معاد

بخش دوّم‏ معاد

 

آيا خوبی‌ و بدی‌ ، يكسان است؟

شما معنای‌ خوب و بد را می‌‏فهميد و انسان خوب را از انسان بد ، تشخيص می‌‏دهيد.شخص خوش اخلاق ، عدالتخواه ، راستگو ، نيك رفتار ، درستكار ، با ادب و امين را يك انسان خوب می‌‏شماريد.امّا يك فرد بداخلاق ، دروغگو ، بدرفتار ، ستمكار ، بی‌‏ادب و خيانتكار را ، انسان بدی‌ می‌‏دانيد.آيا مردمان خوب و بد نزد شما مساوی‌ هستند؟

حتماً شما-و همه مردم-انسانهای‌ خوب را دوست داريد و از مردم‏ بدرفتار ، بيزاريد.

خدا نيز مردم نيكوكار را دوست دارد و از تبه‏كاران بيزار است و به همين‏ جهت ، پيامبرانی‌ را فرستاده تا مردم را به كارهای‌ نيك دعوت كنند و از كارهای‌‏ بد بازدارند.

اكنون به اين سؤالها پاسخ دهيد:

آيا مردم نيكوكار ، پاداشی‌ خواهند داشت؟آيا مردم بدكردار ، به كيفر كارهای‌ خود می‌‏رسند؟

آيا خوبان و بدان ، در اين جهان ، به جزای‌ كامل اعمال خود می‌‏رسند؟

پس خوبان و بدان ، كجا ازهم جدا می‌‏شوند؟كجا نتيجه كامل اعمال خود را می‌‏بينند؟ *

خدا ، جهان ديگری‌ را به نام«جهان آخرت».در آن جهان ، خوبان و بدان‏ از هم جدا می‌‏شوند و نتيجه كامل كارهای‌ خود را می‌‏بينند.اگر جهان آخرتی‌‏ نبود ، خوبان به چه اميدی‌ نيكی‌ می‌‏كردند؟و به چه علّتی‌ از گناه و بدرفتاری‌ دوری‌‏

می‌‏نمودند؟اگر«جهان آخرت»نبود ، دعوت پيامبران ، بی‌‏نتيجه و بيهوده بود. خوب بودن و بد بودن ، معنای‌ درستی‌ نداشت.اگر«جهان آخرت»در پيش نبود ، زندگی‌ ما بی‌‏نتيجه و آفرينش ما هم بيهوده بود.

آيا خدای‌ دانا و توانا ، ما را آفريده كه چند روزی‌ در اين جهان ، زندگی‌‏ كنيم؟يعنی‌:بخوريم و بخوابيم ، بنوشيم و بپوشيم و سپس بميريم و ديگر هيچ؟! اين كه بی‌‏نتيجه و بيهوده است.خدا كه كار بيهوده نمی‌‏كند.خدا در قرآن‏ می‌‏گويد:

«ما شما را بيهوده نيافريده‏ايم؛ما شما را آفريده‏ايم تا در اين جهان زندگی‌‏ كنيد و كارهای‌ نيك انجام دهيد و شايسته و كامل گرديد.سپس شما را از اين جهان ، به جهان آخرت می‌‏بريم ، تا در آن جهان ، نتيجه كامل كارهای‌‏ خود را ببينيد.»

در جهان آخرت ، خوبان و بدان ازهم جدا می‌‏شوند.افراد نيكوكار و ديندار به بهشت می‌‏روند و با خوبی‌ و خوشی‌ زندگی‌ می‌‏كنند.خدا از آنان خشنود است و آنان نيز از زندگی‌ زيبا و نعمتهای‌ بی‌‏پايان خدا ، خشنود و راضی‌ هستند.

مردمان بيدين و بدكردار به دوزخ می‌‏روند و به كيفر كارهای‌ زشتشان می‌‏رسند ، خدا برآنان خشمگين است و آنها در رنج و عذاب بسرمی‌‏برند و زندگی‌ بسيار سختی‌ خواهند داشت. *

 

فكر كنيد و پاسخ دهيد:

1-چه كسانی‌ خوب هستند و چه كسانی‌ بد؟صفات آنها را بشماريد.

