پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

زيارت پيامبر(ص) و امامان معصوم:

زیارت پیامبر(ص) و امامان معصوم:

چنان‌که پیش از این اشاره شد، زیارت در لغت به معنای دیدار همراه با احترام و اکرام از شخص یا مکان است. شخص یا مکان زیارت‌شونده (مزور) نزد زائر، از قداست و احترام خاصی برخوردار بوده و با او سنخیت و مناسبتی دارد و انگیزه زیارت، ادای احترام نسبت به اوست. هیچ‌گاه گفته نمی‌شود فلان شخص به زیارت فلان ظالم ستمگر رفت یا فلان مسلمان به زیارت بتکده رفت یا فلان بت‌پرست به زیارت کعبه رفت و امثال اینها؛ چون باید بین زائر و مزور، سنخیتی وجود داشته باشد.

یکی از انواع زیارت‌ها که در مورد آن تأکید فراوان شده و پاداش‌های اخروی و دنیوی بر آن مقرر گشته، زیارت پیامبر گرامی اسلام(ص) و امامان معصوم: است. این زیارت می‌تواند در زمان حیات آن بزرگواران باشد یا می‌تواند بعد از مرگ و زیارت مراقد مقدس و حرم‌های شریف آن بزرگواران باشد. البته زیارت قبور و ضریح‌های آنان، فی نفسه ارزشی ندارد؛ بلکه ارزش این قبور به اعتبار صاحبان آن است که روح آن بزرگواران در عالم برزخ، به زائران توجه دارند.

در واقع حضور زائر، حضوری باطنی است؛ یعنی زائر در باطن ذات و نفس خود، با روح پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) ارتباط برقرار می‌کند و خودش را بر آن انسان‌های برگزیده و بنده خاص خداوند عرضه می‌دارد؛ چنان‌که در زیارت بیت الله نیز زائر، نفس و باطن ذات خویش را بر صاحب بیت، یعنی خدای سبحان عرضه می‌دارد.

در اصل استحباب و مرغوبیت زیارت قبور و مراقد پیامبر اعظم(ص) و امامان معصوم: و پاداش‌های اخروی و دنیوی آن، تردیدی نیست؛ چراکه احادیث فراوانی در این باره وجود دارد که به حد تواتر معنوی می‌رسد؛ بیش از پانصد حدیث، تنها در جلد چهاردهم کتاب «وسائل الشیعه»، وجود دارد. با مطالعه جلد 97، 98 و 99 کتاب «بحارالانوار» و همچنین کتاب «مستدرک الوسائل» و سایر کتاب‌های حدیث نیز، بیش از این دیده می‌شود.

آنچه در اینجا نیاز به بحث دارد، این است که مراد از زیارت مطلوب در شرع چیست؟ آیا صرف حضور زائر نزد قبور و حرم‌های مطهر، موجب این همه ثواب می‌شود؟ آیا این مسئله در مورد همه کس و به هر کیفیت صادق است یا اینکه شرایط خاصی دارد؟ هدف از این زیارت‌ها چیست؟ چرا شرع به زیارت‌ها این قدر عنایت داشته؟ آیا صرف حضور فیزیکی در این مرقدها، این همه ارزش دارد یا این ارزش‌ها برای آثار معنوی زیارت‌هاست؟

در پاسخ صحیح به پرسش‌های پیش‌گفته، باید به احادیث مربوط، مراجعه و از راهنمایی‌های خود معصومان: استفاده کنیم. احادیث مرتبط با فضیلت و شرایط زیارت را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:

دسته اول، احادیث فراوانی است که در آنها به طور مطلق به زیارت معصوم(ع) سفارش شده و از ثواب‌ها و آثار دنیوی و اخروی این زیارت‌ها خبر داده‌اند که بیشتر احادیث همین‌گونه‌اند.

دسته دوم، احادیثی است که علاوه بر مطالب پیش‌گفته، به ذکر حکمت و علل تشریع زیارت نیز اشاراتی دارند. این دسته از احادیث را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد: بخش اول، احادیثی که عرفان و شناخت حق امامان را شرط قبولی زیارت و ترتب آثار معرفی می‌کنند که بیش از سی حدیث در این مورد وجود دارد؛ برای نمونه امام صادق(ع) فرمود: «کسی که قبر اباعبدالله(ع) را زیارت کند، در حالی که عارف به حق او باشد، خدای متعال گناهان گذشته و آینده‌اش را می‌آمرزد».[22]

همچنین امام رضا(ع) فرمود: «هر کس قبر حسین(ع) را زیارت کند، در حالی که عارف به حق او باشد، خدای متعال نام او را در علیین ثبت می‌کند».[23] در این قبیل احادیث، گرچه به ضرورت شناخت و عرفان حق امام اشاره شده است، ولی در رابطه با تعیین مصداق و جنبه‌های شناخت آن حضرت چیزی نیامده است. زائران چه جنبه‌هایی از امام را باید بشناسند و در زیارت به آنها توجه کنند تا به ثواب کامل زیارت نائل گردند؟ البته در بعضی از احادیث به این مطلب اشاره شده است؛ برای نمونه در حدیثی از امام صادق7 نقل شده است که به یکی از اصحاب فرمود:

یکی از نوادگان من در سرزمین خراسان، در شهر طوس به شهادت خواهد رسید. هر کس او را زیارت کند، در حالی که عارف به حق او باشد، من در قیامت دست او را می‌گیرم و داخل بهشتش می‌نمایم. گرچه از اهل ارتکاب (بعض) گناهان کبیره باشد. راوی عرض کرد: فدایت شوم، مراد از عرفان حق چیست؟ فرمود: بداند که او امام واجب الاطاعه و غریب و شهید است. هرکس او را زیارت کند و حقش را بشناسد، خدای متعال اجر هفتاد شهید را که در رکاب پیامبر9 شهید شده‌اند، به او عطا خواهد کرد.[24]

در حدیث دیگری امام صادق(ع) فرمود: «هر کس قبر امام حسین(ع) را زیارت کند، در حالی که او را امام واجب الاطاعه از جانب خدا بداند، گناهان گذشته و آینده‌اش بخشوده می‌شود».[25]

همچنین امام رضا(ع) فرمود:

هر امامی پیمانی دارد بر عهده دوستان و شیعیانش و از اتمام وفای به عهد، زیارت قبور آنان است. پس هر کس از روی رغبت و به قصد تصدیق به آنچه آنان به آن میل دارند، ایشان را زیارت کند، امامانشان در قیامت شفیع آنان خواهند بود.[26]

امام موسی‌بن‌جعفر(ع) نیز فرمود:

کم‌ترین ثوابی که به زائر امام حسین(ع) در کنار شط فرات می‌رسد، در صورتی که حق و حرمت و ولایت او را قبول داشته باشد، این است که گناهان گذشته و آینده‌اش بخشوده می‌شود.[27]

امام صادق(ع) می‌فرماید:

هرکس امام واجب الاطاعه‌ای را زیارت و نزد قبرش، چهار رکعت نماز بخواند، خداوند ثواب یک حج و عمره در نامه عملش می‌نویسد».[28]

از برخی احادیث، استفاده می‌شود که زیارت پیامبر9 و امامان: در زمان حیاتشان نیز همین ارزش و ثواب را دارد. امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه به حج رفتید، آن را به زیارت ما ختم کنید؛ چون زیارت ما از اتمام حج است».[29]

امام صادق(ع) از حسن‌بن‌علی(ع) نقل کرد که به پیامبر اکرم(ص) فرمود:

پدرم! پاداش کسی که تو را زیارت کند چیست؟ فرمود: پسرم هر کس مرا در زمان حیات یا بعد از مرگ زیارت کند یا پدرت یا برادرت یا تو را زیارت کند، حقش بر من این است که در قیامت او را زیارت کنم و از گناهانش پاک سازم.[30]

زراره از امام باقر(ع) نقل کرده است که فرمود:

به مردم امر شده که این احجار (سنگ‌هایی که در بنای کعبه به کار برده شده و حجرالاسود) را زیارت کنند؛ بعد از آن به مدینه بیایند و از ولایت خودشان نسبت به ما خبر دهند و پایداری خودشان را در وفاداری به نصرت ما اعلام نمایند.[31]


گفتارهایی درباره احادیث زیارت

یک: از بررسی و مطالعه احادیث مربوط به زیارت استفاده می‌شود که پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار:، اصحاب و یارانشان را به زیارت خودشان در زمان حیات، و قبورشان بعد از مرگ سفارش کرده‌اند و در همین راستا، زیارت را یک عبادت معرفی کرده و از آثار دنیوی و ثواب‌های اخروی آن خبر داده‌اند.

در رابطه با فلسفه تشریع زیارت، به عنوان یک عبادت، می‌توان به اموری اشاره کرد که مهم‌ترین آن عبارت است از: برقراری و تحکیم روابط بین شیعیان با یکدیگر و با امام زمانشان. ارزش و اهمیت چنین برنامه‌ای برای بقا و توسعه یک مرام و یک جمعیت، بر کسی پوشیده نیست. در این رابطه آثار دیگری نیز منظور بوده که در آینده بدانها اشاره خواهد شد.

از مراجعه به کتب حدیث و مزار، چنین استفاده می‌شود که ائمه اطهار:، نسبت به زیارت، عنایت خاصی داشته‌اند؛ به ویژه درباره زیارت امام حسین(ع)، حضرت علی(ع) و امام رضا(ع) احادیث فراوانی وجود دارد که می‌توان گفت در حد تواتر معنوی و قطعی است.[32] گرچه در بین آنها، احادیثی وجود دارد که راویان آنها ضعیف یا مجهول یا مرسل (و گاهی مجعول) هستند، ولی در مجموع، یقین‌آورند و نیازی به بررسی سندی ندارند. مگر در برخی از آنها که در بیان ثواب، به مطالب اغراق‌آمیزی اشاره شده که پذیرش آنها با آیات قرآن و احادیث قطعی و عقل سازگار نیست. در چنین مواردی باید به مبانی حدیث‌شناسی مراجعه کرد.

دو: احادیث مربوط به زیارت به دو بخش تقسیم می‌شوند: مطلق و مقید. به احادیثی مطلق می‌گوییم که در آنها برای زیارت، ثواب‌هایی مقرر شده، بدون اینکه قید و شرطی در آن آمده باشد و بیشتر احادیث همین گونه‌اند. اما احادیث مقید و مشروط، عبارت‌اند از احادیثی که در آنها برای ثواب زیارت، به شرایطی اشاره شده است؛ مانند جمله «عارفاً بحقه». در این قبیل احادیث که بیش از سی روایت هستند[33]، در ترتب ثواب‌ها قید شده است که زائر، عارف به حق زیارت‌شونده باشد؛ یعنی زائر در صورتی زیارتش قبول می‌شود و می‌تواند انتظار ثواب‌های مقرر را داشته باشد که حق پیامبر(ص) و امام(ع) را بشناسد و به عنوان ادای حق و انجام وظیفه، آنان را زیارت کند. بنابراین زائر باید سعی کند حق زیارت‌شونده را بشناسد و آن‌گاه به زیارت برود. ولی باید توجه داشت که در این دسته از احادیث، توضیحی در مورد اینکه حق زیارت‌شونده چیست، نیامده است.

سه: در تعدادی از همین احادیث، درباره حق زیارت‌شونده نیز توضیحاتی آمده است. برای نمونه حمزة‌بن‌حمران از حضرت صادق(ع) نقل کرده است:

یکی از فرزندان من در سرزمین خراسان در شهر طوس به قتل می‌رسد. هرکس او را زیارت کند، در حالی که عارف به حق او باشد، من در قیامت با دست خودم او را داخل بهشت می‌کنم؛ گرچه اهل گناه هم باشد. راوی عرض کرد: فدایت شوم! عرفان حق او به چه معناست؟ امام در جواب فرمود: یعنی او را امام و واجب الاطاعه بداند.[34]

در حدیث دیگری امام صادق(ع) فرمود:

هر کس قبر حسین(ع) را زیارت کند، در حالی که او را امام و واجب الاطاعه بداند، خدای متعال گناهان گذشته و آینده‌اش را می‌‌آمرزد.[35]

همچنین امام رضا(ع) فرمود:

امام، پیمانی بر گردن دوستان و شیعیانش دارد و یکی از لوازم وفای به پیمان، زیارت قبور آنان است. پس هرکس آنان را زیارت کند، در حالی که شوق به زیارت دارد و تصدیق می‌کند به آنچه آنان دوست دارند، امامانشان در قیامت از آنان شفاعت خواهند کرد.[36]

امام باقر(ع) هم فرمود:

به مسلمانان امر شده که به زیارت این سنگ‌ها (کعبه و حجرالاسود) بروند، سپس نزد ما بیایند و مراتب ولایت خودشان را بر ما عرضه بدارند و به ما وعده نصرت بدهند.[37]

 


حقوق امامان معصوم:

در تعدادی از احادیث مربوط به زیارت امامان:، به وجه شناخت و عرفان حقوق آنان نیز اشاره شده است؛ برای نمونه، امام صادق(ع) در ثواب زیارت امام حسین(ع) فرمود:

هرکس قبر امام حسین(ع) را زیارت کند، در حالی که او را امام واجب الاطاعه بداند، خدای متعال، گناهان گذشته و آینده‌اش را می‌آمرزد.[38]

حضرت ابوالحسن موسی(ع) فرمود:

کم‌ترین ثوابی که به زائر ابا عبدالله حسین(ع) می‌رسد، در حالی که حق او و حرمت و ولایتش را بشناسد، این است که گناهان گذشته و آینده‌اش بخشوده می‌شود.[39]

حضرت ابوالحسن الرضا(ع) نیز می‌فرماید:

