بخش دوّم معاد
آیا خوبی و بدی ، یکسان است؟
شما معنای خوب و بد را میفهمید و انسان خوب را از انسان بد ، تشخیص میدهید.شخص خوش اخلاق ، عدالتخواه ، راستگو ، نیک رفتار ، درستکار ، با ادب و امین را یک انسان خوب میشمارید.امّا یک فرد بداخلاق ، دروغگو ، بدرفتار ، ستمکار ، بیادب و خیانتکار را ، انسان بدی میدانید.آیا مردمان خوب و بد نزد شما مساوی هستند؟
حتماً شما-و همه مردم-انسانهای خوب را دوست دارید و از مردم بدرفتار ، بیزارید.
خدا نیز مردم نیکوکار را دوست دارد و از تبهکاران بیزار است و به همین جهت ، پیامبرانی را فرستاده تا مردم را به کارهای نیک دعوت کنند و از کارهای بد بازدارند.
اکنون به این سؤالها پاسخ دهید:
آیا مردم نیکوکار ، پاداشی خواهند داشت؟آیا مردم بدکردار ، به کیفر کارهای خود میرسند؟
آیا خوبان و بدان ، در این جهان ، به جزای کامل اعمال خود میرسند؟
پس خوبان و بدان ، کجا ازهم جدا میشوند؟کجا نتیجه کامل اعمال خود را میبینند؟ *
خدا ، جهان دیگری را به نام«جهان آخرت».در آن جهان ، خوبان و بدان از هم جدا میشوند و نتیجه کامل کارهای خود را میبینند.اگر جهان آخرتی نبود ، خوبان به چه امیدی نیکی میکردند؟و به چه علّتی از گناه و بدرفتاری دوری
مینمودند؟اگر«جهان آخرت»نبود ، دعوت پیامبران ، بینتیجه و بیهوده بود. خوب بودن و بد بودن ، معنای درستی نداشت.اگر«جهان آخرت»در پیش نبود ، زندگی ما بینتیجه و آفرینش ما هم بیهوده بود.
آیا خدای دانا و توانا ، ما را آفریده که چند روزی در این جهان ، زندگی کنیم؟یعنی:بخوریم و بخوابیم ، بنوشیم و بپوشیم و سپس بمیریم و دیگر هیچ؟! این که بینتیجه و بیهوده است.خدا که کار بیهوده نمیکند.خدا در قرآن میگوید:
«ما شما را بیهوده نیافریدهایم؛ما شما را آفریدهایم تا در این جهان زندگی کنید و کارهای نیک انجام دهید و شایسته و کامل گردید.سپس شما را از این جهان ، به جهان آخرت میبریم ، تا در آن جهان ، نتیجه کامل کارهای خود را ببینید.»
در جهان آخرت ، خوبان و بدان ازهم جدا میشوند.افراد نیکوکار و دیندار به بهشت میروند و با خوبی و خوشی زندگی میکنند.خدا از آنان خشنود است و آنان نیز از زندگی زیبا و نعمتهای بیپایان خدا ، خشنود و راضی هستند.
مردمان بیدین و بدکردار به دوزخ میروند و به کیفر کارهای زشتشان میرسند ، خدا برآنان خشمگین است و آنها در رنج و عذاب بسرمیبرند و زندگی بسیار سختی خواهند داشت. *
فکر کنید و پاسخ دهید:
1-چه کسانی خوب هستند و چه کسانی بد؟صفات آنها را بشمارید.