2-آيا افراد خوب با افراد بد ، پيش شما مساوی‌ هستند؟

3-آيا مردمان خوب و بد ، نزد خدا يكسان هستند؟

4-پيامبران ، مردم را به چه كارهايی‌ دعوت می‌‏كنند؟از چه كارهايی‌ باز می‌‏دارند؟

5-اگر خوبی‌ و بدی‌ نزد خدا يكسان بود ، آيا فرستادن پيامبران فايده‏ای‌‏ داشت؟....چرا؟

6-آيا مردم در اين جهان ، به جزای‌ كامل اعمال خود می‌‏رسند؟

7-پس در كجا نتيجه كامل اعمال خود را می‌‏بينند؟

8-اگر جهان آخرتی‌ در پيش نبود ، آيا خوبی‌ و بدی‌ معنای‌ درستی‌ داشت؟

9-اگر جهان آخرتی‌ در پيش نبود ، زندگی‌ ما چه فايده‏ای‌ داشت؟

10-اكنون كه فهميديم بعد از اين جهان ، جهان ديگری‌ هست ، چه‏ وظيفه‏ای‌ داريم؟چگونه بايد زندگی‌ كنيم؟

 

 

زندگی‌ بيهوده نيست‏ بيهوده نگشته هستی‌ آغاز با مرگ ، نگردد آدمی‌ نيست‏ در عالَمِ بهتری‌ از اين جا انسان پسِ مرگ ، باز باقيست‏ مُردن ، به نگاهِ مؤمن پاك‏

دروازه باغ روشنايی‌ است‏

بيچاره كسی‌ كه كُفر ورزيد!

چشمش فقط اين زمانه را ديد انسان كه بهين وجود هستی‌ است‏ بيهوده نيامده به‏دنيا مرگ آخرِ كارِ آدمی‌ نيست‏ مرگ است رهی‌ به سوی‌ عُقبی‌‏ با مرگ شود چه خوب روشن‏ آن زندگىِ حقيقىِ ما

مؤمن نشنيده بهتر از آن‏

كافر زعذاب مرگ ترسان‏ شعر از:مصطفی‌ رحمان‏دوست‏

عُقبی‌= جهان آخرت‏

 

در جستجوی‌ گل‏

عدّه‏ای‌ از خويشان ما ، در يكی‌ از دهكده‏های‌ اطراف همدان ، زندگی‌ می‌‏كنند.آن دهكده ، بسيار زيبا و خوش آب و هواست ، نزديك اين دهكده ، كوهی‌ است كه دامنه آن پراز گلهای‌ سرخ‏ و زرد است.

آن روز ، چند نفر از بچه‏های‌ فاميل ، در منزل عمو ، جمع‏ بودند-عيد قربان بود-می‌‏خواستيم اتاق را با گل زيبا كنيم.

پدرم به ما پيشنهاد كرد به جستجوی‌ گل برويم.و در اين كار با هم‏ مسابقه بدهيم ، گل بچينيم و برگرديم.

پرسيديم:چگونه؟

پدر گفت:همه شما ، به دامنه كوه برويد ، آنجا گل فراوانست ، گل بچينيد و برگرديد ولی‌ مواظب باشيد به ريشه گلها آسيب‏ نرسانيد.وقت مسابقه يك ساعت است.همه در اين مسابقه‏ شركت كنيد ، گل بچينيد و برگرديد.هر كس بيشتر گل بياورد ، جايزه بهتری‌ می‌‏گيرد.

همه ، برای‌ شركت در مسابقه ، آماده شدند.

درست ساعت هفت صبح بود كه حركت كرديم.چند نفر از بچّه‏ها ، همان كنار دهكده ، ماندند ، می‌‏گفتند:راه دور است، ما خسته می‌‏شويم، شما هم بمانيد تا همين جا بازی‌ كنيم.

ولی‌ ما به حرف آنها گوش نداديم و رفتيم.

در راه می‌‏دويديم ، از يكديگر جلو می‌‏زديم تا زودتر به گلها برسيم.

راه سخت شد ، بعضی‌ از بچّه‏ها ايستادند و بالاتر نيامدند.

گفتند:ما همين جا گل می‌‏چينيم.

من و برادرم و پسر عمويم ، زودتر از همه به دامنه كوه رسيديم‏ راستی‌!چه جای‌ زيبا و قشنگی‌ بود!پر از گلهای‌ زرد و سرخ!!