هر امامی پیمانی بر عهده دوستان و شیعیانش دارد و اتمام ولایت، زیارت قبور آنان است. پس هر کس قبور امامان را از روی رغبت و تصدیق بدانچه آنان بدان رغبت دارند، زیارت کند، امامانشان در قیامت از آنان شفاعت خواهند کرد.[40]

در ثواب زیارت امام رضا(ع) آمده است:

هرکس او را زیارت کند، در حالی که می‌داند او بعد از پدرش امام واجب الاطاعه از جانب خدای عزّوجل می‌باشد، مثل کسی است که رسول خدا(ص) را زیارت کرده است.[41]

حضرت ابی عبدالله (امام صادق)(ع) فرمود:

یکی از نوادگان من در سرزمین خراسان، در شهر طوس به شهادت می‌رسد. پس هرکس او را زیارت کند، در صورتی که عارف به حقش باشد، من او را با دست خودم به بهشت می‌برم؛ گرچه از اهل کبائر باشد. راوی عرض کرد: عرفان حق او چیست؟ فرمود: او را امام واجب الاطاعه بداند که در غربت به شهادت رسیده است. پس هرکس او را زیارت کند، در حالی که عارف به حقش باشد، خداوند اجر هفتاد شهید که در محضر رسول خدا9 شهید شده باشد را به او عطا خواهد کرد.[42]


سخنی کوتاه درباره حقوق پیامبر(ص)

گفته شد که زیارت پیامبر اعظم(ص) در صورتی پذیرفته می‌شود که زائر، حقوق او را بشناسد و ملتزم به آن باشد. در شناخت حقوق پیامبر(ص)، باید از آیات و احادیث استفاده کنیم.

 

ازاین‌رو به چند آیه اشاره می‌کنیم:

قرآن می‌گوید:

(یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْاَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیْء فَرُدُّوهُ إِلَى الله وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِالله وَ الْیَوْمِ الآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلاً) (نساء: 59)

ای مؤمنان! از خدا و پیامبر و اولواالامر اطاعت کنید، اگر به خدا و قیامت ایمان دارید، در مواردی که در چیزی تنازع و اختلاف نظر داشتید، در حل آن به خدا و رسول مراجعه نمایید. این بهتر و سرانجام نیکوتری دارد.

در آیه دیگری می‌گوید:

(شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى وَ عِیسـى أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ) (شوری:‌13)

در دین شما، بر آنچه به نوح سفارش کرده بود، مقرر داشت و نیز آنچه به تو وحی کرده‌ایم و آنچه به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کرده‌ایم که دین را بر پا دارید و در آن اختلاف نکنید.

در آیه‌ای دیگر به پیامبر اکرم(ص) گفته می‌شود که به مؤمنان بگو: (قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی)؛ «من در رسالتم مزدی از شما نمی‌خواهم، جز مودت با خویشان نزدیکم» (شوری: 23). از آیات پیش‌گفته چند مطلب مهم برداشت می‌شود:

1. مؤمنان وظیفه دارند از خداوند اطاعت کنند؛ یعنی وحی الهی را از زبان پیامبر(ص) بپذیرند که این در واقع، اطاعت از خداست.

2. مؤمنان وظیفه دارند به دستوراتی که از سوی پیامبر9 صادر می‌شود نیز عمل کنند؛ چرا که پیامبر(ص) از جانب خداوند بر مسلمانان ولایت دارد و واجب الاطاعه  است (وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ).

3. مؤمنان وظیفه دارند از صاحبان امر، یعنی حاکمانی که از سوی پیامبر(ص) منصوب شده‌اند و امامان معصوم: نیز اطاعت کنند.

4. مؤمنان باید در موارد اختلاف، برای حل آنها به دستورات خدا و پیامبر(ص) مراجعه کنند. در پایان، عمل به این فرمان‌ها، از لوازم ایمان به خدا و روز جزا به شمار آمده است.

5. در آیه دیگری از مسلمانان خواسته شده است که دین توحید را بر پا دارند، به احکام و قوانین دین عمل کنند و در گسترش آن در جهان، به پیامبر اعظم(ص) کمک نمایند و از اختلاف ـ چه در مسائل دینی و چه در بین خودشان ـ بپرهیزند.

6. در آیه اخیر، مودت ذی القربی (یعنی عترت پیامبر(ص) که امامان معصوم:، از مهم‌ترین مصادیق آن به شمار می‌روند) به عنوان اجر و مزد رسالت پیامبر اسلام(ص) معرفی شده است.

کوتاه سخن اینکه امور مذکور را می‌توان از جمله حقوق پیامبر اکرم9 به شمار آورد. زائران در زمان حیات پیامبر(ص) وظیفه داشتند در فرصت‌های ممکن، به محضر ایشان مشرف شوند و مراتب وفاداری خود را نسبت به انجام وظایف، عرضه بدارند و از ثواب زیارت بهره‌مند گردند.

بعد از درگذشت پیامبر(ص) نیز همین وظیفه و ارزش برجاست. زائر مرقد مطهر آن جناب، در آن مکان شریف حضور می‌یابد و با توجه به اینکه عقیده دارد روح بلند پیامبر(ص)، در جهان برزخ، حیات دارد و بر اعمال امت نظارت می‌کند، نفس و باطن خویش و اعمالش را بر آن جناب عرضه می‌دارد، مراتب وفاداری خود را نسبت به اسلام و پیامبر عظیم الشان(ص) عرضه می‌دارد و اگر قصور یا تقصیراتی داشت، از کردار گذشته‌اش توبه می‌کند و تصمیم می‌گیرد آنها را جبران نماید. در چنین زیارتی می‌توان به ثواب‌های مقرر امیدوار بود.


وظایف پیروان امام(ع)

لازمه قبول و ایمان به امامت، چند چیز است:

یک: شناخت صفات او؛ مانند علم و عصمت و نصب از جانب پیامبر یا امام سابق.

دو: زمینه‌سازی برای انجام وظایف امامت و حمایت از شخص او.

سه: التزام عملی و پیروی از دستوراتش.

چهار: اعلام آمادگی در دفاع از مکتب امامت و حضور در صحنه‌ها در مواقع لازم.

به همین دلیل، اعلام آمادگی و پشتیبانی از آرمان‌های امامت، از حقوق امام به شمار آمده و ثواب‌هایی بر آن مقرر شده است که پیش از این به برخی از آنها اشاره شد. مطلوبیت این حضور و اعلام وفاداری، هم در زمان حیات امام وجود دارد و هم بعد از وفاتش. در زمان حیات امام، تأکید شده، بعد از انجام مراسم حج یا قبل از آن، خدمت امام مشرف شوند و مراتب وفاداری خود را اعلام کنند. بعد از وفات امام(ع) نیز همین مطلوبیت باقی است و به همین دلیل زیارت مرقد مطهر امام معصوم، تشریع و بر آن تأکید شده و ثواب‌هایی بر آن مقرر شده است.