2-آیا افراد خوب با افراد بد ، پیش شما مساوی هستند؟
3-آیا مردمان خوب و بد ، نزد خدا یکسان هستند؟
4-پیامبران ، مردم را به چه کارهایی دعوت میکنند؟از چه کارهایی باز میدارند؟
5-اگر خوبی و بدی نزد خدا یکسان بود ، آیا فرستادن پیامبران فایدهای داشت؟....چرا؟
6-آیا مردم در این جهان ، به جزای کامل اعمال خود میرسند؟
7-پس در کجا نتیجه کامل اعمال خود را میبینند؟
8-اگر جهان آخرتی در پیش نبود ، آیا خوبی و بدی معنای درستی داشت؟
9-اگر جهان آخرتی در پیش نبود ، زندگی ما چه فایدهای داشت؟
10-اکنون که فهمیدیم بعد از این جهان ، جهان دیگری هست ، چه وظیفهای داریم؟چگونه باید زندگی کنیم؟
زندگی بیهوده نیست بیهوده نگشته هستی آغاز با مرگ ، نگردد آدمی نیست در عالَمِ بهتری از این جا انسان پسِ مرگ ، باز باقیست مُردن ، به نگاهِ مؤمن پاک
دروازه باغ روشنایی است
بیچاره کسی که کُفر ورزید!
چشمش فقط این زمانه را دید انسان که بهین وجود هستی است بیهوده نیامده بهدنیا مرگ آخرِ کارِ آدمی نیست مرگ است رهی به سوی عُقبی با مرگ شود چه خوب روشن آن زندگىِ حقیقىِ ما
مؤمن نشنیده بهتر از آن
کافر زعذاب مرگ ترسان شعر از:مصطفی رحماندوست
عُقبی= جهان آخرت
در جستجوی گل
عدّهای از خویشان ما ، در یکی از دهکدههای اطراف همدان ، زندگی میکنند.آن دهکده ، بسیار زیبا و خوش آب و هواست ، نزدیک این دهکده ، کوهی است که دامنه آن پراز گلهای سرخ و زرد است.
آن روز ، چند نفر از بچههای فامیل ، در منزل عمو ، جمع بودند-عید قربان بود-میخواستیم اتاق را با گل زیبا کنیم.
پدرم به ما پیشنهاد کرد به جستجوی گل برویم.و در این کار با هم مسابقه بدهیم ، گل بچینیم و برگردیم.
پرسیدیم:چگونه؟
پدر گفت:همه شما ، به دامنه کوه بروید ، آنجا گل فراوانست ، گل بچینید و برگردید ولی مواظب باشید به ریشه گلها آسیب نرسانید.وقت مسابقه یک ساعت است.همه در این مسابقه شرکت کنید ، گل بچینید و برگردید.هر کس بیشتر گل بیاورد ، جایزه بهتری میگیرد.
همه ، برای شرکت در مسابقه ، آماده شدند.
درست ساعت هفت صبح بود که حرکت کردیم.چند نفر از بچّهها ، همان کنار دهکده ، ماندند ، میگفتند:راه دور است، ما خسته میشویم، شما هم بمانید تا همین جا بازی کنیم.
ولی ما به حرف آنها گوش ندادیم و رفتیم.
در راه میدویدیم ، از یکدیگر جلو میزدیم تا زودتر به گلها برسیم.
راه سخت شد ، بعضی از بچّهها ایستادند و بالاتر نیامدند.
گفتند:ما همین جا گل میچینیم.
من و برادرم و پسر عمویم ، زودتر از همه به دامنه کوه رسیدیم راستی!چه جای زیبا و قشنگی بود!پر از گلهای زرد و سرخ!!
ما سه نفر قرار گذاشتیم ، همکاری کنیم:با هم گل بچینیم و شریک باشیم؛من و پسر عمویم گل میچیدیم و در دامن برادرم میریختیم ، دامنش پر از گل شد.
به ساعت نگاه کردیم وقت مسابقه نزدیک بود تمام شود.
بهسوی منزل حرکت کردیم ، بچّههای دیگر هم برمیگشتند ، امّا همه یکسان نبودند:
آنان که زیاد گل داشتند شاد و خندان بودند و میدانستند که بهترین جایزه را میگیرند ، آنهایی که کمتر گل داشتند ، خوشحال بودند ، امّا نه زیاد ، زیرا میدانستند در مسابقه ، ممتاز نشدهاند و بهترین جایزه را نخواهند گرفت.
امّا کسانی که با دست خالی برگشته بودند ، شرمنده و سرافکنده بودند.