ما سه نفر قرار گذاشتيم ، همكاری‌ كنيم:با هم گل بچينيم و شريك باشيم؛من و پسر عمويم گل می‌‏چيديم و در دامن برادرم‏ می‌‏ريختيم ، دامنش پر از گل شد.

به ساعت نگاه كرديم وقت مسابقه نزديك بود تمام شود.

به‏سوی‌ منزل حركت كرديم ، بچّه‏های‌ ديگر هم برمی‌‏گشتند ، امّا همه يكسان نبودند:

آنان كه زياد گل داشتند شاد و خندان بودند و می‌‏دانستند كه بهترين جايزه را می‌‏گيرند ، آنهايی‌ كه كمتر گل داشتند ، خوشحال بودند ، امّا نه زياد ، زيرا می‌‏دانستند در مسابقه ، ممتاز نشده‏اند و بهترين جايزه را نخواهند گرفت.

امّا كسانی‌ كه با دست خالی‌ برگشته بودند ، شرمنده و سرافكنده‏ بودند.

نزد پدرم رسيديم ، هر كسی‌ هر چه گل داشت تحويل داد و جايزه‏ گرفت؛

 

ولی‌ آنهايی‌ كه تنبلی‌ كرده بودند و دستور پدر را انجام نداده‏ بودند ، جايزه‏ای‌ نگرفتند و خجالت هم كشيدند.پدر هم از آنها خوشش نيامد و به آنها بی‌‏اعتنايی‌ كرد.آنها شرمنده و سرافكنده‏ شدند ، پيش خود می‌‏گفتند:

ای‌ كاش!ما هم كوشش می‌‏كرديم!

ای‌ كاش!دوباره مسابقه‏ای‌ شروع شود!

امّا مسابقه پايان يافته بود و آنها....

 

روز جزا

بعد از پايان مسابقه ، پدر برای‌ ما صحبت كرد ، او می‌‏گفت: بچّه‏های‌ عزيز!من از پيشنهاد و اجرای‌ اين مسابقه ، منظورِ ديگری‌ هم داشتم ، می‌‏خواستم به اين ترتيب به شما بگويم كه: اين جهان ميدان مسابقه است ، همه ما در اين جهان ، مسابقه‏ می‌‏دهيم و در قيامت جزا و پاداش می‌‏گيريم.مسابقه ما ، در كارهای‌ نيك و اعمال شايسته است.كارهای‌ خوب و بد ، پاداش‏ و كيفر دارند.مردمان خوب و بد ، نزد خدا يكسان نيستند؛كار و كوشش و آفرينش ما بيهوده نيست.

يك دسته از مردم ، مطيع فرمانهای‌ خدا هستند و در انجامِ‏ كارهای‌ نيك كوشش می‌‏كنند:هميشه به يادِ خدا ، هستند.

با مردمان خوب و نيكوكار دوست می‌‏شوند

و با راهنمايی‌ آنان ، كارهای‌ خوب فراوانی‌ انجام می‌‏دهند.

در كارهای‌ نيك ، سبقت می‌‏گيرند.

دوستان و همسايگان را ياری‌ می‌‏كنند.

به دادِ مردم ، می‌‏رسند و از ستمديدگان حمايت می‌‏كند.

و....

اين مردم ، در جهان آخرت ، بهترين جايزه و پاداش را می‌‏گيرند.خدا از آنان خشنود است.آنان نيز از جايزه‏هايی‌ كه‏ از خدا گرفته‏اند ، خشنودند.پيش از همه ، به‏بهشت می‌‏روند و در بهترين باغهای‌ بهشت ، با دوستان خوب ، خوش و خرّم زندگی‌‏ می‌‏كنند.

پيوسته از نعمتهای‌ تازه و محبّتهای‌ پاك پروردگارشان بهره‏مند می‌‏گردند و لذّت می‌‏برند.

* دسته ديگر در اين جهان ، كارهای‌ خوبی‌ انجام می‌‏دهند ، در كارهای‌ خير كمك می‌‏كنند ، به ياد خدا هستند و ليكن مانند دسته اول كوشا و پيشرو نيستند.

اينان نيز ، در روز قيامت پاداش و جايزه می‌‏گيرند و به بهشت‏ می‌‏روند امّا پاداش و جايزه اينان ، مانند پاداش دسته اوّل نيست.

