پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

ادله امامت و معرّفی امامان

ادله امامت و معرّفی امامان

امامت و خلافت نخستین امام (علی ابن ابی طالب علیه‌السلام) با توجّه به آن چه قبلاً گذشت، امری قطعی و روشن است و نیازی به تکرار نداریم، ولی اثبات امامت سایر امامان علیهم‌السلام نیاز به بحث و استدلال دارد. برای اثبات امامت ائمه اطهار علیهم‌السلام از دلیل‌های مختلف می‌توان استفاده کرد:

1ـ احادیث نبوی

احادیث فراوانی داریم که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرموده: «بعد از من، دوازده خلیفه خواهند آمد که همه از قریش هستند.».

این قبیل احادیث، در کتب اهل سنت و شیعه، به ثبت رسیده است.

دوازده نفر و همه از قریش

جابر بن سمره گفت:

از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله شنیدم که فرمود: «امور مردم، به خوبى انجام خواهد گرفت، مادام که دوازده نفر به آنان حکومت کنند.». بعد از آن، پیامبر کلمه‌ای گفت که آن را نفهمیدم. از پدرم پرسیدم: «رسول خدا چه فرمود؟». گفت: فرمود: «همه آنان از
قریش خواهند بود.».[215]

سمّاک بن حرب گفته است:

جابر بن سمره گفت: از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله شنیدم که فرمود: «اسلام، با عزّت خواهد بود. مادام که دوازده تن خلیفه بر آنان حکومت کنند.». بعد از آن، کلمه‌ای را فرمود که من نفهمیدم. به پدرم گفتم: «رسول خدا چه فرمود؟». گفت: فرمود: «همه آنان از قریش خواهند بود.».[216]

عامر بن سعد ابن ابی وقاص گفت:

به جابر بن سمره نوشتم که به من خبر بدهد از چیزی که از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله شنید. در جواب نوشت: از رسول خدا، روز جمعه، که شب آن اسلمی رجم شد، فرمود: «این دین برپا خواهد ماند تا قیام قیامت یا این که دوازده نفر خلیفه که همه آنان از قریش خواهند بود، بر آنان حکومت کنند.».[217]

بر پژوهندگان پوشیده نیست که تعداد دوازده خلیفه و امیری که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از آمدن آنان خبر داده با تعداد خلفایی که بعد از پیامبر آمده‌اند، قابل تطبیق نیست، نه بر خلفای چهارگانه قابل انطباق است و نه بر خلفای بنی امیه و بنی مروان و نه بر خلفای بنی‌عباس، و نه بر خلفا و سلاطینی که بعداً آمده‌اند، و نه با ضم و ترکیب بعضی با بعض دیگر. تنها وجه قابل توجیه، ائمه دوازده گانه شیعه باقی می‌ماند که هم از قریشند و هم از بنی‌هاشم.

 

دوازده نفر هستند

پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در احادیثی، تعداد امامان بعد از خودش را دوازده نفر معرّفی کرده است.

سلمان محمدی می‌گفت:

خدمت پیامبر رسیدم، در حالی که حسین بر زانویش نشسته بود. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله چشمان حسین را می‌بوسید و دهانش را می‌مکید و می‌فرمود: «تو سیّد، پسر سیّد و پدر سادات هستى. تو، امام، فرزند امام و پدر امامان هستى. تو، حجّت، فرزند حجّت و پدر نُه امام هستى که نهمین آنان، قائم خواهد بود.».[218]

عبدالله بن عباس از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل کرد که فرمود:

«خلفا و اوصیاء حجّت‏هاى خدا بعد از من دوازده نفر هستند: اوّل آنان برادرم و آخرین آنان، فرزندم خواهد بود.». عرض شد: «یا رسول الله! برادرت کیست؟». فرمود: «على ابن ابى طالب.». عرض شد: «فرزندت کیست؟». فرمود: «مهدى که زمین را پر از عدل و داد مى‏کند بعد از این که از ظلم و جور پر شده است.».[219]

حسن بن علی علیه‌السلام از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل کرده که فرمود:

امامان بعد از من، به تعداد نقیبان بنی اسراییل و حواریین عیسی هستند. هر که آنان را دوست بدارد، مؤمن است، و هر کس از آنان خشمناک باشد، منافق است. آنان، حجت‌های خدا بر مردم و پرچم‌های هدایت خواهند بود.[220]

 