شیعیان عقیده دارند که روح مقدس پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم:، در عالم برزخ در مقام عالیِ پیامبری و امامت حضور دارند و شاهد اعمال پیروانشان هستند. بنابراین از امت انتظار دارند در تعقیب اهداف آنان، تلاش و جدّیت داشته باشند، به وظایف دینی خود عمل کنند و دیگران را نیز ارشاد نمایند. رمز تشریع زیارت مراقد شریف پیامبر(ص) و امامان معصوم: و ثواب‌های بسیار آن را باید در همین امر جست‌وجو کرد.

زائر در واقع، باطن ذات و کردار و رفتار و اخلاق خود را بر روح بلند پیامبر(ص) و امام(ع) عرضه می‌دارد؛ اگر طبق دستورات آنان عمل کرده باشد، با خشنودی و تصمیم به ادامه انجام وظایف دینی، باز می‌گردد و اگر در انجام وظایف دینی و ولایتی، قصور یا تقصیری داشته باشد، شرمنده می‌شود و اظهار پشیمانی می‌کند. وی در این حال، از کردار زشتش نزد خدا شرمنده می‌شود، توبه می‌کند و برای بازگشت به سوی حق، تصمیم جدی می‌گیرد. سپس ضعف‌ها و اشتباهات خود را جبران می‌کند و با روحی دگرگون‌شده، به وطن باز می‌گردد و یکی از نشانه‌های زیارت مقبول نیز همین است.


جمع‌بندی

از آنچه گفته شد، چند مطلب مهم برداشت می‌شود:

1. با توجه به احادیث فراوانی که از پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم: درباره زیارت آمده و با توجه به سیره پیامبر(ص) و امامان معصوم: و عالمان و مؤمنان سَلَف در تقید به زیارت، اصل مشروعیت زیارت به عنوان یک عبادت و ثواب‌هایی که بر آن وعده داده شده است، تردیدپذیر و انکارشدنی نیست.

2. زیارت هم می‌تواند در زمان حیات پیامبر(ص) و امامان معصوم: باشد و هم پس از مرگ ظاهری ایشان و به صورت زیارت مراقد شریفه و قبور مطهر آنها.

3. در تشریع زیارت، مانند سایر عبادت‌ها، اهداف خاصی منظور بوده که زائر باید در تحقق آنها جدیت کند تا اعمالش مقبول واقع شود و به ثواب‌های مذکور نائل آید.

4. اهدافی را که در تشریع زیارت منظور بوده، می‌توان در امور زیر خلاصه کرد:

الف) تجدید پیمان و اعلام وابستگی به امت اسلامی و مکتب امامت و ولایت و اعلام وفاداری و حمایت از آنها. این نکته همان چیزی است که در احادیث به عنوان حق امام(ع)، معرفی شده است. حق امام(ع) این است که پیشوا و مقتدا شناخته شده و از او پیروی شود و امامت به همین معناست.

ب) حضور در جایگاهی مقدس برای عبادت، توجه به خدای متعال، راز و نیاز با او، عرض بندگی، توبه از گناهان گذشته، تصمیم به ترک آنها برای همیشه، تزکیه و تهذیب نفس، تحصیل ملکه تقوا و در یک کلام، دگرگونی نفسانی و پاکسازی نفس از اخلاق زشت و آراستن آن به اخلاق نیک که این را می‌توان از بهترین آثار زیارت به شمار آورد.

چه بسا افراد گمراه و معصیت‌کاری که در سفر حج یا زیارت پیامبر(ص) و ائمه بقیع: یا زیارت دیگر امامان، انقلاب درونی پیدا کرده و از کردار زشت خود پشیمان شده و به صورت انسانی پاک بازگشته‌اند. هر زائری می‌تواند چنین حالی پیدا کند؛ البته در صورتی که بخواهد و در این راه قدم بردارد.

تشریع زیارت و تأکید آن و ثواب‌هایی که بر آن تصور شده، به منظور الگو قرار دادن و پیروی عملی از گفتار و کردار آنهاست، نه بخشایش گناهان و جرئت دادن به مردم در ارتکاب معاصی به امید شفاعت. در برخی احادیث، به این نکته مهم تصریح شده است؛ محمد بن مسلم می‌گوید:

به امام صادق(ع) عرض کردم: «وقتی ما به زیارت پدرت می‌رویم، در حال حج نیستیم؟» فرمود: «چرا در حال حج هستیم». عرض کردم: «پس آنچه بر حاجیان لازم است، بر ما هم واجب است؟» امام فرمود: «مثلاً چه؟» عرض کردم: «یعنی کارهایی که حاجیان باید انجام دهند». امام فرمود: «رعایت این امور بر زائران واجب است. با هم سفرانت خوش‌رفتار باش؛ کم سخن بگوی، مگر در کارهای خیر؛ پیوسته در حال ذکر خدا باش؛ نظافت و پاکیزگی را رعایت کن؛ قبل از مشرف شدن به حرم غسل کن؛ در حال خضوع و فروتنی باش؛ زیاد نماز بگزار و بر محمد و آل محمد زیاد صلوات بفرست.

و بر تو لازم است از کارهایی که باید اجتناب کنی، اجتناب نمایی؛ لازم است از نگاه به [مناظر حرام] اجتناب نمایی؛ بر تو لازم است به نیازمندان از برادرانت کمک نمایی؛ بر تو لازم است که تقیه را که قوام دینت بدان بستگی دارد، رعایت نمایی؛ از ارتکاب کارهای حرام اجتناب کن؛ از خصومت و دشمنی پرهیز کن؛ از قسم و سوگند اجتناب کن، اگر این‌گونه رفتار کنی، حج و عمره‌ات مقبول می‌گردد و استحقاق آن را پیدا می‌کنی که در برابر هزینه‌هایی که صرف کرده‌ای، به پاداش نیک برسی و با مغفرت و رحمت و رضوان الهی به وطن بازگردی».[43]


حال عبادت، یکی از برکات زیارت

بعضی مکان‌ها به اعتبار انتسابشان به خدای متعال، از قداست ویژه‌ای برخوردارند؛ مانند مسجدالحرام و مسجد پیامبر و دیگر مسجدهای بزرگ و کوچک. در این قبیل مکان‌ها، انسان احساس معنویت می‌کند و بیشتر و بهتر به یاد خدا می‌افتد و حال عبادت و دعا پیدا می‌کند. در اثر همین معنویت و توجه است که از ثواب بیشتری برخوردار خواهد شد و به همین دلیل به نمازگزاران سفارش شده تا جایی که امکان دارد، نمازشان را در مساجد بخوانند؛ چرا که ثواب‌های متفاوتی برایشان مقرر شده است.