دسته سوّم:ستمگر و بيدين هستند ، فرمان خدا و پيامبرانش‏ را نمی‌‏پذيرند و بكار نمی‌‏بندند:

به ياد خدا نيستند.

كار خوبی‌ انجام نمی‌‏دهند.

گناهنكار و بد اخلاق و بد رفتارند.

به مردم ستم می‌‏كنند.

و....

 

اين گروه ، با دست خالی‌ واردِ«جهان آخرت»می‌‏شوند:كارِ خوبی‌ با خود نمی‌‏آورند ، از كردار زشت و اعمال ناپسند خود ، شرمنده می‌‏گردند.

وقتی‌ مردمان خوب ، جايزه می‌‏گيرند ، اينها افسوس می‌‏خورند ، پشيمان می‌‏شوند ، می‌‏گويند:ای‌ كاش!به دنيا برمی‌‏گشتيم و كار نيكی‌ انجام می‌‏داديم!ای‌ كاش!به مردم ستم نمی‌‏كرديم.

امّا افسوس!كه برگشتن ممكن نيست.

اينها به جهنّم می‌‏روند و سزاىِ كارِ بدشان را می‌‏بينند. فكر كنيد ، پاسخ دهيد:

1-آيا كار و كوشش و آفرينش ما ، بی‌‏هدف و بيهوده است؟

آيا از اين همه كار و كوشش ، نتيجه‏ای‌ نمی‌‏گيريم؟

2-«اين جهان ميدان مسابقه است»يعنی‌ چه؟

3-انسانهای‌ آگاه ، در دنيا ، در جستجوی‌ چه كارهايی‌‏ هستند؟در چه كارهايی‌ مسابقه می‌‏دهند؟

4-چه افرادی‌ ، در جهان آخرت ، بهترين نتيجه و زيباترين‏ جايزه را می‌‏گيرند؟

5-اين افراد ، در دنيا ، چه كرده ‏اند؟

6-كار و رفتارشان چگونه است؟دوستانشان چگونه ‏اند؟ در چه كارهايی‌ سبقت می‌‏گيرند؟

7-رفتار شما چگونه است؟ دوستان شما چه رفتاری‌ دارند؟

درچه كارهايی‌ پيشرو هستيد؟اگر دوست شما ، شما را به كار ناپسندی‌‏ بخواند ، بازهم با او دوستی‌ می‌‏كنيد؟

8-چه كسانی‌ در روز قيامت ، ناراحت و شرمنده می‌‏شوند؟ چرا افسوس می‌‏خورند؟اين افراد ، در اين جهان ، چه رفتاری‌‏ دارند؟

9-پاداش و جايزه افراد دسته دوّم با پاداش و جايزه دسته‏ اوّل چه اختلافی‌ دارد؟....چرا؟

* اين سؤالها و پاسخ آنها را ، با خط زيبا ، بنويسيد.

 

جهان آخرت‏

اوّل«عالَمِ بَرزَخ» ، بعد«قيامت»

ما با مردن نابود نمی‌‏شويم ، بلكه از اين جهان به جهان‏ ديگری‌ می‌‏رويم به نام«جهان آخرت».

در جهان آخرت ، ابتدا به«عالَم برزخ»سپس به«قيامت» می‌‏رويم.عالم برزخ ، جهانی‌ است بين دنيا و قيامت.

خدا در قرآن می‌‏فرمايد:كسانی‌ كه می‌‏ميرند ، برزخی‌ در پيش‏ دارند تا قيامت.

و می‌‏فرمايد:گمان نكنيد كسانی‌ كه در راه خدا كشته می‌‏شوند ، مرده‏اند ، بلكه آنها زنده‏اند و نزد پروردگارشان روزی‌‏ می‌‏گيرند.

خدا به وسيله حضرت محمّد پيامبر گراميش ، به ما اطّلاع داده‏ كه:

وقتی‌ انسان می‌‏ميرد ، و دنيا را رها می‌‏كند با همان صورت به‏ جهان برزخ می‌‏رود و مورد سؤال و پرسش كوتاهی‌ قرار می‌‏گيرد.