دوازده نفر و نام آنان

جابر بن عبدالله انصاری، خدمت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله عرض کرد:

«یا رسول الله! امامان از اولاد على ابن ابى طالب چه کسانى هستند؟.». فرمود: «حسن و حسین، دو جوانان اهل بهشت. بعد از او، سید العابدین در زمان خودش،
علی بن الحسین؛ بعد از او، باقر محمّد بن علی. تو ـ ای جابر ـ او را ملاقات خواهی کرد، سلام مرا به او برسان. بعد از او، صادق جعفر بن محمّد؛ بعد از او، کاظم موسی بن جعفر، بعد از او، رضا علی بن موسی، بعد از او، تقی محمّد بن علی؛ بعد از او، نقی علی بن محمّد؛ بعد از او، زکّی حسن بن علی؛ بعد از او، فرزندش قائم به حق، مهدی امّت که زمین را پر از عدل و داد می‌کند چنان که پر از ظلم و جور شده است.

ای جابر! اینان، خلفا و اوصیای من و فرزندان و عترت من هستند. هر کس از آنان اطاعت کند، از من اطاعت کرده، و هر کس آنان یا یکی از آنان را انکار کند، مرا انکار کرده است. به برکت وجود آنان است که آسمان بر زمین فرود نمی‌آید و زمین محفوظ می‌ماند.».[221]

حسن بن علی علیه‌السلام گفت:

از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله شنیدم که به علی ابن ابی طالب علیه‌السلام فرمود: «تو، وارث علم من و معدن حکمت من و امام بعد از من هستى. وقتى شهید شدى، فرزندت حسن، امام است. وقتى حسن به شهادت رسید، پسرت حسین، امام است. وقتى حسین شهید شد، فرزندش على، امام خواهد شد. بعد از او، نُه نفر از اولاد حسین به امامت خواهند رسید.». بعد از آن، حسن بن علی علیه‌السلام عرض کرد: «یا رسول الله! نام آنان چیست؟». فرمود: «على و محمّد و جعفر و موسى و على و محمّد و على و حسن و مهدى که از نسل حسین است و زمین را پر از عدل و داد مى‏کند بعد از این که پر از ظلم و جور شده است.».[222]

حسین بن علی علیه‌السلام فرمود:

هنگامی که آیه «وأولوا الأرحام بعضهم أولى ببعض» نازل شد، به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآلهعرض کردم: «تأویل آیه چیست؟». فرمود: «به خدا سوگند! جز شما، کسى را اراده نکرده است. شما، اولواالارحام هستید. وقتى بمیرم، على، به من و مقام من، از دیگران شایسته‏تر است. وقتى پدرت از دنیا رفت، برادرت حسن از دیگران شایسته‏تر است. وقتى برادرت وفات کرد، تو از دیگران شایسته‏تر هستى.». پس عرض کردم: «بعد از من چه کس؟». فرمود: «پسرت، بعد از تو شایسته‏تر از دیگران است. وقتى او از دنیا رفت، محمّد، شایسته‏تر است. بعد از او، پسرش جعفر شایسته‏تر است. وقتى او وفات کرد، فرزندش موسى سزاوارتر است. وقتى او از دنیا رفت، فرزندش على شایسته‏تر است. وقتى او از دنیا رفت، پسرش محمّد شایسته‏تر است .وقتى او از دنیا رفت، فرزندش على سزاوارتر است. وقتى على وفات کرد، فرزندش حسن شایسته‏تر است. وقتى حسن از دنیا رفت، در نهمین فرزند تو غیبت واقع خواهد شد. اینان امامان نُه گانه از نسل تو هستند. خدا، علم و فهم مرا به اینان عطا کرده است. از سرشت من هستند. چرا گروهى از امّت درباره آنان، مرا اذیّت مى‏کنند؟ شفاعت من در قیامت نصیب آنان نخواهد شد.».[223]

سهل بن سعد انصاری گفت:

از فاطمه دختر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله سؤال کردم: «امامان چه کسانى هستند؟».
گفت: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به علی فرمود: «یا على! تو، بعد از من، امام و خلیفه هستى. تو نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارترى. وقتى تو از دنیا رفتى، فرزندت حسن، نسبت به مؤمنان، سزاوارتر است. وقتى حسن وفات کرد، حسین سزاوارتر است. وقتى حسین از دنیا رفت، پسرش على بن الحسین شایسته‏تر است. وقتى على بن الحسین وفات کرد، فرزندش محمّد شایسته‏تر است. وقتى محمّد از دنیا رفت، پسرش جعفر سزاوارتر است. وقتى جعفر وفات کرد، فرزندش موسى شایسته‏تر است. وقتى موسى از دنیا رفت، پسرش على سزاوارتر است. وقتى على وفات کرد، پسرش محمّد شایسته‏تر است. وقتى محمّد از دنیا رفت، فرزندش على سزاوارتر است. وقتى على وفات کرد، پسرش حسن شایسته‏تر است. وقتى حسن از دنیا رفت، فرزندش قائم و مهدى شایسته‏تر است. به دست او، شرق و غرب زمین فتح خواهد شد.».[224]

علی ابن ابی طالب علیه‌السلام از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآلهنقل کرده فرمود:

هر کس که دوست دارد خدا را ملاقات کند و مورد توجّه او قرار گیرد، به ولایت تو تمسّک جوید، و هر کس دوست دارد خدا را ملاقات کند، در حالی که از او راضی باشد، ولایت پسرت حسن را بپذیرد، و هر کس دوست دارد خدا را ملاقات کند در حالی که از او ترسی نداشته باشد، ولایت فرزندت حسین را بپذیرد، و هر کس دوست دارد خدا را ملاقات کند، در حالی که گناهانش ریخته شده باشد، ولایت علی بن الحسین را بپذیرد ـ زیرا، او چنان است که خدای تعالی فرموده: «سیماهم فى وجوههم من اثر ألسجود» ـ و هر کس دوست دارد خدا را ملاقات کند در حالی که چشمش روشن باشد، ولایت محمّد بن علی را بپذیرد، و هر کس دوست دارد خدا را ملاقات کند در حالی که نامه عملش به دست راستش داده شود، جعفر بن محمّد صادق را، ولیّ خودش قرار دهد، و هر کس دوست دارد پاک و پاکیزه خدا را ملاقات کند، موسی‌بن‌جعفر کاظم را ولیّ خود بداند، و هر کس که دوست دارد خوشحال و خندان خدا را ملاقات کند، علی بن‌موسی‌الرضا را ولیّ خود قرار دهد، و هر کس دوست دارد خدا را ملاقات کند در حالی که درجاتش بالا رود و سیئاتش به حسنات تبدیل شود، ولایت فرزندش محمّد را قبول کند، و هر کس دوست دارد خدا را ملاقات کند در حالی که حسابش را آسان بگیرد و او را داخل بهشتی کند که عرضش به تعداد آسمان و زمین است و برای پرهیزکاران مهیّا شده، ولایت فرزندش علی را بپذیرد، و هر کس می‌خواهد خدا را ملاقات کند در حالی که از رستگاران باشد، ولایت فرزندش حسن بن علی را قبول کند، و هر کس دوست دارد خدا را ملاقات کند در حالی که ایمانش کامل و اسلامش نیکو باشد، ولایت فرزندش منتظر محمّد ـ که صاحب الزمان و مهدی است ـ را بپذیرد. اینان چراغ‌های تاریکی و امامان هدایت و پرچم‌های تقوا هستند. هر کس آنان را دوست بدارد و ولایتشان را بپذیرد، من، بهشت را برای او ضمانت می‌کنم.[225]

 

دوازده نفرند و معصوم

عبدالله بن عباس گفت: از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله شنیدم که فرمود: «من و على و حسن و حسین و نُه نفر از نسل حسین، پاک و معصوم از گناه هستیم.».[226]

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به هنگام وفات، به فاطمه فرمود:

گریه نکن و اندوهناک مباش؛ زیرا، تو سیّد زنان اهل بهشت هستی و پدرت سیّد پیامبران و پسر عمویت (علی) سیّد اوصیا و دو فرزندت سیّد جوانان اهل بهشت هستند، و از نسل حسین، نُه نفر امام معصوم متولّد می‌شوند، و مهدی امّت از ما خواهد بود.[227]

انس بن مالک گفت:

از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله شنیدم به علی علیه‌السلام فرمود: «تو، وصى و برادر من در دنیا و آخرت هستى. دین مرا ادا، و به وعده‏هایم وفا مى‏نمایى و براى دفاع از سنّت من، مى‏جنگى. براى تأویل قرآن جنگ مى‏کنى چنان که من جهت تنزیل قرآن جهاد کردم.پس من بهترین پیامبران و تو بهترین اوصیا هستى، و دو فرزندم (حسن‏و حسین) بهترین اسباط هستند. از نسل آنان، نه امام متولّد مى‏شود که پاک و معصوم هستند و براى اجراى عدالت قیام مى‏کنند. امامان بعد از من، به عدد نقیبان بنى‏اسراییل و حواریین عیسى هستند. آنان، عترت من و از گوشت و خون من هستند.».[228]

رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود:

هر کس دوست دارد به «قضیب احمد» که خدای متعال آن را با دست خود
نشانده، نظر کند وبه آن تمسّک جوید، به ولایت علی ابن ابی طالب علیه‌السلام و امامان از فرزندانش تمسّک کند؛ زیرا، آنان، بهترین خلق خدا و برگزیدگان او هستند و از هر گناه و خطایی معصومند.[229]

ابوطفیل، از حضرت علی علیه‌السلام نقل کرده که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به او فرمود:

تو، وصی من، بر اموات اهل بیت و خلیفه بر احیای امّت هستی. جنگ با تو، جنگ با من، و صلح با تو، صلح با من است.

تو، امام و پدر امامان هستی. یازده نفر از نسل تو، امامان معصوم و پاک خواهند بود. مهدی این امّت که جهان را پر از عدل و داد می‌کند، یکی از آنان است. وای بر کسانی که نسبت به آنان بغض و کینه داشته باشند.[230]

ادله اثبات عصمت برای اهل بیت و عترت رسول خدا، می‌تواند به عنوان یکی از ادله امامت امامان دوازده گانه مورد استفاده واقع شود. این مسئله، قبلاً به طور تفصیل مورد بحث و تحقیق واقع شد. در آن جا، سه مطلب به اثبات رسید:

الف) عصمت از گناه و خطا، یکی از شرایط ضروری امام است.

ب) جز اهل بیت علیهم‌السلام افراد دیگری، نه مدّعی عصمت بوده، و نه عصمت‌شان، عملاً به اثبات رسیده است.

ج) مصادیق اهل بیت نیز قبلاً روشن شد.

با انضمام این سه مطلب می‌توان برای اثبات امامت هر یک از ائمه دوازده گانه علیهم‌السلام استدلال کرد.

برای توضیح بیش‌تر، می‌توانید به بحث سابق مراجعه کنید.

 

2ـ وجوب تمسّک به ثقلین

ابوسعید خدری گفت: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود:

من، دو چیز ارزشمند را در میان شما به امانت می‌گذارم که یکی از آن‌ها از دیگری بزرگ‌تر است: یکی کتاب خدا که ریسمانی است بین آنان و زمین کشیده شده است، دیگری عترت و اهل بیتم. بدانید که این دو، تا ورودشان بر من، بر حوض کوثر، از هم جدا نخواهند شد.[231]

ابوسعید خدری، از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل کرده که فرمود:

گمان می‌کنم به زودی دعوت شوم و اجابت کنم. من، دو چیز گران‌بها را در بین شما می‌گذارم: کتاب خدا، و عترت خودم. کتاب خدا، ریسمانی است که از آسمان به زمین کشیده شده است. عترت من، اهل بیت من‌اند. خدا به من خبر داده که این دو تا قیامت از هم جدا نخواهند شد. پس مواظب باشید چه گونه با این دو امانت رفتار خواهید کرد.[232]

زید بن ارقم گفت: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود:

من چیزی را در میان شما به امانت می‌گذارم که اگر به آن تمسّک جویید، بعد از من گمراه نخواهید شد. یکی از این دو، از دیگری بزرگ‌تر است. یکی کتاب خدا که ریسمانی است از آسمان به زمین کشیده شده است، دیگری عترت و اهل بیت خودم. این دو از هم جدا نخواهند شد تا بر حوض کوثر، بر من وارد شوند. پس مواظب باشید چه گونه با آنان رفتار خواهید کرد.[233]

 

3ـ بقای اهل بیت تا قیامت

رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود:

ستاره‌ها، امان اهل آسمان‌ها هستند. اگر ستاره‌ها نابود شوند، اهل آسمان‌ها نیز به هلاکت خواهند رسید. اهل بیت من نیز امان اهل زمین هستند. هرگاه اهل بیت نابود شوند، اهل زمین نیز به هلاکت خواهند رسید.[234]

ابن عباس، از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل کرده که فرمود:

اهل بیت من، مانند کشتی نوح هستند. هر کس بر آن سوار شد، نجات یافت و هر کس به آن چنگ زد، بالاخره، نجات یافت و هر کس از آن تخلّف کرد، غرق شد.[235]

از این دو حدیث و نظایر آن، استفاده می‌شود که اهل پیامبر تا قیامت باقی خواهند ماند، و مسلمانان وظیفه دارند برای نجات خود از آنان پیروی کنند.

رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود:

هر کس می‌خواهد همانند من زندگی کند و بمیرد و در بهشتی که خدای متعال فراهم ساخته، سکونت کند، بعد از من، به ولایت علی تمسّک جوید، با دوستانش دوستی، و به امامان بعد از من اقتدا کند. همانا که آنان، عترت من هستند، از طینت من آفریده شده ا ند، از فهم و علم من برخوردارند. وای به حال کسانی که فضل آنان را تکذیب کنند و صله مرا قطع کنند! شفاعتم نصیب آنان نخواهند شد.[236]

 

4ـ معجزات

چنان که در کتب کلام و حدیث آمده، پیامبر گرامی اسلام، در مواقع ضرورت و به منظور اثبات نبوّت خویش، کارهای خارق العاده‌ای را انجام داده که در توان افراد عادی
نبوده است. برای هر یک از امامان دوازده گانه نیز معجزاتی نقل شده که در کتب تاریخ و سیره و حدیث، موجود است و می‌تواند برای اثبات امامت آنان مفید باشد. ما، در این اوراق کوتاه، نمی‌توانیم به ذکر آن معجزه‌ها بپردازیم. علاقه‌مندان می‌توانند به کتاب‌های مربوط مراجعه کنند.

5ـ نصب و معرّفی امام قبل

چنان که قبلاً گفته شد، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآلهدر زمان حیاتش، علی ابن ابی طالب علیه‌السلام را به عنوان امام بعد از خودش معرّفی و نصب کرد. نصب او، از جانب خدا، و بر مردم حجت بود. آن حضرت، از امامت حسن و حسین علیهماالسلام نیز خبر داد. حضرت علی علیه‌السلام هم در زمان خودش و با توصیّه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرزندش حسن علیه‌السلام را به امامت برگزید و معرّفی کرد. امام حسن علیه‌السلام نیز برادرش حسین علیه‌السلام رابه امامت برگزید و معرّفی کرد. و به همین گونه، هر امامی مأموریّت داشت امام بعد از خودش را معرّفی کند. در آینده، این موضوع، تفصیلاً خواهد آمد.

در خاتمه، تذکّر این مطلب را لازم می‌دانم که ما، در مباحث آینده و برای اثبات امامت هر یک از امامان، فقط از این دلیل استفاده می‌کنیم و ادله سابق را تکرار نمی‌کنیم.


 

[215]ـ صحیح مسلم، ج 3، ص 1452 ـ جابر بن سمرة قال: دخلتُ مع أبی علی النبیّ صلی‌الله‌علیه‌وآله فسمعته یقول: «إنّ هذا الأمر لا ینقضى حتّى یمضى منهم إثنا عشر خلیفه». قال: ثم تکلم بکلام خفی علیَّ، فقلتُ لأبی: «ما قال؟» قال: «کلهم من قریش.».

[216]ـ صحیح مسلم، ج 3، ص 1453 ـ سماک بن حرب، قال: سمعت جابر سمرة یقول: سمعت رسول الله یقول: «لایزال الإسلام عزیزاً إإثنى عشر خلیفة.»، ثم قال کلمه‌لم أفهمها، فقلتُ لأبی: «ما قال؟». فقال: «کلّهم من قریش.».

[217]ـ صحیح مسلم، ج 3، ص 1453 ـ عامربن سعدبن أبی وقاص، قال: کتبتُ إلی جابر بن سمرة مع غلامی نافع: «أن اخبرنی بشى‏ء سمعته من رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله.». قال: فکتب إلیَّ: سمعتُ رسول الله یوم جمعة عشیة رجم الاسلمی، یقول: «لایزال الدین قائماً حتّى تقوم الساعة أوْیکون علیکم اثناعشر خلیفه کلهم من قریش.».