نزد پدرم رسیدیم ، هر کسی هر چه گل داشت تحویل داد و جایزه گرفت؛
ولی آنهایی که تنبلی کرده بودند و دستور پدر را انجام نداده بودند ، جایزهای نگرفتند و خجالت هم کشیدند.پدر هم از آنها خوشش نیامد و به آنها بیاعتنایی کرد.آنها شرمنده و سرافکنده شدند ، پیش خود میگفتند:
ای کاش!ما هم کوشش میکردیم!
ای کاش!دوباره مسابقهای شروع شود!
امّا مسابقه پایان یافته بود و آنها....
روز جزا
بعد از پایان مسابقه ، پدر برای ما صحبت کرد ، او میگفت: بچّههای عزیز!من از پیشنهاد و اجرای این مسابقه ، منظورِ دیگری هم داشتم ، میخواستم به این ترتیب به شما بگویم که: این جهان میدان مسابقه است ، همه ما در این جهان ، مسابقه میدهیم و در قیامت جزا و پاداش میگیریم.مسابقه ما ، در کارهای نیک و اعمال شایسته است.کارهای خوب و بد ، پاداش و کیفر دارند.مردمان خوب و بد ، نزد خدا یکسان نیستند؛کار و کوشش و آفرینش ما بیهوده نیست.
یک دسته از مردم ، مطیع فرمانهای خدا هستند و در انجامِ کارهای نیک کوشش میکنند:همیشه به یادِ خدا ، هستند.
با مردمان خوب و نیکوکار دوست میشوند
و با راهنمایی آنان ، کارهای خوب فراوانی انجام میدهند.
در کارهای نیک ، سبقت میگیرند.
دوستان و همسایگان را یاری میکنند.
به دادِ مردم ، میرسند و از ستمدیدگان حمایت میکند.
و....
این مردم ، در جهان آخرت ، بهترین جایزه و پاداش را میگیرند.خدا از آنان خشنود است.آنان نیز از جایزههایی که از خدا گرفتهاند ، خشنودند.پیش از همه ، بهبهشت میروند و در بهترین باغهای بهشت ، با دوستان خوب ، خوش و خرّم زندگی میکنند.
پیوسته از نعمتهای تازه و محبّتهای پاک پروردگارشان بهرهمند میگردند و لذّت میبرند.
* دسته دیگر در این جهان ، کارهای خوبی انجام میدهند ، در کارهای خیر کمک میکنند ، به یاد خدا هستند و لیکن مانند دسته اول کوشا و پیشرو نیستند.
اینان نیز ، در روز قیامت پاداش و جایزه میگیرند و به بهشت میروند امّا پاداش و جایزه اینان ، مانند پاداش دسته اوّل نیست.
دسته سوّم:ستمگر و بیدین هستند ، فرمان خدا و پیامبرانش را نمیپذیرند و بکار نمیبندند:
به یاد خدا نیستند.
کار خوبی انجام نمیدهند.
گناهنکار و بد اخلاق و بد رفتارند.
به مردم ستم میکنند.
و....
این گروه ، با دست خالی واردِ«جهان آخرت»میشوند:کارِ خوبی با خود نمیآورند ، از کردار زشت و اعمال ناپسند خود ، شرمنده میگردند.
وقتی مردمان خوب ، جایزه میگیرند ، اینها افسوس میخورند ، پشیمان میشوند ، میگویند:ای کاش!به دنیا برمیگشتیم و کار نیکی انجام میدادیم!ای کاش!به مردم ستم نمیکردیم.
امّا افسوس!که برگشتن ممکن نیست.