از او می‌‏پرسند:به خدا عقيده داری‌؟مطيع فرمانهای‌ چه كسی‌‏ بودی‌؟خدا ، يا غير خدا؟پيغمبرت كيست؟دينت چيست؟ رهبرت كيست؟

كسی‌ كه در دنيا خداپرست و ديندار و با ايمان زندگی‌ كرده است ، به آسانی‌ جواب می‌‏دهد و ايمانش ظاهر می‌‏گردد ، پس از اين سؤال‏ و جواب كوتاه ، در«جهان برزخ»آسوده و خوش ، تا قيامت زندگی‌‏ می‌‏كند و از نعمتهای‌ خوبی‌ كه نمونه نعمتهای‌ بهشتی‌ است‏ برخوردار می‌‏گردد.

امّا كسانی‌ كه در دنيا ، خدا و پيغمبرانش را قبول نداشته‏اند و مطيع‏ فرمانهای‌ آنها نبوده‏اند و بيدين و ستمگر زندگی‌ كرده‏اند ، در جهان‏ برزخ نيز ، نمی‌‏توانند به خدا و پيغمبران اقرار كنند و كُفر و بيدينی‌‏ آنان آشكار می‌‏گردد.

اين‏گونه افراد ، در«جهان برزخ»در سختی‌ و عذاب بسرمی‌‏برند.

عذابهای‌ جهان برزخ برای‌ اينان ، نمونه‏ای‌ است از عذابهای‌‏ جهنّم.

در جهان برزخ ، حقيقتِ انسان ظاهر می‌‏شود ، و ايمان و كُفرش‏ آشكار می‌‏گردد.

كسی‌ كه در دنيا به«خدا و روز جزا و پيغمبران»واقعاً ايمان‏ داشته و نيكوكار بوده است ، در برزخ ، ايمانش آشكار می‌‏گردد و به خوبی‌ جواب می‌‏دهد.

ولی‌ كسی‌ كه ايمان واقعی‌ نداشته و ستمگر و بدكردار بوده‏ است ، در برزخ ، كفرش آشكار می‌‏گردد و نمی‌‏تواند جواب درستی‌‏ بدهد.

شخص گناهكار ، نمونه‏ای‌ از عذابهای‌ جهنّم را در«جهان‏ برزخ»خواهد ديد و كيفر اعمالش از همانجا شروع می‌‏شود.

پيامبر گرامی‌ اسلام ، حضرت محمّد بن عبد اللّه فرمود:كسانی‌ كه در خانه بد اخلاقی‌ می‌‏كنند ، در جهان برزخ عذاب می‌‏شوند.

 

حضرت علی‌ ، امير المؤمنين ، عليه السّلام ، فرمود:كسانی‌ كه‏ سخن‏چينی‌ می‌‏كنند و كسانی‌ كه از ادرار پرهيز نمی‌‏كنند ، در جهان‏ برزخ عذاب می‌‏شوند. سؤال و جواب در جهان برزخ‏

سؤال و جواب ، در جهان برزخ واقعی‌ است.از كسانی‌ كه‏ به جهان برزخ می‌‏روند واقعاً سؤال می‌‏شود ، آنها هم واقعاً جواب‏ می‌‏دهند ولی‌ سؤال و جواب جهان برزخ ، مانند سؤال و جواب‏ دنيا نيست.

كسانی‌ كه در عالم برزخ هستند سؤالها را می‌‏شنوند و جواب‏ می‌‏دهند ، اما نه به وسيله گوش و زبان كه در دنيا با آنها می‌‏شنيدند و صحبت می‌‏كردند.بلكه به وسيله گوش و زبان برزخی‌.

لازم نيست سؤال و جواب ، هميشه با همين«لب و زبان» و همين«گوش و دهان»باشد ، مثلاً:شما در خواب با دوستان‏ خود حرف می‌‏زنيد ، سخن آنها را می‌‏شنويد و با آنها گفتگو می‌‏كنيد ، آيا با اين گوش؟آيا هميشه با اين زبان؟حتماً نه.

گاهی‌ در خواب به جاهايی‌ می‌‏رويم كه تا كنون نرفته‏ايم ، ولی‌ بعداً در بيداری‌ ، می‌‏رويم و می‌‏فهميم كه در خواب ، اين جاها را ديده بوديم.

در خواب ، با كدام پيكر ، به اين طرف و آن طرف می‌‏رويم؟

در خواب با كدام چشم می‌‏بينيم؟با كدام گوش می‌‏شنويم؟

آيا با اين چشم و گوش؟آيا با اين پيكر؟حتماً ، نه.چون اين پيكر ، در بستر آرميده و چشمها بسته است.