 

[218]ـ غایه‌المرام، ج 1، ص 103 نقل از ینابیع المودة ـ سلمان محمدی قال: دخلت علی النبیّ صلی‌الله‌علیه‌وآله و إذاً الحسین علی فخذه و هو یقبّل عینیه و یلثم فاه و یقول: «أنت سیّد ابن سیّد أبوسادة؛ أنت إمام بن إمام أبوأئمة؛ أنت حجة بن حجة أبوحجج تسعه من صلبک تاسعهم قائمهم.».
[219]ـ غایه‌المرام، ج1، ص 106 نقل از فوائد السمطین ـ عبدالله بن عباس. قال: قال رسول الله: «إنَّ خلفائی و أوصیانی و حجج الله على الخلق بعدی إثنا عشر: أولهم أخی و آخرهم ولدی». قیل: «یا رسول الله! ومن أخوک؟.». قال: «على ابن ابى طالب.». قیل: «فَمنْ ولدُک؟». قال: «المهدی الذى یملأها قسطاً و عدلاً کما ملئت جوراً و ظلماً.».
[220]ـ غایه‌المرام، ج1، ص 113 ـ حسن بن علی علیه‌السلام قال: قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله : «الأئمة بعدی بعدد نقباء بنى إسرائیل و حواری عیسى. مَن أحبهم فهو مؤمن، و مَن أبغضهم فهو منافق. هم حجج الله فی خلقه و أعلامه على بریّته.».
[221]ـ غایه‌المرام، ج 1، ص 163 ـ قال جابر بن عبدالله انصاری: «یا رسول الله! و مَنِ الأئمة من ولد على‏ابن ابى طالب؟». فقال: «الحسن و الحسین سیّدا شباب أهل الجنة، ثم سیّد العابدین فی زمانه علی بن الحسین، ثم الباقر محمّد بن علی ـ ستدرکه یا جابر! فإذا أدرکتَه فَاقرَا مِنّی السلامَ ـ ثم الصادق جعفر بن محمّد، ثم الکاظم موسی بن جعفر، ثم الرضا علی بن موسی، ثم التقی محمّدبن علی، ثم النقی علی بن محمّد، ثم الزکی الحسن بن علی، ثم ابنیه القائم بالحق مهدی اُمّتی الذی یملأ الأرض قسطاً و عدلاً کمامُلئَتْ ظلماً و جوراً.
هولاء ـ یا جابر! ـ خلفائی و أوصیائی و أولادی و عترتی. من أطاعهم فقد أطاعنی و مَن عصاهم فقد عصانی، و مَن أنکرهم أو أنکر واحداً منهم فقد أنکرنی. بهم یمسک الله السماءَ أنْ تَقَعَ علی الأرض إلاّ بإذنه و بهم یحفظ الله الأرض أنْ تمید بأهلها.».

[222]ـ غایه‌المرام، ج 1، ص 193 ـ عن الحسین بن علی، قال: سمعت رسول الله علیه‌السلام یقول لعلی علیه‌السلام : «أنت و ارث علمی و معدن حکمی والإمام بعدی. فإذا استشهدتَ فابنک الحسن، فإذا استشهد الحسن فابنک الحسین، و اذا استشهدالحسین  فابنه علىّ، یتلوه تسعة من صلب الحسین أئمة أطهار.». فقلت: «یا رسول الله! فما أسماؤهم؟.». قال: «علىّ و محمّد و جعفر و موسى و علیّ و محمدّ و علىّ و الحسن و المهدی من صلب الحسین، یملا الله به الأرض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً.».

[223]ـ غایه‌المرام، ج1، ص 194 ـ الحسین بن علی علیه‌السلام قال: لما أنزل الله تبارک و تعالی هذاه الآیة «و أولوا الارحام بعضهم أولى ببعض» فی کتاب الله، سألتُ رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله عن تأویلها، فقال: «والله! ما یعنى بها غیرکم، و أنتم أو لوا الأرحام. فاذا متُ فأبوک علیّ أولى بی و بمکانی، فإذامضى أبوک فأخوک الحسن أولى به، فإذا مضى الحسن فانْتَ أولى به.». فقلت: «یا رسول الله! فمَن بعدی؟». قال: «ابنک من بعدک، فإذا مضى فابنه محمّد ولیّ به من بعده، فإذا مضى محمّد فابنه جعفر أولى به و بمکانه من بعده، فاذا مضى جعفر فابنه موسى أوْلى به من بعده، فاذا مضى موسى فابنه علی أولى به من بعده، فادا مضى علیّ فابنه محمّد أولى به من بعده، و إذا مضى محمّد فابنه علیّ أولى به، فإذا مضى علىّ فابنه الحسن أولى به من بعده، فإذا مضى الحسن وقعت الغیبة فی التاسع من ولدک. فهذه الأئمة التسعة من صلبک، أعطاهم الله علمی و فهمی، طینتهم من طینتی. ما لقوم یؤذوننی فیهم؟ لا أنالهم الله شفاعتی یوم القیامة.».