اینها به جهنّم میروند و سزاىِ کارِ بدشان را میبینند. فکر کنید ، پاسخ دهید:
1-آیا کار و کوشش و آفرینش ما ، بیهدف و بیهوده است؟
آیا از این همه کار و کوشش ، نتیجهای نمیگیریم؟
2-«این جهان میدان مسابقه است»یعنی چه؟
3-انسانهای آگاه ، در دنیا ، در جستجوی چه کارهایی هستند؟در چه کارهایی مسابقه میدهند؟
4-چه افرادی ، در جهان آخرت ، بهترین نتیجه و زیباترین جایزه را میگیرند؟
5-این افراد ، در دنیا ، چه کرده اند؟
6-کار و رفتارشان چگونه است؟دوستانشان چگونه اند؟ در چه کارهایی سبقت میگیرند؟
7-رفتار شما چگونه است؟ دوستان شما چه رفتاری دارند؟
درچه کارهایی پیشرو هستید؟اگر دوست شما ، شما را به کار ناپسندی بخواند ، بازهم با او دوستی میکنید؟
8-چه کسانی در روز قیامت ، ناراحت و شرمنده میشوند؟ چرا افسوس میخورند؟این افراد ، در این جهان ، چه رفتاری دارند؟
9-پاداش و جایزه افراد دسته دوّم با پاداش و جایزه دسته اوّل چه اختلافی دارد؟....چرا؟
* این سؤالها و پاسخ آنها را ، با خط زیبا ، بنویسید.
جهان آخرت
اوّل«عالَمِ بَرزَخ» ، بعد«قیامت»
ما با مردن نابود نمیشویم ، بلکه از این جهان به جهان دیگری میرویم به نام«جهان آخرت».
در جهان آخرت ، ابتدا به«عالَم برزخ»سپس به«قیامت» میرویم.عالم برزخ ، جهانی است بین دنیا و قیامت.
خدا در قرآن میفرماید:کسانی که میمیرند ، برزخی در پیش دارند تا قیامت.
و میفرماید:گمان نکنید کسانی که در راه خدا کشته میشوند ، مردهاند ، بلکه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میگیرند.
خدا به وسیله حضرت محمّد پیامبر گرامیش ، به ما اطّلاع داده که:
وقتی انسان میمیرد ، و دنیا را رها میکند با همان صورت به جهان برزخ میرود و مورد سؤال و پرسش کوتاهی قرار میگیرد.
از او میپرسند:به خدا عقیده داری؟مطیع فرمانهای چه کسی بودی؟خدا ، یا غیر خدا؟پیغمبرت کیست؟دینت چیست؟ رهبرت کیست؟
کسی که در دنیا خداپرست و دیندار و با ایمان زندگی کرده است ، به آسانی جواب میدهد و ایمانش ظاهر میگردد ، پس از این سؤال و جواب کوتاه ، در«جهان برزخ»آسوده و خوش ، تا قیامت زندگی میکند و از نعمتهای خوبی که نمونه نعمتهای بهشتی است برخوردار میگردد.
امّا کسانی که در دنیا ، خدا و پیغمبرانش را قبول نداشتهاند و مطیع فرمانهای آنها نبودهاند و بیدین و ستمگر زندگی کردهاند ، در جهان برزخ نیز ، نمیتوانند به خدا و پیغمبران اقرار کنند و کُفر و بیدینی آنان آشکار میگردد.
اینگونه افراد ، در«جهان برزخ»در سختی و عذاب بسرمیبرند.
عذابهای جهان برزخ برای اینان ، نمونهای است از عذابهای جهنّم.
در جهان برزخ ، حقیقتِ انسان ظاهر میشود ، و ایمان و کُفرش آشکار میگردد.
کسی که در دنیا به«خدا و روز جزا و پیغمبران»واقعاً ایمان داشته و نیکوکار بوده است ، در برزخ ، ایمانش آشکار میگردد و به خوبی جواب میدهد.
ولی کسی که ایمان واقعی نداشته و ستمگر و بدکردار بوده است ، در برزخ ، کفرش آشکار میگردد و نمیتواند جواب درستی بدهد.
شخص گناهکار ، نمونهای از عذابهای جهنّم را در«جهان برزخ»خواهد دید و کیفر اعمالش از همانجا شروع میشود.
پیامبر گرامی اسلام ، حضرت محمّد بن عبد اللّه فرمود:کسانی که در خانه بد اخلاقی میکنند ، در جهان برزخ عذاب میشوند.