اين نمونه خوابها را ، ممكنست شما ، يا يكی‌ از آشنايان شما ، ديده باشد.

جهان برزخ ، جهانی‌ است واقعی‌ و حقيقی‌ ، سؤال و جواب آن‏ جهان نيز واقعّيت و حقيقت دارد.و خواب را به عنوان مثال بيان‏ كرديم. فكر كنيد ، پاسخ دهيد:

1-آيا كار و كوشش ما بيهوده است؟نتيجه كوششهای‌ خود را كجا می‌‏بينيم؟

2-در جهان آخرت ، ابتدا به چه عالَمی‌ می‌‏رويم؟

3-خدا ، در قرآن ، درباره جهان برزخ ، چه می‌‏فرمايد؟

4-كسی‌ كه در دنيا به«خدا و روز جزا و پيغمبران»واقعاً ايمان‏ داشته ، در جهان برزخ ، چگونه زندگی‌ می‌‏كند؟به پرسشهای‌ آن جهان‏ چگونه پاسخ می‌‏دهد؟

5-در جهان برزخ ، از انسان ، چه می‌‏پرسند؟

6-در جهان برزخ ايمان چه افرادی‌ آشكار می‌‏گردد؟

7-كفر و بدی‌ چه افرادی‌ ظاهر می‌‏گردد؟

8-آيا در جهان برزخ ، دروغ می‌‏توان گفت؟....چرا؟

9-چه افرادی‌ در جهان برزخ عذاب می‌‏شوند؟

10-آيا سؤال و جواب جهان برزخ با همين گوش و زبان دنيايی‌‏ است؟

* بعد از اينكه انسان می‌‏ميرد ، سؤال و جوابهای‌ ديگری‌ نيز بعمل می‌‏آيد ، كامل‏ آنها را در سالهای‌ آينده ، خواهيد خواند.

 

چگونه مردگان زنده می‌‏شوند؟

حضرت ابراهيم-عليه السّلام-پيامبر خدا بود.به خدا و جهان آخرت و روز قيامت ، ايمان داشت.می‌‏دانست كه در جهان آخرت ، مردگان زنده می‌‏شوند و برای‌ حساب حاضر می‌‏گردند.امّا برای‌ اينكه يقينش كامل‏تر شود ، از خدا درخواست كرد كه زنده كردن مردگان را ، به او نشان دهد؛گفت:خدايا!به من‏ نشان بده كه چگونه مردگان را زنده می‌‏كنی‌!

خدا به او فرمود:مگر به زنده شدن مردگان ايمان نداری‌؟!

حضرت ابراهيم پاسخ داد كه:خدايا!ايمان دارم؛ولی‌ می‌‏خواهم ببينم تا دلم آرام گيرد.

خدا درخواست ابراهيم را پذيرفت؛به او فرمان داد كه:چهار پرنده‏ انتخاب كن ، آنها را بُكش ، قطعه قطعه كن و نرم بكُوب؛سپس پرها و گوشتهای‌‏ كوبيده و استخوانهای‌ نرم شده را ، به چند قسمت تقسيم كن و هر قسمتی‌ را روی‌‏ كوهی‌ بگذار.آنگاه در بين كوهها بايست و هر پرنده‏ای‌ را به نام خودش صدا كن.آنها با خواست خدا و فرمان تو ، زنده می‌‏شوند و به سويت می‌‏شتابند؛و بدان‏ كه خدا بسيار دانا و تواناست.

حضرت ابراهيم ، به فرمان خدا عمل كرد؛چهار پرنده گرفت:يك كبوتر و يك كلاغ ، يك خروس و يك طاووس.آنها را شكت ، قطعه قطعه كرد و نرم‏ كوبيد و مخلوط كرد.سپس پرها و گوشتهای‌ كوبيده و استخوانهای‌ نرم شده را به چند بخش تقسيم نمود و هر قسمتی‌ را روی‌ كوهی‌ گذاشت.

آنگاه در بين كوهها ايستاد؛نگاهی‌ به كوهها كرد و با صدای‌ بلند طاووس‏ را صدا زد ، گفت:ای‌ طاووس!به‏سوی‌ من بيا.

