از مجموع سخنان گذشته، به این نتیجه رسیدیم که بشر، در تنظیم زندگی دنیوی و نَفْسانیخود، به وجود پیامبر و رهنمودهای الهی نیاز دارد. اکنون، میتوان گفت، درست به همین دلیل، در زمان فقدان پیامبر، به وجود امام نیاز دارد. برای روشن شدن این مطلب، باید به چند نکته توجّه کنیم:
الف) حضرت محمّد، خاتم پیامبران است و دین اسلام ابدی است. احکام و قوانین نورانی اسلام، برای دوران کوتاه حیات پیامبر اکرم (23 سال) نیامد، بلکه آمده تا قیامت باقی بماند و بشر را هدایت کند. این مسئله، از ضروریات اسلام است، و در کتابهای کلام و عقائد، با ادله قطعی، به اثبات رسیده است:
«ما کان محمد أبا أحد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبیین»؛[17] محمد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست. او، رسول خدا و خاتم پیامبران است.
«إنّ الدین عند الله الإسلام»؛[18] همانا دین، نزد خدا، اسلام است.
«و مَن یبتغ غیر الإسلام دیناً فَلَنْ یقبل منه و هو فى الآخرة من الخاسرین»؛[19] هر کس به جز اسلام، دین دیگری را اختیار کند، پذیرفته نخواهد شد و در آخرت از زیانکاران خواهد بود.
امام صادق علیهالسلام در حدیثی فرمود: «حتّى جاء محمّد فجاء بالقرآن و بشریعته و منهاجه، فحلال محمّد حلال إلى یوم القیامة وحرامه حرام إلى یوم القیامة؛[20] تا این که
محمد صلىاللهعلیهوآلهآمد. پس قرآن و شریعت و راه رستگارى را آورد. پس حلال محمّد، تا روز قیامت، حلال، و حرام او، تا قیامت، حرام خواهد بود.».
ب) در صورتی دین اسلام میتواند در طول تاریخ زنده و فعّال باقی بماند که بعد از پیامبر، شخص یا اشخاص مورد اعتمادی وجود داشته باشند که مسئولیتهای او را در پاسداری از دین بپذیرند و با جدّیت انجام دهند.
مسئولیّتهای پیامبر را در چند امر میتوان خلاصه کرد:
1ـ دریافت و تلقّی علوم و معارف و احکام و قوانین مورد نیاز جامعه از جانب خدا به وسیله وحی: «و أنا اخترتک فاستمع لما یوحى»؛ من، تو را برای پیامبری برگزیدم. پس گوش بده به آن چه به تو وحی میشود.
2ـ احکام و قوانین دین را معصومانه حفظ میکرد تا در اختیار انسانها باشد و در مورد نیاز بتوانند بدانها مراجعه کنند: «فاستمسک بالذى أوحى إلیک إنّک على صراط مستقیم»؛[21] آنچه را به تو وحی شد، محکم نگهدار. همانا که تو بر صراط مستقیم هستی.
3ـ احکام و قوانین الهی را به مردم ابلاغ میکرد و آنان را از عذاب الهی میترسانید: «و أُوحى إلىّ هذا القرآن لأنذرکم به و مَنْ بلغ»؛[22] این قرآن به من وحی شد تا شما و هر کس را که به او ابلاغ شد بترسانم.
«یا أیّها الرسول بلغ ما أنزل إلیک من ربّک»؛[23] ای رسول! آنچه را از جانب خدا بر تو نازل شده، به مردم ابلاغ کن.
4ـ بیرون آوردن مردم از تاریکیهای کفر و شرک و گمراهی، و هدایتشان به نور ایمان و توحید: «کتاب أنزلناه إلیک لتخرج الناس من الظلمات إلى النور»؛[24] کتاب را بر تو نازل کردیم تا مردم را از ظلمات خارج و به نور هدایت کنی.
5ـ قضا و داوری بین مردم: «إنّا أنزلنا إلیک الکتاب بالحق لتحکم بین الناس»؛[25] ما، کتاب را به حق بر تو نازل کردیم تا در میان مردم داوری کنی.
6ـ در عمل به احکام دین برای مردم، اسوه و الگو بود: «لقد کان لکم فى رسول الله أسوة حسنة»؛[26] همانا، در رسول خدا، برای شما، اسوه و مقتدای خوبی بود.
7ـ دین اسلام را گسترش دهد و بر سایر ادیان پیروز گرداند: «هو الذى أرسل رسوله بالهدى و دین الحق لیظهره على الدین کلّه»؛[27] خدایی که رسولش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان پیروز گرداند.
8 ـ بر مردم، ولایت مطلقه داشت و از خودشان نسبت به خودشان، اولی به تصرّف بود: «النبى أولى بالمؤمنین من أنفسهم»؛[28]
9ـ رسول خدا، مأموریّت داشت احکام و قوانین سیاسی و اجتماعی اسلام را مانند جهاد و دفاع و قضا و اجرای حدود و دیات و گرفتن زکات و صرف آن در مصارف و تقسیم غنائم و دیگر احکام مربوط به حکومت، به اجرا گذارد و حکومت کند.
پیامبر مسئولیتهای مذکور و مانند آنها را بر عهده داشت و در انجام دادن آنها، از خطا و اشتباه و نسیان و گناه، معصوم و مصون بود.
بعد از پیامبر، گرچه وحی قطع شد، ولی سایر مسئولیّتها، به شخص معصوم که آنها را بر عهده بگیرد و انجام دهد، نیاز دارد. آن شخص معصوم، همان امام و پیشوا است. اگر امام معصوم نباشد، اسلام ناب و اصیل نمیتواند در طول تاریخ، زنده و محفوظ و فعّال باقی بماند. بنابراین، وجود امام، برای تداوم اسلام ناب، ضرورت دارد.
همان طور که وجود پیامبر و ارسال رسول، از الطاف الهی است، وجود امام معصوم و تعیین او، از الطاف الهی و تداوم لطف ربوبی است.
[17]ـ احزاب: 40
[18]ـ آل عمران: 19
[19]ـ آل عمران: 85
[20]ـ کافی ، ج2، ص 17
[21]ـ زخرف: 43
[22]ـ انعام: 19
[23]ـ مائده: 67
[24]ـ ابراهیم: 1
[25]ـ نساء: 105
[26]ـ احزاب: 21
[27]ـ توبه: 33
[28]ـ احزاب: 6