پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

آيه تطهير

آیه تطهیر

«إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً»؛[1]

خدا اراده کرده که ناپاکى‌ و آلودگى‌ را از اهل بیت برطرف کند و شما را پاک و طاهر گرداند.

درباره این آیه بحث‏ها و مناقشه‏هاى‌ زیادى‌ به عمل آمده است. علماى‌ امامیه و بعضى‌ از عامه، آیه را دلیل عصمت اهل بیت مى‌‏دانند لیکن اکثر اهل تسنن خدشه نموده‏اند. بدین جهت لازم است دقت و کنج کاوى‌ بیشترى‌ به عمل آید تا حقیقت روشن گردد، براى‌ تحقیق موضوع لازم است چند مطلب به اختصار بررسى‌ شود:

شأن نزول‏

در این جهت نباید تردید کرد که آیه تطهیر درباره پیغمبر و على‌ و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام نازل شده است، زیرا احادیث زیادى‌ بر این مطلب دلالت دارد که از طریق خاصه و عامه روایت شده و در منابع فریقین موجود است. از باب نمونه به بعضى‌ از آنها اشاره مى‌‏شود:

عایشه مى‌‏گوید: بامدادى‌ رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله در حالى‌ که جامه پشمى‌ سیاهى‌ بر دوش داشت ازمنزل خارج شد، پس حسن و حسین و فاطمه و على‌ علیهم السلام بر آن حضرت وارد شدند، جامه را بر سرشان افکند و فرمود: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً».[2]

امّ سلمه مى‌‏گوید: آیه تطهیر در خانه من نازل شد. روزى‌ حضرت فاطمه علیها السلام ظرفى‌ پر از «ترید» خدمت رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله آورد. فرمود: شوهرت على‌ و فرزندانت حسن وحسین علیهما السلام را نیز دعوت کن. وقتى‌ حاضر شدند و با هم مشغول خوردن غذا بودند آیه تطهیر نازل شد. پس رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله جامه خیبرى‌ را که بر دوش داشت بر سرشان افکند و سه مرتبه فرمود: خدایا! اینان اهل بیت و خواص من هستند، رجس و آلودگى‌ را از آنان برطرف کن و پاک و پاکیزه‏شان گردان.[3]

عمر بن ابى‌ سلمه مى‌‏گوید: آیه‏ «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» در خانه ام سلمه نازل شد، پس رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله على‌ و فاطمه و حسن وحسین علیهم السلام را نزد خویش خواند و جامه‏اى‌ را که بر دوش داشت بر سرشان افکند و فرمود: پروردگارا اینان اهل بیت من هستند، آلودگى‌ را از ایشان برطرف کن و پاکیزه‏شان گردان. ام سلمه عرض کرد: یا رسول اللَّه من هم با ایشان هستم؟ فرمود: بر جاى‌ خود باش، تو نیز خوب هستى‌.[4]

زینب مى‌‏گوید: وقتى‌ رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله دید رحمت خدا از آسمان نازل مى‌‏شود فرمود: کیست که على‌ و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را دعوت کند؟ عرض کردم: من.

وقتى‌ خدمت آن جناب مشرف شدند جامه‏اش را بر آنان افکند و خودش نیز داخل‏ شد، پس جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر را آورد.[5]

شداد بن عمار مى‌‏گوید: روزى‌ نزد واثلة بن اسقع بودم، چند نفر را دیدم که به حضرت على‌ علیه السلام بد مى‌‏گفتند: وقتى‌ رفتند واثله به من گفت: مى‌‏خواهى‌ داستانى‌ را که خودم شاهد آن بودم برایت تعریف کنم؟ گفتم: آرى‌، گفت: روزى‌ به منزل فاطمه علیها السلام رفتم، سراغ على‌ علیه السلام را گرفتم، فرمود: به اتفاق حسن و حسین خدمت رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله مشرف شده است. من همان جا به انتظار حضرت على‌ نشستم. تا این که رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله دست حسن و حسین را گرفت و به اتفاق على‌ به منزل فاطمه وارد شد. پس على‌ و فاطمه را نزدیک خود قرار داد و حسن و حسین را بر زانوى‌ خویش نشانید، آن گاه جامه‏اش را بر آنان پیچید و آیه‏ «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» را تلاوت کرد، پس فرمود: خدایا اینان اهل بیت من هستند و اهل بیت من سزاوارترند.[6]

ابو سعید خدرى‌ مى‌‏گوید آیه تطهیر درباره پنج نفر نازل شد: رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله، على‌، فاطمه، حسن و حسین.[7]