ذرّه ای‌ بدن طاووس ، از روی‌ كوهها به سوی‌ حضرت ابراهيم آمدند و به هم پيوستند:سرِ طاووس ، گردن و تمام بدن طاووس ، پاها و پرهای‌ طاووس ، همه درست شد؛

طاووس زنده شد ، بالهايش را حركت داد و در مقابل حضرت ابراهيم‏ به راه افتاد.

كبوتر و كلاغ و خروس نيز ، به‏همين ترتيب زنده شدند.

حضرت ابراهيم ، زنده كردن مردگان را ، با تمام وجودش مشاهده كرد.

ايمان و يقينش كامل‏تر شد و به قدرت خدا پی‌‏برد و دلش آرام گرفت و چگونگی‌‏ زنده كردن مردگان را ، در روز قيامت ، خوب فهميد.

 

فكر كنيد و پاسخ دهيد:

1-حضرت ابراهيم ، چه درخواستی‌ از خدا كرد.

2-از آن درخواست چه منظوری‌ داشت؟

3-خدا به درخواست حضرت ابراهيم ، چه پاسخی‌ داد؟به او چه فرمانی‌‏ داد؟

4-حضرت ابراهيم ، فرمان خدا را چگونه اطاعت كرد؟

5-چگونه پرنده‏ها را زنده كرد؟

6-چه كسی‌«قدرت زنده كردن»را به حضرت ابراهيم بخشيد؟

7-حضرت ابراهيم از اين تجربه ، چه نتيجه‏ای‌ گرفت؟

چگونه....؟

چگونه كاری‌ را ياد ميگيريد؟

چگونه به انجام كاری‌ ، عادت می‌‏كنيد؟

تكرار يك كار ، در روح و جان شما ، چه اثری‌ دارد؟

وقتی‌ كاری‌ را چند مرتبه تكرار می‌‏كنيد ، در روح و جان شما اثر می‌‏گذارد؛كم كم به آن عادت می‌‏كنيد و خومی‌‏گيريد و می‌‏توانيد آن كار را ، درست‏ انجام دهيد.مثلاً وقتی‌ خطّ می‌‏نويسيد ، اين نوشتن در شما اثر می‌‏كند؛اگر در نوشتن ، دقّت كنيد و خوب بنويسيد ، اين دقّت در شما اثر می‌‏گذارد و خطّ شما را خوب و زيبا می‌‏كند ولی‌ اگر در نوشتن دقّت نكنيد ، اين بی‌‏دقّتی‌ در شما اثر بد می‌‏گذارد و در نتيجه خطّ شما بد می‌‏شود.

همه كارهايی‌ كه انجام می‌‏دهيم-همين‏طور-در روح و جان ما اثر می‌‏گذارند.كارهای‌ نيك اثر نيك دارند و كارهای‌ بد اثر بد.

 

كارنامه زندگی‌ ما

كارهای‌ خوبی‌ كه انجام می‌‏دهيم ، در روح و جان ما اثر می‌‏گذارند و ما را پاك و نورانی‌ می‌‏گردانند؛با انجام كارهای‌ نيك ، همواره متوجّه خدا می‌‏شويم ، با خدا اُنس می‌‏گيريم و از انجام كارهای‌ نيك لذّت می‌‏بريم.

عقيده‏های‌ درست و اخلاق نيك و رفتار پسنديده ، به روح و جان ما تكامل می‌‏بخشند و ما را نورانی‌ و شادمان می‌‏سازند.كردار بد و ناپسند هم در انسان اثر می‌‏گذارد ، روح و جان انسان را آلوده و تاريك می‌‏گرداند.جانِ آلوده ، از ياد خدا غافل می‌‏شود ، به كارهای‌ بد عادت می‌‏كند و تاريك و افسرده‏ می‌‏گردد؛عقيده‏های‌ نادرست و اخلاق زشت و رفتار ناپسند ، باعث سقوط روح‏ انسان می‌‏شوند و انسان را از تكامل باز می‌‏دارند.

آفرينش ما بيهوده نيست ، در نتيجه ، كارهای‌ ما هم بيهوده و بی‌‏حساب‏ نمی‌‏باشند.همه كارهای‌ ما-چه خوب ، چه بد-در ما اثر می‌‏گذارند و اين اثرها باقی‌ خواهند ماند.ما نتيجه و اثر همه كارهای‌ خود را ، در جهان آخرت خواهيم‏ ديد:بهشت و نعمتهای‌ زيبای‌ بهشتی‌ ، از كارهای‌ خوب و عقيده‏های‌ درست ، پديد می‌‏آيند و جهنّم و عذابهای‌ سخت جهنّم را ، عقيده‏های‌ باطل و كارهای‌‏ ناپسند به وجود می‌‏آورند.

