پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

وظیفه خانواده در کمک به فرزندان: تأمین هزینه‌ها

وظیفه خانواده در کمک به فرزندان: تأمین هزینه‌ها[1]

 

جوان در ابتدای زندگی است و هنوز وضعیت شغلی و کاری خود را به دست نیاورده و از سوی دیگر، با ازدواج روبه‌روست که اگر آن را کم‌هزینه هم فرض کند، برای او مستلزم مبلغ قابل توجهی است، از این‌رو خود را ناتوان می‌بیند. این ناتوانی ممکن است دو گونه تأثیر بر او بگذارد: یا این‌که با دیدن تهی‌دستی خود از اصل ازدواج منصرف شود، یا اگر تن به ازدواج دهد با قرض و وام باشد، که این هم برای آینده‌اش خوب نیست.

در این‌جا یکی دیگر از وظایف والدین، خودبه‌خود آشکار می‌شود و آن، کمک‌های مالی به فرزند است. پدر و مادر اگر خودشان هم نداشته باشند بالاخره باتجربه و اعتباری که دارند می‌توانند مبالغی را تهیه کنند و امر خیر را به سامان برسانند.

والدین باید بدانند که فرزندانشان- کوچک باشند یا بزرگ- واجب‌النفقه‌اند و اگر امکاناتی در اختیار دارند بر آن‌ها واجب است نیازهای مشروع و عقلانی او را تأمین کنند؛ گرچه با فروش املاکشان یا وام گرفتن باشد. جد و جده پدری و مادری نیز نسبت به نوه‌های فقیر خود، همین وظیفه را دارند.

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:

فرمود: انفاق کنید، مردی که سخن پیامبر صلی الله علیه و آله را می‌شنید گفت: من یک دینار دارم، پیامبر فرمود: آن را برای خود صرف کن. بار دیگر گفت:

دیناری دیگر دارم. فرمود: آن را برای همسرت خرج کن. گفت: یک دینار دیگر دارم، فرمود: آن را به فرزندت ببخش. گفت: دینار دیگری دارم، فرمود: به مستخدمت صدقه بده، عرض کرد: دینار دیگری دارم، فرمود: خود به مصرف آن آگاه‌تری.[2]

 

انتخاب شغل

ما در همین قسمت و در بحثِ «وظیفه دولت در ازدواج» یکی از وظایف مهم دولت را ایجاد اشتغال برای جوانان دانسته‌ایم و در این باره بحث کرده‌ایم. در بحثِ «علل تأخیر ازدواج» باز هم از «شغل»، سخن گفته‌ایم. همچنین در مبحث «معیارهاى همسر مناسب» در خطبه‌های مربوط به ازدواج، یکی از معیارها را «شاغل بودن» ذکر کرده و اطراف قضیه را کاویده‌ایم، اما در این جا به مناسبت وظیفه والدین در امر ازدواج هم به اشاره می‌گوییم که پدر و مادر باید بکوشند که اگر فرزندشان هنگام ازدواج یا پس از آن، شغلی ندارد، برای او کاری دست و پا کنند یا اگر شغل دارد با مشورت‌ها و راهنمایی‌های خود در جهت تثبیت او و داشتن پشت کار و اراده، تلاش کنند، زیرا قوام ازدواج و خانواده با داشتن شغل مناسب، میسّر می‌گردد. تجربه نیز ثابت کرده است که شغل آبرومند تا چه حد در رونق و شادابی زندگی و موفقیت همسران، نقش دارد.

 

انتقال تجربیات

والدین، گنجینه‌های ارزشمندی از تجربه هستند که آن‌ها را در طول سالیان دراز و با رنج و زحمت فراوان به دست آورده‌اند. اکنون که فرزندشان ازدواج کرده باید به تدریج و در موقعیت‌های مناسب این تجربیات را در اختیار آنان بگذارند. نحوه برخورد با همسر، رفت و آمد با خانواده همسر، شیوه برخورد و سلوک با دوستان و همسایگان، چگونگی پایداری در مشکلات، ظرفیت‌های غم و شادی، روش حفظ و تثبیت شغل و موفقیت در کار، آیین فرزندداری و بسیاری دیگر از این گونه مسائل از چیزهایی است که فرزندان باید آن‌ها را از گنجینه‌های والدین به دست آورند. امیرمؤمنان علی علیه السلام در زمینه انتقال تجربیات در نامه‌ای به امام حسن علیه السلام می‌نویسد:

هر آینه قلب نوجوان چون زمین آماده و خالی از زراعت است و هر آنچه در آن افکنده شود می‌پذیرد. از این رو، من به پرورش تو پیشی جستم پیش از آن که دلت سخت و اندیشه‌ات مشغول گردد، تا تو در کار خود کوشا شوی و از تجارب آموخته شده، اموری را که در پی آزمایش آن هستی دریابی و در رنج جست و جو نیفتی و از تجربه‌آموزیِ (دوباره) مصون بمانی و به تو آن رسد که ما بدان رسیدیم و برای تو روشن شود آنچه گاهی آن را تاریک می‌دیدیم.

پسرم، هرچند من به اندازه همه آنان که پیش از من بوده‌اند نزیسته‌ام، ولی در کردارشان نظر کردم و در اخبارشان اندیشیدم و در آنچه به جا گذاشتند تفحص کردم تا چون یکی از ایشان شدم، بلکه با اطلاعی که از کارهایشان به دست آورده‌ام گویا با اول تا آخر آن‌ها زندگی کرده‌ام و نقاط روشن و تیره زندگی آن‌ها را شناختم و سود و زیانش را دانستم و برای تو از هر چیز زبده آن را جدا ساختم و نیکوی آن را برایت جست و جو کردم ....[3]

 

* امینى، ابراهیم، ازدواج، موانع و راه حل‏ها، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: دوم، 1390

[1] تاریخ ایراد خطبه: 12/ 5/ 86
[2]. ابن أبى الدنیا، کتاب العیال:« تَصَدَّقوا، فقال رجلٌ عندى دینارٌ قال أنفِقْهُ أو تَصَدَّقْ بِهِ عَلى نفسک ...»
[3]. تحف العقول، ص 67 و 68 و نهج البلاغه، نامه 31:« إنّما قلبُ الحَدَثِ کالارضِ الخالیِة مَا أُلقى فیها ... أىْ بُنَّى إنّى وَ إنْ لَمْ أکُن عمّرْتُ عُمُرَ مَن کان قبلى ...»