حرم مقدس پیامبر اعظم(ص) و امامان معصوم: نیز به اعتبار انتسابشان به آن بزرگواران، همین ارزش را پیدا کرده است. زائر وقتی داخل این مکان‌های مقدس می‌شود، احساس معنویت خاصی پیدا می‌کند و بیشتر دوست دارد نماز و دعا بخواند و با خدای خویش راز و نیاز کند. چه بسا انسان در این مکان‌ها، به فکر گناهانش می‌افتد و توبه می‌کند. چه زائران فراوانی که در آن محیط معنوی و نورانی به خود آمده و دگرگون شده‌اند؛ چه افرادی که اهل نماز نبودند یا در نمازشان سستی می‌کردند، اما نمازخوان شدند؛ چه کسانی که اهل فسق و فجور بودند و از کردار خود توبه کردند و چه‌بسا افرادی که به امامت و حتی به اصل اسلام ایمان نداشتند و در اثر جذبه‌های معنوی آن مکان‌های مقدس، به حق گرویدند؛ چنان‌که نمونه‌هایش را بسیار دیده یا شنیده‌ایم.


زیارتنامه‌ها

در تحقق زیارت، همین اندازه کافی است که زائر به قصد زیارت و تعظیم زیارت‌شونده، در زیارتگاه حضور یابد و خواندن زیارتنامه شرط قبولی زیارت نیست. زائر می‌تواند در آن مکان مقدس نماز یا قرآن بخواند و ثوابش را به روح زیارت‌شونده اهدا کند. او می‌تواند برای خودش و سایر مؤمنان دعا کند و در گوشه‌ای بنشیند و با خدای خویش خلوت کند.

در آداب زیارت، مطالبی در کتب ادعیه نوشته شده است که می‌توانید بدانها مراجعه کنید. در این رابطه به چند نکته مهم اشاره می‌کنیم:

نکته اول: زیارت یک عبادت است و در قبولی عبادت، قصد قربت و جلب رضای خدای متعال، شرط لازم است. اگر زائر به منظور عرض حاجت و امید به حل مشکلات زندگی به زیارت می‌رود، باید توجه داشته باشد که به هر حال، کلید حل مشکلات در اختیار خدای سبحان است و از توسل به امام(ع) یا پیامبر(ص)، جز واسطه‌گری و شفاعت، کاری ساخته نیست و در نهایت، حل همه مشکلات در اختیار خدای قادر متعال است.

نکته دوم: ارزش زیارت زائران، به مقدار شناخت و معرفتی است که نسبت به زیارت‌شونده دارند و از این جهت، زائران بسیار متفاوت‌اند. بنابراین، زائر باید در شناخت هرچه بهتر و صحیح‌تر زیارت‌شونده‌اش تلاش کند و این همان است که در احادیث به عنوان «عارفاً بحقه» از آن یاد شده است.

نکته سوم: زیارت، یک سفر معنوی و روحانی است. زائر باید قبل از سفر و در حال سفر، همواره به این نکته توجه داشته باشد که به یک سفر معنوی و عبادی و به دیدار امامی می‌رود که بر ظاهر و باطن او آگاه است.


توجه به معانی زیارتنامه‌ها

زیارتنامه‌خوانی نوعی گفت‌وگو با شخص زیارت‌شونده است. بنابراین، زائر باید بداند با چه کسی صحبت می‌کند و چه می‌گوید و از او چه انتظاری دارد و خواسته‌هایش بر طبق ضوابط اسلامی، صحیح است یا نه؟ اگر زیارتنامه را به زبان عربی می‌خواند باید در معانی آن نیز دقت و توجه داشته باشد. خواندن یک زیارتنامه کوتاه با حضور قلب و توجه به معانی آن، بر خواندن یک زیاتنامه طولانی و بدون توجه به معانی، ترجیح دارد و آموزنده‌تر است.

در زیارت امام حسین(ع) می‌خوانیم:

یا اباعبدالله اشهد انک تشهد مقامی و تسمع کلامی و انک حی عند ربک ترزق فاسأل ربک و ربّی فی قضاء حوائجی.[44]

ای ابا عبدالله! شهادت می‌دهم که تو جایگاه مرا مشاهده می‌کنی و کلام مرا می‌شنوی و نزد پروردگارت زنده هستی و از آن مقام عالی، روزی می‌گیری. از پروردگارت و پروردگار من در برآورده شدن حاجتم، تقاضا کن.

در زیارت امیرالمؤمنین(ع) نیز می‌خوانیم:

اللهم انی عبدک و زائرک متقرباً الیک بزیارة اخی رسولک و على کل مأتی و مزور حق لمن اتاه و زاره و انت خیر مأتی و اکرم مزور فاسئلک یا الله یا رحمن و... ان تصلی على محمد و آل محمد و ان تجعل تحفتک ایای من زیارة أخى رسولک فکاک رغبتی من النار و ان تجعلنی ممن یسارع فی الخیرات و یدعوک رغباً و رهباً و تجعلنی من الخاشعین.[45]

خدایا! من بنده تو و زائر تو هستم. به منظور تقرب به تو، به زیارت برادر رسولت (علی) آمده‌ام و هر زائری حقی بر زیارت شونده‌اش دارد و تو بهترین زیارت‌شونده هستی. خدایا! از تو تقاضا دارم که بر محمد و آل محمد درود بفرستی و تحفه مرا در زیارت برادر رسولت، آزادیم از آتش دوزخ قرار بدهی و مرا از جمله کسانی قرار دهی که در انجام کارهای خیر، پیش‌قدم باشند و از روی رغبت و ترس، تو را بخوانند و مرا از جمله خاشعین قرار دهی.

در زیارت امام حسین(ع) به چند نکته مهم اشاره شده است:

1. اقرار زائر به اینکه امام حسین(ع) در عالم برزخ، زنده است و زائر خود را مشاهده می‌کند و کلامش را می‌شنود؛

2. زائر از امام(ع) تقاضا می‌کند که برآورده شدن حاجاتش را از خدا بخواهد و در این جهت، خدا را همه کاره می‌داند.

در زیارتنامه حضرت علی(ع) نیز به چند نکته مهم و آموزنده اشاره شده است:

1. زائر، خودش را بنده خدا و زائر او معرفی می‌کند؛

2. زائر، هدف از زیارتش را تقرب به خدا بیان می‌کند؛

3. ادای حق زائر نیز بر عهده خداست؛

4. زائر، پاداش خود از این زیارت را این موارد می‌داند: «درود خدا بر پیامبر9، آزادی از عذاب دوزخ، توفیق بر انجام کارهای خیر و تقاضای توفیق به اینکه از خاشعان در برابر خدا باشد».

با توجه به نکات پیش‌گفته، روشن شد که محتوای زیارتنامه‌ها، اموری مهم و آموزنده است و زائر باید به آنها توجه و عنایت داشته باشد و خواندن زیارتنامه‌ها بدون توجه به معانی آنها، کار درستی نیست و توقع ثواب‌های مقرر بر چنین زیارت‌هایی، انتظاری بی‌جاست.


