به مشکلات مردم تربیت مینماید و آنان را به دهکدهها و شهرها و کشورها میفرستد تا مردم را با حقایق اسلام آشنا سازند.
حاکم شرعی اسلام با بودجه خمس کتابهای سودمندِ دینی را تهیّه میکند و رایگان یا به قیمت ارزان در اختیار مردم قرار میدهد.
روزنامه ها و مجلاّت عملی و دینی تهیّه و منتشر میکند.
برای آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان ، دانشمندان آگاهی را تربیت میکند و کلاسهای رایگانی تأسیس مینماید.
حاکم شرعی اسلام با بودجه خمس ، زندگی سادات تهیدستی را که توانایی کار ندارند تأمین میکند.و کمبود مخارج ساداتی را که نمیتوانند کاملاً زندی خود را اداره کنند ، میپردازد.
حاکم شرعی اسلام با بودجه خمس و زکات کلیّه احتیاجات جامعه بزرگ اسلامی را تأمین میکند و کشور اسلام را اداره مینماید. پرسشها:
1-نیازمندیهای عمومی اجتماع چیست؟با چه بودجهای باید این نیازمندیها را تأمین کرد؟
2-پیامبر گرامی ما ، درباره تأمینِ نیازمندیهای مردم فقیر ، چه فرموده است؟
3-چه کسانی باید زکات بپردارند؟چه کسانی را میشناسید که زکات میپردازند؟زکات را چگونه و در چه راههایی مصرف میکنند؟
4-زکات را باید در چه راههایی مصرف کرد؟وقتی همه ثروتمندان وظیفه خود را انجام دهند و«حقوق واجب»اموال خود را بپردازند ، مردم چگونه زندگی خواهند کرد؟
5-خمس چیست؟چگونه باید پرداخت؟به چه کسی باید بپردازیم؟
عبادت پرشکوه«حجّ»
من با پدر و مادرم ، برای شرکت در عبادت حجّ ، به کشور عربستان سعودی ، مسافرت کردم.چه مسافرت خوب و لذّتبخشی بود!ای کاش شما هم بودید و مراسم پرشکوه حجّ را ، از نزدیک مشاهده میکردید.
وقتی به«میقات»رسیدیم ، لباسهای رنگارنگ و زیبای خود را ، از تن بدر آوردیم و لباس ساده و سفید«احرام»را پوشیدیم.
وقتی احرام بستم ، پدرم گفت:فرزندم!تو دیگر«مُحرِم»شدهای.آیا میدانی که در حال احرام باید بیشتر به یاد خدا باشی؟آیا میدانی که در حال احرام نباید دروغ بگویی؟نباید قسم بخوری؟نباید به حیوانات آزار برسانی؟ نباید با کسی جدال و دعوا کنی؟....تا بتوانی برهوسهای خود پیروز گردی و در آینده هم ، این چنین باشی.فرزندم!«حجّ خانه خدا»یک عبادت بزرگ و یک مدرسه عالی تربیت است؛در این مدرسه ، درسهای سادگی و برابری و فروتنی و خویشتن داری را ، عملاً تمرین میکنیم....
لباس ساده احرام را پوشیدیم و مانند همه حاجیان ، لبّیک گویان ، به سوی مکّه حرکت کردیم.صدها هزار نفر ، از نژادهای گوناگون ، از کشورهای مختلف ، لباس ساده و پاک احرام را ، پوشیده بودند و یکسان و برابر و یک صدا ، لبّیک میگفتند و سوی مکّه میشتافتند....
به مکّه رسیدیم و با اشتیاق برای طواف به مسجد الحرام رفتیم.به!چه زیبا و پرشکوه!!موج جمعیّت هر فرد آگاهی را ، به یاد قیامت میانداخت و عظمت پروردگار جهان را ، جلوهگر میساخت.گرداگرد خانه کعبه طواف کردیم ، سپس سایر مراسم روحانی حجّ را ، انجام دادیم.
انجام عبادت پرشکوه حجّ ، برای ما فایدههای دیگری هم داشت:پدرم ، در مدّت این سفر ، با مسلمانان سایر کشورها گتفگو میکرد ، از اخلاق و آداب و اوضاع سیاسی و اقتصادی و فرهنگی آنان مطّلع میشد و برای من و مادرم و
سایر آشنایان و دوستانش تعریف میکرد ، به این ترتیب از وضع مسلمانان کشورهای دیگر آگاه شدیم و اطّلاعات مفید و جالبی بهدست آوردیم. * * *
بر هر مسلمانی که توانایی داشته باشد ، واجب است که یک مرتبه ، به زیارت کعبه برود و در مراسم پرشکوه حجّ شرکت نماید و با ایمانی کامل و دلی نورانی بازگردد.
حضرت امام جعفر صادق-علیه السلام-فرمود:هر کس حجّ واجبش را بدون عذر شرعی ترک کند ، مسلمان از دنیا نمیرود و در روز قیامت ، در صفّ نامسلمانان محشور میگردد. بیندیشید ، پاسخ دهید:
1-کسی که احرام میبندد ، چه وظایفی دارد؟از چه کارهایی باید اجتناب کند؟
2-در انجام عبادت حجّ ، چه درسهایی را تمرین میکنیم؟
3-در انجام مراسم حجّ به یاد چه کسی هستیم؟
4-حجّ چه فایدههایی دارد؟
5-حجّ بر چه کسانی واجب است؟
6-امام صادق درباره حجّ چه فرموده است؟
میقات:جایی که برای احرام بستن معیّن شده است
احرام بستن:پارچه سفید و سادهای را به جای لباس پوشیدن و فرمان خدا را اطاعت کردن.
مُحرِم کسی که احرام بسته است
لبّیک گفتن دعوت خدا را پذیرفتن و عبارات مخصوصی را گفتن
طواف هفت دور ، گرد خانه کعبه گشتن