امام حسن علیه السلام در خطبه‏اش فرمود: ما آن اهل بیتى‌ هستیم که خدا درباره آنان فرمود: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً».[8]

شداد بن عبداللَّه مى‌‏گوید: نزد واثلة بن اسقع بودم که سر امام حسین علیه السلام را آوردند، یکى‌ از شامیان اظهار شادمانى‌ کرد، واثلة غضبناک شد و گفت: به خدا سوگند از وقتى‌ که داستان نزول آیه تطهیر را در منزل ام سلمه مشاهده نمودم همواره على‌ و حسن و حسین علیهم السلام را دوست دارم. روزى‌ در منزل ام سلمه خدمت رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله شرفیاب‏ شدم. حسن وارد شد، پیغمبر او را بر زانوى‌ راست خود نشانید و صورتش را بوسید.

بعداً حسین وارد شد، او را بر زانوى‌ چپ خود نشانید و صورتش را بوسید. پس فاطمه علیها السلام وارد شد، او را در پیش روى‌ خود نشانید. على‌ علیه السلام را نیز به نزد خویش خواند، آن گاه جامه خیبرى‌ را بر سرشان انداخت- گویا هنوز آن منظره را تماشا مى‌‏کنم- سپس فرمود: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً».

شداد مى‌‏گوید به واثلة گفتم معناى‌ رجس چیست؟ گفت: یعنى‌ شک در خدا.[9]

عامر بن واثلة مى‌‏گوید: من در روز شورا در آن مجلس حاضر بودم، از حضرت على‌ علیه السلام شنیدم که مى‌‏فرمود: ابوبکر بعد از خودش عمر را به خلافت منصوب کرد با این که من به خلافت سزاوارتر بودم. بعداً عمر خلافت را در میان شش نفر قرار داد که از بین خودشان یکى‌ را تعیین کنند و مرا در ردیف پنج نفر قرار داد و مزیتى‌ برایم قائل نشد با این که مى‌‏توانم با آنان احتجاج کنم. در ضمن فرمود: شما را به خدا سوگند آیا در میان شما کسى‌ هست که آیه تطهیر درباره‏اش نازل شده باشد؟ وقتى‌ آیه‏ «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» نازل شد، رسول خدا جامه خیبرى‌ خودش را بر من و فاطمه و حسن و حسین انداخت و فرمود: پروردگارا اینان اهل بیت من هستند، رجس و پلیدى‌ را از ایشان دور کن و پاکیزه‏شان گردان. همه حاضرین در پاسخ آن حضرت گفتند: نه.[10]

پسر عموى‌ عوام بن حوشب مى‌‏گوید: به اتفاق پدرم نزد عایشه رفتم، درباره حضرت على‌ علیه السلام از او سؤال کردم. گفت: از مردى‌ سؤال مى‌‏کنى‌ که محبوب‏ترین مردم بود نزد رسول خدا و داماد او بود. دیدم که رسول خدا على‌ و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را نزد خویش خواند، پس جامه‏اش را بر آنان افکند و فرمود: خدایا اینان اهل بیت من هستند رجس را از ایشان زایل کن و طاهرشان گردان. پس من نزد آنان رفتم و عرض کردم: یا رسول اللَّه من از اهل بیت تو هستم؟ فرمود: برو آن طرف، تو هم خوب هستى‌.[11]

ام سلمه مى‌‏گوید: رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله به فاطمه فرمود: شوهر و دو فرزندت را حاضر کن. وقتى‌ حاضر شدند جامه فدکى‌ را بر آنان افکند، سپس دست مبارکش را بر آنان نهاد و فرمود: خدایا اینان آل محمد هستند، صلوات و برکات خود را برایشان نازل کن. پس من جامه را گرفتم که به زیرش داخل شوم. رسول خدا جامه را از دست من کشید و فرمود تو هم خوب هستى‌.[12]

طبق احادیث مذکور، شأن نزول آیه تطهیر از این قرار بوده که روزى‌ رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله على‌ و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را دور خویش گرد آورد و روى‌ یک فرش نشستند. پس جامه یا گلیم سیاه خیبرى‌ خودش را به دورشان پیچید یا بر سرشان افکند. آن گاه آیه تطهیر را که از جانب خدا نازل شده بود تلاوت فرمود و بر آنان دعا کرد. حدیث کسا با سندهاى‌ متعدد و عبارت‏هاى‌ مختلف نقل شده و در کتاب‏هاى‌ سنى‌ و شیعه ثبت است.