حضرت علی ، امیر المؤمنین ، علیه السّلام ، فرمود:کسانی که سخنچینی میکنند و کسانی که از ادرار پرهیز نمیکنند ، در جهان برزخ عذاب میشوند. سؤال و جواب در جهان برزخ
سؤال و جواب ، در جهان برزخ واقعی است.از کسانی که به جهان برزخ میروند واقعاً سؤال میشود ، آنها هم واقعاً جواب میدهند ولی سؤال و جواب جهان برزخ ، مانند سؤال و جواب دنیا نیست.
کسانی که در عالم برزخ هستند سؤالها را میشنوند و جواب میدهند ، اما نه به وسیله گوش و زبان که در دنیا با آنها میشنیدند و صحبت میکردند.بلکه به وسیله گوش و زبان برزخی.
لازم نیست سؤال و جواب ، همیشه با همین«لب و زبان» و همین«گوش و دهان»باشد ، مثلاً:شما در خواب با دوستان خود حرف میزنید ، سخن آنها را میشنوید و با آنها گفتگو میکنید ، آیا با این گوش؟آیا همیشه با این زبان؟حتماً نه.
گاهی در خواب به جاهایی میرویم که تا کنون نرفتهایم ، ولی بعداً در بیداری ، میرویم و میفهمیم که در خواب ، این جاها را دیده بودیم.
در خواب ، با کدام پیکر ، به این طرف و آن طرف میرویم؟
در خواب با کدام چشم میبینیم؟با کدام گوش میشنویم؟
آیا با این چشم و گوش؟آیا با این پیکر؟حتماً ، نه.چون این پیکر ، در بستر آرمیده و چشمها بسته است.
این نمونه خوابها را ، ممکنست شما ، یا یکی از آشنایان شما ، دیده باشد.
جهان برزخ ، جهانی است واقعی و حقیقی ، سؤال و جواب آن جهان نیز واقعّیت و حقیقت دارد.و خواب را به عنوان مثال بیان کردیم. فکر کنید ، پاسخ دهید:
1-آیا کار و کوشش ما بیهوده است؟نتیجه کوششهای خود را کجا میبینیم؟
2-در جهان آخرت ، ابتدا به چه عالَمی میرویم؟
3-خدا ، در قرآن ، درباره جهان برزخ ، چه میفرماید؟
4-کسی که در دنیا به«خدا و روز جزا و پیغمبران»واقعاً ایمان داشته ، در جهان برزخ ، چگونه زندگی میکند؟به پرسشهای آن جهان چگونه پاسخ میدهد؟
5-در جهان برزخ ، از انسان ، چه میپرسند؟
6-در جهان برزخ ایمان چه افرادی آشکار میگردد؟
7-کفر و بدی چه افرادی ظاهر میگردد؟
8-آیا در جهان برزخ ، دروغ میتوان گفت؟....چرا؟
9-چه افرادی در جهان برزخ عذاب میشوند؟
10-آیا سؤال و جواب جهان برزخ با همین گوش و زبان دنیایی است؟
* بعد از اینکه انسان میمیرد ، سؤال و جوابهای دیگری نیز بعمل میآید ، کامل آنها را در سالهای آینده ، خواهید خواند.
چگونه مردگان زنده میشوند؟
حضرت ابراهیم-علیه السّلام-پیامبر خدا بود.به خدا و جهان آخرت و روز قیامت ، ایمان داشت.میدانست که در جهان آخرت ، مردگان زنده میشوند و برای حساب حاضر میگردند.امّا برای اینکه یقینش کاملتر شود ، از خدا درخواست کرد که زنده کردن مردگان را ، به او نشان دهد؛گفت:خدایا!به من نشان بده که چگونه مردگان را زنده میکنی!
خدا به او فرمود:مگر به زنده شدن مردگان ایمان نداری؟!
حضرت ابراهیم پاسخ داد که:خدایا!ایمان دارم؛ولی میخواهم ببینم تا دلم آرام گیرد.