[224]ـ غایه‌المرام، ج 1، ص 216 ـ سهل بن سعد انصاری، قال: سألت فاطمة بنت رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله عن الأئمة، فقالت: کان رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله یقول لعلی: «یا علی!» أنت الإمام والخلیفة بعدی و أنت أولى بالمؤمنین من أنفسهم. فإذا مضیت فابنک الحسن أولى بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضى الحسن فالحسین اولى بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضى الحسین فابنه علیّ بن الحسین أولى بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضى على فابنه محمّد أولى بالمؤمنین من أنفسهم فإذا مضى محمّد فابنه جعفر أولى بالمؤمنین من أنفسهم، فاذا مضى جعفر فابنه موسى أولى بالمؤمنین من أنفسهم، فاذا مضى موسى فابنه علىّ أولى بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضى علی فابنه محمّد أولى بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضى محمّد فابنه علىّ أولى بالمؤمنین من انفسهم، فإذا مضى علیّ فابنه الحسن أولى بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضى الحسن فابنه القائم المهدی أولى بالمؤمنین من أنفسهم. یفتح الله به مشارق الأرض و مغاربها.».
[225]ـ جامع أحادیث الشیعه، ج 1، ص 103. علیّ ابن أبی طالب علیه‌السلام عن رسول الله، أنّه قال: «مَن أحب أنْ یلقی الله عزّوجلّ و هو مقبل علیه غیر معرض فلیتولک، و مَن سرّه أنْ یلقی الله عزّوجلّ و هو راضٍ عنه فلیتولّ ابنک الحسن، و مَن أحب أن یلقی الله عزّوجلّ ولاخوف علیه فلیتول ابنک الحسین، و مَن أحب أنْ یلقی الله و قد تمحصّ عنه ذنوبه فلیتول علی بن الحسین، فإنّه کما قال الله «سیماهم فى وجوههم من أثر السجود»، و مَن أحبَّ أنْ یلقیّ الله عزّوجلّ و هو قریرالعین فلیتول محمّد بن علیّ، و مَن أحبّ أنْ یلقیّ الله فیعطیه کتابه بیمینه فلیتول جعفر بن محمّد الصادق، و مَن أحبّ أنْ یلقیّ الله طاهراً مطهراً فلیتول موسی بن جعفر الکاظم، و مَن أحبّ أن یلقی الله و هو ضاحک فلیتول علیّ بن موسی الرضا، و مَنْ أحبّ أن یلقیّ الله و قد رفعت درجاته و بدلتْ سیئاته حسنات فلیتولَّ ابنه محمّد، وَ مَن أحبّ أن یلقیالله عزّوجلّ فیحاسبه حساباً یسیراً و یدخله جنة عرضها السماوات و الإرض أُعدت للمتقین فلیتول ابنه علیاً، و مَن أحبّ أن یلقی الله عزّوجلّ و هو من الفائزین فلیتولّ ابنه الحسن العسکری، و مَن أحبّ أن یلقی الله عزوجل و قدکمل إیمانه و حسن إسلامه فلیتول ابنه المنتظر محمّداً صاحب الزمان المهدی. فهولاء مصابیح الدجی و أئمة الهدی و أعلام‌التقی. فمنْ أجتهم و تولاّهم کنتُ ضامناً له علی‌الله‌الجنة. چندین حدیث دیگر از این قبیل وجوددارد.
[226]ـ غایه‌المرام، ج2، ص 162 ـ عبدالله بن عباس، قال سمعت رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله یقول: «أنا و علیّ و الحسن و الحسین و تسعة من ولد الحسین مطهرون معصومون.».
[227]ـ غایه‌المرام، ج 2، ص 239. عن عمار، قال: قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله لفاطمة: «لاتبکی و لاتحزنى! فإنَّک سیدة نساء أهل الجنة و أباک سید الأنبیاء و ابن عمک سیدالأوصیاء و ابنیکِ سیّدا شباب أهل الجنة و من صُلب الحسین یخرج الله الأئمة التسعة مطهرون معصومون و منا مهدی هذه الأُمة.».