عمل امام به احکام در زیارتنامه‌ها

یکی از موضوع‌های مهمی که در زیارتنامه‌ها آمده است، شهادت زائر به این مطلب است که امام، نسبت به انجام وظایف دینی، ملتزم و جدی بوده و دشواری آنها را تحمل می‌کرده است، برای نمونه در زیارت امام حسین(ع) آمده است:

السلام علیک یا مولای یا ابا عبدالله و رحمة الله و برکاته. اشهد انک قد اقمت الصلاة و آتیت الزکوة و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر و تلوت الکتاب حق تلاوته و جاهدت فی الله حق جهاده و صبرت الاذى فی جنبه محتسباً حتى اتاک الیقین... اتیتک یا مولای یابن رسول الله، عارفاً بحقک موالیاً لاولیائک معادیاً لاعدائک و مستبصـراً بالهدى الذی انت علیه، عارفاً بضلالة من خالفک، فاشفع لی عند ربک.[46]

سلام بر تو ای مولای من، ای ابا عبدالله؛ رحمت و برکات خدا بر تو باد. شهادت می‌دهم که تو نماز را برپا داشتی و زکات اموالت را پرداخت کردی؛ امر به معروف و نهی از منکر نمودی؛ کتاب خدا را همان‌گونه که باید و شاید، قرائت کردی و در راه حق به طور شایسته جهاد کردی و در راه خدا و برای انجام وظیفه، آزار و اذیت‌ها را تحمل نمودی... (تا اینکه می‌گویی) به سوی تو آمدم ای مولای من یابن رسول الله! در حالی که زائر تو و عارف به حقت هستم. با دوستان تو دوست و با دشمنانت دشمن هستم. به هدایتی که تو پیشوای آن هستی، بصیرت یافتم و به گمراهی مخالفانت آگاهم. پس نزد پروردگارت از من شفاعت کن.

خواننده محترم توجه دارد که امور مذکور در این زیارتنامه، از جمله احکام مهم اسلامی است که زائر شهادت می‌دهد که امام حسین(ع)، آنها را به بهترین شکل، در حدی که به مقام یقین رسیده، انجام داده است. زائر در پایان این سخن به امام عرض می‌کند: «یابن رسول الله! من به زیارت تو آمده‌ام؛ در حالی که به حق تو آگاهم؛ با دشمنانت دشمن و با دوستانت دوست هستم. راه تو را شناخته‌ام [و از آن پیروی می‌کنم] و به گمراهی مخالفانت ایمان دارم». در پایان این سخن به امام عرض می‌کند: «پس نزد پروردگارت از من شفاعت کن». اگر زیارت زائر این چنین بود، می‌تواند به ثواب‌های مقرر امیدوار باشد.

نکته دیگری که از این زیارتنامه برداشت می‌شود این است که زائر از روی بصیرت، شهادت می‌دهد که امام حسین(ع) به بهترین شکل به وظایف خود عمل کرده و او را به عنوان امام واجب الاطاعه قبول دارد. در این حال، زائر با خود می‌گوید، پس من نیز باید نسبت به انجام این وظایف و دیگر وظایف اسلامی ملتزم باشم تا از پیروان راستین امام(ع) بوده و رستگار شوم. به همین دلیل می‌توان گفت، توجه به محتوای زیارتنامه‌ها لازم است؛ چراکه جنبه آموزندگی دارند؛ مانند همین مطلب در زیارتنامه امیرالمؤمنین(ع) در روز عید غدیر آمده است. در فرازی کوتاه از آن، چنین می‌گوییم:

السلام علیک یا امیرالمؤمنین عبدت الله مخلصاً و جاهدت فی الله صابراً وجدت بنفسک محتسباً و عملت بکتابه و اتبعت سنة نبیه و اقمت الصلاة و آتیت الزکاة و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر ما استطعت مبتغیاً ما عندالله راغباً فیما وعدالله لا تحفل بالنوائب و لا تهن عند الشدائد.[47]

سلام بر تو ای امیرمومنان! که با اخلاص کامل، خدا را اطاعت کردی و در راه خدا جهاد کردی. در فرمان‌برداری از خدا، جان خود را فدا ساختی، به کتاب خدا عمل کردی و از سنت پیامبر(ص) پیروی نمودی؛ نماز را بر پا داشتی و زکات را ادا نمودی؛ در حد قدرت امر به معروف و نهی از منکر کردی، وظایف بندگی را با شوق و امید به وعده‌های خدا انجام دادی، از سختی‌ها باک نداشتی و در حوادث دشوار، سستی به خرج ندادی.

زائر در این زیارتنامه، پس از سلام به امیرمؤمنان علی(ع)، به اخلاص آن حضرت در عبادت خدا، جهاد در راه خدا، عمل به کتاب خدا و سنت پیامبر خدا(ص)، اقامه نماز، ادای زکات و سعی در امر به معروف و نهی از منکر، شهادت می‌دهد. اکنون این سؤال مطرح می‌شود که هدف زائر از این شهادت‌ها چیست؟ آیا می‌خواهد بگوید، تو این‌گونه بودی تا من بیایم به زیارت تو و ثواب ببرم؟! این احتمال بعید به نظر می‌آید. بی‌گمان می‌توان گفت، منظور این است که زائر بگوید، من شهادت می‌دهم که تو در عمل به احکام دین و عبادت پروردگار جهان، این‌گونه جدی بودی. اکنون من به زیارت تو آمده‌ام تا بگویم تو امام و پیشوای من هستی و باید در عمل، مانند تو باشم. اگر در عمل کوتاهی کرده‌ام، اکنون از کردارم پشیمانم و توبه می‌کنم و قصورات و تقصیراتم را جبران خواهم کرد.

آنچه گفته شد، نمونه‌ای بود از زیارتنامه‌ها که در بیشتر آنها، این قبیل مطالب وجود دارد و می‌توان از آنها استفاده کرد. بنابراین، زیارت رفتن و زیارتنامه خواندن، نوعی عبادت محسوب می‌شود و جنبه بازگشت بنده به سوی خدا، خودسازی و تزکیه و تهذیب نفس دارد.


زیارتنامه‌ها از جهت سند

با توجه به اینکه زیارت و زیاتنامه خواندن، از عبادات به شمار می‌آید، باید مشروعیت آن از طریق احادیث صحیح به ما رسیده باشد. آیا زیارتنامه‌ها این چنین هستند. در پاسخ، به چند مطلب اشاره می‌کنیم:

مطلب اول: در مشروعیت اصلی زیارت به عنوان یک عبادت مستحب، نباید تردید کرد؛ چون در این رابطه احادیث فراوانی داریم که متواتر معنوی و قطعی هستند؛ چنان‌که پیش از این به برخی از آنها اشاره شد.

مطلب دوم: زائر به قصد تعظیم در آن مکان مقدس حضور می‌یابد و عرض ادب می‌کند و می‌تواند زیارتنامه بخواند یا اعمال دیگری را که پیش از این بدانها اشاره شد، انجام دهد.

مطلب سوم: زائر اگر خواست زیارتنامه بخواند، سعی کند زیارتنامه‌هایی را بخواند که با اسناد معتبر و صحیح شرعی نقل شده باشند؛ چنان‌که بعضی زیارتنامه‌ها این چنین هستند. در این رابطه می‌توان از کتاب‌های ادعیه معتبر استفاده کرد.