ناظران قضیه‏

جمعى‌ از خویشان و خادمان و اصحاب خاص رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله ناظر قضیه کسا بوده و آن را روایت کرده‏اند:

1- ام‏سلمه که یکى‌ از زنان موثق و بزرگوار رسول خدا بوده و گویا اصل قضیه در منزل او واقع شده داستان مزبور را در موارد متعدد وبراى‌ اشخاص مختلف شرح داده است.

2- على‌ بن ابى‌ طالب علیه السلام که خود یکى‌ از همان افراد بوده داستان مزبور را براى‌ اشخاص متعدد نقل کرده و در موارد مختلف بدان احتجاج نموده است.

3- امام حسن علیه السلام.

4- عایشه همسر رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله که در حدیثى‌ مى‌‏گفت: من خود شاهد قضیه بودم.

5- عمر پسر ام سلمه.

6- زینب دختر ام سلمه که تربیت شده رسول خدا بود و مى‌‏گوید: من به دستور رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله حضرت على‌ و امام حسن و امام حسین و حضرت فاطمه را دعوت نمودم. این دو نفر از فرزندان ام سلمه و در خانه او بوده‏اند و مى‌‏توانند ناظر قضیه باشند.

7- ثوبان غلام آزاد شده رسول خدا که درباره‏اش نوشته‏اند در سفر و حضر ملازم رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله بوده است.

8- واثلة بن اسقع که از خدمتکاران رسول خدا بوده و گفته: من در دو مورد شاهد قضیه بودم: یکى‌ درمنزل ام سلمه، دیگرى‌ در منزل فاطمه.

9- رسول خدا نیز ناظر اصل قضیه بوده شأن نزول آیه را براى‌ بعض اصحاب تشریح نموده است.

گروهى‌ دیگر از راویان حدیث مانند: ابوالحمراء، انس بن مالک، ابو سعید خدرى‌ و ابن عباس گرچه معلوم نیست ناظر اصل قضیه بوده باشند بعداً داستان را از رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله شنیدند. به علاوه، ناظر این قضیه بودند که رسول خدا تا مدتى‌ وقتى‌ بر خانه حضرت زهرا عبور مى‌‏کرد آیه تطهیر را تلاوت مى‌‏فرمود. جمعى‌ از اینان مانند رسول خدا و على‌ و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام معصومند و نقل یکى‌ از آنان براى‌ اثبات مطلب کفایت مى‌‏کند.

از احادیث باب استفاده مى‌‏شود که داستان مزبور، در موارد مختلف بلکه در جاهاى‌ متعدد تکرار شده است: یکى‌ در منزل ام سلمه بوده که خودش و دیگران شاهد قضیه بوده‏اند. دیگرى‌ در منزل حضرت فاطمه علیها السلام چنان که واثلة بن اسقع نقل کرده است. از تعبیرات مختلف روایات نیز تکرار استفاده مى‌‏شود؛ مثلًا در یک جا فاطمه حضرت على‌ و حسن و حسین را خبر مى‌‏کند. در جاى‌ دیگر زینب دختر ام‏سلمه مى‌‏گوید: به دستور رسول خدا رفتم آنان را دعوت نمودم. در یک جا ام‏سلمه اجازه مى‌‏خواهد به زیر کسا داخل شود. در جاى‌ دیگر عایشه عرض مى‌‏کند من هم از اهل بیت هستم یا نه؟.

بر طبق تعبیرات مختلف احادیث مى‌‏توان گفت که اصل قضیه در منزل ام سلمه اتفاق افتاده و در همان جا آیه تطهیر نازل شده لیکن بعداً رسول خدا در موارد مختلف داستان مزبور را تکرار کرد تا قضیه روشن شود و مصادیق اهل بیت تعیین گردد تا بعداً کسى‌ نگوید زنان رسول خدا مصادیق اهل بیت هستند یا بگوید داستان مزبور یک امر عادى‌ بوده است.[13]

تأکید مطلب‏

داستان کسا در داخل خانه واقع شد و ناظران قضیه هم عده معدودى‌ بودند لیکن رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله براى‌ این که اهمیت موضوع را بفهماند و براى‌ این که آن را در بین اصحاب اشاعه دهد ابتکار جالبى‌ به خرج داد: تا مدتى‌ هنگام بامداد که براى‌ نماز صبح به مسجد مى‌‏رفت وقتى‌ به خانه حضرت زهرا علیها السلام مى‌‏رسید اهل خانه را به عنوان اهل‏ البیت خطاب کرده مى‌‏فرمود: براى‌ خواندن نماز برخیزید: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً».