خدا درخواست ابراهیم را پذیرفت؛به او فرمان داد که:چهار پرنده انتخاب کن ، آنها را بُکش ، قطعه قطعه کن و نرم بکُوب؛سپس پرها و گوشتهای کوبیده و استخوانهای نرم شده را ، به چند قسمت تقسیم کن و هر قسمتی را روی کوهی بگذار.آنگاه در بین کوهها بایست و هر پرندهای را به نام خودش صدا کن.آنها با خواست خدا و فرمان تو ، زنده میشوند و به سویت میشتابند؛و بدان که خدا بسیار دانا و تواناست.
حضرت ابراهیم ، به فرمان خدا عمل کرد؛چهار پرنده گرفت:یک کبوتر و یک کلاغ ، یک خروس و یک طاووس.آنها را شکت ، قطعه قطعه کرد و نرم کوبید و مخلوط کرد.سپس پرها و گوشتهای کوبیده و استخوانهای نرم شده را به چند بخش تقسیم نمود و هر قسمتی را روی کوهی گذاشت.
آنگاه در بین کوهها ایستاد؛نگاهی به کوهها کرد و با صدای بلند طاووس را صدا زد ، گفت:ای طاووس!بهسوی من بیا.
ذرّه ای بدن طاووس ، از روی کوهها به سوی حضرت ابراهیم آمدند و به هم پیوستند:سرِ طاووس ، گردن و تمام بدن طاووس ، پاها و پرهای طاووس ، همه درست شد؛
طاووس زنده شد ، بالهایش را حرکت داد و در مقابل حضرت ابراهیم به راه افتاد.
کبوتر و کلاغ و خروس نیز ، بههمین ترتیب زنده شدند.
حضرت ابراهیم ، زنده کردن مردگان را ، با تمام وجودش مشاهده کرد.
ایمان و یقینش کاملتر شد و به قدرت خدا پیبرد و دلش آرام گرفت و چگونگی زنده کردن مردگان را ، در روز قیامت ، خوب فهمید.
فکر کنید و پاسخ دهید:
1-حضرت ابراهیم ، چه درخواستی از خدا کرد.
2-از آن درخواست چه منظوری داشت؟
3-خدا به درخواست حضرت ابراهیم ، چه پاسخی داد؟به او چه فرمانی داد؟
4-حضرت ابراهیم ، فرمان خدا را چگونه اطاعت کرد؟
5-چگونه پرندهها را زنده کرد؟
6-چه کسی«قدرت زنده کردن»را به حضرت ابراهیم بخشید؟
7-حضرت ابراهیم از این تجربه ، چه نتیجهای گرفت؟
چگونه....؟
چگونه کاری را یاد میگیرید؟
چگونه به انجام کاری ، عادت میکنید؟
تکرار یک کار ، در روح و جان شما ، چه اثری دارد؟
وقتی کاری را چند مرتبه تکرار میکنید ، در روح و جان شما اثر میگذارد؛کم کم به آن عادت میکنید و خومیگیرید و میتوانید آن کار را ، درست انجام دهید.مثلاً وقتی خطّ مینویسید ، این نوشتن در شما اثر میکند؛اگر در نوشتن ، دقّت کنید و خوب بنویسید ، این دقّت در شما اثر میگذارد و خطّ شما را خوب و زیبا میکند ولی اگر در نوشتن دقّت نکنید ، این بیدقّتی در شما اثر بد میگذارد و در نتیجه خطّ شما بد میشود.
همه کارهایی که انجام میدهیم-همینطور-در روح و جان ما اثر میگذارند.کارهای نیک اثر نیک دارند و کارهای بد اثر بد.
کارنامه زندگی ما
کارهای خوبی که انجام میدهیم ، در روح و جان ما اثر میگذارند و ما را پاک و نورانی میگردانند؛با انجام کارهای نیک ، همواره متوجّه خدا میشویم ، با خدا اُنس میگیریم و از انجام کارهای نیک لذّت میبریم.
عقیدههای درست و اخلاق نیک و رفتار پسندیده ، به روح و جان ما تکامل میبخشند و ما را نورانی و شادمان میسازند.کردار بد و ناپسند هم در انسان اثر میگذارد ، روح و جان انسان را آلوده و تاریک میگرداند.جانِ آلوده ، از یاد خدا غافل میشود ، به کارهای بد عادت میکند و تاریک و افسرده میگردد؛عقیدههای نادرست و اخلاق زشت و رفتار ناپسند ، باعث سقوط روح انسان میشوند و انسان را از تکامل باز میدارند.