مطلب چهارم: بعضی زیارتنامه‌ها یا به طور مرسل نقل شده‌اند یا در بین راویان آنها، افراد مجهول یا ضعیف و غیر مؤثق دیده می‌شود. در این موارد، علما به قاعده «تسامح در ادله سنن» تمسک نموده و گفته‌اند، زائر می‌تواند به قصد رجاء و امید به ثواب، آنها را بخواند.

مطلب پنجم: مطلب پیش‌گفته صحیح است، مگر در مواردی که در متن زیارتنامه مطالبی مربوط به اصول عقاید، مانند خداشناسی، معاد، نبوت و امامت وجود داشته باشد و بخواهیم به آنها استناد کنیم. در چنین مواردی باید حتماً صحت اسناد آنها به اثبات رسیده باشد.

نکته دیگر اینکه در متن زیارتنامه‌ها، می‌توانیم از کتب ادعیه معتبر مانند «مفاتیح الجنان» استفاده کنیم.


زیارتگاه‌های مورد احترام شیعیان

1. پیامبر اکرم(ص) در مدینه منوره (حجاز).

2. فاطمه زهرا(ع) در مدینه منوره.

3. علی بن ابی‌طالب(ع) در نجف اشرف (عراق).

4. امام حسن مجتبی(ع) در مدینه منوره.

5. امام حسین(ع) در کربلا (عراق).

6. علی بن الحسین امام سجاد(ع) در مدینه منوره.

7. امام محمد باقر(ع) در مدینه منوره.

8. امام جعفر صادق(ع) در مدینه منوره.

9. موسی بن جعفر(ع) در کاظمین (عراق).

10. امام رضا(ع) در مشهد مقدس (ایران).

11. امام جواد(ع) در کاظمین (عراق).

12. امام علی النقی(ع) در سامراء (عراق).

13. امام حسن عسکری(ع) در سامراء.

14. امام زمان(ع) در قلب و نظر شیعیان و همه منتظران ظهور.

هر یک از اینها زیارتگاه و زیارتنامه‌هایی دارند که در کتب ادعیه، مانند مفاتیح الجنان نوشته شده است.


زیارت امامزاده‌ها

امامزاده به شخصی گفته می‌شود که بی‌واسطه یا باواسطه، با یکی از امامان معصوم نسبت دارد. سید نیز امامزاده، نامیده می‌شود که تعداد آنها بسیار زیاد است و در کشورهای مختلف، به ویژه ایران، افغانستان، عراق، سوریه، مصر و حجاز پراکنده‌اند.

از آنجایی که این افراد، منسوب به پیامبر(ص) و امام(ع) و از اولاد حضرت زهرا3 بوده‌اند، شیعیان در زمان حیاتشان به آنان احترام می‌گزاردند و بعد از مرگ نیز به زیارت قبر آنها می‌رفتند و به منظور احترام به آنها، برای برخی از آنها قبه و بارگاه می‌ساختند و چه‌بسا برایشان نذرو نیاز می‌کردند.

احترام به سادات صالح و صحیح النسب در زمان حیاتشان و بعد از مرگشان، در واقع احترام به پیامبر(ص) و تبعیت از فرمان خدا در آیه مودت ذی‌القربی است. در قرآن می‌فرماید: (قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى)؛ «ای پیامبر! به مردم بگو: من برای رسالتم از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستاری خویشاوندانم». (شوری: 23) البته این حکم، به ساداتی که صالح و دیندار بوده‌اند، اختصاص دارد.

بی‌شک همه سادات دیندار و صالح، از این امتیاز برخوردارند. ولی افرادی از آنان که در دینداری و ترویج و گسترش و خدمت به اسلام و مسلمانان، کوشش کرده‌اند، از ارزش بیشتری برخوردار هستند و مسلمانان وظیفه دارند نسبت به ادای احترام به آنان، عنایت داشته باشند؛ به ویژه به شهدای آنان.

 

در بین امامزادگان به چند شخصیت مهم اشاره می‌شود:

یکی از آنان و در رأس همه حضرت عباس(ع)، فرزند امام علی(ع) و برادر امام حسین(ع) است. نقش او در حادثه کربلا و فداکاری‌هایش روشن است و به همین دلیل بر زیارت ایشان تأکید شده است؛

دومین امامزاده ممتاز، حضرت علی اکبر(ع)، فرزند امام حسین(ع) است که در حادثه کربلا به شهادت رسید و در کنار مرقد امام حسین(ع) زیارت می‌شود.

سومین امامزاده ممتاز را می‌توان حضرت معصومه3 معرفی کرد که فرزند بی‌واسطه حضرت موسی بن جعفر و خواهر امام رضا8 است و در شهر قم، قبه و بارگاهی دارد و امامان بر زیارتش تأکید داشته‌اند؛ چنان‌که در کتاب «سفینة البحار» آمده و می‌توانید آن را مطالعه کنید.[48]

چهارمین امامزاده معتبر و ممتاز، حضرت عبدالعظیم حسنی است که در شهر ری مدفون است و حرم و قبه بزرگی دارد و در آنجا زیارت می‌شود. او از فرزندان باواسطه امام حسن مجتبی(ع) و از سادات و علمای بزرگ بود. وی از راویان احادیث و خدمتگزاران مکتب تشیع بود و از امامان معصوم: حمایت می‌کرد و به نقل احادیث آنان عنایت داشت. او عقاید خود را بر امام‌هادی(ع) عرضه داشت و مورد تأیید قرار گرفت و امام7 درباره‌اش فرمود: «انت ولیّنا حقاً».[49] به زیارت قبر ایشان نیز سفارش شده است.[50]

آنچه بدان اشاره شد، در رابطه با برخی امامزادگان معروف و ممتاز بود. البته امامزادگان فراوان دیگری نیز داریم؛ مانند حضرت زینب3 در شام، و حضرت احمدبن موسی(ع) شاه چراغ در شیراز و امامزادگان دیگر در همه بلاد که ذکر آنها و شرح حالشان در اینجا ضرورت ندارد. آنچه باید در اینجا به آن اشاره کنم، دو مطلب است:

یک: زیارت اینان به عنوان احترام پیامبر(ص) و امامان معصوم: و اظهار مودت نسبت به ذی‌القربی، امری مطلوب است.

دو: زیارتنامه‌هایی که برای آنان خوانده می‌شود، غالباً چندان سند معتبری ندارد. اگر سند معتبری داشتند، می‌توانید از آنها استفاده کنید؛ وگرنه در چنین مواردی، اصل حضور در زیارتگاه‌ها امری مطلوب است و می‌توانید در آنجا نماز یا قرآن بخوانید و ثوابش را به روح آن بزرگواران اهدا نمایید.