[228]ـ غایه‌المرام، ج2، ص 240 ـ انس بن مالک، قال: سمعت رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله یقول لعلی علیه‌السلام: «أنت وصی و أخی فی الدنیا و الآخره تقضى دینى و تنجز عدتی و تقاتل على سنّتى، تقاتل على التأویل کما قاتلتُ على التنزیل. فأنا خیر الأنبیاء و أنت خیرالأوصیاء و سبطاى خیرالاسباط. و من صلبهما تخرج الأئمة التسعة مطهرون معصومون قوّامون بالقسط. والأئمة بعدى على عدد نقباء بنیإسرائیل و حواری عیسى. هم عترتی من لحمی و دمی.».
[229]ـ غایه‌المرام، ج2، ص 300 ـ عن النبیّ صلی‌الله‌علیه‌وآله قال: «مَنْ سَرَّه أنْ ینظُرَ إلى القضیب الأحمر الذى غرسه الله بیده و یکون متمسکاً به فلیتول علیّ ابن أبی طالب علیه‏السلام. والأئمة من ولده ؛ فإنّهم خیرة الله عزّوجلّ و صفوته وهم المعصومون من کل ذنب ٍ و خطیئة ٍ.».
[230]ـ غایه‌المرام، ج 1، ص 193 ـ أبوالطفیل، عن علی علیه‌السلام قال: قال لی رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله :«أنت الوصی على الأموات من أهل بیتی و الخلیفة على الأحیاء من أُمّتى؛ حربک حربى، و سلمک سلمی؛ أنت الإمام أبوالأئمة؛ أحد عشر من صلبک أئمة مطهرون معصومون، و منهم المهدی الذى یملأ الأرض قسطاً، وعدلاً فَلَویْل لمبغضیهم.». و ده‌ها حدیث دیگر از این قبیل، وجود دارد.
[231]ـ مسند احمد بن حنبل، ج 3، ص 26؛ غایه‌المرام، ج2، ص 304 ـ عن أبی سعید الخدری، قال: قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله :«إنّی قد ترکت فیکم الثقلین أحد هما أکبر من الآخر: کتاب الله حبل ممدود من السماء إلى الارض و عترتی أهل بیتی. ألا إنّهما لن یفترقا حتّى یردا علىَّ الحوضَ.».
[232]ـ مسند احمد، ج3، ص 27 ـ عن أبی سعید الخدری، عن النبی صلی‌الله‌علیه‌وآله :«انّی أوشک أنْ ادعی فأجیب و إنّی تارک فیکم الثقلین: کتاب الله و عترتی. کتاب الله حبل ممدود من السماء إلی الأرض و عترتی أهل بیتی. و إنّ اللطیف الخبیر أخبرنی أنهما لن یفترقا حتّی یردا علَّی الحوضَ فانظرونی بِمَ تخلفونی فیهما. در غایة المرام در این رابطه، سی ونه حدیث از طریق اهل سنّت و هشتاد و دو حدیث از طریق شیعه نقل شده است.
[233]ـ الجامع الصحیح، ترمذی، ج 5، ص 663 ـ عن زید بن ارقم، رضی الله عنه، قال: قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله : «إنّی تارک فیکم ما إن تمسکتم به لن تضلّوا بعدى، أحدهما أعظم من الآخر: کتاب الله حبل ممدود من السماء إلى الأرض، و عترتی أهل بیتى و لن یتفرقا حتّى یردا علیّ الحوض. فانظروا کیف تخلفونى فیهما.».
[234]ـ المستدرک، حاکم نیشابوری، ج 3، ص 150 ـ عن علی، قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله : «النجوم أمان لأهل السماء، فإذا ذهبت النجومُ ذهب أهلُ السماء، و أهل بیتى أمان لأهل الأرض فإذا ذهب أهل بیتى ذهب أهل الأرض.».
[235]ـ المستدرک، حاکم نیشابوری، ج 3، ص 151 ـ عن ابن عباس، قال: قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله : «مثل أهل بیتی کمثل سفینة نوح، مَن رکبهانجا، و من تعلق بها فاز، و مَن تَخلَّفَ عنها غرق.».  : ذخائر العقبی، ص 20
[236]ـ الإمام علی ابن ابی طالب، ص 226