آفرینش ما بیهوده نیست ، در نتیجه ، کارهای ما هم بیهوده و بیحساب نمیباشند.همه کارهای ما-چه خوب ، چه بد-در ما اثر میگذارند و این اثرها باقی خواهند ماند.ما نتیجه و اثر همه کارهای خود را ، در جهان آخرت خواهیم دید:بهشت و نعمتهای زیبای بهشتی ، از کارهای خوب و عقیدههای درست ، پدید میآیند و جهنّم و عذابهای سخت جهنّم را ، عقیدههای باطل و کارهای ناپسند به وجود میآورند.
همه کارهای ما-چه خوب و چه بد-در کارنامه زندگی ما ، ثبت و نگهداری میشوند و برای همیشه باقی میمانند.ممکن است ما از کارهای خود ، غافل باشیم ولی آنها هرگز نابود نمیشوند و همه در نزد خدا باقی و محفوظ میمانند.در جهان آخرت که پردههای غفلت کنار میرود ، همه کارهای خود را ، مشاهده خواهیم کرد.
خدا در قرآن میفرماید:«هنگامی که انسان را برای حساب میآورند و کارنامه
خود را میبیند و اعمال خویش را مشاهده میکند؛با تعجّب میگوید:این چه کارنامهایست که تمام کارهایم را ثبت و نگهداری کرده است!؟چگونه هیچ کاری از کارهایم از قلم نیفتاده است؟!»
از سوی خدا خطاب میرسد:«این اعمال ، در دنیا هم با تو بودند ، امّا از آنها
غافل بودی؛ اکنون که جانت بینا شد ، آنها را مشاهده میکنی.»
باز هم خدا در قرآن میفرماید:«هر کس کار خوبی انجام دهد ، آن را در قیامت
خواهد دید، و هر کس کار زشت و ناپسندی انجام دهد، آن را در قیامت مشاهده خواهد کرد.» * * *
اکنون که دانستیم: هیچیک از کارهای ما، چه خوب باشد چه بد، نابود نمیشود، بلکه همه آنها در کارنامه زندگی ما ثبت و ضبط میشوند و در«جهان آخرت»به نتیجه کامل آنها خواهیم رسید، آیا میتوانیم نسبت به اخلاق و رفتار و کردار خودمان ، بیتفاوت باشیم؟آیا عقل ما نمیگوید:از خدا اطاعت کنیم و فرمانهایش را به کار بندیم؟
فکر کنید و پاسخ دهید:
1-کارهای خوب و اخلاق نیک ، چه اثری در روح ما میگذارند؟
2-کارهای بد و اخلاق زشت ، چه اثری؟
3-آیا کارهای خوب و بد ما ، نابود میشوند؟
4-چه چیزهایی اسباب سعادت و تکامل ما میشوند؟
5-نعمتهای بهشتی ، از چه چیزی درست میشوند؟
6-عذابهای جهنّم ، از چه چیزی درست میشوند؟
7-کارهای ما ، در کجا ثبت و نگهداری میشوند؟
8-ما ، در کجا کارهای خود را مشاهده میکنیم؟
9-خدا درباره اعمال ما ، چه میفرماید؟
10-اکنون که فهمیدیم ، همه کارهای ما ثبت و نگهداری میشوند ، باید چه کارهایی انجام دهیم؟چگونه زندگی کنیم؟
عمر جاوید
بهار شد گلستان به رفتن زمستان شکوفه بار دیگر به شاخهها درخشید بنفشههای خودرو دوباره برلب جو کنار هم نشستند زیر سایه بید خدای خالق گل به گل دوباره جان داد زمین مرده را باز حیات تازه بخشید که مرگ ما خزانی برای پیکر ماست قیامت است ما را بهار و عمر جاوید سزای هر گُنَه کار جهنّم است و ظلمت جزای هر نکوکار بهشت و نور امید