انس بن مالک مى‌‏گوید: رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله مدت شش ماه هنگام نماز که به خانه زهرا علیها السلام مى‌‏رسید مى‌‏فرمود: اى‌ اهل بیت براى‌ نماز برخیزید: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً».[14]

ابو الحمراء مى‌‏گوید: رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله را دیدم تا مدت شش ماه به در خانه زهرا علیها السلام مى‌‏رفت و مى‌‏فرمود: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً».[15]

ابو برزه مى‌‏گوید: مدت هفده ماه با رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله نماز مى‌‏خواندم، وقتى‌ از منزل خارج مى‌‏شد به در خانه فاطمه علیها السلام مى‌‏رفت و مى‌‏فرمود: درود بر شما «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً».[16]

حضرت على‌ علیه السلام روایت کرده که رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله هر روز صبح تشریف مى‌‏آورد در منزل ما و مى‌‏فرمود: خدا شما را رحمت کند براى‌ نماز برخیزید: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً».[17]

ابن عباس مى‌‏گوید: دیدم که رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله تا مدت نه ماه وقت هر نمازى‌ تشریف مى‌‏برد در خانه على‌ علیه السلام و مى‌‏فرمود: سلام علیکم اى‌ اهل البیت‏ «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً».[18]

ابو سعید خدرى‌ نقل مى‌‏کند که رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله تا چهل روز هر بامداد تشریف‏ مى‌‏برد در خانه فاطمه علیها السلام و مى‌‏فرمود: السلام علیکم یا اهل البیت‏ «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً».[19]

پیغمبر اکرم تا مدتى‌ به برنامه مذکور ادامه مى‌‏داد از این کار چند منظور داشت: اولًا مى‌‏خواست قضیه را از صورت عادى‌ خارج سازد و اصحاب را به اهمیت موضوع متوجه کند تا بعداً کسى‌ نگوید: داستان کسا یک جلسه انس خانوادگى‌ بوده است. و ثانیاً: در صدد تعیین مصداق اهل بیت بود تا بعداً کسى‌ نگوید: آیه درباره زنان پیغمبر نازل شده است. ثالثاً: مى‌‏خواست جماعتى‌ از اصحاب از قضیه خبردار شوند و براى‌ دیگران نقل کنند.[20]

 

[1]. احزاب( 33) آیه 33
[2]. ینابیع الموده، ج 1، ص 319؛ الدّر المنثور، ج 5، ص 198 و جامع الاصول، ج 9، ص 154
[3]. ینابیع الموده، ج 1، ص 319 و الدّر المنثور، ج 5، ص 198
[4]. ینابیع الموده، ج 1، ص 319 و جامع الاصول، ج 10، ص 101
[5]. ینابیع الموده، ج 1، ص 323 و مجمع الزوائد، ج 9، ص 167
[6]. مجمع الزوائد، ج 9، ص 167
[7]. ینابیع الموده، ج 1، ص 322
[8]. همان، و مجمع الزوائد، ج 9، ص 172
[9]. غایة المرام، ج 3، ص 179
[10]. همان، ص 294
[11]. الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ج 1، ص 88
[12]. ذخائر العقبى‌، ص 21
[13]. احادیث این باب را مى‌‏توانید در کتاب‏هاى‌ معتبر اهل سنت مطالعه نمایید: صحیح مسلم، مسند احمد، الدّر المنثور، مستدرک حاکم، جامع الاصول، ذخائر العقبى‌، الصواعق المحرقه، ینابیع الموده، کفایة الطالب، سنن ترمذى‌، نور الابصار، اسعاف الراغبین، مجمع الزوائد، مناقب خوارزمى‌ و هم‏چنین در کتاب‏هاى‌ حدیث خاصه مانند: اصول کافى‌، بحارالانوار، کشف الغمه، تفسیر عیاشى‌، تفسیر نور الثقلین، غایة المرام سید هاشم بحرانى‌
[14]. جامع الاصول، ج 1، ص 101
[15]. مجمع الزوائد، ج 9، ص 168
[16]. همان
[17]. غایة المرام، ج 3، ص 200
[18]. الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ج 1، ص 89
[19]. مناقب خوارزمى‌، ص 60
[20] امینى‌، ابراهیم، بررسى‌ مسائل کلى‌ امامت، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى‌ حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: پنجم، 1390.