 


 

[22]. وسائل الشیعه، ج14، ص419: «عن ابی عبدالله7 قال: من زار قبر أبی عبدالله عارفاً بحقه غفرالله له ما تقدم من ذنبه و ما تأخر».

[23]. همان، ص418: «فی صحیفة الرضا(ع) عن آبائه عن أبی جعفر(ع) قال: من زار قبر الحسین(ع) عارفاً بحقه کتبه الله فی علیین».

[24]. وسائل الشیعه، ج14، ص554: «حمزة بن عمران قال: قال ابوعبدالله(ع): تقتل حفدتی بارض خراسان، فی مدینة یقال لها طوس، من زاره الیها عارفاً بحقه أخذته بیدی یوم القیامة و ادخلته الجنة و ان کان من اهل الکبائر، قلت له جعلت فداک و ما عرفان حقه؟ قال: یعلم انه امام مفترض الطاعة، غریب شهید، من زاره عارفاً بحقه اعطاه الله عزوجل اجر سبعین شهیداً ممّن استشهد بین یدی رسول الله7 على حقیقة».

[25]. همان، ص415: «قال الصادق(ع): من زار قبر الحسین(ع) و هو یعلم انه امام من قبل الله مفترض الطاعة على العباد غفر الله له ما تقدم من ذنبه و ما تأخر، الخ».

[26]. وسائل الشیعه، ج14، ص322: «حسن بن علی الوشاء عن ابی الحسن الرضا7 قال: ان لکل امام عهداً فی عنق اولیائه و شیعته و ان من تمام الوفاء بالعهد زیارة قبورهم، فمن زارهم رغبة فی زیارتهم و تصدیقاً بما رغبوا فیه کان ائمتهم شفعائهم یوم القیامة».

[27]. همان، ص410: «قال ابوالحسن موسى(ع): ادنى ما یثاب به زائر ابی عبدالله الحسین(ع) بشط الفرات، اذا عرف حقه و حرمته و ولایته ان یغفرله ما تقدم من ذنبه و ما تأخر».

[28]. همان، ص332: «قال الصادق(ع): من زار اماماً مفترض الطاعة و صلى عنده اربع رکعات کتب الله له حجة و عمرة».

[29]. سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج3، ص518: «عن الصادق(ع) قال: اذا حج احدکم فلیختم حجه بزیارتنا فان ذلک من تمام الحج».

[30]. همان: «قال الحسن بن علی7: لرسول الله9: یا ابتاه! ما جزاء من زارک؟ فقال رسول الله یا بنی من زارنی حیاً او میتاً او زار اباک او اخاک او زارک کان حقاً علّی أن ازوره یوم القیامة و اخلصه من ذنوبه».

[31]. وسائل الشیعه، ج14، ص321: «زراره عن ابی جعفر7 قال: انما امر الناس ان یأتوا هذه الاحجار، فیطوفوا بها ثم یأتونا فیخبرونا بولایتهم و یعرضوا علینا نصرهم».

[32]. احادیث مربوطه را می‌توان در کتب روایی مانند بحارالانوار، ج14، ج 97، ج98 و ج99؛ مستدرک الوسائل، ج10؛ میزان الحکمه، ج2 و کتاب سفینة البحار و کتب مزار مانند کامل الزیاره محمد بن قولویه قمی مطالعه کرد. همچنین در کتب روایی اهل بیت: نیز در موضوع زیارت، احادیث فراوانی وجود دارد.

[33]. در کتاب کامل الزیاره در رابطه با این‌گونه احادیث، بابی اختصاص یافته (باب 54) و بیش از هجده حدیث در آن آمده است.

[34]. وسائل الشیعه، ج14، ص554.

[35]. همان، ص415.

[36]. وسائل الشیعه، ج14، ص322.

[37]. همان، ص321.

[38]. همان، ص415: «قال الصادق(ع): من زار قبر الحسین(ع) و هو یعلم انه امام من قبل الله مفترض الطاعة على العباد غفرالله له ما تقدم من ذنبه و ما تأخر».

[39]. وسائل الشیعه، ج14، ص410: «عن ابی الحسن موسى(ع) قال: ادنى ما یثاب به زائر ابی عبدالله الحسین(ع) بشط الفرات اذا عرف حقه و حرمته و ولایته ان یغفر له ما تقدم من ذنبه و ما تأخّر».

[40]. همان، ص322: «عن ابی الحسن الرضا(ع) قال: ان لکل امام عهداً فی عنق اولیائه و شیعته و ان من تمام الوفاء بالعهد زیارة قبور هم فمن زارهم رغبة فی زیارتهم و تصدیقاً بما رغبوا کان ائمتهم شفعائهم یوم القیامة».

[41]. همان، ص552: «الى ان قال: الا فمن زاره فی غربته و هو یعلم انه امام بعد ابیه مفترض الطاعة من الله عزّوجلّ کان کمن زار رسول الله9».

[42]. وسائل الشیعه، ج14، ص554: «عن ابی عبدالله(ع) قال: تقتل حفدتی بارض خراسان فی مدینة یقال لها طوس، من زاره الیها عارفاً بحقه اخذته بیدی یوم القیامة و ادخلته الجنة و ان کان من اهل الکبائر(قال الراوی) قلت له جعلت فداک و ما عرفان حقه؟ قال: یعلم انه امام مفترض الطاعة غریب شهید من زاره عارفاً بحقه اعطاه الله عزّوجلّ اجر سبعین شهید ممّن استشهد بین یدی رسول الله9 على حقیقة».

[43]. کامل الزیاره، ص130: «محمد بن مسلم عن ابی عبدالله7 قال: قلت له: اذا خرجنا الى ابیک أفلسنا فی حج؟ قال: بلى. قلت فیلزمنا ما یلزم الحاج؟ قال: من ماذا؟ قلت: من الاشیاء التی یلزم الحاج. قال یلزمک حسن الصحابة لمن یصحبک و یلزمک قلة الکلام الا بخیر و یلزمک کثرة ذکر الله و یلزمک نظافة الثیاب و یلزمک الغسل قبل ان تأتی الحائر و یلزمک الخشوع و کثرة الصلاة والصلاة على محمد و آل محمد، و یلزمک التوقیر لاخذ ما لیس لک و یلزمک ان تغضّ بصرک و یلزمک ان تعود الى اهل الحاجة من اخوانک اذا رایت منقطعاً و المواساة، و یلزمک التقیة التی قوام دینک بها و الورع عما نهیت عنه و الخصومة و کثرة الایمان و الجدال الذی فیه الایمان فاذا فعلت ذالک تم حجک و عمرتک و استوجبت من الذی طلبت ما عنده بنفقتک و اغترابک عن اهلک و رغبتک فیما رغبت ان تنصـرف بالمغفرة و الرحمة و الرضوان».

[44]. مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص735.

[45]. مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص675.

[46]. مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص612.

[47]. مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص641.

[48]. ر.ک: سفینة البحار، ج7، ص124.

[49]. بحارالانوار، ج3، ص268.

[50]. همان، ج6، ص30.