همه كارهای‌ ما-چه خوب و چه بد-در كارنامه زندگی‌ ما ، ثبت و نگهداری‌ می‌‏شوند و برای‌ هميشه باقی‌ می‌‏مانند.ممكن است ما از كارهای‌ خود ، غافل باشيم ولی‌ آنها هرگز نابود نمی‌‏شوند و همه در نزد خدا باقی‌ و محفوظ می‌‏مانند.در جهان آخرت كه پرده‏های‌ غفلت كنار می‌‏رود ، همه كارهای‌ خود را ، مشاهده خواهيم كرد.

 

خدا در قرآن می‌‏فرمايد:«هنگامی‌ كه انسان را برای‌ حساب می‌‏آورند و كارنامه‏

خود را می‌‏بيند و اعمال خويش را مشاهده می‌‏كند؛با تعجّب می‌‏گويد:اين چه كارنامه‏ايست كه تمام كارهايم‏ را ثبت و نگهداری‌ كرده است!؟چگونه هيچ كاری‌ از كارهايم از قلم نيفتاده است؟!»

از سوی‌ خدا خطاب می‌‏رسد:«اين اعمال ، در دنيا هم با تو بودند ، امّا از آنها

غافل بودی‌؛ اكنون كه جانت بينا شد ، آنها را مشاهده می‌‏كنی‌.»

باز هم خدا در قرآن می‌‏فرمايد:«هر كس كار خوبی‌ انجام دهد ، آن را در قيامت‏

خواهد ديد، و هر كس كار زشت و ناپسندی‌‏ انجام دهد، آن را در قيامت مشاهده خواهد كرد.» * * *

اكنون كه دانستيم: هيچيك از كارهای‌ ما، چه خوب باشد چه بد، نابود نمی‌‏شود، بلكه همه آنها در كارنامه زندگی‌ ما ثبت و ضبط می‌‏شوند و در«جهان‏ آخرت»به نتيجه كامل آنها خواهيم رسيد، آيا می‌‏توانيم نسبت به اخلاق و رفتار و كردار خودمان ، بی‌‏تفاوت باشيم؟آيا عقل ما نمی‌‏گويد:از خدا اطاعت كنيم و فرمانهايش را به كار بنديم؟

 

فكر كنيد و پاسخ دهيد:

1-كارهای‌ خوب و اخلاق نيك ، چه اثری‌ در روح ما می‌‏گذارند؟

2-كارهای‌ بد و اخلاق زشت ، چه اثری‌؟

3-آيا كارهای‌ خوب و بد ما ، نابود می‌‏شوند؟

4-چه چيزهايی‌ اسباب سعادت و تكامل ما می‌‏شوند؟

5-نعمتهای‌ بهشتی‌ ، از چه چيزی‌ درست می‌‏شوند؟

6-عذابهای‌ جهنّم ، از چه چيزی‌ درست می‌‏شوند؟

7-كارهای‌ ما ، در كجا ثبت و نگهداری‌ می‌‏شوند؟

8-ما ، در كجا كارهای‌ خود را مشاهده می‌‏كنيم؟

9-خدا درباره اعمال ما ، چه می‌‏فرمايد؟

10-اكنون كه فهميديم ، همه كارهای‌ ما ثبت و نگهداری‌ می‌‏شوند ، بايد چه كارهايی‌ انجام دهيم؟چگونه زندگی‌ كنيم؟

 

 

عمر جاويد

بهار شد گلستان‏ به رفتن زمستان‏ شكوفه بار ديگر به شاخه‏ها درخشيد بنفشه‏های‌ خودرو دوباره برلب جو كنار هم نشستند زير سايه بيد خدای‌ خالق گل‏ به گل دوباره جان داد زمين مرده را باز حيات تازه بخشيد كه مرگ ما خزانی‌‏ برای‌ پيكر ماست‏ قيامت است ما را بهار و عمر جاويد سزای‌ هر گُنَه كار جهنّم است و ظلمت‏ جزای‌ هر نكوكار بهشت و نور اميد